جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8163
ندوة: العنف والدين
نویسنده:
ترجمة: فهد الحربي
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
التجربة الدينية – موسوعة ستانفورد للفلسفة
نویسنده:
مارك ويب؛ ترجمة: إسلام سعد
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
حکمة,
هل النقد علماني؟ التجديف والإساءة وحرية التعبير
نویسنده:
طلال اسد، جوديث بتلر، ويندي براون، صبا محمود؛ مترجم: ابراهيم الفريح
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , مجموعه مقالات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: جداول,
چکیده :
نویسندگان کتاب آیا نقد سکولار است؟ یک‌راست به سراغ مفاهیمی می‌روند که از مبانی بدیهی‌انگاشته‌شده‌ی رویکرد انتقادی محسوب می‌شوند. آن‌ها ماشه‌ی نقد را به‌سوی خود نقد می‌چکانند و مستقیم آن را هدف قرار می‌دهند. این منتقدان با وفاداری بی‌حدوحصر خود به رویکرد انتقادی، لوازم و تعلقاتی را وامی‌کاوند که به انسان منتقد مدرن امکان منتقدبودن می‌دهد. بدین‌ترتیب، نویسندگان این مجموعه به این یگانه سنگر تفکر انتقادی نیز رحم نمی‌کنند و به جست‌وجوی تناقضات و خاستگاه‌های نقد می‌روند، نقدی که سنگ‌بنای خود را سکولاریزم و رهایی از امر متعالی می‌پندارد. آیا نقد سکولار است؟ مجموعه‌ی ۶ یادداشتِ به‌هم‌پیوسته از طلال اسد، صبا محمود، جودیت باتلر و وندی براون است. این متون از خلال ماجرای کاریکاتورهای دانمارکی، که در سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸ منتشر شدند، به بررسی جایگاه نقد در جوامع غربی و ارتباط سازنده‌ی آن با مفاهیمی چون سکولاریزم و دین‌داری، آزادی بیان و سرکوب، و نیز کنش‌ورزی انسان معاصر می‌پردازند.///
جيفرسون والقرآن:  الإسلام والآباء المؤسسون
نویسنده:
دينيس سبيلبرغ؛ مترجم: فؤاد عبد المطلب
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: جداول,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
خانم «دنیس اسپیلبرگ»( Denise Spellberg) دانش‌پژوه آمریکایی تاریخ اسلام و استاد دانشیار در مرکز پژوهش خاورمیانه در دانشگاه «تگزاس» در آستین است. او لیسانس خود را از کالج اسمیت در سال ۱۹۸۰ م و دکترایش را از دانشگاه کلمبیا در سال ۱۹۸۹م دریافت کرده‌ است. وی صاحب اثری با نام «Thomas Jefferson's Qur'an: Islam and the Founders»(جفرسون و قرآن؛ اسلام و پدران بنیان‌گذار) است که اخیراً توسط «فؤاد عبدالملک»، مترجم لبنانی به عربی برگردانده شده و توسط انتشارات «جداول» بیروت به چاپ رسیده است. مترجم لبنانی در مقدمه‌ای که برای این کتاب ۴۲۴ صفحه‌ای نگاشته، عنوان می‌کند: بررسی محتوای کتاب این نویسنده آمریکایی نشان می‌دهد که مسائلی هست که نزد فرهیختگان و سیاستمداران جهان اسلام ناشناخته مانده و مربوط به متن صریح قرآن و تعالیم اسلامی است که از برخی مسائل بحث‌برانگیز میان پدران بنیان‌گذار ایالات متحده آمریکا(گروهی از رهبران سیاسی آمریکا) پرده برمی‌دارد. وی می‌افزاید: این مسائل که عموماً مربوط به قانون اساسی، تعیین مبادی و اصول اولیه حقوق یک شهروند آمریکائی و سایر اقلیت‌های دینی و قومی است، روزگاری یکی از مهم‌ترین چالش‌های اصلی مقامات آمریکایی و بنیانگذاران آمریکا بوده که کتاب مذکور نشان می‌دهد قرآن کریم از ابتدای امر برای سردمداران آمریکایی، نقش برجسته‌ای را در حوزه قانونگذاری ایفا می‌کرده چه اینکه برحسب مستندات تاریخی، جفرسون(سومین رئیس‌جمهور آمریکا) نسخه‌ای ترجمه‌شده از قرآن کریم را در کتابخانه شخصی خود نگهداری و به‌طور مرتب آن را مطالعه می‌کرده است. «فؤاد عبدالملک»، مترجم عربی کتاب «جفرسون و قرآن» باید اشاره کرد که ترجمه انگليسی قرآنی که نزد جفرسون بود، در سال ۱۷۶۴ در لندن منتشر شده و این نسخه ترجمه قرآن قديمی در كتابخانه كنگره آمريكا نگهداری می‌شود. در واقع جفرسون که يك مجموعه‌دار كتب به زبان‌های گوناگون بوده، اين كتاب را در سال ۱۸۱۵ م به عنوان جزئی از يك مجموعه به كنگره فروخت؛ اين قرآن همچنین از آتش‌سوزی سال ۱۸۵۱ م كپتول‌هيل هم سالم بیرون درآورده شد. دنیس اسپیلبرگ، نویسنده این اثر تاریخی، عنوان می‌کند که قرآن کریم در آن زمان بین موافقان الهام‌گیری از احکام این کتاب آسمانی و مخالفان این مقوله که بیشتر آن‌ها پیرو مذهب پروتستان بوده‌اند، جایگاه ویژه‌ای را داشته و سند مهمی به‌ویژه در برهه زمانی جنگ‌های دینی مشتعل در کشورهای اروپایی محسوب می‌شده است. در آن مقطع تاریخی صدها تن از افراد در آتش جنگ‌های مذهبی، به جرم گرایش به مذهبی خاص، بدعت‌گذاری در دین و یا کفر از سوی دیگر مذاهب و قومیت‌ها، قلع و قمع می‌شدند. بنیانگذاران آمریکا چقدر اسلام را می‌شناختند نویسنده متذکر می‌شود: جفرسون به‌عنوان یکی از بنیانگذاران ایالات متحده و رئیس‌جمهور این کشور نسخه‌ای از قرآن را به زبان انگلیسی در اختیار داشته که میزان اهتمام و توجه او را به دینی غیر از مسیحیت نشان می‌دهد. به واقع حوادث تاریخی و آرشیو آمریکا درباره آن مقطع زمانی بیانگر مناقشه‌‌هایی مهم پیرامون تضمین آزادی دینی به‌عنوان سنگ‌بنای قانون آمریکا و حقوق یک شهروند آمریکایی است. جفرسون و دیگر بنیانگذاران ایالات متحده، اسلام را تا حدی می‌شناخته‌اند گرچه اطلاعات آن‌ها کافی و جامع نبوده و دیدگاه عمومی حاکم نشان از دشمنی آن‌ها با مسلمانان داشته و اینکه آن‌ها اساساً مسلمانان را تهدیدی برای جامعه آمریکا می‌دانسته‌اند. اما با این وجود، برای انجام شعائر دینی مسلمانان حق و حقوقی قائل بودند و آن‌ها را علی‌الظاهر به‌عنوان شهروند در سیاست نیز مشارکت می‌داده‌اند. دنیس اسپیلبرگ همچنین در کتاب خود می‌نویسد: برحسب مطالعات دانشگاهی‌ام در حوزه تاریخ اسلام، وجود نسخه‌ای قرآن نزد جفرسون به‌منزله درک کامل او از اسلام تلقی نمی‌شود، بلکه این مسئله نشان می‌دهد این گروه از سردمداران اولیه آمریکا علاقمند به شناخت دین اسلام بود‌ه‌اند. لذا مصمم شدم تا درباره میزان شناخت آن‌ها از اسلام و اینکه اساسا چگونه با اسلام و تاریخ این دین آشنا شدند، تحقیقاتی انجام دهم. وی ادامه می‌دهد: بسیار متعجب شدم وقتی دیدم بسیاری از آمریکایی‌ها در عصر تأسیس ایالات متحده، برخلاف عوا‌م‌فریبی لجوجانه‌ای که از اروپا به ارث برده‌ بودند، حاضر نشدند در برابر موج هراس‌انگیزی که آن موقع درباره ظلم به مسلمانان حاکم بود، کوتاه بیایند. لذا در برابر موضع سرسختانه اروپائی‌ها کمی کرنش کرده و رفتار منعطف‌تری مقابل مسلمانان در پیش گرفتند؛ سیاستی که تأثیرش در آن برهه از تاریخ آمریکا مغفول واقع شد. جفرسون نه‌تنها نسخه‌ای از ترجمه قرآن را در اختیار داشته بلکه پیش از آن نیز با استناد به یکی از آثار «جان لاک» فیلسوف انگلیسی‌تبار قرن ۱۷ که داعیه‌دار تسامح بین مسلمانان و یهودیان بوده است، درباره حقوق شهروندی از منظر اسلام، مطالعاتی را انجام می‌داده است. اسپیلبرگ همچنین با اشاره به قانون آمریکا می‌نویسد: زمانی که قانون آمریکا وضع می‌شده است، مسلمانان بخشی از بحث‌های جنجالی آمریکائی‌ها درباره دین و مرز‌های شهروندی بودند. بنیانگذاران ایالات متحده، پیرو پروتستان بودند و یکی از مباحث مورد مناقشه آ‌ن‌ها این بود که آیا دین حکومت جدید، رسماً پروتستان اعلام شود و یا این مسئله امری توافقی باشد. علاوه بر این، قانون آمریکا که به صراحت بر حقوق برابر بین شهروندان اعتراف می‌کند، این حق را مسلّم می‌داند که هرکسی از هر دینی می‌تواند حکومت را اداره کند و این یعنی حتی یک مسلمان می‌تواند کرسی ریاست‌جمهوری را تصاحب کند؛ مسئله‌ای که جدال و بحثی عمیق را در آن زمان از تاریخ آمریکا رقم زد. از دیگر سو، بحث حقوق شهروندی مسلمانان پس از درگیری‌های طولانی‌مدت بین مسلمانان و مسیحیان در اروپا اکنون در آمریکا طرفداران زیادی پیدا کرده بود و جفرسون یکی از افرادی بود که پای این مقوله ایستاده بود. نگاه مغرضانه جرج واشنگتن به اسلام و مسلمانان این محقق آمریکائی در این کتاب با بیان اینکه جرج واشنگتن، یکی از مؤسسان ایالات متحده، که پیرو مسیحیت پروتستان بوده، تصویری متناقض از اسلام ارائه داده است، می‌نویسد: او از اسلام به‌عنوان مرجع اصلی حکومت‌های استبدادی جهان یاد می‌کرده است و این دیدگاه او خیلی دور از نگرش بیشتر اروپائی‌ها و آمریکائی‌های آن زمان نبود چراکه آن‌ها اسلام را گمراه‌کننده، عجیب و تهدید‌آمیز می‌دانستند. البته این دیدگاه آن‌ها فقط درباره اسلام نبود بلکه کاتولیک‌ها هم در نظر پیروان پروتستان‌، شبیه پیروان اسلام تلقی می‌شدند؛ چرا که آن‌ها هم مستبد بودند برخلاف پروتستان که خود را داعیه‌دار آزادی می‌داند. استناد جفرسون به قرآن در حقوق برابر برای تمام افراد بشر وی می‌افزاید: در مقابل چنین جریان فکری و سیاسی حاکمی بود که جفرسون به‌عنوان یکی از بنیانگذاران برجسته ایالات متحده قد علم کرد و گرچه محبوبیت حداکثری نداشت اما داعیه‌دار تسامح و زندگی مسالمت‌آمیز میان مسلمانان، یهودان، کاتولیک‌‌ها و سایر اروپایی‌هایی شد که به آمریکا مهاجرت کرده بودند. این اصرار جفرسون بر حقوق برابر همه پیروان ادیان گرچه از داخل طرفدار داشت اما با مخالفت سیاستمداران و منتقدان دولتی مواجه بود که اصرار داشتند حقوق کامل تنها باید در حق شهروندان پروتستان اعمال شود. اسپیلبرگ در ادامه ذکر می‌کند: جفرسون تلاش کرد تا اطلاعات بیشتری را درباره اسلام از منابع غربی استخراج کند. لذا شروع به مطالعه مقدمه ترجمه قرآن «جرج سیل» کرد که حاوی اطلاعاتی ضد‌ونقیض از اسلام بود. وی سپس نمایشنامه «ولتر» درباره پیامبر(ص) را مطالعه کرد که سراسر بغض و دشمنی علیه اسلام بود؛ این مسئله جفرسون را دچار حالتی از تشویش و سردرگمی در برابر اسلام نمود. اسپیلبرگ با اشاره به اینکه در این وضعیت جفرسون نمی‌توانست نقش مهم مسلمانان در نهضت اروپا و انتقال میراث عظیم علمی و فلسفی مسلمانان به اروپا را نادیده بگیرد، می‌نویسد: با این وجود در عصری که جهل و تعصب مذهبی حاکم بود؛ عدم تبعیض نژادی در حقوق یک شهروند آمریکایی مقوله‌ای مهم تلقی می‌شد که چشم‌پوشی از آن غیرممکن بود. لذا جفرسون دل به دریا زد و وارد معرکه‌ای ضد سلطه‌طلبی پروتستان شد و در نهایت اعلامیهٔ استقلال ایالات متحدهٔ آمریکا را ـ که از استقلال سیزده مستعمره‌نشین در حال جنگ با بریتانیای کبیر خبر می‌دهد و به صراحت از تصمیم این مستعمره‌نشین‌ها به جدایی از امپراتوری بریتانیا سخن می‌گوید ـ در سال ۱۷۷۶ م به تصویب رساند. این اعلامیه شامل بندی بود و آن این که «دین یا هر فریضه‌ای که ما را معترف به وجود خالق یکتا می‌کند تنها به واسطه منطق و اقناع، قابل توجیه‌ است نه با زور و خشونت، لذا تمام افراد بشر حق دارند به‌شکلی برابر آزادی دینی داشته باشند. بر این اساس همه باید با یکدیگر مسالمت‌آمیز و بر پایه محبت و احسان رفتار کنند.» شکست جفرسون در پیاده‌سازی مبانی اسلامی برای جامعه آمریکا اسپیلبرگ ادامه می‌دهد: مسلمانان آمریکایی شهروندان سرافراز این کشور و حامیان قدرتمند جامعه خود هستند و با استقامت در کنار مردمی که به دنبال زندگی شاد و آزاد هستند، می‌ایستند. مسلمانان از ۳۰۰ سال قبل تا کنون جزء بدنه جامعه آمریکا بوده‌اند. طبق برخی برآوردها، بیش از ۲۵ درصد برده‌های آفریقایی آورده شده به آمریکا مسلمان بوده‌اند و به اجبار اربابان مسیحی، آن‌ها مجبور به تغییر نام و پنهان کردن ایمان‌شان شده‌اند. مسلمانان همچنین زمانی که ایالات متحده، مستعمره انگلستان بود، در این کشور زندگی می‌کردند. بر اساس اسناد تاریخی، مسلمانانی که در آن زمان از بردگی آزاد شده بودند، در آمریکای شمالی، به تجارت، مسافرت و حتی ملوانی مشغول بوده‌اند. وی در کتاب خود ذکر کرده است: به گمان جفرسون، قانون وی درباره آزادی دینی هدفی شمولی داشت که تمام افراد مؤمن از جمله مسلمانان را حمایت می‌کرد، اما به‌واقع ماحصل آن به مسلمانان مهاجری که از اروپا به آمریکا آمده بودند، حق و حقوقی می‌داد اما در مقابل برای مسلمانان آمریکایی که از ابتدا برده‌های آفریقائی‌تباری بودند که برخلاف میل خود به آمریکای شمالی هجرت داده شده بودند، چنین امتیازی قائل نمی‌شد. در واقع جفرسون برای آن‌ها مالکیت خاصی قائل بود اما نه در جایگاه شهروندی، لذا این گروه از بردگان مسلمان از هیچ آزادی برخوردار نبودند و شعائر دینی خود را مخفیانه انجام می‌دادند و این به معنای شکست جفرسون در الگوگیری از تعالیم اسلامی بود. برخورد جفرسون با اسرا و بردگان در چنین شرایطی بود که حکومت آمریکا با چالش دزدان دریایی در کشتی‌های تجاری مواجه شد. دزدان دریائی اهل کشورهای آفریقای شمالی و عموما مسلمان هم بودند، مشکل دزدان دریائی، اساس کار دیپلماسی جفرسون در اروپا بود. کما اینکه این مقوله محور اختلاف در محافل رسمی مقامات آمریکایی هم بود و آن‌ها نسبت به این که دزدادن دریایی پیروان اسلام هستند، از اسلام به‌عنوان دینی حامی خشونت و طرفدار آن یاد می‌کردند اما جفرسون معتقد بود این تصفیه حساب‌ها باید در حوزه سیاست و اقتصاد اعمال شود نه اینکه به پای دینی خاص نوشته شود. گرچه جفرسون هم پس از آنکه نتوانست قضیه را مسالمت‌آمیز حل کند، متوسل به حمله نظامی شد. در همین اثنا بود که چالش جدیدی برای جفرسون مطرح شد و آن حق و حقوق اسرای مسلمان بود. لذا جفرسون را بر آن داشت تا به ارزش‌های آمریکا در زمینه آزادی اسرا، آزادی فردی و تضمین حقوق آن‌ها صرف نظر از نژاد و دین رسیدگی کند. نویسنده همچنین در یکی از فصل‌های این کتاب این سؤال را مطرح می‌کند که اگر یک مسلمان رئیس‌جمهور آمریکا شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این سؤال، فرضی نبود بلکه یکی از محورهای مورد بحث و جنجالی در محافل رسمی مقامات آمریکایی بود که آن را تحت قانون برابری همه شهروندان آمریکایی با هم مطرح می‌کردند. این مسئله همچنین درباره ریاست‌جمهوری یک یهودی یا فردی غیرپروتستان هم وارد بود. به گفته اسپیلبرگ، جفرسون قائل به این دیدگاه بود که «همه افراد آزادند تا عقاید دینی خود را مطرح کنند و با مباحثه از آن دفاع نمایند و این مسئله هرگز بر شایستگی مدنی افراد أثر مثبت و منفی نخواهد گذاشت». این عقیده جفرسون در حقیقت فتح بابی بود هرچند نظری که برابری سیاسی را که خیلی‌ها آن را محال می‌پنداشتند، ممکن کند. پایداری به اصل برده‌داری در آمریکای امروزی این محقق آمریکایی متذکر می‌شود: اکنون پس از گذشت سالیان دراز در طول ۱۹ قرن، مسئله آزادی دینی و برابری برای تمام شهروندان بازهم چالش اصلی آمریکائی‌ها قلمداد می‌شود؛ شاید یکی از اصلی‌ترین مسایلی که کشیش تعمید دهنده «جان لیلند» در زمینه دفاع از حقوق مسلمانان ایراد کرد، همین مسئله بود. وی معتقد بود عقاید رسمی در ماساچوست، سرزمین او بدترین نوع شرارت است؛ چراکه هیچ برابری دینی و سیاسی در آن جای نداشت. این دیدگاه لیلند درباره حقوق مسلمانان در تمام سخنرانی‌ها و موعظه‌‌هایی که در کلیسا داشت و نیز مقالات مطبوعاتی که از وی به چاپ می‌رسید تا پایان زندگی‌اش بازتاب داشت و تکرار شد. او از اینکه بر حسب ایده تحمل‌پذیری دینی برخی افراد نسبت به بعضی دیگر، برتری داشته باشند بیزار و معتقد بود همه مردم باید به شکلی برابر و به‌دور از رده‌بندی دینی و مذهبی، آزاد باشند. ضرورت رجوع مجدد به تعالیم قرآنی برای پایان دادن به نژادپرستی «فؤاد عبدالملک»، مترجم لبنانی کتاب «جفرسون و قرآن؛ اسلام و پدران بنیان‌گذار» در پایان مقدمه خود تأکید می‌کند: جالب توجه اینجاست که مسئله برابری در حقوق دینی و نیز آزادی مذهب تا به امروز همچنان محل مناقشه و بحث در آمریکا است و امروز به شکلی وخیم‌تر و حادتر به جنگ با تروریسم تعبیر می‌شود. شاید کتاب جفرسون و قرآن ایده‌هایی را برای پایان دادن به این مسئله مهم که از قدیم تا به امروز مطرح بوده ارائه کند و باعث شود افق‌هایی جدید را برای حل نژادپرستی به‌عنوان معضل کنونی جوامع غربی بگشاید. /////
حزب الله: السياسة والدين
نویسنده:
أمل سعد غريب؛ تعریب: حسن الحسن؛ تقدیم: محمود حیدر
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: مرکز الحضارة لتنمیة الفکر الاسلامی,
چکیده :
کتاب حاضر، پژوهشی است در خصوص تکیه‌گاه‌های اصلی ساختار فکری "حزب‌الله"، بزرگ‌ترین حزب سیاسی در لبنان، در چارچوب وضع موجود اجتماعی سیاسی کشور لبنان که در هشت فصل نگارش یافته است: در فصل اول، قواعد رفتاری خشونت سیاسی و سازگاری حزب‌الله در کشورهای غیراسلامی بررسی گردیده است؛ قواعدی که حزب‌الله در زمینه‌ی نظری و در ارتباط با دولت لبنان مقرر داشته است. در فصل دوم ضمن تحلیل الگوی دولت اسلامی از دیدگاه حزب‌الله، هماهنگی و همسانی این الگو با پذیرش دموکراسی که اخیرا حزب‌الله به آن گردن نهاد ارزیابی شده است. فصل سوم به نگرش حزب‌الله به مفهوم ولایت فقیه از لحاظ نظری و در خصوص مواضع لبنان اختصاص یافته است. در فصل چهارم، فراگیری اسلامی حزب‌الله از یک سو و توانایی آن برای ایجاد وفاق میان این اسلامیت با هویت عربی لبنانی از سوی دیگر بررسی گردیده است. در فصل پنجم تصویری از ماهیت برخورد فرهنگی حزب‌الله با غرب عرضه شده و در فصل ششم به ثابت‌ترین پایه‌ی فکری حزب‌الله پرداخته شده است یعنی مقاومت در برابر اشغالگری اسراییل. در فصل هفتم به دامنه‌ی دشمنی حزب‌الله با صهیونیسم و نفرت از اسراییل در سطح نظری و در ارتباط با تحولات مختلف سیاسی اشاره گردیده است. فصل پایانی کتاب نیز به تحلیل و تجزیه‌ی محتوای صهیونیست‌ستیزی در اندیشه و پیام حزب‌الله و آن چه در قرآن درباره‌ی یهودیان آمده، اختصاص یافته است.
خوف و رعدة
عنوان :
نویسنده:
سرن كيركجور؛ ترجمه از دانمارکی به انگلیسی: وولتر لاوری؛ ترجمة به عربی: فؤاد كامل
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترس و لرز (به دانمارکی: Frygt og Bæven) یکی از آثار برجسته سورن کییرکگور است. کییرکگور ترس و لرز را بهترین کتاب خود می‌دانست؛ او می‌گفت این کتاب برای جاودانه‌کردن ِ نام ِ من کافی است. دیالکتیک تغزلی او، هنر او در وادارساختن ِ ما به حس‌کردن خصلت‌های ویژهٔ این قلمرو مذهب در بالای ما که خود او وانمود می‌کرد پایین‌تر از آن مانده‌است، هرگز چنین ژرف بر ما تاثیر ننهاده‌است و نیز هرگز –و این را خود او نمی‌گوید- روایتش تا این حد با شخصی‌ترین جدال‌هایش در پیوند نبوده‌است. اما همیشه نمی‌توان به‌آسانی اندیشهٔ کیرکگارد را در ورایی اندیشهٔ یوهانس دو سیلنتیو (ظاهراً کییرکگور با این نام مستعار می‌نوشته.)، که این اثر را به او نسبت می‌دهد و البته خود اوست اما نه به تمامی، به چنگ آورد. به گفتهٔ هیرش، «این دشوارترین اثر کییرکگور است که در آن بیش از هر اثر دیگر به هر وسیله در سرگردان‌کردن خواننده کوشیده‌است.»
العودة إلى الذات
نویسنده:
علي شريعتي؛ ترجمة: إبراهيم الدسوقي شتا؛ راجعه: محمد مهدی الغریری؛ تقديم: زكي الميلاد
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره-مصر/بیروت - لبنان: دارالکتاب مصری/دارالکتاب اللبنانی,
چکیده :
دکتر علی شریعتی : خوب، من می‏خواهم در این‏جا به یک مسأله ‏ی اساسی بپردازم. مسأله ‏ی اساسی‏ ای که در میان روشن‏فکران الان مطرح است، روشن‏فکران افریقا، روشن‏فکران آمریکای لاتین، آسیا و تازگی در ایران هم مطرح است، (اگرچه در ایران قبل از آن که روشن‏فکران اروپایی و به خصوص افریقایی مطرح کنند، مطرح بوده و بعد فراموش شده. ولی حالا چون دوباره در اروپا مطرح شد، آثار و دامنه‏ اش به محافل روشن‏فکری ایران هم رسیده است.) و آن مسأله، «بازگشت به خویش: است و قبلاً باید توضیح بدهم که اگر شنیده ‏اید من به مذهب تکیه می‏کنم، به اسلام تکیه می‏کنم، تکیه‏ ی من به یک اسلام رفورم شده و تجدید نظر شد‏ه ‏ی آگاهانه و معینی بر یک نهضت رنسانس اسلامی است و این بینش مذهبی برای من از این طریق به دست نیامده که بنشینم فرقه ‏های مختلف و ادیان گوناگون را جلوی خودم بگذارم و بعد یکی یکی آن‏ها را مطالعه کنم و بالأخره به اسلام، تحت عنوان «دین برتر» معتقد شوم. بل‏که من از طریق دیگری رفته‏ ام و اعلام آن طریقه در این‏جا به خاطر آن است که فقط روشن‏فکران و دانشجویان معتقد به مذهب نیستند که می‏توانند دعوت مرا گوش دهند و بپذیرند. بل‏که هر کس که روشن‏فکر است و آگاهی مستقل دارد و می‏خواهد به جامعه ‏ی خودش خدمت کند و رسالت روشن‏فکری خودش را نسبت به نسل و زمان خودش حس می‏کند، می‏تواند از همین راهی که ما رفتیم برود. خلاصه بر اساس یک فکر و عاطفه ‏ی مذهبی نیست که من مسأله ‏ی مذهب را به این شکل، در جامعه مطرح می‏کنم. چه، اتکای من به مذهب، طوری است که یک روشن‏فکر که احساس مذهبی هم ندارد، می‏تواند با من بیاید و بر آن تکیه کند. منتهی من تکیه ‏ام به عنوان یک ایمان و یک مسؤولیت اجتماعی است. ولی آن روشن‏فکر فقط به عنوان یک مسؤولیت اجتماعی می‏تواند با من شریک شود. به هر حال، در این‏جا می‏خواهیم به عنوان روشن‏فکری که مسؤول زمان خودش، عصر و نسل خودش است، هدف از مسؤولیت خودمان را مشخص کنیم و نقش اجتماعی ‏ای که روشن‏فکران و تحصیل‏کرده ‏ها و انتل لکتوئل ‏های جامعه ‏ی آسیایی، یا اسلامی بر عهده دارند معین کنیم. (آن‏چه که گفته‏ اند، آن‏چه را که بخش‏نامه کرده ‏اند و از خارج املاء کرده ‏اند، به عنوان ایدئولوژی جا زده ‏اند، کاری نداریم.) و بعد بر اساس همان شعاری که همه‏ ی روشن‏فکران مذهبی و غیر مذهبی (به خصوص از جنگ بین ‏الملل دوم) مورد قبولشان است (چنان که عمر اوزگان، امه ‏سه ‏زر، فرانتس فانون، اوژن یونسکو، معتقدند که باید هر جامعه‏ ای بر اساس تاریخ و فرهنگی که دارد، روشن‏فکر شود و با تکیه به تاریخ و فرهنگ و زبان عموم، نقش روشن‏فکری و رسالت خودش را بازی کند. بر اساس همین سه شعار. باری، مسأله‏ ی بازگشت به خویشتن، شعاری نیست که الان در دنیا مذهبی ‏ها مطرح کرده باشند. بل‏که بیش‏تر روشن‏فکران مترقی غیر مذهبی این مسأله را برای اوّلین بار مطرح کرده ‏اند. مانند امه ‏سه ‏زر در افریقا، مثل فرانس فانون، مثل ژولیوس نی‏ره ‏ره، مثل جوموکنیاتا، مثل سنقر د و سنگال، مثل کاتب یاسین، نویسنده‏ ی الجزایری، و مثل جلال آل احمددر ایران. این‏ها هستند که شعار بازگشت به خویش را مطرح کرده ‏اند و هیچ کدامشان تیپ مذهبی نیستند. این‏ها از چهره ‏های برجسته ‏ی نهضت روشن‏فکری در جهان، و از رهبران ضد استعماری در دنیای سوم هستند و مورد قبول همه ‏ی جناح ‏ها. پس بر اساس همین دعوت می‏ آییم در ایران، و در این جامعه، و این نسل، و این عصری که ما الان هستیم و مسؤول آن می ‏باشیم، این مسأله را مطرح می‏کنیم و بر این اساس است که وقتی مسأله‏ ی بازگشت به خویش مطرح است، برای من مذهبی، با توی غیر مذهبی که هر دو در مسؤولیت اجتماعی‏مان مشترک هستیم و به تفاهم مشترک رسیده ایم، مسأله تبدیل می‏شود از «بازگشت به خویش» به «بازگشت به فرهنگ خویش» و شناختن آن خویشتن که ما هستیم، و در این مسیر مطالعات است که می‏رسیم به «بازگشت به فرهنگ اسلامی و ایدئولوژی اسلامی» و اسلام، نه به عنوان یک سنت، وراثت، یک نظام یا اعتقاد موجود در جامعه، بل‏که اسلام به عنوان یک ایدئولوژی، اسلام به عنوان یک ایمان که آگاهی دارد و آن معجزه را در همین جامعه ‏ها پدید آورد، و در حقیقت تکیه بر اساس احساس موروثی دینی و یا یک احساس خشک روحانی نیست. بر اساس شعار روشن‏فکرانه‏ ای است که برای همه‏ ی روشن‏فکران در سطح جهانی مطرح است و بر اساس آن مسأله‏ ای که نویسنده‏ ی کتاب «مسیح، باز مصلوب» می‏نویسد، (این کتاب به فارسی ترجمه شده و من خواندن آن را به همه ‏ی دوستانم توصیه می‏کنم.) و بر اساس همین شعار است که من در ایران می‏گویم: «حسین، باز شهید». من اوّلاً می‏خواهم این را روشن کنم که بازگشت به خویش، بسیار خوب، این شعار همه است. هم شعار امه‏ سه ‏زر در ایران است و هم در افریقا و هم شعار فرانتس فانون در جزایر آنتیل امریکای جنوبی است. و ما مطلب دیگر را باید در این منطقه‏ ی فرهنگی و تاریخی و جغرافیایی روشن کنیم. وگرنه شعار بازگشت به خویش به صورت یک شعار مبهم و کلی ذهنی درمی‏آید. چنان که امروز به صورت مبتذل درآمده و آن نفی اصالت فرهنگی انسان‏ها در دنیا است برای تثبیت اصالت مطلق ارزش‏های غرب.
اصول الفلسفة و المنهج الواقعی - جلد 1
نویسنده:
محمدحسین طباطبائی؛ حاشیه نویس: مرتضی مطهری؛ مترجم: عمار ابو رغیف
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
اصول الفلسفة و المنهج الواقعی - جلد 2
نویسنده:
محمدحسین طباطبائی؛ حاشیه نویس: مرتضی مطهری؛ مترجم: عمار ابو رغیف
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بُنية الثورات العلمية؛ لتوماس كون؛ ترجمه: شوقی جلال
نویسنده:
توماس كون؛ ترجمه: شوقی جلال
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
كويت: المجلس الوطني للثقافة والفنون والآداب ,
چکیده :
به رغم شگفتی نویسنده ساختار انقلابهای علمی و دیگران، این کتاب پرنفوذترین کتاب فلسفه انگلیسی زبان در نیمه دوم قرن بیستم از آب درآمد. کتاب کوهن آغاز پایان تجربه‌گرایی منطقی را رقم زد. ریچارد رورتی میگوید: «تامس کوهن و دیگرانی که تأکید کرده‌اند مشاهده از نظریه انفکاک‌ناپذیر است بدین ترتیب مرا قانع کردند». السدر مک‌اینتایر نیز می‌گوید: «به نظر من مفاهیم صدق و عقلانیت و آفاقیت فقط به مثابه مفاهیم محدودی برای داخل علوم مطرح نشدند بلکه به منزله بخشی از ایدئولوژی علوم مطرح شدند، ایدئولوژی‌ای که از نهضت روشنفکری قرن هجدهم اروپا عمدتاً بر فرهنگ ما سیطره داشته است. تأثیر انتقادات کوهن، فوکو، دریدا، و دیگران بوده است که آن ایدئولوژی را مضمحل کرده است». دانلد دیویدسون می‌گوید: «کوهن فوق‌العاده است در اینکه با به کارگیری زبان پس از انقلاب، بیان می‌کند که امور، قبل از انقلاب چگونه بوده‌اند». هیلری پاتنم می‌گوید: «...کوهن نکات مهم چندی درباره نظریه‌های علمی و نیز درباره اینکه فعالیت علمی باید چگونه نگریسته شود مطرح کرده است». پل فایرابند اینچنین می‌گوید: «کوهن این نکته بسیار جالب و انقلابی را مطرح می‌کند که فیزیک، سنتی تاریخی است و بنابراین همان‌قدر نیازمند فهم درونی است که خود تاریخ آن». کارل پاپر می‌گوید: « نقادی پروفسور کوهن نسبت به آراء من درباره علم جالب‌ترین نقادی‌ای است که من تاکنون با آن مواجه شده‌ام». همچنین می‌گوید: «کوهن مرا بسیار خوب فهم می‌کند – به نظر من بهتر از اکثر منتقدانی که من می‌شناسم؛ و نقد اصلی وی بسیار مهم است». او می‌گوید: «کوهن چیزی را کشف کرده است که من نتوانستم ببینم، و از کشف او بینش و بصیرت قابل توجهی به دست آورده‌ام».
  • تعداد رکورد ها : 8163