جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 37
آفتاب در حجاب
نویسنده:
مهدى شجاعى
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
آفتاب در حجاب روایتی است از زندگی حضرت زینب. از کودکی تا عاشورا تا اسارت و تا وفات. اثری که ماندگاری اش از حال پیداست. رمانی که به پشتوانه تحقیقات دقیق و عالمانه تاریخی و روایی،‌ به همه زوایای پنهان و آشکار زندگی و رفتار و درونیات حضرت زینب پرداخته است. شجاعی زبان روایتش را در مخاطب انتخاب کرده، راوی دانای کلی است نامحدود که در تمام روایت حضرت زینب را مخاطب قرار داده و روایتش را پیش می برد. فرمی که در ادبیات داستانی ایران نمونه‌اش کمتر دیده شده. داستان از کابوس حضرت زینب در کودکی آغاز می شود: چشم‌های اشک‌آلودت را به پیامبر دوختی، لب برچیدی و گفتی:«خواب دیدم، خواب پریشان دیدم. دیدم که طوفان به پا شده است، طوفانی که دنیا را تیره و تار کرده است. طوفانی که مرا و همه چیز را به این سو و آن سو پرت می کند، طوفانی که چشم به بنیان هستی دارد. ناگهان در آن وانفسا چشم من به درختی کهنسال افتاد و دلم به سویش پرکشید…» داستان از این کابوس که گواه رحلت پیامبر است و شهادت مادر و پدر و… آغاز می شود و در انتهای کتاب باز به همین خواب پریشان می رسیم: «تعبیر شد خواب کودکی های من پیامبر! و من اکنون با یک دنیا مصیبت و غربت تنها مانده‌ام…»
غروب سرخ فام
نویسنده:
کمال سید؛ مترجم: محمدرضا غیاثی کرمانی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
قم : جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی,
کلیدواژه‌های اصلی :
بایسته های تفسیر متن «تجهیز» شده
نویسنده:
موسی پور ابراهیم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نویسنده مقاله حاضر بر آن است که برای تفسیر روایتها و نقلهای مختلفی که از یک حکایت/ متن به عمل می آید باید هر روایت و نقل جدید را به مثابه یک حکایت / متن کاملا جدید و متفاوت با نقلهای قبلی در نظر گرفت و این حکایت / متن را به عنوان اثری اصیل و ابداعی و متفاوت از روایتهای قبلی یا اولین تقریر آن حکایت / متن، تفسیر کرد و فهمید. نگارنده در این مقاله، این همانی روایتهای مختلف از یک متن در بستر زمانی و مکانی متفاوت را ± حتی در صورت یکسان بودن ساختار و شکل روایتها ± مردود دانسته و مدعی است چون قصد مولف و ناقل هر حکایت و متن، همواره بخشی از سازمان نرم افزاری و جز قوام بخش یک متن محسوب می شود، نقل هر متن توسط راوی جدید، خود یک متن جدید است و چارچوب تفسیری و بافتار تازه ای بر آن حاکم خواهد بود.نویسنده حاضر، فرآیندی را که طی آن یک متن اصلی یا اولین تقریر آن، از لحاظ زمانی و مکانی دگردیسی هایی حداقلی یا حداکثری پیدا می کند، نه یک فرآیند صرفا تاریخی و غیرفعالانه، بلکه دست کم نیمه آگاهانه و مستظهر به طرح و توطئه و نیت راوی می داند و از این رو به جای عنوان «دگردیسی متن» که نزد علمای هرمنوتیک رایج است و گویای فعالانه یا منفعلانه بودن تغییرات نیست، عنوان «تجهیز متن» را پیشنهاد کرده است.این مقاله بخشی مقدماتی از پروژه ای است که نویسنده در آن به ارزیابی و نقد نظریه «دین مولف» که در دو قرن اخیر با هیاهوی بسیار از جانب خاورشناسان دنبال می شده پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 191 تا 206
گذشت زمان و اختلاف در روایات صوفیان
نویسنده:
شیری قهرمان
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در فرهنگ شفاهی، مادامی که هر حکایت، شکل مکتوب نیافته است و در دهان عموم مردم، سینه به سینه می چرخد، ساختار اصلی آن کاملا سیال و لغزان و احتمال تغییر و تحریف در آن بسیار فراوان است. هر چه گذر زمان بر این حکایات بیشتر شود، درصد این تغییرات نیز افزایش می یابد به طوریکه گاه ممکن است به شکلی درآید که هیچ شباهتی به حکایت نخستین خود نداشته باشد. در جریان این دگردیسیها، ممکن است نه تنها ماهیت وقایع بلکه حتی هویت شخصیت اصلی که حکایت از واقعیت های مربوط به زندگی او برگرفته شده است نیز تغییر پیدا کند. این گونه تغییرات در حکایت های صوفیان، بهتر از متون دیگر گروه ها نمود عینی یافته است؛ به دلیل آن که در این فرهنگ، روایت های شفاهی نیز مانند روایت های مکتوب از اعتبار بسیار برخوردار است و گاه بعضی از حکایت های مکتوب شده، بار دیگر به عرصه شفاهیات وارد می شود و آن گاه با تغییر در پاره ای از قسمت ها، برای بار دوم یا حتی سوم، در کتاب های دیگر به صورت مکتوب درمی آید.
صفحات :
از صفحه 183 تا 202
مقایسه و نقد حکایتهای تذکرةالاولیای عطار و نفحات الانس جامی از دیدگاه تاریخی، اجتماعی و اندیشه های عرفانی
نویسنده:
حسن توفیقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تذکرهالاولیای عطّار و نفحات‌الانسِ جامی دو نمونه از تذکره‌های صوفیانه هستند که هر چند از روی منابع فارسی و عربی گوناگون گردآوری شده‌اند، امّا چون با قلم عطّار و جامی نوشته شده-اند، اثر خاصّ آن دو ادیب به شمار می‌روند. هر دو کتاب را به نوعی می‌توان شامل دو بخش دانست؛ در تذکرهالاولیا بخش نخست شامل اولیایِ هفتاد و دوگانه‌ای است که عطّار به سرگذشت آن‌ها پرداخته است و بخش دوم شامل بیست و پنج بخش برافزوده‌ است که به باور پژوهش‌گران توسّط ناشناسی در قرن دهم یا یازدهم به بخش‌های اصلی افزوده شده است. منظور از دو بخش نفحات‌الانس نیز یکی بخشی است که جامی طبقات‌الصوفیّهی خواجه عبدالله انصاری را پیش روی داشته است و دیگری بخشی است که از منابع دیگری سود جسته است و سرگذشت مشایخ صوفیّه را تا روزگار خود بررسیده است. این دو بخش مجموعاً شامل سرگذشت 618 تن از صوفیان مرد و زن است.می‌توان گفت انگیزه‌ی عطّار و جامی از نگارش این دو کتاب، جز بررسیِ سرگذشتِ معنویِ صوفیان، تبیین اصول و اندیشه‌های عرفانی از رهگذر حکایت‌هایی است که در متن زندگی مشایخ صوفیّه یا به طور واقع رخ داده است و یا برای تعلیم عرفان به مریدان، ابداع شده است. حکایت-های دو اثر از این منظر موادّ خامی از عرفان هستند که هریک در مضمون یا مضامین عرفانی گوناگون پرورده شده‌اند تا آن‌جا که گاه یک حکایت، حول چند محور عرفانی می‌چرخد و چندین اندیشه را به خواننده القا می‌کند. آن‌چه در این میان ضروری به نظر می‌رسد بررسی این حکایت‌ها از نقطه نظر عرفانی و پژوهش در اندیشه‌های عرفانی موجود در آن‌هاست که کاری بس درازدامن و نیازمندِ اشراف بر اصطلاحات و اصول عرفانی نزد عارفان است.نگاهی به حکایت‌های دو کتاب نشان می‌دهد که اگرچه اندیشه‌ها و اصولِ عرفانیِ موردِ نظرِ دو نویسنده در هر دو کتاب، تقریباً یکسان هستند؛ امّا این اصول در حکایت‌های دو کتاب دارای بسامد یکسانی نیستند و هر یک از نویسندگان بر بعضی اصول و اندیشه‌های عرفانی تأکید بیش‌تری داشته‌اند که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود.در بحث از محتوای کلّی دو اثر می‌توان گفت نفحات‌الانس محتوایی عرفانی، تاریخی و ادبی دارد؛ امّا آن‌چه در تذکرهالاولیا مورد نظر عطّار است تنها عرفان است و بس. به بیان دیگر برای عطّار – بر خلاف جامی- اهمّیّتی ندارد که اولیای کتابش در چه تاریخی به دنیا آمده‌اند و در چه تاریخی وفات یافته‌اند، شعر سروده‌اند یا نه و... . او حتّی بارها از وقایع تاریخی به عنوان ابزاری برای القای اندیشه‌های عرفانی بهره برده است؛ وقایعی که نه تنها مبنای تاریخی درستی ندارند، بلکه در عدم وقوع آن‌ها هیچ تردیدی نیست. چنان‌که گفته شد این دو اثر در مضامین عرفانی مختلف، دارای شدّت و ضعف هستند و به ندرت پیش می‌آید که به یک موضوع به‌طور برابر بپردازند؛ امّا در یک نتیجه‌گیری کلّی تذکرهالاولیا چه از نظر تعداد حکایات و چه از نظر محتوای نابِ عرفانیِ حکایات، فراتر از نفحات‌الانس است؛ چنان‌که محتوای بعضی از حکایت‌های نفحات‌الانس مانند مشاهده‌ی جمال الهی در صورت ممکنات بیان‌گر انحطاط عرفان نیز هستند.در مباحث عرفان نظری که شامل خداشناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی است، اگرچه هر دو کتاب به نارسایی عقل در کشف و شهود و لزوم خودشناسی تأکید داشته‌اند؛ امّا تذکرهالاولیا از این حدود فراتر رفته است و نه تنها به «دل» به عنوان اصلی‌ترین ابزار کشف و شهود، بیش‌تر تأکید کرده است، بلکه آن را همان عرش الهی دانسته است که این مضمون از ناب‌ترین اصول مورد نظر عارفان است. نفحات‌الانس نیز با اشاره به این‌که شناخت حق پایه‌ی هر شناختی است و معرفت حق مراتب گوناگون دارد، در این موضوع فراتر از تذکرهالاولیا ظاهر شده است.بیش‌ترین حکایت‌های دو کتاب مربوط به سیر و سلوک عملی، وظایف سالک و مقام‌ها و احوال او در این راه است که در این مضامین، گاه تذکرهالاولیا و گاه نفحات‌الانس از یک‌دیگر پیشی جسته‌اند و اندیشه‌های ناب‌تری را القا نموده‌اند.جامی در نفحات‌الانس بیش از عطّار بر لزوم استفاده از پیر و مرشد در سلوک، تأکید کرده است و حکایت‌های بیش‌تری را در مورد قطب ذکر نموده است. دو نویسنده اگر‌چه به‌طور یکسان به موضوع علم لدنّی – که یکی از ویژگی‌های اولیا است - توجّه داشته‌اند، امّا در بحث از کرامت‌ها –که دیگر ویژگی‌ اولیا است – باز هم نفحات‌الانس فراتر از تذکرهالاولیا ظاهر شده است؛ زیـرا کرامت‌های ‌ نفحات‌الانس بیش‌تر و متنوّع‌تر از تذکرهالاولیا هستند.در بحث از وظایف سالک باید گفت: جز موضوعِ لزوم ادب نسبت به پیر و لزوم انجام ریاضت‌ها و مشغول کردن نفس - که هر دو نویسنده تقریباً به یک میزان بدان‌ها پرداخته‌اند - در دیگر موارد مانند: لزوم مداومت بر ذکر و حضور قلب در آن، لزوم رعایت ادب نسبت به خداوند و پیامبر(ص)، لزوم مخالفت با هوای نفس، لزوم بی‌توجّهی به دنیا و مظاهر آن، لزوم ترک حجاب خود و خلق و در نهایت لزوم مبارزه با وسوسه‌های شیطان، تذکرهالاولیا چه از نظر تعداد حکایت‌ها و چه از نظر محتوای عرفانی آن‌ها بسیار برتر از نفحات‌الانس است.در یک مقایسه‌ی کلّی از نظر مقام‌های سالک، تعداد حکایت‌های تذکرهالاولیا جز در مقام توبه و محاسبه که تقریباً با نفحات‌الانس مساوی است، در دیگر مقام‌ها و به ویژه در مقام زهد بیش‌تر از نفحات‌الانس است؛ امّا این بدان معنا نیست که محتوایِ عرفانیِ حکایت‌های نفحات‌الانس پست‌تر از تذکرهالاولیا است؛ بلکه در بیش‌تر موارد مانند مقام‌های ورع، فقر، توکّل و رضا، اندیشه-های مورد نظر جامی همان اندیشه‌های مورد نظر عطّار هستند که در حکایت‌های کم‌تری گنجانده شده‌اند.مهم‌ترین تفاوت محتوایی دو اثر در بحث مقام‌ها، سرزندگی و جوش و خروشِ معنوی است که عطّار در مقام فنا به نمایش گذاشته است و فنا را با عشق درآمیخته است و این جوششِ معنوی در نفحات‌الانس کم‌تر به چشم می‌خورد. به بیان دیگر عطّار در حکایات مربوط به فنا و به ویژه در سرگذشت حسین بن منصور حلّاج، از اوج معنویّت انسان سخن گفته است که عارف باید پیوسته در تکاپوی گم‌شده‌ی خود (حق)، در جنب‌و‌جوشی معنوی و خودجوش باشد و در این راه تمام وجود خود را مانند حلّاج فنا کند.در بحث از احوال سالک می‌توان گفت اگرچه شکوهِ معنوی که در حال قرب و استغراقِ ناشی از آن، در حکایت‌های تذکرهالاولیا و به ویژه در سرگذشت ابوالحسن خرقانی دیده می‌شود در نفحات‌الانس مشابهی ندارد، امّا دو اثر از نظر تعداد و محتوای حکایت‌های مربوط به حال محبّت، رجا، یقین و قبض و بسط تقریباً یکسانند.از تفاوت‌های محتوایی دو اثر در حال خوف این است که خوف از قیامت و دوزخ در تذکرهالاولیا بیش‌تر از نفحات‌الانس ذکر شده است که این مضمون در احوال صوفیان سده‌ی نخست بیش‌تر دیده می‌شود؛ صوفیانی چون حسن بصری و حبیب عجمی که روش آن‌ها بیش‌تر زاهدانه است تا صوفیانه.سماع که از ابزارهای صوفیان برای رسیدن به حال وجد است، در نفحات‌الانس پررونق‌تر از تذکرهالاولیا است؛ به‌طوری‌که در سراسر نفحات‌الانس ردّ پای سماع و آداب آن به چشم می‌خورد و مانند تذکرهالاولیا محدود به چند صوفی خاصّ نیست.حکایت‌های تذکرهالاولیا و نفحات‌الانس جز همه‌ی آن‌چه‌که گفته شد، تا حدودی قابلیّت آن را دارند که بتوان سیر تاریخی تصوّف را از طریق آن‌ها دنبال کرد. در این خصوص تذکرهالاولیا تا اواسط قرن پنجم و نفحات‌الانس تا نیمه‌ی دوم قرن نهم این امکان را به پژوهنده می‌دهند. آن‌چه از حکایات دو کتاب برمی‌آید این است که گذار از دوره‌ی زهدِ اولیّه به تصوّف، در حکایت‌های تذکرهالاولیا نمایان‌تر از نفحات‌الانس است؛ زیرا جامی در کتاب خود هیچ نامی از زاهدان نخستین – که از اولیای نخستین تذکرهالاولیا هستند- نبرده است. پیشرفت اصول اولیّه‌ی تصوّف در قرن دوم و سوم نیز از مواردی است که در حکایت‌های تذکرهالاولیا مشهودتر است و اصولی چون فقر، فنا، محبّت و... در این کتاب برجسته‌تر از نفحات‌الانس هستند.در دوکتاب هم‌چنین از مناقشات فرقه‌های گوناگون سخن رفته‌است که اوج این مناقشات در قرن چهارم به قتلِ اسطوره‌ی عاشقی نزد عطّار یعنی حسین بن منصور حلّاج منجر شده است و در قرن ششم دست قشری‌نگران را به خون شهاب‌الدّین سهروردی (یحیی بن حبش) و عین‌القضاه همدانی آلوده کرده است.هم‌چنین هر دو کتاب به درسی شدن عرفان در قرن چهارم و هفتم اشاراتی داشته‌اند. در قرن چهارم این رویداد مهمّ با تألیف کتاب «الّلمع فی التصوّف» توسّط ابونصرسرّاج رخ داده‌است که هر دو کتاب به آن اشاره کرده‌اند. در قرن هفتم نیز با تألیف دو کتاب «فصوص‌الحکم» و «فتوحات‌مکّیه» توسّط محیی‌الدّین ابن عربی عرفان نظری وارد مرحله‌ی جدیدی شده است که مهم‌ترین اصل آن «وحدت وجود» بوده‌است. اگرچه ریشه‌ی این اصل را می‌توان در حکایت‌های صوفیانِ سده‌های نخست نیز جست‌و‌جو کرد، امّا تأثیر آثار ابن عربی بر عرفانِ سده‌های بعد از او انکارناپذیر است؛ چنان‌که اصول سلسله‌ی سنّی مذهبِ نقشبندیّه – که جامی نیز پیرو همین فرقه است- به شدّت تحت تأثیر آرای ابن عربی است و جامی در کتاب خود به بعضی اصول آن اشاره کرده‌است.در اجتماعی که صوفیان یکی از قشرهای آن را تشکیل می‌دهند، به خوبی می‌توان تعامل اجتماعی آن‌ها را مورد بررسی قرار داد. آن‌چه در این میان مسلّم است این است که راه و روش صوفیانه به شدّت بر زندگی اجتماعی صوفیان تأثیر گذاشته‌است؛ به ‌طوری‌که گروهی از آنان را به شدّت خلق‌گریز و عزلت‌نشین کرده است و از زن و فرزند بیزار. البتّه این شیوه هرچند بین صوفیان نخستین در تذکرهالاولیا بسیار رواج دارد، امّا به مرور زمان و در سده‌های بعد تعدیل می‌شود و از عزلت به «به ظاهر با خلق و به باطن با حق» تعبیر می‌شود و دیدگاه صوفیان را نسبت به ازدواج و فرزند عوض می‌کند؛ چنان‌که «عجوزه» پس از قرن ششم جای خود را به «خاتون» می‌دهد و از زنان، دیگر به عنوان مصداقِ دنیا و حجابِ حق یاد نمی‌شود.از دیگر موارد قابل بررسی در دو کتاب سلطان‌گریزی صوفیان است که باز هم تحت تأثیر روش صوفیانه‌ی آن‌هاست؛ به بیان دیگر گریز صوفیان از پادشاهان و لشکریان، ناشی از ترس از ایشان نیست، بلکه از سلوک آن‌ها در مقام ورع نشأت می‌گیرد و حسّاسیّتِ دل آن‌ها را در برابر مالِ سلطان و لشکری برمی‌انگیزد و آن‌ها را وادار به پرهیز از هر چیزی می‌کند که به نوعی با پادشاهان ارتباط دارد.
تحلیل ادبی درونمایه ی اصلی داستان یوسف (ع) در قرآن کریم
نویسنده:
صدیقه زودرنج، الهام رحمتی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اراک: دانشگاه اراک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی درونمایه که همان فکر مسلط بر هر عمل ادبی است، در داستان های قرآن از اهمیت خاصی برخوردار می باشد؛ چرا که کشف درونمایه یا مضمون داستان، باعث شناخت بهتر عمل داستانی و شخصیت های آن می شود و درنهایت فهم عمیق تر کلام خداوند را در پی دارد. داستان یوسف(ع) در قرآن کریم، درونمایه های فراوانی دارد تا جایی که به داستان درونمایه معروف شده است. در این میان، درونمایه ی اصلی داستان، دارای نقش محوری می باشد و سایر عناصر داستان بر گرد آن می چرخند و با شیوه های مختلف در جای جای داستان، آن را نمایان می سازند. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، چگونگی ارائه ی درونمایه ی اصلی داستان و نیز شیوه های کشف آن تبیین شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد: درونمایه ی اصلی در این داستان با یافتن سرنخ هایی به دست می آید که مهم ترین آن ها عبارتند از: شخصیت یوسف(ع)، حوادث داستان،گفتار شخصیت ها، سخنان راوی،صحنه های داستان و انگاره های تکرار.
صفحات :
از صفحه 140 تا 159
ماهیت «حکایت» از دیدگاه استاد مصباح
نویسنده:
مجتبی مصباح,مهدی برهان مهریزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عموم فلاسفه مسلمان بر این باورند که صورت های ذهنی بالفعل، از ماورای خود حکایت دارند و آن را امری بدیهی تلقی می کنند؛ اما دیدگاه استاد مصباح در این باره متفاوت است. در این نوشتار، کوشش شده است تا در سخنان استاد تامل، و دیدگاه ایشان تحلیل و تبیین شود. از نظر استاد، حکایت در عمده مراحل (تصورات و قضایا) بالقوه، و فقط در تصدیقات صادق بالفعل است. به عقیده ایشان، برای روشن شدن نحوه حکایت صورت های ذهنی، باید پدیده «حکایت» را تحلیل کرد. به منظور دست یابی به تعریف صحیح و دقیق حکایت، می توانیم با توجه به کاربرد حکایت به تحلیل و بررسی مصادیقی بپردازیم که با علم حضوری می یابیم، تا ببینیم ویژگی حکایت گری تحت چه شرایطی بر مفاهیم ذهنی صادق است؛ سپس، از طریق تقیید تصورات کلی، توسط این شرایط به تعریف حکایت پی می بریم. برای این منظور، باید ارکان و شرایط حکایت را به دقت مورد تحلیل قرار دهیم. نتیجه کار این خواهد شد که «حکایت واقعیتی است روان شناختی؛ و مقصود از آن، انتقال طبیعی ذهن از حاکی به محکی است، به جهت مشابهت تامی که بین حاکی و محکی وجود دارد.» بر اساس این دیدگاه، برای «مشابهت تام» و - به تبع آن – برای حکایت، می توان مراتبی را در نظر گرفت که طبق این مراتب، حکایت به شانی محض، تصوری غیر قضیه ای، تصوری قضیه ای، تصدیقی و حکایت صادق تقسیم می شود.
  • تعداد رکورد ها : 37