جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
آیا معرفت شناسی فراشخصی امکان پذیر است؟ ارزیابی مجدد یکپارچگی شناختی برای شناخت گسترده [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Hadeel Naeem
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایایی گرایی فضیلت شرحی از یکپارچگی معرفتی ارائه می دهد که توضیح می دهد که چگونه یک فرآیند شکل گیری باور قابل اعتماد می تواند به یک توانایی منجر به دانش برای شخصیت شناختی فرد تبدیل شود. دیدگاه یکسان نشان می دهد که این یکپارچگی معرفتی همچنین می تواند توضیح دهد که چگونه یک فرآیند بیرونی می تواند شناخت فرد را به محیط گسترش دهد. اندی کلارک مشکلی با دیدگاه یکسان پیدا می کند. او ادعا می‌کند که بسط شناختی یک امر کاملاً غیرشخصی است، در حالی که یکپارچگی معرفتی که پایایی‌گرایی فضیلت مطرح می‌کند، مستلزم مشارکت عاملی در سطح شخصی است. برای تنظیم دیدگاه یکسان، کلارک یک گزارش یکپارچگی معرفتی زیرشخصی را توصیه می‌کند که راه را برای یک معرفت‌شناسی کاملاً فراشخصی هموار می‌کند. بر این اساس، یک عامل معرفتی می‌تواند مسئولیت فرآیند شکل‌دهی باور قابل اعتماد خود را از طریق مکانیسم‌های کاملاً غیرشخصی به عهده بگیرد. هدف این پایان‌نامه استدلال بر معرفت‌شناسی فرع شخصی و ضرورت آن است. اول، من شرایطی را که انگیزه شناخت گسترده است را زیر سوال می‌برم: الزامات به اصطلاح «چسب و اعتماد» و اصل برابری عملکردی. هیچ یک از این شرایط ایجاب نمی‌کند که بسط باید در شرایط کاملاً غیرشخصی درک شود. برعکس، شرایط چسب و اعتماد نشان می‌دهد که عوامل باید شخصا و فعالانه با وسایل خارجی خود درگیر شوند تا شناخت را گسترش دهند. علاوه بر این، من یک تفاوت مهم بین این دو نوع ادغام را در نظر می‌گیرم. یکپارچه‌سازی که باعث گسترش می‌شود می‌تواند بلافاصله اتفاق بیفتد، اما یکپارچه‌سازی که باعث می‌شود یک فرآیند شکل‌دهی باور قابل اعتماد به دانش منجر شود، تقریباً همیشه یک فرآیند کند است. با توجه به این و سایر تناقضات مشابه بین این دو گزارش یکپارچه سازی، به این نتیجه می رسم که دفاع از یک نوع دیدگاه یکسان دشوار است. و از آنجایی که این نوع نگاه تک صدایی دلیل اصلی معرفت شناسی فراشخصی است، نیازی به آن وجود ندارد. در مرحله بعد، من انگیزه اصلی کلارک برای معرفت شناسی زیرشخصی او را در گزارش او از مغز پیشگویانه قرار می دهم. در حالی که مغز پیشگو بینش مفیدی را در مورد اینکه چگونه یک فرآیند بیرونی ممکن است شناخت فرد را گسترش دهد ارائه می دهد، من نشان می دهم که وقتی سعی می کند یکپارچگی معرفتی را توضیح دهد با مشکلاتی مواجه می شود. سپس، بررسی می‌کنم که چگونه مفهوم شکست‌دهنده‌های معرفتی به یکپارچگی معرفتی کمک می‌کند. کارگزاران برای حساس بودن به قابلیت اطمینان فرآیندهای شکل‌دهی باور خود و به کارگیری مسئولانه از آن‌ها، باید یک شرط خاص بدون شکست را برآورده کنند. در یک معرفت شناسی کاملاً فراشخصی، نظریه ابطال پذیری ابزاری برای توضیح اینکه چگونه یک عامل نسبت به قابلیت اطمینان فرآیند خود حساس می شود، ندارد. مکانیسم‌های فرعی می‌توانند نسبت به فرآیند جدید حساس شوند، اما این به عامل اجازه نمی‌دهد که فرآیند مذکور را مسئولانه به کار گیرد. در نهایت، من از یک مورد هوش مصنوعی مبتنی بر آمازون الکسا استفاده می‌کنم تا استدلال کنم که همه گزارش‌های یکپارچگی معرفتی باید به صراحت توضیح دهند که چگونه مکانیسم‌های فرعی یک فرد به کل فرد مرتبط است، حتی اگر پیوند ضعیف و غیرمستقیم باشد. بدون این ارتباط بین مکانیسم‌های فرعی فرد و فرد، نسبت دادن باورها به عامل ممکن است دشوار شود. این زمانی آشکار می شود که الکسا به لایه های فزاینده ای از بسط شناختی، ذهنی و عاملی منجر شود.
  • تعداد رکورد ها : 1