جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2284
درسگفتار بررسی وضعیت فکر دینی در دنیای معاصر
مدرس:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
درسگفتار نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت
مدرس:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درسگفتار فوق در زمینه قبض و بسط تئوریک شریعت است و به بحث در باب فلسفه دین، شریعت، علم اصول، معرفت دینی و... پرداخته است.
درسگفتار منشاء دین الف
مدرس:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این درسگفتار درباب دین پژوهی، منشاء و خاستگاه دین، تعارض علم و دین، اعتقاد به روح، جاودانگی، نظریات یونگ، فروید، داروین، مارکس و... است.
درسگفتار مسئله شر 1 (الف و ب)
مدرس:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
درسگفتار براهین اثبات وجود خدا
مدرس:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مدخل ورود به مباحث استدلالی در باب گزاره های دینی سخن رسید به نقطه مشترک بین نظریه دورکیم و فروید وفروم ویونگ. گفتیم که ما وقتی به دنبال انگیزه های روانی و اجتماعی اعتقاد به وجود یک شیئ می رویم که وجود آن چیز قابل اثبات عقلانی نباشد. آیا واقعا اعتقادات دینی را نمی توان عقلانی کرد ؟ عمده ترین و مهمترین اصل اعتقادی، قضیه «خدا وجود دارد» می باشد. بحث دوم: اثبات وجود خدا از اینجا وارد بحث دیگری بنام اثبات وجود خدا می شویم. اقوال درباره ی وجود خدا درباره وجود خدا فیلسوفان دین به سه دسته تقسیم می شوند : ۱-وجود خدا اثبات شده است. ۲-وجود خدا اثبات نشده است. ۳-وجود خدا اثبات نشدنی است. سخن درباره قضیه «خدا وجود ندارد» نیست بلکه «خدا وجود دارد» محل کلام است. طریق استدلال بر هریک از اقوال سه گانه قول اول: بیان حداقل یک دلیل بر وجود خدا اجمالا، اگر کسی قائل شود به قول اول، این شخص باید لااقل یک دلیل عقلانی عرضه کند که نه به لحاظ منطق صوری و نه منطق مادی اشکال نداشته باشد. قول دوم: خدشه در تمام استدلالات بر وجود خدا و اما قائل به قول دوم باید تمام استدلالات بر وجود خدا از ناحیه ادیان و فیلسوفان را خدشه کند. و اما قائل به قول سوم باید راه دیگری را طی کند. قول سوم: کسانی که می گویند وجود خدا قابل اثبات نیست دو راه طی کرده اند : طریق اول: محدودیت قوای ادراکی ما چگونه عقلی که محدود است می تواند احاطه علمی پیدا کند بر خدایی که علی الفرض نا محدود است. تا وقتی که عقل بشر محدود است و خدا نا محدود فرض می شود، وجود خدا ثابت نشدنی است. این راه در فرهنگ بشری بسیار سابقه دار است. کما اینکه بعضی از عرفا چنین سخنی گفته اند. طریق دوم: متنافی الاجزا (Paradoxical) بودن مفهوم خدا مفهوم متنافی الاجزاء، مفهومی است که در دل خودش بعضی از اجزاء با یکدیگر تناقض دارند. مثل مفهوم یخ مایع. باید توجه کرد که اثبات وجود یک چیز یعنی اثبات مصداق داشتن یک مفهوم. بنابراین راه اثبات وجود یخ مایع بسته است. چون یخ آن است که جامد باشد و مایع آن است که جامد نباشد. پس وجود چیزی را باید ثابت کنیم که، هم جامد است و هم جامد نیست. و این مستلزم تحقق تناقض است. این راه دوم سابقه چندانی ندارد. طرفداران طریق دوم: بعضی از فیلسوفان در باب خدا چنین ادعایی دارند. اینها می گویند خدای ادیان و مذاهب ویژگیهایی دارد. مثلاً عالم مطلق است، قادر مطلق است، خیر خواه علی الاطلاق است. یا مفاهیم دیگری که در متون مقدس نیامده است. ولی متدینان به آن معتقد هستند. مثلا خدا واجب الوجود است، لایتناهی است و بدون زمان و مکان است. بعضی گفته اند که علم مطلق متنافی الاجزاء است و بعضی قدرت مطلق را و به همین ترتیب. از میان شش صفت مذکور، بیشتر از همه روی قدرت مطلق اشکال شده است. برخی لوازم منطقی قول سوم ۱-عدم تلازم میان قول به عدم اثبات یا عدم توانایی اثبات خدا با قول به عدم وجود خداوند نکته : اگر کسی قائل شد وجود خدا اثبات نشده است و یا اثبات نشدنی است، معنایش این نیست که خدا وجود ندارد. بلکه بسیارند کسانی که می گویند خدا وجود دارد، ولی وجود خدا تاکنون اثبات نشده است و یا اثبات نخواهد شد. پس ملازمه ای بین این دو معنا نیست. ممکن است کسی از راه فطرت و دل یا … به وجود خدا قائل شود ولی آن را عقلاً اثبات نشده بداند. مثلا کیرکگور فیلسوف و عارف بزرگ مسیحی می گوید وجود خدا عقلاً ثابت نشده است. ۲-تلازم میان قول به متنافی الاجزاء بودن خداوند و نفی خداوند بله، اگر کسی بگوید وجود خدا اثبات نا شدنی است، چرا که خدا مفهومی است متنافی الاجزاء، در این صورت بین این سخن و انکار وجود خدا ملازمه می باشد. این سه قول، هر کدام قائلین متعددی دارد. قبل از پرداختن به اقوال، ذکر چند مقدمه لازم است. بحثی منطقی و معرفت شناسانه در مدخل مباحث استدلالی در باب وجود خداوند راه های اثبات یک قضیه مقدمه اول : « xوجود دارد» این قضیه چه وقت اثبات می شود ؟ راه اول: محسوس بودن متعلق گزاره(x) راه اول برای اثبات این قضیه این است که بگویم : « xمحسوس من است» در این صورت می توانم بگویم که : «x وجود دارد» «چون اگر معدوم باشد، قابل حس نیست. حس و محسوس در اینجا به معنای اعم از حس ظاهر و باطن است. محسوس به حس ظاهر مثل رنگها، بوها، طعم ها، و محسوس به حس باطن مثل : خشم، امید، محبت، حسد و …» منکر این راه فقط شکاکان افراطی هستند که ما فعلا از رای آنان صرف نظر می کنیم. اما آیا راه دومی هم وجود دارد یا نه ؟ اگر راه دیگری در کار نباشد، ما باید اولاً دست از قول به وجود جواهر برداریم. یعنی جوهری بنام صندلی، در، دیوار، گربه، انسان و … وجود ندارد. ماده و صورت و جسم و عقل و حتی احتمالا نفس وجود ندارد، اعراض نسبی هم وجود ندارند. اعراض نفس یعنی کم و کیف هم محدود می شوند. راه دوم راه دوم را به دو تعبیر بیان می کنیم : طریق اول: لااقل یکی از آثار و خواص Xمحسوس باشد. اول اینکه – لااقل یکی از آثار و خواص Xمحسوس من باشد. طبق راه اول می گویم Aوجود دارد چون محسوس من است. و چون Aاثر و خاصیت Xاست، پس Xهم وجود دارد. طریق دوم: امری که در ارتباط با xاست، محسوس باشد. تعبیر دوم اینکه : گاهی چیزی محسوس من واقع می شود، لذا می گوییم وجود دارد، و بعد می بینیم وجود او قابل توجیه نیست، مگر اینکه به وجود شیئی دیگر قائل شوم، پس به وجود شیئی دیگر هم قائل می شوم. مثال : فرض کنید که شما دفعتا در بیابانی لم یزرع و خالی فرود آیید. بعد از قدم زدن ناگهان کاسه آش داغی در وسط بیان ببینید. فرض می کنیم محسوس شما وجود کاسه آش است. اما قول به وجود کاسه آش متوقف است بر اینکه قائل شوید در این حوالی، انسانی وجود دارد، آن شخص آشپزی بلد است، آب داشته است،نمک داشته است، نخود و لوبیا داشته است، نیازی به پختن آش داشته است. وسیله پختن داشته است، این ظرف تا چند دقیقه قبل روی آتش بوده است و … اما هیچکدام از این امور محسوس شما نبوده است، اما شما از راه دوم قائل به این امور می شوید. در اینجا امری محسوس است که جز با فرض وجود Z,Y,Xوجود او قابل توجیه نیست. حال آیا راه سومی هم وجود دارد یا نه ؟ خیر. تیغ اکام و نفی راه سوم یکی از فلاسفه و اسقف های قرون وسطای مسیحی در اینجا کلامی دارد. ویلیام اهل اکام یکی از شهرهای اروپا می گوید : اگر انسان ادعای وجود Xرا کند و بعد نه خود او و نه اثری از او را حس نکرده باشد، این شخص از دایره انسانیت خارج است. ما راه سومی برای قائل شدن به وجود Xنداریم. اگر کسی این حرف را منکر شود، باید هرامر لاطائلی را قبول کند. مثلا باید بپذیرد که اسب دو سر و شش دم وجود دارد. فلان و بهمان چیز هم وجود دارد. یعنی وجود هر شیئی دیگری در بیابانها زیر هر بوته ای، غولی خوابیده است. در حمام ها و انباری ها جن وجود دارد. در بیابنها آدم ربا وجود دارد. در دریاها نسناس وجود دارد و … اما اگر کسی این قاعده دو لبه را بکار برد، جهان خلوت و سترده می شود. لذا به این قاعده دو لبه، تیغ اکام یا استره اکام می گویند. تفاوت عارفان و فیلسوفان در قول به وجود خداوند تنها گروهی که از راه اول، می گویند خدا وجود دارد، عرفا هستند. آنان می گویند که با علم حضوری و حس باطنی خدا را می یابند. اما غیر عرفا از راه دوم قائل به وجود خدا می شوند. یا از راه حرکت و یا نظم و یا امر و نهی اخلاقی که مثبت آمر و ناهی است است و یا …
فلسفه دین: خدا،اختیار و شر
نویسنده:
آلوین پلانتینگا ؛ ترجمه و توضیح محمد سعیدی‌مهر.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: قم: موسسه فرهنگی طه، کتاب طه‏‫، ۱۳۷۶.‬,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کتاب حاضر، به دو مقوله مهم در فلسفه دین یعنی الحاد طبیعی (عقلانی) و براهین مربوط به آن و الاهیات طبیعی (عقلانی) و براهین اثبات وجود خدا می‌پردازد. کتاب شامل مقدمه‌ای از مترجم درباره معرفت‌شناسی از نظر پلاتینگا، و دو فصل در باب الحاد طبیعی و الاهیات طبیعی و یاداشت‌های مترجم در باب مسائلی چون شر، برهان جهان‌شناختی و برهان نظم است. مقدمه‌ای که مترجم درباره معرفت‌شناسی دینی پلانتینگا بیان کرده شامل مباحثی بدین شرح است: 1. مبناگروی و تقسیم باورها به دو دسته پایه و غیر‌پایه. 2. توضیح اندیشه دلیل‌گرای متفکران پیشین که صحت و صدق یک گزاره را در گرو وجود قراین و دلایل کافی برای اثبات آن می‌دانستند. 3. نقد پلانتینگا به مبناگروی کلاسیک و ایجاد یک معرفت‌شناسی معقول که موسوم به معرفت‌شناسی اصلاح شده است. 4. بررسی گزاره «خداوند وجود دارد» به عنوان یک باور قطعی (پایه) 5. بررسی پاره‌ای از اشکالات وارده بر این نگرش.
فلسفه دین
عنوان :
نویسنده:
جان هیک
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
انتشارات بین‌المللی الهدی ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این کتاب نوشته یکی از بزرگ‌ترین و تأثیرگذار‌ترین فیلسوفان دین در چند دهه گذشته در عرصه فلسفه دین و کلام جدید می‌باشد. شهرت عمده او در این عرصه بیشتر به جهت دفاع از موضع کثرت‌گرایانه در مقابل انحصار‌گرایی می‌باشد (مقدمه) این کتاب شرح حال کوتاهی از زندگی و جریان فکری جان میک، مقدمه و یازده فصل تقسیم شده است. در مقدمه این کتاب، هیک می‌کوشد فلسفه دین را از دیگر حوزه‌های فکری در باب دین جدا نماید و پدیدار‌های اصلی تجربه دینی و مراسم دینی و اندیشه‌ای را که این نظام‌های عقیدتی بر آن مبتنی هستند، مورد مطالعه قرار دهد. وی در ادامه به مقوله تعریف دین می‌پردازد و برخی تعاریف را طرح می‌کند اما معتقد است که تعریف دین میسور نیست مگر از همان راه شباهت خانوادگی که فیلسوفی چون ویتگنشتاین برای برخی تعاریف به کار می‌برد. فلسفه دین امروزه یکی از فعال‌ترین حوزه‌های پژوهش فلسفی است. این رشته، مفاهیم و نظام‌های اعتقادی دینی و نیز پدیدارهای اصلی تجربه دینی، مراسم عبادی و اندیشه‌ای را که این نظام‌های عقیدتی بر آن مبتنی‌اند، مورد مطالعه قرار می‌دهد. دلایل اعتقاد به وجود خدا، مساله خیر و شر، وحی و ایمان، تقدیر بشری، جاودانگی و رستاخیز، برخی از موضوعاتی‌اند که «جان هیک» فیلسوف مشهور انگلیسی در این کتاب آن‌ها را بررسی کرده است. کتاب حاضر در 11 فصل سامان یافته است. مفهوم یهودی ـ مسیحی خدا، دلایل اعتقاد به وجود خدا، دلایل عدم اعتقاد به وجود خدا، مساله شر، وحی و ایمان، اصالت شواهد، بنیان‌گرایی و اعتقاد عقلی به مسایل زبان دینی، مساله قابلیت تایید، دعاوی متعارض ادیان مختلف در باب حقیقت، تقدیر بشری، جاوادانگی و رستاخیز، و سرنوشت بشری، کرمه و تناسخ عناوین یازده‌گانه این اثرند. کتاب با مطرح کردن این سوال آغاز می‌شود که «فلسفه دین چیست؟» سپس نویسنده کتاب این‌گونه می‌نویسد: «زمانی فلسفه دین کلا به معنای تفکر فلسفی در باب دین یعنی دفاع فلسفی از اعتقادات دینی دانسته می‌شد. فلسفه دین به عنوان ادامه دهنده نقش و کارکرد الهیات «طبیعی» (=عقلی) که متمایز از الهیات «وحیانی» بود، شناخته می‌شد. غایت آن اثبات وجود خدا از طریق براهین عقلی بود و از این‌رو راه را برای مدعیات وحی هموار می‌کرد اما به نظر می‌رسد بهتر است اثبات وجود خدا از طریق براهین عقلی را «الهیات طبیعی» (=عقلی) و دفاع فلسفی از عقاید دینی را «مدافعه دینی» بنامیم. از این‌رو می توان اصطلاح «فلسفه دین» را (در قیاس با اصطلاحاتی نظیر فلسفه علم، فلسفه هنر و غیره) در معنای اخص آن یعنی تفکر فلسفی در باب دین به کار برد. بنابراین تعریف، فلسفه دین، وسیله‌ای برای آموزش دین نیست. در واقع، اساسا ضروری نیست از دیدگاه دینی به آن نگاه کنیم. کسانی که به خدا اعتقاد ندارند، لاادریون و افراد متدین به یکسان می‌توانند به تفکر فلسفی در باب دین بپردازند و در واقع همین کار را هم می‌کنند. از این‌رو فلسفه دین، شاخه‌ای از الهیات نیست (در اینجا منظور از الهیات تدوین منظم عقاید دینی است)، بلکه شعبه‌ای از فلسفه است. فلسفه دین مفاهیم و نظام‌های اعتقادی دینی و نیز پدیده‌های اصلی تجربه دینی و مراسم عبادی و اندیشه‌ای را که این نظام‌های عقیدتی بر آن مبتنی هستند، مورد مطالعه قرار می‌دهد.» به عقیده نویسنده، «فلسفه دین می‌کوشد به تحلیل مفاهیمی نظیر خدا، تکلیف اخلاقی، برهمن، رستگاری، عبادت، خلقت، قربانی، نیروانا، حیات ابدی و نظایر آنها بپردازد و ماهیت زبان دینی را در مقایسه با زبان عادی روزمره، زبان کشفیات علمی، زبان اخلاق و زبان تعابیر خیال‌آمیز هنرها مکشوف سازد.»
ف‍ل‍س‍ف‍ه‌ دی‍ن‌
نویسنده:
م‍ح‍م‍دت‍ق‍ی‌ ج‍ع‍ف‍ری‌؛ ت‍دوی‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ن‍ص‍ری‌.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ت‍ه‍ران‌: پ‍ژوه‍ش‍گ‍اه‌ ف‍ره‍ن‍گ‌ و ان‍دی‍ش‍ه‌ اس‍لام‍ی‌‏‫,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فرد مؤمنی که با اکسیر دین و درد و دانایی، کام خویش را نواخته و جان خویش را پرداخته، دائماً دلهره آن دارد که مبادا حیات خویش را به گونه‌ای سامان بخشد که از برکات و خیرات دین محروم گردد، از این‌رو مایل است که قلمرو و محدوده راهبری‌های دین را بشناسد تا متناسب با آن قلمروها، از دین انتظار داشته باشد و هماهنگ با آن هدایت‌ها به حیات جمعی و فردی خویش نظام بخشد. (مقدمه) ـ این اثر که درصدد است تا به قلمرو‌شناسی دین بپردازد، شامل یک مقدمه طولانی و سه فصل می‌باشد که در اینجا به تلخيص مقدمه و فصل اول آن توجه بیشتری می‌شود. مقدمه ـ که به قلم محمدرضا اسدی نگاشته شده ـ به مباحثی درباره رابطه انسان و دین و قلمرو‌شناسی دین پرداخته است. به اعتقاد نویسنده، انسان آنگاه که دینی را بر می‌گزیند. این مسائل در آن مدخليت دارد: ١. این انتخاب علاوه بر جنبه‌های فطری جنبه‌های عقلانی نیز دارد. ۲. متناسب با شناخت انسان از خدا، عالم، دیگر انسان‌ها، جامعه و دین منتخب نیز کامل‌تر می‌باشد. دین منتخب به میزانی که برای هدایت و کمال‌یابی آدمیان منشأ اثر است، ارزش و اعتبار دارد. نویسنده مقاله است که سر‌سپردگی و اطاعتی که فرد دین‌دار در ارتباط با یک دین دارد، سر‌سپردگی و اطاعتی فعالانه و و عزیزانه است، و نه منفعلانه و ذلیلانه. نويسنده بر آن است که تنها از طريق تفکر و تأمل نیست که با دین و دیگر موضوعات غیر دینی ارتباط می‌یابند، بلکه با مجموعه دارائی‌های وجودی‌شان، بر دین و غیر‌دین نظر کرده و با دین ارتباط و نسبت برقرار می‌کنند ولی آنچه بیش از همه در این ارتباط سهم و و نقش بزرگ‌تری دارد، قوه عاقله می‌باشد و دیگر عناصر به تقویت و تکمیل آن می‌پردازد. به اعتقاد نویسنده اگر دین‌شناسی دو متفکر در یک زمان و مکان تفاوت دارد، تنها به جهت تعداد اطلاعات یا کاهش و فزونی هوش و مسائلی از این دست نمی‌باشد، بلکه این تفاوت به اختلاف دارائی‌ها و ناداری‌های آنان باز می‌گردد. نویسنده در باب دین‌شناسی و قلمرو‌شناسی دین معتقد است که هرچند در برخی علوم تنها امر دخیل در تعيين، فاعل‌شناسایی می‌باشد ولی در این عرصه خود دین نیز دخیل است و موضوعیت تام دارد. در باره قلمرو‌شناسی هدایت دین و شناخت هدف یا اهداف دین می‌توان چهار رویکرد اصلی داشت. 1. رویکرد برون‌دینی: در این رویکرد قلمرو و اهداف دین بر مبنای انتظارات آدمی از دین تعیین و تحدید می‌شود. ۲. رویکرد درون‌دینی: که معتقد است بایست برای شناسایی قلمرو دین و اهداف آن به خود دین مراجعه کرد و از دین خواست تا بگوید تا اهدافش چیست؟ البته دو دیدگاه دیگر نیز ضمیمه این تقسیم‌بندی است. ٣. تشخیص کلیات هدف و قلمرو دین بر عهده عقل و تفصيل جزئیات برعهده دین باشد. 4. قلمرو‌شناسی دین تنها از طريق معرفت‌های درجه دوم حاصل می‌آید. نویسنده در ادامه به نحو مشروح به توضیح و نقد این چهار می‌پردازد و نسبت قلمرو‌شناسی دین با دانش‌هایی چون کلام، فلسفه فلسفه علم دین را جست‌و‌جو می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 2284