جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 352
رابطه دین، اخلاق و سیاست در پروتستانتیسم
نویسنده:
زهرا میربک سبزه‌واری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فصل اول؛ این تحقیق به کلیات پرداخته می شود که شامل پروپروزال به صورت بسط یافته تر می باشد، در ادامه به بررسی اصلاحات در جوامع مختلف پرداخته می شود. ضمنا" جایگاه بحث در فلسفه اخلاق را بررسی کرده و این که در پایان این فصل به پیشینه ی تحقیق و منابعی که استفاده شده توجه شده است.در فصل دوم؛ که اشاره ای به پیدایش و ظهور پروتستانتیسم دارد و نقش کلیسا را در آن نشان می دهد، به بررسی اصطلاح «رِفرُم» و کسانی که نقش مهمی در پیدایش این نهضت داشته اند، می پردازد ؛ مانند «مارتین لوتر»، «‍‍‍‍ژان کالون» ، «زوینگلی» ، « جان ویکلیف انگلیسی» و « یان هوس». در ادامه فصل به نقش کلیسا در پروتستانتیسم اشاره شده که چگونه فساد مالی، سیاسی و ابتذال مذهبی در کلیسا، باعث شده موج نهضت اعتراض پروتستانتیسم شکل گیرد .در فصل سوم؛ به دیدگاه پروتستانتیسم درباره ی دین و حقیقت ایمان پرداخته می شود. در ابتدای فصل به نقش دین و فلسفه دین به صورت کلی در جوامع مختلف اشاره دارد. در بخش های بعدی این فصل به آیین پروتستان و دیدگاه های مختلف پروتستانتیسم و کاتولیک اشاره دارد. بحث اعتقادات در آیین پروتستان که خدا، ایمان و فیض را دربرمی گیرد، در ادامه این فصل قرار دارد. در پایان فصل به عبادت در آیین پروتستان که به صورت گروهی و فردی انجام می گیرد و مراسم خاصیدارد، اشاره می شود.در فصل چهارم؛ که دیدگاه پروتستانتیسم راجع به اخلاق است، در ابتدا به مسأله اخلاق و جایگاه آن درآیین پروتستان به صورت کلی و نیز به اخلاق عملی در فرقه های آیین پروتستان که شامل کالوینیسم، پیتیسم، متدیسم و فرقه های باپتیست پرداخته می شود. در ادامه نیز به فرهنگ در آیین پروتستان و منابع مربوط به آن ها اشاره دارد.فصل پنجم؛ که دیدگاه پروتستانتیسم پیرامون سیاست را بررسی می کند به طرح مسأله سیاست، نقش مذهب در سیاست، نقش سیاست در مسیحیت می پردازد. در بخش های بعدی این فصل به آیین پروتستان و دموکراسی که دو آموزه انتخاب و انسان را دربرمی گیرد، پرداخته می نشود.فصل ششم؛ به رابطه و مناسبت های بین دین، اخلاق و سیاست در پروتستانتیسم اشاره دارد و درپایان این فصل نتیجه گیری را از کل فصول دربردارد.
مقایسه دیدگاه استاد مطهری و پلنتینگا در باب منشأ اعتقاد به خدا
نویسنده:
سیده‌ منصوره کاظمینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین مباحث فلسفه دین، میحث منشأ اعتقاد به خدا است. درباره منشأاعتقاد به خدا دیدگاه های گوناگونی وجود دارد که مهمترین این دیدگاه ها، دیدگاهی است که منشآ اعتقاد به خدا را "فطری" می داند. در این پژوهش تلاش کرده ایم "فطری" بودن منشأ اعتقاد به خدا را از دیدگاه پلنتینگاو استاد مطهری -دو متفکر جهان غرب و اسلام- بررسی نماییم. این دو متفکر هر دو منشأ اعتقاد به خدا را غیربرهانی و "فطری" می دانند؛ با این تفاوت که پلنتینگا از فطری بودن منشأ اعتقاد به خدا، عقلانیت این اعتقاد و استاد مطهری حقانیت آن را نتیجه می گیرند.
توحید و کمال آن در نهج‌البلاغه
نویسنده:
محمدحسین سهیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مقایسه‌ای اجمالی بین فرمایشات حضرت علی ـ در نهج‌البلاغه ـ در موضوع تشبیه‌ناپذیری خداوند با مخلوقات، و گوشه‌ای از دستاوردهای فکر بشر ـ در فلسفه ـ هدف این نوشتار است.بررسی موضوعات مربوط به شناخت خدا در دیدگاه امام علی علیه‌السلام و مقایسه‌ی آن با مسأله شناخت و لوازم آن در فلسفه، در فصل اول این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. در سخنان امام، وجود خداوند ضرورتاً اثبات می‌شود و این مهم از راه تذکر به عجایب مخلوقات و نیاز آنها به پدید آورنده صورت گرفته است. اما در دیدگاه برخی از فلاسفه‌ی غرب وجود خداوند امری است مردد و نمی‌توان بطور جزمی آنرا اثبات نمود. این موضوع در بخش اول از فصل یکم مورد بررسی قرار گرفته -است. در بخش دوم موضوع معرفت خدا مطرح شده، امکان و نحوه‌ی معرفت خدامورد کنکاش قرار گرفته است. قسمت‌های بعدی این بخش به بررسی نقش عقل و تفکر در شناخت خداوند اختصاص یافته است. یکی از مباحث مهم در موضوع شناخت خداوند، بررسی امکان تصور اوست. بخش سوم از اولین فصل نوشتار به این موضوع اختصاص یافته است. در ابتدا سخنانی از امام که تصریح در امکان‌ناپذیر بودن تصور خدا دارند، جمع‌آوری گشته‌اند. بررسی اندیشه‌ی فلسفی در باب تصور خدا در قسمتهای بعدی این بخش انجام شده است. از دیدگاه فلسفی لازمه‌ی شناخت عقلی خداوند،‌ داشتن تصوری از اوست و نفی تصور خدا به نفی شناخت او خواهد انجامید. بنابراین تصور خدا اثبات شده و راه تصور او نیز به وسیله‌ی معقولات ثانویه و مفهوم نفی، باز می‌شود.در فصل دوم نوشتار به بررسی معنای توحید پرداخته‌ایم. واحد دانستن خدا ارتباطی دوسویه با بی‌شبیه دانستن او دارد. پس از اشاره‌ای به معنای توحید در اولین بخش این فصل، در بخش دوم شواهدی از فرمایشات امیرالمومنین? که عدم شباهت بین خالق و مخلوقات را تذکر می‌داده است، جمع‌ آورده گشته و به طور خاص ویژگی‌هایی از مخلوقات که در خداوند منتفی دانسته شده، ذکر شده است. زمان و مکان‌‌داری،‌ فکر، اندیشه، دیدن، شنیدن، گفتن، کمک گرفتن، مشورت کردن و نمونه‌برداری مواردی هستند که صراحتاً به آنها در سخنان امام‌الموحدین اشاره شده است. در بخش سوم شواهدی از دانش فلسفه آورده شده است که در آنها شباهت بین خالق و مخلوق اثبات می‌شود. رابطه‌ی علّی و معلولی بین خلق و خالق، اعطای خالق به مخلوقات و وحدت وجود،‌ مبانی فلسفی‌ای هستند که لاجرم نوعی سنخیت بین خالق و مخلوق را به همراه می‌آورند. بنابراین در سخنان امیرالمومنین اگرچه خداوند به معرفی خودش شناخته می‌گردد و از پنهانی درآمده آشکار می‌شود، اما در عین حال از دید فکر و عقل بشر پنهان است و انسان نمی‌تواند او را به هیچ یک از مخلوقات تشبیه کند تا او را تصور کرده شناخت عقلی از او پیدا کند. این حقیقت در فرمایش امیرالمومنین با تعبیر “ ظهور در عین بطون” بیان شده است، این جمع‌بندی در بخش چهارم از این بخش قابل پیگیری است.پس از آنکه راه هرگونه تصور و شناخت عقلی از خداوند را بسته دانستیم،‌ دیگر راهی برای هیچ‌گونه سخن اثباتی درباره‌ی خدا گشوده نخواهد شد و وصف خداوند متعال محال خواهد بود. هر وصفی که از جانب مخلوقات باشد به تشبیه می‌انجامد و تنها خود اوست که می‌تواند با وصف خویش، زمینه‌ی تحقق معرفت را برای انسانها ایجاد کند. اما در مکاتب بشری چون شناخت عقلی از خداوند تحقق یافته، صفات او توسط انسان قابل دریافت است و انواع آن به راحتی بررسی می‌گردد. در نتیجه بررسی صفات و تفکر درباره‌ی آنها راهی برای شناخت خداوند است. این موضوعات در فصل سوم و انتهایی پایان‌نامه مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است که در ترجمه‌ی قسمتهایی که از کتاب شریف نهج‌البلاغه استفاده کرده‌ایم، سه ترجمه بیشتر مورد نظر بوده‌است. ترجمه‌های مرحوم محمد دشتی، مرحوم فیض الاسلام و دکتر آیتی. اما ترجمه‌های دیگر عبارات عربی، شامل احادیث و نقل قولهای عربی توسط نویسنده انجام گرفته‌است.
بررسی و نقد نسبی‌گرایی اخلاقی
نویسنده:
سهیلا پیروزوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نسبی گرائی اخلاقی یکی از مهم ترین مباحث در حوزه فلسفه اخلاق می‌باشد. این بحث تا جایی دارای اهمیت است که رویکرد و موضع شخص در مورد نسبیت یا عدم نسبیت ارزش‌های اخلاقی بر دیدگاه‌ها، جهان بینی و موقعیت قانونی و اجتماعی افراد تاثیر بسزایی دارد و بسیاری از امور انسان و جامعه را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد.در این تحقیق بعد از تعریف اجمالی‌نسبی گرایی و نقطه مقابل آن به بررسی انواع نسبی‌گرایی پرداخته ایم. در نسبی‌گرایی توصیفی اشاره کردیم که این نوع از نسبی‌گرایی در مورد درستی یا نادرستی ارزش‌های اخلاقی داوری نمی کند لذا بحثی تحت عنوان نقد و بررسی ادله نسبی‌گرایی بیهوده است. در نسبی‌گرایی هنجاری ابتدا به تعریف نسبی‌گرایی هنجاری و انواع آن پرداخته‌ایم و بعد از بیان تاریخچه نسبی‌گرایی و علل گرایش مردم به نسبی‌گرایی، ادله نسبی‌گرایی هنجاری را بررسی کرده‌ایم؛ عمده‌ترین ادله آنها مبتنی بر تفاوت‌های فرهنگی و تنوع دیدگاه‌های اخلاقی و عدم وجود ارزش‌های اخلاقی است. در این‌باره، نشان داده‌ایم که ارزش‌های اخلاقی وجود دارند و تفاوت‌های فرهنگی و تنوع دیدگاه‌های اخلاقی دلیل بر نسبیت نیست. در نسبی‌گرایی فرااخلاق هم، بعد از تعریف نسبی‌گرایی فرااخلاق، ادله نسبی گرایی فرااخلاق را بررسی کرده‌ایم. این نوع از نسبی‌گرایی، با استفاده از نسبی‌گرایی توصیفی و انکار وجود ارزش‌های اخلاقی و انکار قطعیت ترجمه، نسبی گرایی فرااخلاق را اثبات کرده است. در نقد این ادله، نشان داده‌ایم که ارزش‌های اخلاقی وجود دارند و نمی‌توان نسبی‌گرایی توصیفی و عدم قطعیت ترجمه را دلیل بر نسبیت فرااخلاق دانست.
بررسی لوگوس در مسیحیت و مقایسه آن با کلمه در اسلام
نویسنده:
ولی عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برای بررسی لوگوس در مسیحیت باید به ریشه‌های آن در پیش از مسیحیت پرداخت. در این رساله ریشه‌های لوگوس در فلسفه‌ی یونان باستان، یهودیت(عهدعتیق) و فیلون اسکندرانی مورد کاوش قرار گرفته است. به طور خلاصه می‌توان گفت لوگوس هر چند قبل از مسیحیت به معانی مختلفی به‌کار رفته و دارای اهمیت زیادی است اما در کل مفهومی ذهنی است و با کسی یا چیزی هم-هویت قلمداد نشده است. اما در مسیحیت لوگوس هم با عیسای تاریخی یکی گرفته شده و همبه مفهوم واسطه‌ی انکشاف به‌کار رفته است. در فصل مسیحیت علت این امر را به طور مبسوطی نشان داده‌ایم.در اسلام(قرآن) نیز عیسی با«کلمه‌الله» یکی گرفته شده است. در فصل مربوط به اسلام نظرات مفسران درباره‌ی«کلمه» و همچنین نقش آن در مجادلات کلامی بین مسلمانان و مسیحیان در سه قرن نخست هجری به طور مفصل مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، در عرفان اسلامی (در نزد ابن‌عربی) مفهوم انسان کامل شباهت بسیاری با لوگوس در نگاه مسیحیت و به‌ویژه آباء کلیسا دارد. در این بخش نیز تشابهات و تفاوت‌های دو مفهوم را مورد توجه قرار داده‌ایم.
مقایسه آرای ارسطو و غزالی در باب رابطه میان فضیلت و سعادت
نویسنده:
لیلا شیرخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسش مهم فیلسوفان باستان علاوه بر پرسش از ماهیت فضیلت وچگونگی حصول آن ، این بود که آیا فضایل برای انسان سودمندند؟یعنی آیا فضایل سعادت انسان را به دنبال دارند یا خیر؟پرسش آنها در واقع پرسش از ارتباط میان سعادت وفضیلت بود ، بدین معنی که آیا برای سعادت کسب فضایل امری واجب و گریز ناپذیراست یا خیر؟ ارسطو برای حصول سعادت کسب فضایل را تنها شرط لازم می دانست. وی به دو نوع فضیلت قائل بود : فضایل عقلانی و فضایل اخلاقی . فضایل عقلانی شامل حکمت نظری وحکمت عملی است وفضایل اخلاقی مشتمل بر فضایل اصلی چهارگانه حکمت ، شجاعت ، عفت وعدالت است که نیاز به هدایت عقل عملی دارد. ارسطو خیرنهایی و سعادت برای آدمی را به نوعی فعالیت نفس در انطباق با فضیلت می‌داند ، البته درانطباق با بهترین وکامل‌ترین فضیلت . به دیگر سخن ارسطو خیرکامل و اعلی را نوعی فعالیت نظری می‌داندکه درآن نفس در باب حقیقت به تامل می‌پردازد و این فعالیت بازنمودی از فعل الهی است . سعادت از دیدگاه ارسطو جز از راه کسب فضایل میسر نمی‌گردد . در واقع فضایل ارسطویی ریشه در عقل صرف‌دارند ، و ابزاری جهت دستیابی به یک زندگی خوش و شکوفندگی انسانی در این عالم هستند . غزالی علی رغم تاثیر پذیری اش از ارسطو ، در بحث از ماهیت فضیلت وسعادت و نیز ارتباط میان این دو از ارسطو فاصله گرفته است . تبیین غزالی در این خصوص برخلاف ارسطو مبتنی برعقل صرف نبوده و اساس آن را وحی و شریعت شکل می‌دهد . از این رو فضایل اخلاقی نزد غزالی منحصر به فضایل فلسفی نبوده و شامل فضایل دینی و صوفیانه نیز می‌شود . غزالی به نحوی متفاوت از ارسطو از فضایلی به نام فضایل توفیقی نام می برد . فضایل توفیقی متناظر با فضایل فلسفی به چهار فضیلت هدایت ، رشد ، تسدید وتایید الهی تقسیم می شوند . فضایل فلسفی و فضایل توفیقی ابزاری جهت دستیابی به سعادت هستند ، البته فضایل فلسفی مشروط به فضایل توفیقی می‌باشند . مفهوم سعادت در نظر غزالی مشتمل بر دو وجه سلبی و ایجابی است . وجه ایجابی به ماهیت واقعی سعادت مربوط می شود . مشخصه اصلی و اختلاف دیدگاه غزالی با ارسطودر ماهیت سعادت "خیراعلی" می باشد . سعادت از نظر ارسطو صرفاً دنیوی است حال آنکه از نظر غزالی سعادت اخروی عالیترین سطح سعادت می‌باشد ، حتی اگر غزالی برخی فضایل دنیوی را هم سعادت نام می‌نهد تنها از حیث نقشی است که در تحصیل سعادت اخروی ایفا می‌کنند . نوشتار حاضر به بررسی تشابهات وتمایزات موجود در تبیین ارسطو و غزالی از ماهیتفضیلت و سعادت و ارتباط این دو با یکدیگر می پردازد.
جایگاه نبوت در فلسفه سیاسی فارابی و ابن سینا
نویسنده:
حسین جوزی خمسلوِیی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وحی و نبوت از جمله آموزه ها و مفاهیم دینی است که بیش از هر مفهوم دیگری، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. فیلسوفان، حکما و متکلمان تبیین ویژه و خاصی از این مسئله ارائه داده اند؛ فارابی نخستین فیلسوفی است که به نحو روشمند و مبتنی بر اصول فلسفی از وحی سخن گفته و آنرا افاضه عقل فعال به قوه متخیله نبی می داند و نبی را به عنوان رئیس نخست مدینه فاضله معرفی می کند.ابن سینا نیز ادامه دهنده مسیر فارابی بود و به تبیین فلسفی وحی و نبوت پرداخت؛ اما او بین قضایای کلی وحیانی و قضایای جزئی وحیانی تفاوت قائل شد؛ بدین صورت که قضایای کلی وحیانی افاضه عقل فعال به عقل نظری نبی است و قضایای جزئی وحیانی،توسط عقل عملی از نفوس فلکی اخذ می گردند. شیخ الرئیس علاوه بر اثبات امکان نبوت، ضرورت آنرا نیز به اثبات می رساند؛ در حالی که نهایت تبیین فارابی، ثابت کننده امکان وحی بود نه ضرورت آن.متکلمان نیز به تبیین کلامی وحی و نبوت پرداخته و آنرا تحت دو عنوان «تکلم الهی» و «ضرورت نبوت» مطرح می کنند؛ متکلمان در پاسخ به این پرسش که: خدواند چگونه سخن می گوید؟ آراء و عقاید مختلفی را بیان کرده اند؛ و در زمینه ضرورت نبوت، عده ای از فرقه های کلامی، ارسال رسل از جانب خداوند را، واجب و ضروری شمرده و برخی دیگر آنرا جایز و ممکن می دانند.
هانری کربن و ایزوتسو و « امکان گفت و گوی ادیان»، بویژه اسلام با سایر ادیان
نویسنده:
یاسمین عرفت پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پروفسور هانری کربن و پروفسور توشیهیکو ایزوتسو، دو متفکر اسلام‌شناس و ایران‌شناس شهیر معاصرند، کهعلاوه‌بر تمام تلاش‌هایِ ارزشمندی که در راستای شناساندن اسلام و ایران به دنیای معاصر انجام داده‌اند، می‌توان در اندیشه آنان با دو طرح بسیار مهم آشنا شد که آدمی را قادر خواهند ساخت تا به گفت‌وگویی حقیقی میان صاحبان ادیان، سنت‌ها و تمدن‌ها نائل گردد. در حقیقت، این دو طرح، دو وجه امکانی هستند که پیش از هر اقدامی می‌باید در پیوندی همدلانه میان صاحبان ادیان، سنت‌ها و تمدن‌ها از نو احیاء گردند تا گفت‌وگویی حقیقی، تحقق پذیرد. حال، یکی از این امکانات ضروری برای آغاز گفت‌وگو، ساحت «فراتاریخی» است که کربن آن را به‌واسطه فلسفه تطبیقی مورد نظر خود که جمعِ خلّاقانه لطیفی ما بین «پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگری» و «حکمت و عرفان فلاسفه مسلمان به‌خصوص فلاسفه ایرانی که همچنان باور به ملکوت در اندیشه‌شان سخت پا برجاست» و با توجه به سیر و سلوکی روحانی در عالمی خیالی(عالم مثالی)، طرح می‌نماید. و دیگری «فراسوی گفت‌وگویی» است که ایزوتسو با تأکیدبر «فراتاریخ» و همچنین روش هانری کربنو باز هم با تمرکز بر ساحت‌های معنوی و عرفانی موجود در تفکر اسلامی و سایر اندیشه-های درون‌گرا(باطنی)آنرا مطرح می‌سازد.در واقع، «فراتاریخ» و «فراسوی گفت‌وگو» دو جزء از پیکره‌ای واحدند که اگر در عرصه‌ای فرا زمینی و فرا زمانی در کنار یگدیگر قرار گیرند، خواهند توانست برای اهل معنا در سراسر عالم، گفت‌وگویِ فراتاریخیِ ادیان و حتی سنت‌ها و تمدن‌ها را امکان‌پذیر سازند و بقای ابدی آنان را در عالمی ملکوتی و به دور از هر تفکر زمینیِ‌ بیمارگونه ( همچون : لاأدری‌گری، نیست-انگاری و تاریخ‌انگاری ) که زندگی آدمی را به قهقرا می‌کشاند، حتمیّت بخشند.
بررسی تطبیقی "عصمت" از منظر فخر رازی و علامه مجلسی
نویسنده:
مصطفی روح الامینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: یکی از مسائل مهم و بنیادی در حوزه ی تفکر کلامی مسأله ی عصمت انبیاء و ائمه (ع) بوده که علمای اسلامی هر یک به نوبه ی خود، به این امر مهم پرداخته اند، و با رفع شبهات وارده بر عصمت انبیاء وتبیینآیاتی که مبین صدور سهو و گناه از پیامبر است، وحی و گفتار و سیره ی این پیشوایان الهی را استوارترین راه هدایت، برای جامعه ی بشری معرفی نموده اند.این نوشتار با روشی توصیفی – تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای درچهار فصل به بررسی مباحث مختلف در حوزه "عصمت" پرداخته است.درفصل اول به بیان مسأله تحقیق پرداخته شده وپس ازبیان اهداف وسوالات تحقیق، عصمت ازنظرلغت واصطلاحموردبررسی قرارگرفته،سپس مباحثِ مراحل وابعادعصمت،بحث عصمت واختیار،شبهات پیرامون عصمت انبیاء وتاریخچه پیدایش بحث عصمت مطرح گردیده است.درفصل دوم وسومآراء امام فخر رازی و علامه مجلسیمورد واکاوی قرار داده است. این دو دانشمند اشعری و شیعی، به تحلیل معنا و مفهوم عصمت و ابعاد و مراحل آن پرداخته و حیطه ی اعتقادات، تبلیغ رسالت، احکام و فتوا و افعال و سیره را از جمله مواضع اختلافی، میان متکلمان در باب عصمت انبیاء، معرفی نموده اند. ایشان ضمن اینکه عصمت را با اختیار هم آهنگ می دانند، دلایلی بر ضرورت عصمت انبیاء اقامه نموده اند. امام فخر رازی، عصمت را، پس از نبوت ضروری دانسته، اما علامه مجلسی، معصومین (ع) را در تمام طول عمر، از گناه، اشتباه، سهو و نسیان، مصون و معصوم، می داند. اختلاف ایشان، در بحث عصمت امام، سهم ویژه ای از این تحقیق را به خود اختصاص داده ونگارنده به نقدوپاسخگویی به شبهات امام فخررازی برعصمت امام پرداخته وبیان می کند که چگونه علمای شیعه ازجمله علامه مجلسی با دلایلی عقلی ونقلی به دفاع ازحریم عصمت ائمه اطهارعلیهم السلام پرداخته وایشان رابرخلاف دیدگاه رازی مصداق حقیقی اولی الامردانسته اند..سپس دیدگاه این دو دانشمند درباره ایات موهم صدورگناه ازپیامبرمورد بررسی قرار گرفته داست.درفصل اخر، بابررسی تطبیقی به تحلیل دیدگاههای رازی ومجلسی وبیان نقاط تشابه وتفاوت اراء این دو دانشمنددر چهار محور مبانی فکری ومفاهیم ،براهین ارائه شده وتبیین ایات موهم صدور گناه پرداخته شده است.کلید واژه ها:1- عصمت 2- انبیاء 3- معاصی 4- علامه مجلسی 5- فخر رازی 6- دلایل عقلی و نقلی 7- عصمت و اختیار 8- عصمت و لطف.
نقش تقیه در صدور احکام اسلامی
نویسنده:
فاطمه احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از تعریف تقیه، این موضوع در روایات و کتب فقهی شیعه واهل سنت مورد بررسی قرار گیرد،و همچنین سعی شده تقیه در قرآن که از ادله مشروعیت تقیه می باشد همراه با نظرات مفسران شیعه و سنی نیز بیان شود . همچنین ادله دیگر همچون فطرت ، عقل ، سیره متشرعه ،... مورد بررسی قرار گرفت . تاریخ تقیه و تقیه در زمان معصومین (ع) از زمان پیامبر اکرم (ص) تا زمان غیبت امام زمان و تا زمان حال بررسی شده است فلسفه تقیه تاثیر تقیه در احکام فقهی، اجتماعی و سیاسیبه اختصار بیان شده است.و سعی شده تقسیمات تقیه بر اساس نحوه آن با استفاده از تفسیر آیات و بررسی احادیث ائمه بیان شود .در بخشهایی به احادیثی از ائمه معصومین (ع) اشاره شده است که کسی را که در مواقع لزوم تقیه نکند مذمت کرده و تقیه کننده را ستوده اند.همچنین منشاء حمل بر تقیه و قرائن حمل بر تقیه و نقش آن بر احکام حلال و حرام نیز دراین نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است .و سعی شدهبا بررسی روایات معصومین علیهم السلام که در استنباط احکام شرعی مورد توجه قرار می گیرند و با توجه به امکان حمل آنها بر تقیه ودر نظرگرفتن نظر فقها و جوامع رواییدر صدد کشف ضوابط تقیه امام و علل آن بر آمده ایم .تمامی تقسیمات و نامهایی که بر حالات تقیه نهاده شده است تماما بر اساس تاریخ ائمه(ع) و رفتار آنها در زمانهای تقیه بوده است . در مورد تقیه ائمه (ع) تقریبا به تمامیموارد و انواع تقیه از طرف ایشان اشاره شده است و تا حد امکان دلایل آن نوع از تقیه نیز بیان شده است.
  • تعداد رکورد ها : 352