جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
اثر آموزش والدین بر مبنای برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD)
نویسنده:
جلالی محسن, پوراحمدی الناز, طهماسیان کارینه, شعیری محمدرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش والدین بر اساس برنامه فرزندپروری مثبت (P3) بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای طراحی و اجرا شد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده و جامعه مورد مطالعه آن را مادران دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند تشکیل می دهند.نمونه گیری در دو مرحله انجام شد و 30 نفر از مادران کودکانی که بر اساس فهرست رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب شده و سلامت روانی آن ها با استفاده از پرسشنامه 28 سوالی سلامت روانی (GHQ-28) مورد ارزیابی قرار گرفت.در نهایت 20 نفر از مادرانی که در پرسشنامه سلامت روان نمره ای برابر یا بالاتر از نقطه برش (23) گرفتند، انتخاب و به دو گروه آزمایش (n=10) و گواه (n=10) تقسیم شدند. سپس برنامه آموزش فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. سلامت روانی مادران دو گروه بلافاصله پس از پایان جلسات آموزش والدین، دوباره مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت داده های به دست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که نمره کلی سلامت روانی و نیز نمره زیر مقیاس های نشانه های جسمانی، اضطراب و بی خوابی و افسردگی مادران گروه آزمایش پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (P<0.05) ولی در تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون زیر مقیاس نارساکنش وری اجتماعی تفاوت معناداری را نشان نداد (P=0.15). این نتایج بیان می کنند که آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای را افزایش می دهد. با توجه به این که شدت و ضعف مشکلات روانی - عاطفی مادران نقش مستقیمی در میزان و نحوه بروز مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان دارد، لذا با انجام مداخلات این چنینی که ارتقای سلامت روانی والدین را موجب می شود، می توان گام های مثبت و استواری در جهت رفع و یا تخفیف مشکلات رفتاری کودکان برداشت.
صفحات :
از صفحه 353 تا 368
رابطه نشانه شناسی با پدیدارشناسی با نمونه ای تحلیلی از گفتمان ادبی - هنری
نویسنده:
شعیری حمیدرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
پدیدارشناسی هوسرل سعی دارد تا ما را متوجه این نکته سازد که چیزها حضوری مستقل و خارج از انسان ندارند. در چنین نظامی، مفهوم واقعی چیزها تابع دریافتی است که ما در عمل ارتباط از آنها داریم. نظام پدیدارشناختی هوسرل درصدد است تا ما را متوجه «اصل چیزها» کند. و چنین امری با رجعت به آنچه که «جوهر» چیزها نامیده می شود به دست می آید. بدیهی است که در این حالت، نوع رابطه حسی - ادراکی که ما با چیزها برقرار می کنیم از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که دریافت ما از آنها بدون پیش شرط شناختی صورت می گیرد. با توجه به همین دریافت حسی - ادراکی است که نشانه شناسی صورت گرا و ساختارگرا جای خود را به نوعی نشانه - معناشناسی وجودگرا و هستی مدار می دهد که دیگر نشانه را امری مکانیکی و تابع رابطه ای متقابل بین دال و مدلول نمی داند، بر این اساس، دیگر نشانه شناسی متکی به ذات خود نیست، چرا که دیدگاه پدیداری در مطالعات مربوط به نشانه سبب می شود تا نشانه، نه آن گونه که هست، بلکه آن گونه که ما آن را دریافت می کنیم، آن گونه که می تواند باشد و با توجه به موقعیت انسان در بافت پدیداری، معنا یابد، و ما چنین تحولی را مدیون آنچه که گرمس آن را نقصان «وجودی» معنا می نامد هستیم. برای جبران این نقصان وجودی است که گفتمان به محل تجربه پدیداری و فوری کنش گر از چیزها آن گونه که بر او تجلی می یابند، تبدیل می گردد. در واقع، هدف اصلی از ارایه این مقاله، تبیین جایگاه پدیدارشناسی در مطالعات مربوط به نشانه و نقش آن در تحول نشانه شناسی کلاسیک به نشانه - معناشناسی سیال و حسی - ادراکی است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 81
جایگاه شناخت کنشی و شناخت زیست - فرهنگی در فرآیند یاددهی / یادگیری زبانهای خارجی
نویسنده:
شعیری حمیدرضا, ممتاز حمیده
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
عناصر بسیاری در فرایند آموزش و یادگیری زبان دخیل هستند، از میان آنها میتوان به عناصر شناختی اشاره کرد که خود به دو بخش شناخت کنشی و شناخت زیست - فرهنگی تقسیم میشوند. شناخت کنشی شناختی است مکانیکی و به شناخت در مورد چگونه عمل کردن مربوط میشود در حالیکه شناخت زیست - فرهنگی به حوزه انسانی و احساسی متعلق بوده و از حضور کنشگر در دنیا با توجه به ویژگی های فرهنگی گواهی میدهد.شناسایی این شناختها امکان دستیابی مدلی آموزشی را فراهم میاورد که در آن همزیستی وجه انسانی و فنی میسر میگردد. در این مقاله میکوشیم با نشان دادن این مطلب که کدام نوع شناخت در فرایند آموزش و یادگیری زبانهای خارجی قبل از سایرین قرار دارد مدرسان را در راستای انتخاب شیوه آموزشی مناسب از جهت روش شناختی و تعلیمی یاری رسانیم.
صفحات :
از صفحه 105 تا 128
تحلیل نقش اتیک و حوزه واژه- معنایی آن در آموزش زبان- فرهنگ
نویسنده:
شعیری حمیدرضا, خیاط هدا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
متن کامل این مقاله به زبان انگلیسی می باشد، لطفا برای مشاهده متن کامل مقاله به بخش انگلیسی مراجعه فرمایید.لطفا برای مشاهده متن کامل این مقاله اینجا را کلیک کنید.
صفحات :
از صفحه 107 تا 125
زیبایی شناسی فرآیند آموزش/ یادگیری در زبان های خارجی
نویسنده:
شعیری حمیدرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
آموزش زبان امروز بیش از هر روز دیگر نیازمند هدایت به سوی مسیری نو یعنی زیبایی شناسی می باشد. در حقیقت، زیبایی شناسی آموزش زبان امری است که فعالیت آموزش و یادگیری را به جریانی لذت بخش، تعاملی، تحسین برانگیز و پویا تبدیل می سازد. در نظر گرفتن بعد زیبایی شناختی برای آموزش زبان یعنی دستیابی به شگردی که به جای تکیه بر انتقال اطلاعات مربوط به زبان، قواعد و عناصر شناختی آن، بر حضور (اینجا و اکنون) و احساس ("وجود" و"هست") زبان آموز تکیه دارد. همین دو عنصر هستند که زبان آموز را همواره در حالت فعال و پویا نگاه می دارند.از این جهت، آموزش زبان باید به دنبال ایجاد نوعی شناخت زیستی در کلاس های زبان باشد. چنین شناختی با توجه به راهکارهای ارایه شده در این مقاله سبب می گردد تا میزان حضور و حساسیت هر زبان آموز آن قدر افزایش یابد تا دیگر به جای شناخت های مکانیکی زبان و فراگیری قواعد آن در کلاس های زبان، با واقعیت جدیدی روبرو شویم که می توان آن را زبان زیستی نامید. بر این اساس و با توجه به بعد زیبایی شناختی زبان، همان طور که در این مقاله نشان داده می شود، زبان آموز تبدیل به موجودی پویا و حساس می گردد که همواره در وضعیت تعامل و عکس العمل دایم نسبت به موقعیت زبانی که در آن می باشد، قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 146 تا 162