جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 216
بررسی چیستی گناه از دیدگاه امام محمد غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
زهرا شیخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
گناه به معنی جرم و خطا ،فعلی است که انسان به اختیار آن را انجام می دهد. بسیاری از اندیشمندان علوم دینی به بحث و بررسی درباره گناه و چیستی آن پرداخته اند.امام محمد غزالی از متقدمین و علامه طباطبایی از متاخرین از جمله علمایی هستند که به بررسی مسئله گناه و عصیان پرداخته اند که ما این نظرات را بررسی دادیم. در این نوشتار سعی شده است با روش توصیفی_تحلیلی با رویکرد تطبیقی به گردآوری مطالب پرداخته شود. مجموع عقاید غزالی در خصوص گناه با نظر به آثارش این است که او گناه را مخالفت با امر الهی میداند ( خواه در ترک فعل و خواه در انجام آن) و ملاک اصلی برای معرفت گناهان را شرع بیان می کند و گناه را به منزله خوردنی مضر برای بدن مطرح می کند. علامه سید محمد حسین طباطبایی گناه را به معنای سرپیچی و عصیان طاعت می داند که فاعل آن موافقت یا مخالفت جنبه سود اجتماعی را در نظر نمی گیرد و بلکه گناه را آیینه شهوات فردی می داند. لذا فصل مشترک نظرات غزالی و علامه طباطبایی سرپیچی فاعل گناه از فرامین الهی است که موجب دور شدن انسان از هدف سعادت ابدی است؛ برخی تفاوت هاینظراتشان در این است که علامه مراتب و نتایجی برای فاعل گناه متصور شده اما غزالی در این خصوص سکوت کرده است بعلاوه غزالی عواملی برای بازدارندگی گناه لحاظ کرده که این عوامل در آثار علامه دیده نشده است.
اعتبارسنجی ادراکات عقلی از منظر غزالی
نویسنده:
سیدباقر میرعبدالهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله به موضوع اعتبارسنجی ادراکات عقلی و مراتب شناخت از نظر غزالی، که نقطه عزیمت نزاع او بافیلسوفان است، می پردازد. پرسش مقاله این است: وقتی عقل فلسفی (شناخت آزاد عقلانی) از محدوده معرفتی خود فراتر می رود و می کوشد با روش خود، مفهومی دینی را تبیین کند، اعتبارش تا چه حد است؟ غزالی معتقد است عقل برای شناخت چنین اموری اعتبار کافی ندارد، زیرا این امور فراتر از توان عقل اند. عقل باید برای شناسایی این قسم مفاهیم، به تعبیر او، منور به نور نبوت شود. عقل، در نظر او، منبع مستقل شناخت نیست و اگر بخواهد به طور مستقل در باب گزاره های دینی سخنی بیاورد، به ماورای مرز خود پاگذاشته است.غزالی بحث خود را از تبیین مفهوم «علم یقینی» آغاز می کند و سپس با انکار عقل فلسفی و تعیین حدود ارزش عقل، به معنایی که خود او از آن مراد می کند، و بیان تنگناهای کار فیلسوفان، متکلمان و صوفیه، بحث «ملاک های معرفت» را پیش می کشد. او در پایان نتیجه می گیرد که شناخت فلسفی ابزاری نیست که به دینداری ما یاری رساند یا اصلا ربطی به آن داشته باشد، زیرا عقل، در شناخت ماورای خود، دچار تناقض و شک است و واقع نما نیست. بنابراین، شرع در تعیین بایدها و نبایدها مستقل عمل می کند.این دیدگاه غزالی با ناسازگاری هایی روبه روست که در بخش پایانی مقاله به آنها پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 113 تا 139
مقایسۀ دو دیدگاه غزالی در مبحث جاودانگی
نویسنده:
نسرین سراجی پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جملۀ اندیشه های بدیع غزالی، نظریه «بدن جدید» در مبحث جاودانگی است که در کتاب تهافت الفلاسفه و در نقد نظر حکمای مشاء در مبحث معاد طرح شده است .براساس این دیدگاه اساس و حقیقت انسان نفس اوست و با مرگ و فنای بدن، نفس باقی است و در هنگام حشر فرقی نمی کند که خداوند همان بدن یا بدنی دیگر را بازگرداند، زیرا حقیقت انسان نفس اوست و این امکان وجود دارد که خداوند بدن جدیدی خلق کند. از نظر او خلق بدن جدید هیچ مغایرتی با شرع و عقل ندارد. غزالی در کتاب «الاقتصاد فی الاعتقاد» که اثری کلامی است، دیدگاه «برانگیختگی»را مطرح می کند. بر اساس این دیدگاه خداوند در روز قیامت با قدرت لایزال خود اجزای پراکنده بدن انسان را دوباره باز می گرداند. دیدگاه برانگیختگی در کتاب «الاقتصاد فی الاعتقاد» در ظاهر به تأسی ازمتکلمان اشعری نگاشته شده است، اما تأمل در بیانات غزالی و مبانی مشترک دیدگاه «برانگیختگی» ونظریه بدن جدید، همچنین بررسی تاریخی آثار او و نحوه بیان منتقدان نظریۀ بدن جدید و بررسی دلیل تنوع و تناقض ظاهری کلام او در آثارش، نشان می دهد که هر چند غزالی نظریه مختار خود را در مبحث جاودانگی برانگیختگی عنوان می کند، اما دیدگاه «برانگیختگی»در کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد به طور تلویحی و در لفافه کلمات به گونه ای بیان شده است که به همان دیدگاه بدن جدید اشاره دارد.
صفحات :
از صفحه 371 تا 392
دیدگاه غزالی درباره « اراده» و نقش آن در تبیین فلسفه اخلاق
نویسنده:
ام‌البنی نیازاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر مفهوم ارادةانسان و ارادةخداوند و رابطه بین آنها را در آثار غزالی جستجو میکند و عهده دار بررسی اندیشه های این اندیشه ور بزرگ در زمینۀ نقش اراده در فلسفه اخلاق می باشد. این جستار کوتاه پس از گذر ازمقدمات لازم در زمینۀ ارادۀ انسان و ارادۀ خداوند از لحاظ وجودشناسی و معناشناسی در مکاتب مختلف فکری (معتزله ، اشاعره ، امامیه ) به تحلیل اندیشه های غزالی در این باب پرداخته است. غزالی صفت «اراده» را هم برای انسان و هم برای خداوند اثبات می نماید . وی برای ارادۀ انسان اهمیت ویژه‌ای قائل است و آنرا عامل امتیاز انسان از حیوان دانسته و بر نقش آن بعنوان یکی از عوامل سازندۀ «افعال اختیاری» تأکید نموده است. همچنین وی ، همچون سایر اشاعره ، خداوند را «مرید» دانسته است ومعتقد است که اراده صفتی است که یکی از دو طرف فعلی که امکان وقوعش است را تخصیص می دهد . وی دربارۀ چگونگی رابطۀ ارادۀ انسان و خداوند همچون سایر اشاعره به طرح نظریۀ «کسب» پرداخته است و معتقد است ، فاعل حقیقی در همۀ افعال ، خداوند است و اوست که علم، اراده و قدرت را مقارن فعل ، در انسان می آفریند و قدرت عبد تنها مقارن فعل است نه مؤثر در آن ، و انسان تنها محل و گذرگاه اراده و اختیاری است که خداوند در او می آفریند . علیرغم تبیین رابطة ارادة انسان با ارادة خداوند و بیان مبانی معرفت شناختی و انسان شناختی غزالی در این مورد، ساحت های وجودی انسان ( ساحت معرفتی ، ساحت ارادی ، ساحت عاطفی ) از منظر وی بررسی گردیده و بر نقش مؤثر آنها در افعال انسان تأکید شده است .
مفهوم زهد در اندیشه امیر المومنین علیه السلام و مقایسه آن با دیدگاه امام محمد غزالی
نویسنده:
نرگس اکبری کلهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهزهد در فرهنگ اسلامی از جمله مفاهیم مهم و تأثیرگذار است. ائمه معصومین (ع) به عنوان اسوه عملی زهد بسیار به این مسئله پرداخته‌اند. عارفان و سالکان مسلمان نیز، زهد را در تبیین و تشریح معارف و حقایق قرآن و سنّت پیامبر (ص)، از مهم‌ّترین ارکان عرفان معرّفی کرده و شرط اساسی زندگی عارفانه را زاهدانه زیستن می‌دانند.حضرت علی علیه السلام به عنوان اسوه زاهدان راستین و حقیقی معرّفی شده است. در میان عارفان نیز غزالی، به عنوان قطب و اندیشمند عرفان و اخلاق اسلامی به مفهوم زهد توجّه زیادی داشته و عارف را کسی می‌داند که زندگی زاهدانه و به دور از مردم داشته باشد.زهد به معنای ترک شیء و اعراض و بی‌میلی به آن است و در بیان عارفان و سالکان یکی از مقامات معرّفی می‌شود که انسان در آن نسبت به دنیا و آن‌چه مربوط به آن می‌شود بی‌میل و بی‌رغبت می‌گردد.حضرت علی علیه السلام زهد را دو کلمه خلاصه کرده است و آن را این گونه معرفی می‌کند: به آن‌چه که به دست می‌آورید خوشحال نشده و از آن‌چه از دست می‌دهید ناراحت نگردید. ایشان زهد را صرفاً مترادف با بی‌میلی و بی‌رغبتی به دنیا نمی‌دانند بلکه دل نبستن به دنیا و ظواهر آن را شرط اساسی تحقّق حقیقت زهد بیان کرده‌اند.امّا غزالی زهد را مقامی شریف از مقامات سالکان می‌داند که از علم و حال و عمل به دست می‌آید و از دیدگاه وی زاهد کسی است که دنیا را ترک کرده و آن را کنار می‌گذارد.این تحقیق با بررسی نظر حضرت علی علیه السلام و غزالی به بررسی دیدگاه آنان درباره مفهوم زهد پرداخته است. و به این نتیجه رسید، که زهد از منظر غزالی به معنای بی‌میلی و ترک دنیا و ظواهر آن است و زاهد کسی است که هر چه مربوط به دنیاست را تا حدّ امکان ترک کند؛ که این نظریّه با کلام خداوند در قرآن مجید و کلام ائمه معصوم تناقض دارد. امّا از منظر حضرت علی علیه السلام زهد به معنای بی‌رغبتی به دنیا و ظواهر آن است و زاهد در عین این‌که از دنیا استفاده می‌کند به آن دل نمی‌بندد.گردآوری اطلاعات این تحقیق به روش کتابخانه‌ای و با استفاده از منابع و کتب معتبر به شیوه تحلیلی می‌باشد و در چهار فصل تنظیم شده است. واژگان کلیدی: زهد، زاهد، دنیا، حضرت علی علیه السلام، غزالی.
سیر تطور دیدگاههای مفسران پیرامون مفهوم جامعیت قرآن
نویسنده:
زینب بلنج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پزوهش تلاشی است در راستای تبیین و صورت بندی نظرات مفسران در طول تاریخ جهت تعیین قلمرو دلالات قرآنی و شناسایی دیدگاههای مختلف و سیر ایجاد، تطور و تحول آنها که منجر به شناسایی دو جریان اصلی همزاد با تفسیر قرآن، که یکی مقید به امور هدایتی و دیگری اعم از آن بوده و برآنست که قرآن با برخورداری از جامعیتی مطلق، مشتمل بر هر آن چیزی است که میتواند متعلق آگاهی واقع شود، گردید.جریان اول که آغاز نظریه پردازی در آن به ابن مسعود -که قرآن را به واسطه ارجاع موجود در آن به سنت، بیانگر همه مسائل دین می‌داند-باز می‌گردد توسط نحاس وارد ادبیات تفسیری گشته و به واسطه جصاص-که پوشش دهی قرآن به قلمرو خود را به ارجاع قرآن به کلیه طرق معرفتی دیگر که سرآمد آن عقل و استدلال است توسعه می‌دهد-به نهایت بالندگی خود رسیده و تا امروز به همان شکل به حیات خود ادامه داده است. این نظریه یکی از مختصات قرآن بوده که به جز فخر رازی غالب مفسران از ابتدا تا انتها با آن همراه بوده اند. نقطه آغازین جریان دوم که علوم و دانستنی‌های موجود در قرآن را فرای از نیازهای بشر دانسته و برآنست که هر رطب و یابسی در قرآن موجود است، به روایاتی که احمدبن صفار قمی، فرات کوفی، کلینی و عیاشی نقل کرده اند بازگردانده شده است. جامعیت شیعی موجود در این روایات که دسترسی به آن در انحصار ائمه است در طول تاریخ ضمن فراز و فرودهایی منجر به شکل گیری چهار نظریه متمایز ازیکدیگر در این عرصه شده که از این چهار نظریه، دو نظریه‌ی غزالی و مرسی مردود و نظریات تصوف و فیض کاشانی دارای ابهام هستند.
رابطه اخلاق وعرفان از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و امام محمد غزالی
نویسنده:
عفت مشتافی خوزانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهمراد از رابطه اخلاق و عرفان در چند چیز است: دراستقلال و عدم استقلال، سازگاری و عدم سازگاری نیازمندی و عدم نیازمندی ذاتی یا غیر ذاتی بودن و امور دیگر. این رساله به رابطه اخلاق و عرفان در امور نامبرده فوق از نگاه جوادی آملی و ابو حامد غزالی پرداخته می شود.اخلاق و عرفان از موضوعاتی هستند که از زمان های گذشته تا به الان مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است. دراین بین بررسی افکار و آرا ء آیت اللهجوادی آملی به عنوان یک اندیشمند شیعی که با رویکرد حکمت متعالیهو عرفانی به اخلاق و عرفان نظر دارد و هر دو رامبتنی بر عقلمی داند، از اهمیت زیادی برخوردار است. اخلاق در نظر آیت اله جوادی آملی آن است که انسان سعی کند از طریق فهم همه‌ی فضائل نفسانی و عمل به آن ها وترک رزایل نفسانی ، تبدیل به یک انسان وارسته‌ی به تمام معنا شود.امّا در عرفان، همین فرد تازه در ابتدای راه است یعنی دیگر نمی خواهد فضائل انسانی را کسب کند یاترک رزایل کند، بلکه می خواهد به شهود برسد. آیت الله جوادی آملی مبنای فضائل اخلاقی را برهان عقلی می داند یعنی ایشان قائل به حسن و قبح عقلی است. اخلاق درباره عوارض و اوضاع عقل و نفس بحث می کند یعنی در علم اخلاق بحث می شود که فضیلت و رذیلت نفس چیست و راه تحصیل و درمان آن چه می باشد. بر این اساس، یکی از اصلی ترین موضوعات در علم اخلاق، برهان های عقلی است. از نگاه ایشان عقل منبع معتبری در کنار نقل است و این امر نگاه نو در علم اخلاقی است کهافرادی چون امام محمد غزالی آنرا منفک از فلسفه و عقل می دانستند. بنابراین اخلاق زیر مجموعه فلسفه است، و فلسفه زیر مجموعه عرفان. چنان که عرفان به دو بخش عرفان نظری و عرفان عملی تقسیم می شود، اخلاق هم به دو بخش تقسیم می شود. لذا گرچه اخلاق مبتنی بر عقل است ولی گرایش انسان در عرفان، فوق عقل است یعنی در عرفان است.مراد امام محمدغزالی از عرفان آن است که احکام و دستورات فقهی شرع مقدس صرفاً به اعمال ظاهری مربوط نمی شود و بسی فراتر از آن است. شرع مقدس هنگامی که از طهارت ظاهری سخن می گوید مقصودش طهارت باطن از تمامی رذائل و پلیدی های دامن گیر نفس آدمی نیز هست و هنگامی که از دستوراتی همانند نماز سخن می گوید، مقصودش اتصال با منبع حقائق و معارف الهیه است. پس به صورت اجمالی می توان گفت که مبدأ جایگاه عرفان در نزد امام محمدغزالی ظواهر شرعیه و مقصد و حقیقت آن وصول به باطن و اتصال با منبع غیب است. میان اخلاق و عرفان از دیدگاه ایشان رابطه تنگاتنگی برقرار است. وی هنگامی که از اخلاق سخن می گوید، مقصودش آن هیئتی است که در نفس رسوخ می کند و نفس را به جایی می رساند که بدون نیاز به فکر و اندیشه افعال پسندیده و مطابق با شرع را صادر می کند که در این صورت آن خلق یا نیکوست و یا نکوهیده می شود. دراین رساله به این نتیحه می رسیم که فعل و رفتار اخلاقی، غیر از خصلت و خوی اخلاقی است. به نظر می رسد خصلت ها و مفاهیم اخلاقی مطلق می باشند و رفتار و افعال اخلاقی نسبی اند وعرفان عبارت است از علم به حضرت حق سبحان از حیث اسماء و صفات و مظاهرش، و علم به احوال مبدأ و معاد و به حقایق عالم و چگونگی بازگشت آن ها به حقیقت واحدی که همان ذات احدی حق تعالی است.
صدرالمتألهین شیرازی و نحوه فاعلیت حق تعالی در نظام آفرینش: رابطه خدا با جهان از نظر صدرای شیرازی
نویسنده:
علی محمد ساجدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مقاله حاضر ناظر به بررسی دو نظریه فاعلیت بالقصد و فاعلیت بالتجلی است که به ترتیب از سوی متکلمان، عرفا و صدرای شیرازی پیرامون رابطه خدا با جهان مطرح شده است. رویکرد اصلی مطالب آن تبیین نظریه فاعلیت بالتجلی صدراست، و این موضوع به دنبال نقد آرای متکلمان توسط ملاصدرا و با محوریت مباحث زیر به بحث نهاده می شود: 1- طریقه و شیوه استدلال صدرا برای حل پارادوکس نفی غرض در فعل باری از یک سو و اثبات غرض در افعال او از سوی دیگر. 2- راه حل صدرا برای رفع اشکال موجبیت و الزام در فعل باری، یعنی توهمی که از ناحیه متکلمان به وجود آمده، و تأکید او بر دو عنصر علمیت و رضامندی در نظریه فاعلیت ایجادی و سرانجام اثبات قدرت و اختیار مطلق باری تعالی. 3- تبیین صدرا از نظریه مقصود بالذات و غایة الغایات بودن حق تعالی در نظام هستی. 4- بیان ادله و مبانی صدرا در نظریه فاعلیت بالتجلی و ذکر نسبت آن با آرای عرفا.
صفحات :
از صفحه 41 تا 62
تاملاتی پیرامون هماوردی های غزالی با فلاسفه
نویسنده:
عین اله خادمی، محمدکاظم نیک مرام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
این مساله روشن است که غزالی با فلاسفه به مخالفت برخاسته است، با توجه به اختلاف اندیشمندان در تفسیر ماهیت این مخالفت، یکی از تفسیرهایی که خیلی زیاد مطرح می شود، این است که ماهیت این نزاع، نزاع دین با عقل، یا چالش دین با فلسفه، یا هماوری علم کلام با فلسفه است. شاید آنچه باعث شده این متفکران چنین تفسیری بکنند، این باشد که غزالی خودش را مدافع و حجت دین اسلام دانسته و از این موضع به تکفیر فلاسفه پرداخته است. اما نهایت استنباطی که از آثار ایشان می شود این است که او بعنوان یکی از علمداران دین، بعضی از عقاید برخی از فلاسفه، بویژه عقاید ابن سینا و فارابی را کفر تشخیص داده، نه اینکه بطور کلی عقل و تعقل و فلسفه را کفر بداند. البته تشخیص غزالی، بصورت یک قضیه جزئیه و بدون تعیین مصداق، می تواند درست باشد. اما هنگامی که غزالی، ابن سینا و فارابی را، بعنوان مصادیق کفر معرفی می کند؛ هم در صحت این تشخیص، و هم در استفاده از حربه تکفیر، بعنوان تنها راه حل مشکل، جای تردید و پرسش وجود دارد. هدف از طرح این تردیدها و پرسشها، صرفا جلوگیری از خلط مبحث، بوده نه بررسی صحت و سقم آنها. هدف نهایی این نوشتار، تبیین این نکته است که، ماهیت این هماوردی، بیشتر، از نوع هماوردی یک استنباط کلامی از دین (اسلام)، با یک استنباط فلسفی از همان دین است.
صفحات :
از صفحه 77 تا 101
تشابه و تمایز دیدگاه غزالی و توماس آکوئینی در مساله رویت الهی
نویسنده:
مشکاتی محمدمهدی, اجیه تقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همواره تعامل و یا توارد فکری - اعتقادی در میان صاحبان اندیشه وجود داشته است که در مقایسه آنها ضمن داشتن شباهت، تفاوت‌ هایی نیز مشهود است. از جمله مباحث مطرح در الهیات اسلامی و مسیحی، «رویت» خداوند است که از سوی مفسران هر دو کتاب قرآن و انجیل پیرامون آن نظریه‌ پردازی شده است. در این پژوهش آرا دو متفکر صاحب ‌نظر در این دو دین؛ یعنی محمد غزالی و توماس آکوئینی، بررسی شده و سعی بر این است که همه وجوه مشترک و مفارق هر دو از میان آثارشان استخراج و تحلیل شود. محصول این مقاله، قوت بخشیدن به طرح مباحث میان ادیان در حوزه معرفت دینی است؛ البته، با این توجه که غزالی و توماس در دو نکته اساسی ذیل همسانند: 1- هر دو در اثبات مدعای خود به نقل و عقل استناد می کنند؛ 2- هر دو معتقد به نقش معنویت در حوزه فهم و توجیه معرفت دینی هستند. هر چند در همسنخ بودن رویت اخروی با معرفت دنیوی و امکان وقوع آن در دنیا اختلاف نظر دارند. نقل شواهد و تبیین هر کدام به مناسبت موضوع در متن انجام گرفته است تا خوانندگان محترم روانتر با دیدگاه ها آشنا شوند.
صفحات :
از صفحه 101 تا 114
  • تعداد رکورد ها : 216