جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 423
الگوی حکومت مطلوب در فلسفه سیاسی مشاء و ظرفیت‌های آن در عصر حاضر
نویسنده:
مرتضی یوسفی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمسأله مشارکت مردم در امور سیاسی از دغدغه‌های اساسی متفکرین سیاسی عصر حاضر می‌باشد. چنین دغدغه‌ای امروزه در قالب نظام‌های سیاسیِ مردم‌سالار در تلقی‌های مختلف خود را نشان داده است. مساله این رساله آن است که در فلسفه سیاسی مشاء مردم از چه جایگاهی در امر سیاست برخوردارند؟ جامعه سیاسی ما ناگزیر است یا به مفاهیم تولیده شده خاصه مسأله مردم‌سالاری در همان هنجارها و انگاره‌های فکری که چنین مسأله در آنها تولید شده تن در دهد و آن را پذیرا باشد یا با توجه به سنت فلسفی خود و با اعتقاد به توانمندی آن نسبت به جایگاه برجسته مردم، آن را به بازتولید وا دارد. فلسفه سیاسی مشاء والگوی حکومت مطلوب آن از جمله سنت‌های توانمند فلسفی حیات سیاسی گذشته ماست که در زمان خود توانمندی خود را در مواجهه با رویکرد غایت‌گرایانه از زندگی سیاسی نشان داده است. پرسش آن است الگوی حکومت مطلوب فلسفه سیاسی مشاء از چه ماهیتی برخوردار بوده و از چه قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایی برای جایگاه و نقش آفرینی مردم در امر سیاست برخوردار می‌باشد؟ ادعا آن است که فلسفه سیاسی مشاء در عصر خود الگوی حکومتی خود را بر پایه حاکمیت عقل و شرع و پیوند دین و دنیا و معنویت ارائه نمود و ماهیتی عقلانی ـ وحیانی به خود گرفت و در عصر حاضر نیز بنیان‌های نظری و معرفتی آن مولد ظرفیتی است که می‌تواند مسأله مردم‌سالاری را در هنجارها و انگاره‌های نظری و ارزشی خود بازتولید نماید و الگوی حکومتی خود را حکومتی مردم گرا و سازگار با مردم‌سالاری نشان دهد درعین‌حال لازم نیاید نظام سیاسی ملتزم به رویکردهای اومانیستی، سکولاریستی و فردگرایی از مردم‌سالاری گردد آن گونه که در لیبرال دموکراسی مشهود است.در مبانی نظری و معرفتی حکومت مطلوب فلسفه سیاسی مشاء، مشارکت مردم هم شرط وجود و بقاء و هم شرط کمال فرد است و نیز هم در سطح نیازهای مادی و معنوی و هم در سطح مصالح فردی و مصالح جامعه نقش آفرینی می‌کند. از سوی دیگر تحقق این نوع مشارکت متوقف بر حضور و مشارکت مردم در ساختار قدرت در امر تصمیم گیری‌های کلان می‌باشدو در نهایت در این نوع حکومت، رسالت و وظیفه حکومت دخالت دادن فرد در سرنوشت سیاسی خود بوده و وظیفه فرد مشارکت کردن در قدرت و تصمیم‌گیری‌ها جهت حفظ وجود و فعلیت و تکمیل کمالات خود است و حکومت نیز با لزوم فراهم ساختن زمینه‌های آن، ناگزیر از پاسخگویی به خواسته‌ها و نیازمندی‌های مردم در دو سطح مادی و معنوی می‌باشند.
بررسی مقایسه‌ای پاسخهای حکمت مشاء و حکمت متعالیه به انتقادات غزالی بر فیلسوفان در مسایل معاد جسمانی و قدم عالم
نویسنده:
محمد بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
غزالی در کتاب تهافت الفلاسفه بیست مسأله از آراء و عقاید فلاسفه را بیان و آنها را محتاج نقدو در سه مسأله‌ی، قدم عالم، علم خدا به جزئیات و معاد جسمانی، آنها را مستحقق تکفیر می‌داند. غزالی در مسأله قدم عالم ابتدا سه دلیل از فلاسفه که تقریباً لفظ به لفظ از کتاب دانش‌نامه علائی ابن سینا می‌باشد بر قدم عالم بیان کرده و سپس بر هر کدام از آنها اشکالاتی وارد می‌کند. غزالی ادعا دارد که دین حدوث زمانی عالم را مطرح می‌کند، اما فلاسفه آنرا نپذیرفته و با آن مخالفت می-کنند و به قدیم بودن عالم اعتقاد دارند لذا مستحق تکفیر می‌باشند. فلاسفه مشاء اعتقاد دارند که دین جزء حدوث ذاتی عالم چیزی را نگفته و به حدوث زمانی عالم اشاره‌ای نکرده است و منظور آنها از قدم عالم، قدیم زمانی می‌باشد. فلاسفه متعالیه اعتقاد دارند که دین حدوث زمانی را می‌گوید؛ اما این حدوث زمانی با حدوث زمانی مورد نظر غزالی تفاوت زیادی دارد.غزالی دربارۀ معاد جسمانی ادعا می‌کند که فلاسفه، معاد جسمانی را انکار می-کنند، لذا مستحق تکفیر می‌باشند. اگرچه ابن سینا در رساله اضحویه معاد جسمانی را انکار کرده است، اما در کتاب الهیات شفاء و الیهات نجات آنرا به صورت تعبدی پذیرفته اما عقل را از درک و اثبات آن عاجز دانسته است. صدرالمتألهین ادعا می‌کند که با اصول و قواعد عقلی، توانسته معاد جسمانی را اثبات کند. اما اینکه آیا بدن محشور که صدرا آنرا اثبات کرده است همان بدن دنیوی مورد نظر دین می‌باشد، یا یک بدن مثالی، قابل تامل است.
معنای چهار بیت شعر ابتدای مثنوی معنوی، معروف به «نی‌نامه» چیست؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
اشعار فوق متعلق به مولانا جلال‌الدین محمد بلخی شاعر و عارف بلند آوازه ایرانی است که در کتاب مثنوی، مشهور به مثنوی معنوی آمده است که هجده بیت نخست دفتر اول مثنوی معنوی به نی‌نامه شهرت دارد و حکایت جدایی و فراق انسان را از منبع و مبدأ اصلی خویش بیان می بیشتر ...
هرمنوتیک، حرکت جوهری و فرایند ترجمه
نویسنده:
محمدجواد جاوید , عصمت شاهمرادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سخن گفتن از نسبت بین نظریه حرکت جوهری ملاصدرا که بحثی هستی شناختی است و منطق ترجمه که از معناشناسی بحث می کند در ظاهر قیاسی مع الفارق است. اما اگر مراد از ترجمه بیان مراد ماتن (مؤلف) باشد که عملاً درکی فراتر از متن صرف است، در این صورت می توان برای نظریه ملاصدرا در این خصوص وجهی قائل شد. این مقاله، با تمسک به نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، کشش معنا در امتداد زمان و مکان را با مفهوم حرکت بررسی می کند. برداشت مترجم، به مثابه یک مفسر و یا خواننده، از متن که با قوه و فعلیت درآمیخته است، در امتداد زمان سیر می کند و در لایه های وجودی متن جریان می یابد. در واقع، این برداشت ها در فرآیند ترجمه و بازترجمه از یک متن واحد به فعلیت بیش تر می رسند و کامل تر می شوند. گزاره اخیر فرضیة اصلی ما را تشکیل می دهد که در آن حرکت در مؤلفه های موجود در فرآیند ترجمه مورد بررسی قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 13
فلسفه زندگی در مکتب رواقیون و علامه طباطبایی
نویسنده:
مجتبی شاکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به طور کلی می توان گفت که مکاتب فلسفی به سعادت بشر می اندیشند، و هدف زندگی را رسیدن به سعادت می دانند اما در تعریف و مصداق سعادت نظرهای متفاوتی وجود دارد. بعضی از مکاتب سعادت را به دنیا محدود کرده اند و رسیدن به لذت مادی را اوج سعادت بشر دانسته اند و بعضی از مکاتب گرایش به رهبانیت و دنیاگریزی را سعادت بشر دانسته اند و بعضی از مکاتب همچون مکتب ارسطو راه اعتدال در زندگی را، لازمه رسیدن به سعادت دانسته اند و آن ها اعتقاد دارند سعادت در شرایط دوری از افراط و تفریط حاصل می شود.مکتب رواقی، به عنوان یک مکتب اخلاقی که مبانی جهان شناختی کاملا ماتریالیستی دارد، فلسفه و هدف زندگی را در زندگاني مطابق با طبیعت می داند؛ بدین معنا که این مکتب معتقد است: اگر انسان مطابق با طبیعت زندگی کند، به سعادت خواهد رسید و نباید از اتفاق‌هاي ناگوار که به وسیله طبیعت ایجاد مي‌شود، شکوه نمايد و انسان باید بداند که طبیعت می‌تواند آنچه رابه او بخشیده است، باز پس گیرد.همچنین مکتب علامه طباطبایی ـ که برگرفته از قرآن مجید و معارف اهل بیت است ـ با استفاده از مبانی جهان شناختی، بر سعادت فردی و اجتماعی تاکید می کند؛ این مکتب، معتقد است که انسان باید اهدافی همچون: کسب علم، عبادت، خدمت به خلق را در جهت رسیدن به خدا داشته باشد. بنابراین، چون در این مکتب، همه چیز در نهایت به سوی خداوند باز می‌گردد انسان بايد، اهدافی را که در جهت بازگشت متعالی به سوي خداست را دنبال ‌کند.این دو مکتب ازجنبه تقدیرگرایی و اینکه منشا آفرینش جهان خدا است، تشابه دارند و وجه افتراقات این دومکتب این است که در مکتب رواقی اصالت با ماده است وخداوند و جهان مادی هستند و در مکتب علامه طباطبایی اصالت با روح است و خداوند از هرگونه ویژگی مادی مبرا است و در بحث فلسفه زندگی هیچگونه تشابهی ندارند.
معیت ذات الهی با موجودات در فلسفه مشاء و حکمت صدرا
نویسنده:
الهه رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در مباحث تقسیمی فلسفه موجودات به دو دسته واجب و ممکن تقسیم می‌شوند. اگر هر یک از دو گروه، به خوبی، تحلیل شده، جایگاه هر یک در نظام هستی تبیین ‌شود، روابط بین آنها و نقشی که در مقابل یکدیگر ایفا می‌کنند، روشن می‌شود. واجب، وجودی است که از نهایت شدت وسعه وجودی، هستی را پر کرده، جایی برای غیر، نگذاشته است. اما وجود کثرات و اغیار و حقایق امکانی ماهوی، امری بدیهی و تصدیق آن، مرز بین فلسفه و سفسطه است. ممکن، ذاتی است که هیچ‌گونه اقتضاء برای وجود ندارد. ولی واجب، ذاتی است که از شدّت وجودی ،خواهان بروز و ظهور خویش شده، اغیار و ماسوی را متلّبس به لباس وجودی امکانی کرده است.این تلبس وجودی از طرف واجب بالذات از مناظر مختلف فلسفی، متفاوت است.مشاء فاعلیّت او را بالعنایه گویند. به این صورت که علم او عین اراده و نفس تصور اشیاء، خلق و ایجاد آنهاست.ولی صدرا فاعلیت و علیت او را به تشأن و تجلی و ظهور تعبیر کرده، ممکنات را حاضر به علم حضوری می‌داند که واجب به اضافه اشراقیه-اضافه‌ای که در اثر آن مضاف الیه ایجاد می‌شود-به آنها تجلی می‌کند.به دنبال ایجاد اشیاء،توسط واجب،مفهوم معیّت پیدا شد. اگر واجب به عنایت خویش،به امکان ذاتی،وجوب بخشیده،او را موجود کند،همراهی دو واجب را که یکی بالذات و دیگری به سبب او می‌باشد، معیت علمی گویند. به گونه‌ای که فاعل در این معیت،هر موقع تصور شی و فعلی را بکند،ایجاد او را به همراه دارد.ولی اگر واجب بالذات در این ایجاد،به صورت تجلی فاعلیّت خویش را تحقق بخشد،معیت قیومیه متحقق می‌شود.در این معیت-که فراتر از معیت علی یعنی معیت علت و معلول که در آن علت به خاطر علیتش مقدم بر معلول به دلیل معلولیتش می‌باشد- ممکن، واجبی است که وجوبش به قیومیّت واجب ذاتی و همراهی او حاصل شده است. و ذات واجب، به سبب تشأن، اشراق، اضافه و ارتباط، مضاف الیه خویش یعنی ممکن را وجود بخشیده است. ممکن، حقیقتی جز ربط و فقر و تعلق محض، نبوده، وجودی غیر از ارتباط و اضافه به تنها حقیقت هستی یعنی واجب بالذات ندارد و در معیت او به سر می‌برد. تحلیل واجب و ممکن به این مفاهیم که واجب، یعنی ذات قائم به خویش و ممکن، یعنی ذات قائم به غیر، دلیلی است بر اینکه ذات قائم به غیر، حتماً غیری را می‌طلبد که به او تکیه کند، و ذات قائم به خویش، مستلزم غیری است که به آن غیر، قوام دهد، غیری که بدون آن ذات نمی‌تواند ایجاد شده، مستقل از او باشد. چون ذاتی او، قیام به غیر است و شی، هیچ‌گاه ذاتی خویش را از دست نخواهد داد، که اگر از دست دهد، چیز دیگری خواهد شد
مبانی فلسفی وحی در فلسفه اسلامی با تاکید بر دیدگاه حکمت مشاء
نویسنده:
علیرضا حاج‌حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر به موضوع «مبانی فلسفی وحی در فلسفه اسلامی با تأکید بر دیدگاه حکمت مشاء» اختصاص یافته است. از آنجا که وحی به‏عنوان حلقه‏ی اتصال عالم الوهی با دنیای زمینی قلمداد می‏شود جایگاه ویژه‏ای را در پژوهش‏های دینی به خود اختصاص داده است. در میان پژوهشگران این حوزه‏ی معرفتی شاهد حضور برخی از فلاسفه‏ی مسلمان نیز هستیم که در پیشاپیش ایشان فلاسفه‏ی مشائی قرار دارند. از میان حکمای مشائی مورد بررسی در این نوشتار برخی صرفاً به ارائه‏ی بخشی از مبانی فلسفی وحی پرداختند بدون اینکه مسأله‏ی وحی را بر آن بنا نمایند، بعضی به تبیین حقیقت وحی بر اساس مبانی فلسفی مورد پذیرش خود همت گماشتند و عده‏ای نیز همان تبیین‏های ارائه شده را دنبال نمودند یا تبیینی ارائه نکردند. با صرف نظر از نتایجی که فیلسوفان مشائی در این عرصه کسب نموده‏اند نمی‏توان از تأثیر این تلاش در قبال هجمه‏ی منکرین وحی و نیز اینکه مدت‏ها فکر دانشمندان اسلامی را به خود مشغول داشت و هم اکنون نیز بخشی از پژوهش‏های اسلامی را به خود اختصاص داده است چشم پوشید. آنچه در این اثر خواهید خواند تحقیقی است حتی‏الامکان جامع در نظریات حکیمان مسلمان مشائی پیرامون موضوع وحی. در این تحقیق سعی بر آن است تا دیدگاه حکمای مشائی از کندی تا میرداماد را در رابطه با این موضوع تبیین نماییم و با مقایسه‏ا‏ی مختصر میان آرای مهم ایشان خواهیم یافت که نظر حکمای شاخص مشائی در بیان وجه مشخصه‏ی وحی نبوی یک‏دست نیست بلکه برخی کمال قوه‏ی متخیله‏ی نبی را وجه تمایز وی با دیگران دانسته‏اند و گروهی کمال قوه‏ی عاقله‏ی نبی و رسیدن به عقل قدسی را نیز ضمیمه کرده‏اند و برخی دیگر فقط بر کمال قوه‏ی عاقله‏ی نبی اصرار ورزیده‏اند و نقشی برای قوه‏ی متخیله در این باب قایل نشده‏اند.
ادله توحید ذاتی
نویسنده:
مصطفی ابوطالب‌ دخت‌شورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید دارای اقسام و مراتبی می‌باشد که مهم‌ترین آنها توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی می‌باشند. در این میان توحید ذاتی، اولین و شاید عالی‌ترین مرتبه از مراتب توحید، و نیز زیربنای تمام مراتب توحید می‌باشد که مراتب دیگر همگی به نوعی از آن مشتق می‌شوند. خود توحید ذات شامل دو مقام می‌باشد: یکی واحدیت ذات یعنی اینکه خدا یکی است و مانند و شبیه و همتا و جایگزین ندارد و در اصطلاح خداوند واحد است، البته وحدت خداوند از سنخ وحدت عددی نیست بلکه او دارای وحدت حقه حقیقیه می‌باشد یعنی خدای تعالی به این معنا واحد است که از جهت وجود طوری است که محدود به حدی نمی‏شود تا بتوان برون از آن حد فرد دومی برایش تصور کرد؛ و دیگری احدیت ذات یعنی اینکه ذات خدا بسیط است و در آن کثرت و ترکیب نیست و در اصطلاح خداوند علاوه بر واحد، احد نیز می‌باشد. هدف این رساله اثبات توحید ذات در هر دو مقام آن و از دیدگاه فلاسفه و متکلمین می‌باشد و البته قبل از پرداختن به این مهم، ظرفیت و کشش ادله اثبات وجود واجب نسبت به اثبات توحید ذات را بررسی می‌کند تا جایگاه بحث و نیز اهمیت و ضرورت آن بیشتر مشخص شود. و بعد از آن به بررسی ادله هر دو مقام توحید ذات از منظر فلاسفه حکمت مشاء و حکمت متعالیه می‌پردازد، تا عقلانیت و حقانیت توحید ذاتی را مبرهن سازد و در ضمن از مقایسه ادله مشائین با ادله حکمت متعالیه، سیر تکاملی فلسفه اسلامی بخصوص در مسئله توحید ذات و نیز تطورات معنای توحید حتی المقدور نشان داده شود. و در پایان نمونه‌هایی از ادله توحید در آیات و روایات بیان می‌شود تا غنای دین مبین اسلام و نیز میزان تأثیرگذاری آن بر فلاسفه مسلمان مشخص شود.
بررسی فاعلیت واجب تعالی از دیدگاه فلسفه مشاء، حکمت اشراق و حکمت متعالیه
نویسنده:
فاطمه علیدوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر، به بررسی سه نظریه فاعلیت بالعنایه، بالرضا و بالتجلی که به ترتیب از سوی حکمای مشاء، اشراق و حکمت متعالیه در مورد فاعلیت حق‌تعالی مطرح شده و همچنین دیدگاه متکلمان خواهد پرداخت.از دیدگاه مشاء، با توجه به این‌که علم حق‌تعالی به ماسوا به صور مرتسمه یا معقوله در ذات و منشأ صدور موجودات است، فاعلیت حق‌تعالی فاعلیت بالعنایه خواهد بود. اما حکمت اشراق و حکمت متعالیه، فاعلیت بالعنایه را مورد نقد قرار داده‌اند. شیخ اشراق معتقد به فاعلیت بالرضا است چون علم حق‌تعالی به موجودات را همان حضور عینی آن‌ها نزد خداوند می‌داند نه صور مرتسمه.ملاصدرا هرچند طریقه شیخ اشراق را بهترین می‌خواند اما انتقادهایی بر آن وارد کرده‌است از این رو حق‌تعالی را فاعل بالتجلی و علم او را به موجودات، اجمالی در عین کشف تفصیلی می‌داند
فلسفه‌ورزی از راه داستان: پژوهشی در سرشت و ساختار داستان‌های ابن‌سینا
نویسنده:
فاطمه حیدری فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهداستان یا قصه یکی از مرسوم‌ترین راه‌های انتقال مباحث فلسفی و متافیزیکی به مخاطبین است. ابن‌سینا، فیلسوف بزرگ مسلمان از پیشگامان در این زمینه می‌باشد. او با توجه به شرایط خاص، وجود محدودیت‌های بیانی و فهم مخاطبان داستان‌هایی را خلق کرده است. مطالعه‌ی این داستان‌ها می‌تواند نتایج مفیدی در آموزش و پژوهش فلسفی داشته باشد. این داستان‌ها شامل حیّ‌بن‌یقظان، رساله‌الطیر و سلامان و ابسال است که حاوی مضامین فلسفی و عرفانی می‌باشند. در این نوشتار به طور مشخص چیستی، چگونگی و چرایی طرح این داستان‌ها از سوی ابن‌سینا مد نظر بوده است. بر همین مبنا ضمن پرداختن به این موارد، هر داستان را در دو بخش ساختار و درون‌مایه تنظیم نموده و پس از شرح عناصر ادبی، به بیان مطالب و مباحث رمزیِ فلسفی و عرفانی درون‌مایه‌ی داستان‌ها و شرح و بسط آن‌ها پرداخته شده است.این سه داستان به ترتیب سه مرحله از مراحل سیر و سلوک عارف را توضیح می‌دهند که به صورت منطقی به هم مرتبط هستند و بیانگر فلسفه‌ی مشرقی ابن‌سینا می‌باشند. داستان نخست ضمن شرح مباحث فلسفی به صورت سمبلیک، القا کننده‌ی ملاقات با فرشته‌ی راهنما است و از نظر تئوریکی مسیر و موانع سیر را توضیح می‌دهد. داستان دوم در شرح مرحله‌ی عملی و قبول موانع است که سالک با گذشتن از آن‌ها از دام قوا آزاد گشته، لیاقت اتصال به منبع فیض و اکتساب معقولات را می‌یابد. در داستان سوم به آخرین مرحله‌ی سفر یعنی مرگ عرفانی سالک و ملحق گردیدنش به اصل حقیقی خود، پرداخته شده است. در این اثر ضمن شرح عناصر ادبی و فلسفی داستان‌ها به شرح مراحل و موانع سفر که در قالب عبارات رمزی نمود یافته‌اند پرداخته‌ شده است. واژه‌های کلیدی: ابن‌سینا، داستان‌های فلسفی- عرفانی، حیّ-بن‌یقظان، رساله‌الطیر، سلامان و ابسال.داستان یا قصه یکی از مرسوم‌ترین راه‌های انتقال مباحث فلسفی و متافیزیکی به مخاطبین است. ابن‌سینا، فیلسوف بزرگ مسلمان از پیشگامان در این زمینه می‌باشد. او با توجه به شرایط خاص، وجود محدودیت‌های بیانی و فهم مخاطبان داستان‌هایی را خلق کرده است. مطالعه‌ی این داستان‌ها می‌تواند نتایج مفیدی در آموزش و پژوهش فلسفی داشته باشد. این داستان‌ها شامل حیّ‌بن‌یقظان، رساله‌الطیر و سلامان و ابسال است که حاوی مضامین فلسفی و عرفانی می‌باشند. در این نوشتار به طور مشخص چیستی، چگونگی و چرایی طرح این داستان‌ها از سوی ابن‌سینا مد نظر بوده است. بر همین مبنا ضمن پرداختن به این موارد، هر داستان را در دو بخش ساختار و درون‌مایه تنظیم نموده و پس از شرح عناصر ادبی، به بیان مطالب و مباحث رمزیِ فلسفی و عرفانی درون‌مایه‌ی داستان‌ها و شرح و بسط آن‌ها پرداخته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 423