جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 216
چیستی ایمان در نظر غزالی و سلوک ایمان‌گرای او
نویسنده:
احمد صادقی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طلب حقیقت ایمان از جان انسان،شأنی مهم و مبنایی در طرح دین برای سعادت و تقرب او به حضرت حق جل و علا است. طرح موضوع ایمان در میان دین‌پژوهان، ابعاد گوناگونی را تشکیل داده که مهمترین این ابعاد، چیستی ایمان و رابطه آن با معرفت بوده و از دغدغه‌های دیروز و امروز دین‌پژوه است و نقشی مهم در رهیافت‌های عالمانه نسبت به دین داشته و در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی نیز بروز دارد. در بخش نخست جستار حاضر، نظرات ابوحامد غزالی را در این مسأله به بحث نشستیم و دریافتیم که چیستی ایمان در نظر غزالی، یک معنای واحد را در بر نمی‌گیرد؛ هرچند تهافتی میان این معانی دیده‌ نمی‌شود و حتی با قدری مسامحه می‌توان آن‌ها را به صورت تشکیکی ملاحظه نمود که از گرهی بسیط در قلب تا تصدیق و حتی کشف و شهود عالم غیب امتداد می‌یابد. طبق مولفات موجود، غزالی در غالب کلماتش رویکرد تصدیق‌انگارانه اشاعره را ادامه می‌دهد و دقت‌های افزون‌تری را نسبت به هم‌مسلکان اشعری خویش به‌کار می‌گیرد. معنی تصدیق نزد او به اعتقادی جازم برمی‌گردد؛ این اعتقاد در تحلیل او، بیش‌تر با نوعی یقین و تسلیم درونی پیوند می‌خورد تا کسب یک جور علم حصولی و مفهومی صرف. غزالی اگرچه راه صوفیه را مقدم و والاتر از طرق دیگر حصول ایمان قرار می‌دهد اما دیگر راه‌ها و از جمله، برهان و استدلال را از اعتبار ساقط نمی‌کند؛هرچند روندگان مسیرش را به‌جهت بدبینی نسبت به فیلسوفان و فرآورده‌های آنان، اوحدی در هر دوران قرار می‌دهد و در مقابل، بر ایمان عوام که گاه بر اثر مشاهده شخص نبی حاصل می‌شود، ارج‌ می‌نهد. این مواضع می‌تواند تاثرات غزالی - از تربیت اولیه، مسیر علمی، روحیات خاص، مبادی فکری خاص، ذهن سیال، اوضاع زمانه و نسبت‌های متنوع او با حکومت و...- را در تحلیل فرا بخواند که ما به قدر وسع خویش در این وادی گشت زدیم.و اما مسأله دومی که در این تحقیق مورد کنکاش قرار گرفته و مواد تحلیلی آن در مسأله نخست فراهم آمده،عبارت است از نحوه ایمان‌گروی حجه الاسلام غزالی که گاه او را نماینده ایمان‌گرایان مسلمان معرفی‌ کرده‌اند اما به اعتقاد ما رخنه«تبیین نحوه ایمان‌گروی» او را ندیده‌اند. فرضیه ما بر تفاوتاساسی و جوهری این نحوه ایمان‌گروی با رویکردهای ایمان‌گرایانه غربی و مسیحی استوار است؛ فضلا از این‌که نهادن عنوان ایمان‌گرا بر دانشوران مسلمان چندان روا نیست. توجه به تغایر پیش زمینه‌های «طرح مسأله ایمان و عقل» در فضایی که غزالی زیست فکری و اجتماعی خود را در آن رقم زدهو توجه به تلقی متفاوت وی از ایمان و معرفتکه با معنای ایمان در نظر ایمان‌گرایان مغرب زمین تفاوت جوهری دارد، ما را به این نتیجه هدایت می‌کند که اساسا ایمان که یکی از طرفین ماجرای عقل و ایمان است، در نظر غزالی از سنخ باور و تصدیق به حقایق و معانی دینی است که گاه با گرهی بسیط در قلب و گاه مجموع تصدیق و عمل و گاهی نیز به تصدیقی از جنس شهود عالم غیب اتفاق می‌افتد و چون یقین فرد مومنْمفهومیِ صرف نیست، تفاوتی نمی‌کندکه منشأ آن، برهان عقلی، مسلمات جدلی، خطابه اقناعی، اعتماد به شخص نبی، شنیدن خبر از او با وجود قرائن بصری و یا ملایمت طبع آدمی با خبر رسول باشد.نکته مهم این‌که غزالی به همراه سایر متفکرین اسلامی هرگز با مسأله‌ای به‌نام «پارادوکس‌های ایمانی» مواجهه‌ای تام و تمام نداشته و برخلاف سنت مسیحی، نسبت به ایمانی که تضاد و یا دست‌کم تغایر با عقل از ذاتش می‌جوشد، بیگانه-است. هم‌چنین طرف دیگر ماجرا یعنی عقل و عقلانیت نیز معانی و مراحل متفاوتی را در فرهنگ اسلامی به خود گرفته است. دشمنی با فلاسفه در میان متکلمان و به‌ویژهاشاعره پر طمطراقی چون غزالی و فخر رازی نیز، همواره با ژست و دعوی منطق و برهان صورت می‌پذیرد.دانشوران مسلمان و از جمله آن‌ها غزالی به جهت عدم تناقض در متن مقدس‌شان و به مقتضای فضایی که مکرر در مکرر ترغیب به تعقل و تفکر و تدبر در آن موج می‌زند و به لحاظ ارزشی که برای طریقه برهان و تعقل قائل هستند و عقل را- چه اذعان کنند و چه نکنند- حجتی الاهی می‌یابند و مهم‌تر از همه، تلقی خاص‌شان از ایمان به معنای تصدیق، هرگز پیش‌نهاد «ایمان به‌جای برهان» یا «دین علی‌رغم عقلانیت» یا «آموزه‌های وحیانی ورای علم و معرفت» را به پیش نمی‌کشند! بلکه بالعکس طعنه‌هایی را- بجا یا نابجا- به اهل فلسفه می‌زنند مبنی بر اینکه اولا و بالذات بر همان عهد برهانی و منطقی بودن خویش وفا نکرده‌اند! و ثانیا و بالعرض (به زعم اینان) به برخی آموزه‌های خلاف ظاهرِ حجت‌مند قرآن در مورد مبدأ و معاد رسیده‌اند.این سخن، اوج اثبات مدعای ماست در مورد سلوک ایمانی‌ حجه الاسلام غزالی که نه ضدیتی با عقل دارد و نه علی رغم عقل تصور می‌شود و نه غیر قابل اثبات توسط عقل است و نه به‌طور کلی در جو غیر عقلانی نشو و نما می‌کند. به جرأت می‌توان گفت که در متن «المنقذ من الضلال» و سایر کتب او نظیر «تهافت الفلاسفه» و «احیاء العلوم» و... دشمنی با فلسفه‌ورزی به جهت آفات دیگری است که متدینان زمانه او با خواندن کتب فلاسفه به آن دچار می‌شدند. به هر روی آن‌چه برای ما در تحلیل نحوه ایمان‌گرایی غزالی مهم می‌نماید، این است که مخالف فلسفه‌ورزی مصطلح در عالم اسلامی، هرچند غزالی باشد(!)، باز به طریقه برهان و استدلال در راه رسیدن به ایمان معترف است و تصدیقِ هم-معنی ایمان را با چنان قاطعیت و قطعیتی که در شروطش حکایت می‌کند، می‌پسندد. شاید او با حقیقت فلسفه که مبتنی بر تعقل و اندیشه برهانی است، مشکلی ندارد و مشکلش تنها با فرآورده‌های موجود و احیانا یونانی و بعضا معارض با آموزه-های متشابه قرآن است. درست برخلاف ایمان‌گروی زائیده از بطن قرون وسطی که برخاسته از تهافت در متن دین محرَّف مسیحیت نظیر تثلیث و تجسد و الوهیت عیسی(علی نبیا و علی آله و علیه السلام) است و کلیسای اندوده با تعصب بر فلسفه یونانیِ متدین گشته!
فرجام شناسی در کشف المحجوب هجویری 
و کیمیای سعادت امام محمد غزالی
نویسنده:
بتول حاجی حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد و ایمان به زندگی اخروی یکی از اصولی ترین مبانی دین مبین اسلام است و اعتقاد راسخ به آن تأثیر ات شگرفی برعملکرد انسان درزندگی دنیوی او می گذارد . تا جایی که عدم اعتقاد به آن انسان را درزندگی با چالش های متعددی مواجه می کند .هجویری و امام محمد غزالی در این راستا به آیات شریفه قرآن واحادیث مذکوراز پیامبرصلوات الله علیه و ائمه علیهم السلام و ذکر حکایات و روایاتی پیرامون رستاخیز، و روز حساب وزندگی پس از مرگ به این امر خطیر پرداخته اند . این دو صوفی و متکلم بزرگ ابتدا به مجاهده با نفس نظر داشته اند تا به وادی توحید درآمده اند و آنگاه معرفت معادی برایشان حاصل آمده . این دو رهرو طریق حق بر این عقیده اند که همگی این معارف می بایست با باور قلبی و یقینی توام گردد تا رستاخیزی جاودانه دردل پدید آورد. روش تحقیق دراین پژوهش کیفی بر مبنای تحقیقِ توصیفی-تحلیلی استواراست .این پایان نامه بر آن است تا به این سوال اساسی پاسخ گوید که هجویری وغزالی در کشف المحجوب وکیمیای سعادت چگونه به مساله معاد پرداخته اند.هدف ازاین تحقیق شناخت فرجام انسان وجهان در کشف المحجوب وکیمیای سعادت می باشد. امام غزالی معتقد است که برای شناخت کیفیت جهان پس از مرگ باید نفس خویش را بشناسد او عقیده دارد که انسان ممکن است با قالبی غیر از جسم کنونی محشور شود و اصولاٌ بر اعتقاد به معاد روحانی تکیه می کند .او علقه های دنیوی را عامل تشدید انسان به شمار می آورد و آسایش اخروی رادر گرورهایی از دنیا ومادیاتش می داند . او با اشاره به آتش روحانی بیان می دارد که جسم از این آتش در امان است و فقط روح است که با آن درگیر است. امام غزالی سه عامل فراق از شهوات ، شرمندگی و رسوایی در محشر حرمان از نظاره ی جمال حضرت حق در جهان آخرت را نتیجه ی دلبستگی به دنیا و مادیات و مخالفت با اوامر باری تعالی در دنیا می داند که منشاء آن حماقت ، جهل و بی خبری انسان است .واما هجویری نفس انسان را سر سخت ترین دشمن او می داند که او را به وادی حرمان و هلاکت می کشاند و ازرسیدن به مقام بندگی حضرت حق باز می دارد.هجویری معتقد است رد یا قبول اعمال انسان در گرو ریا و اخلاص اوست. هجویری عقیده دارد انسان باید شدیداً از شیطان بپرهیزد تا موجبات هلاکتش فراهم نیاید و از راه راست منحرف نگردد . اوسقوط انسان را نتیجه اعمال انسان وصعود او رادر گرو یاری و مدد خداوند می داند و می گوید این سعادت شامل هرکسی نمی گردد اما با این وصف نباید ازامید به رحمت حق غافل شد. علی بن عثمان سعی می کند شیوه ی صحیح زیستن را به انسان بیاموزدواو را به فرجام نیک و خلود در بهشت رهنمون شود .
مقایسه آرای تربیتی امام محمد غزالی و خواجه نصیر الدین طوسی به منظور یافتن دلالت‌هایی برای عناصر برنامه درسی تربیت دینی
نویسنده:
عمار علی پناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برنامه ریزی درسی به عنوان یکی از رشته‌های مهم علوم انسانی تأثیرگذاری عمیقی را بر امر تعلیم و تربیت دارد وهربرنامه درسی دارای عناصری می‌باشد که در چیستی و چگونگی طراحی و اجرا متأثر از عوامل مختلفی از جمله مبانی فلسفی مورد اعتقاد و توافق برنامه ریزان می‌باشد. فلسفه نقطه آغاز تصمیم گیری در برنامه درسی بوده و پایه‌ای است برای تمام تصمیم گیرهای بعدی. در مورد برنامه درسی. مکاتب بزرگ هر کدام با تکیه بر مبانی فلسفی و اصولی که به آن اعتقاد دارند دلالت‌های متفاوتی را برای عناصر برنامه‌های درسی بیان می‌کنند..در این پژوهش سعی بر آن است با بررسی، آرائ تربیتی ومبانی فلسفی انسان شناسی، هستی شناسی، ارزش شناسی ومعرفت شناسی دو تن از شاگردان مکتب اسلام امام محمد غزالی و خواجه نصیر الدین طوسی از طریق روش توصیفی- تحلیلی سعی بر آن شده است کهدلالت‌های را برای عناصر برنامه درسی تربیت دینی شامل هدف، محتوا و مواد آموزشی ، روش ، ارزشیابی ، معلم ، فراگیر، زمان و مراحل رشدیادگیری، بیان و نتیجه گیری شود.می توان گفت که بسیاری از اصول آموزش و پرورش جدید و دلالتهایی تربیتی را در آثار آنان یافت.و مشاهده می شود با وجود اختلاف در بحث هایی عقیدتی و فلسفی در زمینه تعلیم و تربیت شباهتهای زیادی با هم دارند.
بررسی تطبیقی جبر و اختیار در کیمیای سعادت و فیه ما فیه
نویسنده:
رضا اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش به بررسی تطبیقی جبر و اختیار در دو اثر ارزشمند یعنی کیمیای سعادت امام محمد غزالی و فیه ما فیه شیخ جلال الدین محمد بلخی پرداختیم.ضمن بازخوانی این دو کتاب دریافتیم که غزالی و مولوی به چه اندازه و چگونه به مبحث جبر و اختیار اشاره کرده اند. با شواهدی که در این پژوهش ذکر کردیم می توان چنین گرفت که غزالی و مولوی جبرگرای مطلق و یا اختیار گرای مطلق نبوده اند.اگر چه این دو اندیشمند از اختیار آدمی سخن گفته اند اما معتقدند که اختیار انسان در دایره ی اختیار الهی قرار گرفته است و به این ترتیب اختیاری ست در دل جبر و چنین نتیجه می گیرند که تا زمانی که پروردگار قدرت فعلی را در وجود انسان قرار ندهد فعلی رخ نمی دهد ،پس همه چیز منوط به خواستخداست.در این راستا مولانا بسیار از امام محمد غزالی تأثیر پذیرفته است و رد پای افکار غزالی را می توان در آثار مولانا مشاهده کرد.
مطالعه تطبیقی مبانی نظریه حکومت در آراء خواجه نصیر الدین طوسی و غزالی
نویسنده:
سمانه امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه حکومت نزد متکلمان شیعه و سنی در حکمت عملی مطرح بوده است و ایشان تحت عنوان سیاست مدن به شیوه های حکومت در رابطه با حاکم و شهروندان و تعریف سعادت اجتماعی می پرداختند. غزالی به دلیل رویکرد اشعری در کلام با اراده آزاد موافق نیست و چون به تقدیر و به نوعی جبر الهی معتقد است شهروندان را در انتخاب حاکم ذی حق نمی داند و معتقد است حکومت حق خداوند است و به هر کسی که مصلحت بداند تفویض می کند. به همین دلیل بعد از پیامبر(ص) به هیچ کس حق حاکمیت قائل نیست ولی در یک نگاه متعارض سلاطین و حاکمانی را که به جبر حکومت را به دست می گیرند رسمیت می بخشد در حالیکه خواجه نصیر با رویکرد امامیه در مسأله جبر و اختیار، اراده آزاد را برای شهروندان قبول دارد و معتقد است حاکم باید توسط شهروندان آن هم شهروندان دارای بصیرت و آگاهی انتخاب شود و به دنبال نظریه امامت شیعه حکومت را حق خداوند و حق امامان و اولیاء خداوند می‌داند که در رابطه امام و امت مسئولیت مدیریت جامعه هم از جانب خداوند و هم از جانب مومنین بر او تفویض می شود یعنی خداوند او را منصوب می کند و مردم وی را کشف می‌کنند و او نیز مکلف به زمینه سازی سعادت شهروندان است. خواجه نصیر در نظریه حکومت تحت تأثیر مدینه فاضله فارابی بوده است.
تحلیل انتقادی چالش‌های غزالی با حکما در مسأله اثبات واجب تعالی
نویسنده:
سهیلا میدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
غزالی در تهافت الفلاسفه در دو مسأله سوم و چهارم که مربوط به اثبات واجب تعالی است به ردّ دیدگاه فیلسوفان مشاء به ویژه ابن سیناپرداخته است. به ادعای او خداوند از دیدگاه فیلسوفان مشاء فاعل و صانع جهان نیست و فیلسوفان مشاء از اثبات باری تعالی ناتوان اند.او برای اثبات مدّعای خود در مسأله سوم از سه جهت وارد شد: 1. جهت مربوط به فاعلیّت.2. جهت مربوط به فعل. 3.جهت مربوط به نسبت مشترک میان فعل و فاعل(قاعده الواحد).با دقت در آرای ابن سینا درباره‌ی هر یک از این جهات سه گانه معلوم می‌شود که غزالیدر چند مورد فهم درستی از دیدگاه ابن سینا نداشته است. همان‌طور که ابن رشد و ملاصدرا گفته اند غزالی در اکثر موارد بر اساس مبانی خود به ردّ دیدگاه فیلسوفان مشاء پرداخته، در حالی که هیچ یک از این مبانی مورد قبول فیلسوفان نبوده است. در مسأله چهارم نیز غزالی برداشت درستی از دیدگاه ابن سینا نداشته است. از این رو ایرادهایی چون قول به قدم عالم مستلزم بی‌نیازی آن از علت است و ابطال محال بودن تسلسل در سلسله علل و معالیل، بر ابن سینا وارد نیست. شاید در یک مورد می‌توان ایراد او را بر ابن سینا وارددانست وآن سرایت حکم آحاد به کل است، گرچه در آن مورد هم با تبصره ای الحاقی می‌توان رأی شیخ را تقویت کرد.
بررسی تطبیقی اصل علیت از منظر غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم حقیقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهمسأله علیت از کهن ترین مسائلی است که ذهن انسان در طول تاریخ بدان مشغول بوده است، اهمیت این اصل بدان جاست که آن را به عنوان فطرت عقل در برابر فطرت دل به کار می برند. می توان ادعا کرد کهشالوده اصلی یافته های بشر، در طول تاریخ، مدیون اصل علیت است. این مسأله در فلسفه و حکمت اسلامی همواره مورد بحث بوده و چالش هایی بین حکما و متکلمان، ایجاد کرده است. یکی از مهم ترین چالش ها اشکالاتی است که غزالی پیرامون علیت مطرح کرده است. غزالی از متفکران اشعری بود. در نگاه اول به نظر می رسد او منکر این اصل است، ولی با تأمل در سخنانش روشن می شود که او اصل علیت را پذیرفته ولی آن را در موجودات عالم جسمانی جاری ندانسته، تنها آن را در واسطه بین خداوند و موجودات می پذیرد.علامه طباطبایی به عنوان حکیم و فیلسوف بزرگ معاصر، با احاطه بر همه تفکرات پیش از خود از اصل علیت دفاع کرده و به شبهات پیرامون آن پاسخ داده است. علامه معتقد است پایه زندگی انسان و هر موجود جانداری، بر قانون علیت استوار است.اصل علیت در دیدگاه علامه، یک اصل واقعی است و چنین نیست که ساخته ذهن و عادت باشد.علامه بحث علیت را در دو بخش تصور و تصدیقمطرح کرده است. در بخش تصدیق علی رغم مشرب اصالت وجودی، ایشان از طریق تحلیل ماهیت به اثبات اصل علیت می پردازد. علامه هم چنین از طریق وجود رابط و مستقل نیز به اثبات اصل علیت پرداخته است. آراء غزالی و علامه علی رغم وجوه مغایرت فراوان، دارای تشابهات اندکی نیز هست که از جمله آن اثبات علیت در رابطه بین خداوند و معلولات و درپاره ای از موارد استفاده از دلیل نقلی برای اثبات اصل علیت است.
آفرینش عالم از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
محسن محمودزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسیله آفرینش عالم از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان بوده است به طوری که سابقه این مسیله به دوره یونان باستان نیز میرسد و هر کس به فراخور مرام و مسلک خود به این موضوع پرداخته است. ابن سینا فیلسوف بزرگ ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و توجه خاصی به این مسیله داشته است و در آثار گوناگون خود از جمله شفا، نجات، اشارات، تعلیقات و .. به این مسیله پرداخته است. طرحی که ابن سینا در قالب آن به بحث و بررسی آفرینش عالم می پردازد، طرح حدوث ذاتی و قدم زمانی است که میتوان آن را طرح سینوی نامید. ابن سینا برخلاف متکلمان قایل به قدم زمانی عالم نیستند چون آن را مرادف با بی نیازی از خالق و در نتیجه واجب الوجود بودن آن می دانند، در حالیکه به اعتقاد ابن سینا قدم زمانی عالم نه تنها با مخلوق بودن آن ناسازگاری ندارد و مطابق با آیات و روایات می باشد، بلکه با دایم الفیض بودن خداوند نیز سازگاری ندارد و این در حالی است که اعتقاد به حدوث زمانی عالم مرادف با تعطیلی فیض است و برخلاف فیاضیت واجب تعالی است. در مورد نوآوریهای ابن سینا در این مسیله میتوان گفت که شیخ ابتکاراتی داشته است از جمله، تقریر نوین نظریه فیض، اثبات حادث ذاتی، چگونگی صدور و ... ابن سینا با تقسیم حدوث به ذاتی و زمانی مدعی می شود که ازلی بودن عالم از حیث زمانی مستلزم آن نیست که عالم هستی مخلوق خداوند نباشد. از این حیث نزد بوعلی خداوند به عنوان علت فاعلی عالم، صرفا محرک نبوده بلکه معطی وجود به عالم هستی نیز تلقی می شود. در باب منتقدیم شیخ در مسیله آفرینش جهان می توان از غزالی نام برد که بوعلی سینا را به سبب اعتقادش مرتد خوانده و او را تکفیر کرده است. بیشتر انتقادات وارد شده بر ابن سینا وارد نیست و در بیشتر موارد غزالی یا قصد عناد داشته یا دچار بدفهمی و مغالطه شده است.
بررسی مقایسه ای هویت و جایگاه اخلاق در نظام معرفتی امام محمد غزالی و باروخ اسپینوزا
نویسنده:
سجاد حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: خدا محوری و اخلاق مداری دو خصیصه بزرگ مکتب امام غزالی و اسپینوزا هستند. دو ویژگی مهمی که در مکتب پیامبران الهی و اهل بیت علیهم السلام نقش بارزی داشته اند. رساله حاضر عهده دار بررسی تطبیقی مساله اخلاق مداری در دو سنت فلسفی ـ یهودی اسپینوزا و اشعری ـ اسلامی امام غزالی است. دو اندیشه یاد شده در مبانی معرفت شناختی، وجود شناختی، انسان شناختی و دین شناختی اختلافات بنیادین دارند، همچنین عقل گرایی در عین وحی مداری اسپینوزا، عقل گریزی در عین وحی مداری غزالی می‌تواند اختلاف دیگر این دو مکتب باشد. و از سوی دیگر خدا محوری، اخلاق مداری، تمایل به جبر می‌تواند وجوه تشابه آن دو باشد. کلید واژه ها: اخلاق محوری، خدامداری، امام غزالی، اسپینوزا
  • تعداد رکورد ها : 216