آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 20
نقد و بررسی قرآنی، روایی افکار و اعمال فرقه ذکری در بلوچستان
نویسنده:
عبدل احد رئیسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:ذکری، فرقه ای مذهبی است که اهل این مذهبدر بلوچستان ایران و بیشتر در بلوچستان پاکستان زندگی می کنند. این فرقه بر پایه آمیزش عقاید باطنی ، تاویل قرآن ، ظهور مهدیموعود(ع) ، آداب و سنن محلی بالخصوص عقاید صوفیانه رایج در منطقه، پدید آمده و اماکن مقدس این فرقه در کوه مراد که در نزدیکی کیچ (تربت فعلی) قرار دارد ، واقع هستند.ذکریها به جای نماز به ذکر روی می آورند. سعی ما در این نوشته معرفی فرقه ذکری ، علت نامگذاری این فرقه به ذکری ، مروری تاریخی برچگونگی ظهور و شکل گیری و نگاهی به آموزه های نظری و عملی فرقه ذکری و نقد و بررسی اعمال و مناسک دینی و مذهبی آنان از منظر قرآن و روایات می باشد.پژوهش حاضر با روش توصیفی -تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی ، قرآنی و روایی نشان می دهد که فرقه ذکری در قرن ده هجری قمری از بطن تصوف رایج در بلوچستان که ریشه در نظام صوفیانه هند دارد، پدید آمده و به تحریف بسیاری از مناسک و عبادات مذهبی پرداخته و بهبدعتهایی روی آورده اند. و آموزه هاینظری و عملی آنان با هیچ یکیاز فرق پنجگانه اسلامی موافق نبوده و با مبانی قرآن - روایی فاصله زیادی دارد. همچنین درمی یابیم که فرقه ذکری در نیم قرن اخیر به علل پاره ای از مسائل فرهنگی، سیاسی و نفوذ فرقه مهدوی هندوستان در میان آنان، به دو گروه بنیادگرا و تجددگرا تبدیل شده است.
انسان‌شناسی از دیدگاه ابن‌سینا و آکوئیناس
نویسنده:
معصومه علیدوست معززی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیخ الرئیس بو علی سینا و سنت توماس آکوئیناس دو حکیم و فیلسوف بزرگ مشائی بودند. آنها با پیروی از مبانی فلسفی ارسطو که آن را تا حدودی با اندیشه ها و باورهای کلامی خود موافقمی یافتند، در صدد تبیین حقیقت آدمی برآمدند . با بررسی برخی شباهتها در آرای فلسفی این دو فیلسوفو میزانتأثیری که آندو در فلسفه اسلام و غرب داشته اند، مسائلی مطرح می گردد از جمله اینکه آیاآکوئیناس در رابطه با موضوع مورد بحثیعنی،انسان و ابعاد وجودیش،تحت تاثیر اندیشه های ابن سینا بوده است ؟ و بطور کلی این تفاوتها و شباهتها در نحوه پرداختن این دو فیلسوف شرق و غرب به مسئله انسان چگونه قابل تبیین است؟ نگارنده در این نوشتار بر آن بوده است که با توجه به مسائل یاد شده به مطالعه تطبیقی آرای بو علی و آکوئیناس در مورد انسان بپردازد .به نظر می رسد با توجه به اینکه هم ابن سینا و هم آکوئیناس هر دو نه عقل گرای صرف هستند و نه ایمان گرای صرف، رابطه انسان و خدا را در قالب عشق ، عبادت ، سعادت و فیض الهی بیان کرده اند. در ضمن آکوئیناس بر رستاخیز بدن و نیز بر خلود نفس صحه گذاشته و ابن سینا هم معاد روحانی را با برهان پذیرفته و در مورد معاد جسمانی اگرچه از نظر استدلالی قادر به اثباتش نشده اما بر اساس فرموده پیامبر اکرم (ص) آنرا پذیرفته است . در نهایت نگارنده به این نتیجه می رسد که آکوئیناس هم از تأثیرات شگرفی که ابن سینا بر مباحث فلسفی و کلامی غربیان گذاشته است ، مستثنا نبوده و رگه های فکری مشترکی بین این دو فیلسوف در زمینه حقیقت انسان مشاهده می شود، هر چند که در مواردی هم اختلاف نظر بین آنها وجود دارد که به آنها نیز اشاره شده است .
پی جویی و روشنگری اندیشه رهایی در سخنان پیران خراسان
نویسنده:
سجاد واعظی منفرد، سید محمد راستگو فر ، محمد نصیری ، محب علی آبسالان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
خاستگاه نخستین اندیشه‌های عرفانی و نخستین مشایخ تصوف در ایران، سرزمین خراسان بزرگ بوده و اندیشه رهایی که لب تصوف و عرفان، و انگیزه و آماج بزرگ رهروان می باشد، در سخنان صوفیه و پیران خراسان بازتاب های گسترده‌ای داشته است. در پژوهش حاضر، تاریخ اندیشه رهایی در تصوف خراسان و سیر تطور اندیشه رهایی در سخنان و آموزه‌های پیران قدیم خراسان و قومس با روش واکاوی-سنجشی؛ که بر پایه بررسی سیر تاریخی و بهره گیری از متون دست یکم می باشد، واکاوی شده است. اندیشه رهایی از دنیا در نخستین تجارب زاهدانه خراسان و قدمای معنویت خراسان تا زمان مولانا دیده می‌شود و همواره یک اصل مسلم در نزد تمام ایشان بوده است. اما اندیشه رهایی از خود و مرگ در زندگی با واژگانی همچون نیستی، فنا و بقا، خلاص، خودی و بیخودی، مرگ و تولد دوباره، و نواهای جذبه آمیزی همچون سبحانی و اناالحق همپوشی دارد. سیر تاریخی و گشت و گذر معنوی اندیشه رهایی در عرفان خراسان از رهایش و آزادی مبتنی بر زهد، عبادت و ریاضت آغاز می‌گردد و در رهگذر تطور و گسترش خود به رهایی عاشقانه (راه عشق) و فنای عاشق در معشوق می‌رسد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 74
نقد مبانی فکری جریانهای شبه معنویت معاصر درایران
نویسنده:
صغری سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاز جمله نیازهای غیر مادی بشر نیاز او به معنویات می‌باشدکه به تصریح آیات قرآن فطرت و سرشت انسان نهفته است، همواره او را به سوی بهره‌مندی از امور معنوی سوق می‌دهد. اما نیاز بشر به معنویات در هر زمان با توجه به شرایط آن زمان به شکلی خاص ظهور و بروز می‌یابد. امروزه این نیاز در میان تمام انسان‌ها به ویژه در میان مردمان غرب -که به واسطه مدرنیته میان آنان و دین جدایی افتاده- موجب شده که آنان حریص و عنان گسیخته به دنبال آیینی باشند که عطش فطری آنان را سیراب نماید، چرا که آنان ادیانی چون یهود و مسیح تحریف شده را قادر به فرونشاندن عطش فطری خود نمی‌بینند. در این میان سردمداران غرب برای جلوگیری از گرایش مردم به دین اسلام به اختراع شبه آیین‌های معنوی همت گمارده‌اند و تمام مبانی یک دین اعم از خداشناسی، انسان شناسی، راهنما شناسی و فرجام شناسی را مطابق با اهداف و سلیقه‌ی خود برای این شبه آیین‌ها طراحی نموده‌اند. از میان این شبه آیین‌ها برخی فعالیت گسترده‌تری دارند و در جای جای جهان شعبه‌هایی را جهت تبلیغ خود دایر نموده‌اند، که از جمله آنها می‌توان به اکنکار، یوگا، اشو، رام الله و پائولو اشاره کرد. جالب آنجاست که برخی از این شبه آیین‌ها داعیه دین بودن دارند؛ رهبران این آیین‌ها خود را با عنوان ‌ پیامبران مدرن معرفی می‌کنند و پیروی از خود را عامل سعادت و رستگاری می‌دانند و به تبلیغ نظام جدیدی از محاسبه اعمال و پاداش و جزا به نام کارما‌(تناسخ) اقدام نموده‌اند. اما با بررسی این شبه آیین‌ها مشخص می‌شود که آنان حتی توانایی خلق خدایی شبیه به خدای واقعی را ندارند چه برسد به نظام پیامبران و محاسبه اعمال و پیروی از آنها تنها گول زدن فطرت معنویت خواه و کنار گذاشتن عقل و وجدان است.
جایگاه جبر و اختیار در تناسخ چهار دین بزرگ هند (هندویییزم، جینیزم، بودیزم، سیکیزم)
نویسنده:
پدیدآور: سمیه فاروقی ؛ استاد راهنما: محبعلی آبسالان ؛ استاد مشاور: محمدکاظم علمی سولا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مرگ و جاودانگی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین دغدغه‌های بشر محسوب می‌شود، که همواره مطمح نظر انسان بوده و توجه فیلسوفان و اندیشمندان را در طول تاریخ به خود معطوف ساخته است و در این میان مباحث مربوط به چگونگی بقا و جاودانگی و سرنوشت انسان پس از مرگ در تناسخ که ارتباط وثیقی با مباحث کارما، جبر و اختیار و سرنوشت دارد همواره مورد بحث قرار گرفته است و نظریه‌ها و دیدگاه‌های متنوع و متفاوتی در ارتباط با آن ابراز شده است. در این پژوهش به بررسی مسئله جبر و اختیار در تناسخ چهار دین هندوییزم، جینیزم، بودیزم و سیکیزم به صورت تطبیقی و تحلیلی پرداخته‌ایم. تناسخ از مهم‌ترین عقاید ادیان هند است که نوع نگرش به آن زندگی پیروان این ادیان را تحت تأثیر قرار داده است. از این جهت که آن‌ها تا چه اندازه می‌توانند آینده خود را رقم بزنند و در آینده خود سهیم باشند مربوط به مسئله جبر واختیار می‌شود. با توجه به این‌که تناسخ نتیجه طبیعی کارما یا اعمال گذشته است. انسان‌ها می‌توانند با اختیار خود سرنوشت خود را تا حدودی تغییر دهند. با مراجعه به کتب مقدس این چهار دین به نظر می‌رسد که این ادیان هم به جبر و هم به اختیار معتقدند. در هندوییزم به دلیل اعتقاد به نظام کاست و اعتقاد به خدایان متعدد (وجود باید ونبایدها) اختیار کمتر نمود پیدا می‌کند اما در سه دین جینیزم، بودیزم و سیکیزم که به نظام کاست عقیده ندارند اختیار بیشتر است. همچنین انتقال روح در تناسخ به پیکر حیوانی و نباتی است که این پیکر نباتی و یا حیوانی به عنوان جزای عمل است در این پیکر اختیاری نیست. به نظر می‌رسد در این چهار دین جبر بیشتر از اختیار مشهود است.
بررسی تطبیقی انسان کامل از دیدگاه ابن‌عربی و عزیزالدین نسفی در دو کتاب فصوص الحکم و الانسان الکامل
نویسنده:
عباس نیکبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث عرفان اسلامی عمدتا بر ارکان اساسی و بنیادین استوار است؛ خدا ، انسان و طبیعت. بدین معنا که همه ی موجودات و از جمله انسان ، محل تجلی و ظهور آن حقیقت واحد، یعنی ذات باری تعالی هستند و در نتیجه به لحاظ واقیعت ، در هستی چیزی جز ذات واحد ایزد منان نیست. باید توجه داشت که این ذات واحد خود دارای مظاهر بی شماری است، به نحوی که همه ی عالم ، محل ظهور صفات و تجلی گاه او محسوب می شود. آفرینش عالم و ظهور آن حقیقت متعالی نیز در عرصه ی موجودات ، به علت شناخته شدن آن ذات واحد است ، چرا که رابطه معرفتی عالم با آن ذات گسسته است و هیچ راهی به آن وجود ندارد.انسان کامل در عرفان ، به مانند آیینه ای است که دارای دو چهره است؛ در یک چهره آن اسماء و صفات الهی تجلی می کند و حق سبحانه خود را در آن آیینه مشاهده می کند ، و در چهره دیگر آن، عالم هستی را با تمام اوصاف و کمالات وجودی نشان می دهد.چنین انسانی در عالم عرفان، خود عالمی است(عالم صغیر) و مجموع جهان، انسان کبیر است و میان این دو ، هماهنگی و تقارن مثال زدنی وجود دارد.از دیدگاه ابن عربی و عزیز الدین نسفی، خلقت انسان کامل، علت غایی آفرینش است و همو سبب ایجاد و بقای عالم ، اسم جامع الهی ، واسطه میان حق و خلق، راهنمای خلایق در شریعت و طریقت و نیز دارای هویتی الهی است.محی الدین عربی که بنیانگذار عرفان نظری است و نیز مبدع و مبتکر بسیاری از مسایل عرفانی محسوب می شود ، در قرن هفتم هجری اصطلاح " انسان کامل " را در میان حلقه درس عرفا مطرح ساخت و این اصطلاح از آن روزگار تاکنون به عنوان یک اصل پذیرفته شده در محفل عرفا مورد پذیرش قرار گرفته و ایشان به تشریح و تحلیل و اظهار نظر در رابطه با انسان کامل پرداخته اند.عزیزالدین نسفی نیز یکی از عرفایی است که حدودا همزمان با ابن عربی، به دفاع از این نظریه پرداخت و برای نخستین بار مساله انسان کامل را تحت عنوان یک کتاب مستقل به رشته تحریر در آورد و در میان عرفا به نشر و گسترش آنپرداخت . هر چند اندیشه و نظرات نسفی در مورد انسان کامل در مقایسه با ابن عربی از استحکام و دقت نظر کمتری برخوردار است ، اما درعین حال می توان آراء و اندیشه های او را به عنوان مرجع و کمک کننده سالکان و صوفیان متاخر بکار برد.ما در این رساله درصددیم با استفاده از محوریت مباحث مطرح شده در باب انسان کامل، در اندیشه شیخ اکبر و نیز عارف نستوه عزیزالدین نسفی به تشریح و تبیین افکار و عقاید این دو عارف والا مقام و بزرگوار پرداخته و دورنمایی از تفکرات ایشان در خصوص انسان کامل ، وظایف او نسبت به خودش، تعهدات او در مورد هدایت سایر انسانها ، جایگاه او در نظام آفرینش ، ویژگی ها و ... پرداخته و این مسائل را با دقت و حوصله مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم.
بررسی تطبیقی تشبیه و تنزیه از دیدگاه اشعری و ابن‌عربی و تابعان او
نویسنده:
پدیدآور: امین آصفی ؛ استاد راهنما: علی اکبر نصیری ؛ استاد مشاور: محبعلی آبسالان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسئله تشبیه و تنزیه یکی از مسائل پیچیده ی خداشناسی است که هم متکلمان و هم عرفا و متصوفه درباره ی آن به تفصیل سخن گفته اند. تشبیه و تنزیه دو وضع و حالت عقلی و روحی است که انسان در شناخت حق تعالی ممکن است پیدا کند. در تشبیه، انسان صفاتی را به خداوند نسبت می دهد که معمولا به خلق نسبت داده می شود. دست و پا داشتن و زبان و تکلم داشتن و شنوایی و بینایی و علم داشتن، صفاتی است که ما به مخلوقات و در رأس آنها به انسان نسبت می دهیم. ولی عموم مسلمانان این صفات را به نوعی به حق نیز نسبت داده اند و اساس این انتساب نیز آیات قرآن و روایاتی است که از پیامبر اکرم و ائمه ی معصومین نقل شده است. در قرآن کریم صفاتی به خداوند نسبت داده شده است که عیناَ در مورد مخلوقات نیز کاربرد دارد. بحث در مورد معانی این صفات و حقیقت آنها زمانی که در مورد خداوند به کار می رود، از دیرباز در بین دانشمندان اسلامی رواج داشته است. أخذ معانی ظاهری آیات، ذهن انسان را به سوی تصویری انسان گونه و جسمانی از خداوند و تشبیه مطلق سوق می دهد و عطف نظر به جنبه های نقص و امکانی این صفات، زمانی که در مورد موجودات انسانی به کار می رود، انسان را به تنزیه مطلق ذات واجب تعالی از این صفات متمایل می سازد. در کنار این شیوه ی تنزیهی و تشبیهی صرف، طریق دیگری نیز در عرفان نظری مطرح است که ابتناء بر نظریه ی وحدت شخصیه ی وجود و تمایز احاطی حق از مخلوقات، هم تمایز غیریت حق تعالی و مخلوقات در این صفات را می-پذیرد و هم عینیت آن دو در برخی مراتب تجلیات ذات حق را اثبات می کند. ابن عربی و پیروان مکتبش نه اهل تشبیه محضند و نه اهل تنزیه محضند بلکه آنها قائل به جمع تشبیه و تنزیه هستند، درحالی که اشعری سعی کرده که حد وسط را نگه دارد و تشبیه را رد کرد و در تنزیه تنها به همان میزانی که پیشینیان آن را محصور کرده بودند اکتفا کرد.
بررسی تطبیقی علم و دین از دیدگاه غزالی و ابن رشد
نویسنده:
صدیقه نصیری فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث مربوط به علم و دین از عمده ترین موضوعاتی هستند که امروزه مورد کنکاش و بررسی جدی محققان و اندیشمندان این حوزه قرار دارند. از جمله افرادی کهمباحث دینی و علمی آنها در این زمینه همواره مورد توجه قرار گرفته، دو شخصیت بزرگ تاریخ فلسفه اسلام یعنی غزالی و ابن رشد است. غزالی با توجه به سلوک فکری گوناگونی که داشته،به نوعی به تعارض میان علم و دین عقیده دارد و اقدام به تقسیم و رتبه بندی آنهامی کند.ابن رشد گاهأ در جهت اندیشه های غزالی پیش می رود و با او هم صدا می گردد و در پاره ای از مسائل به صورت جدی به رد و انکار اندیشه های غزالی در باب علم و دین می پردازد.غزالی با نگرش عرفانی و فلسفی خود تلاش می کند به نحویارتباطیبین علم و دین برقرار نماید و به همین جهت به استدلالهای شرعی و دینی می پردازد. ابن رشد نیز که طریق فلسفه محض را روش کار خود قرار می دهد با توسل به قرآن و شریعت دینی به گونه ای دیگر ارتباط علم و دین را مطرح می کند. هر چند هر دوی آنها بر این عقیده اند کهدین مجموع? معارف وحیانی است که مشتمل بر اعتقادات و احکام عملی بوده و برای هدایت انسانها و تکامل روحی آنان، از طرف خداوند بر انبیای پیشین و پیامبر اسلام نازل شده و در کتاب و سنت اظهار گردیده است.بطور کلی می توان گفت کهاین دو فیلسوف بزرگ همچون بسیاری از فلاسفه اسلامیبرای یافتن راهی برای تعالی بشر به دین متوسل شده اند؛ و تصدیق می کنند که کمال نفس در علم است و آشنایی با علومی که مربوط به صنع خداست باعث شناخت خداوند می شود.ما در این پایان نامه کوشیده ایم با استفاده از محوریت مباحث مطرح شده در باب علم ودین در اندیشه ابوحامدغزالی و نیز ابن رشد به تشریح و تبیین افکار و عقاید آنها پرداخته و با طرح این سوال که چه تشابهات و تفاوتهایی میان آراء فلسفی این دو فیلسوف بزرگ اسلام در این رابطه وجود دارد و اینکه این تشابهات و بویژه تفاوتها از کجا ناشی می شوند، به نتایج در خوری دست پیدا کنیم و توضیح دهیم که بیشترین شباهتها و اختلافات در سه محور نحوه اثبات وجود خدا، علم خدا و یکی یا عدم یکی بودن ذات و صفات خدا است
بررسی تطبیقی اشراق ازدیدگاه سهروردی و آگوستین
نویسنده:
آسیه میراولیائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از عناصر اصلی حکمت اشراق اتکا به شهود و اشراق است که در نظریات شیخ اشراق به صورت چشم گیری یافت می شود نظریاتی که رسیدن به نورالانوار را هدف خود قرار داده اند ونیل به سوی این هدف را سیر میکند .و در برطرف کردن عواملی که او را از این هدف باز میدارد ، می کوشد و معتفد است هرچه نفس تجردش بیشتر باشد و در ظلمت کمتر گرفتار شود می تواند خودرا متصل به خداوند کند واز فیض انوار او غنی گردد. دانشمند فیلسوف دیگری که در این نظریه با شیخ اشراق همراه است و در اکثر نظرات او با وی اشترک نظر دارد آگوستین قدیس فیلسوف گرانقدر یونانی است که پس از گذشتن از فراز ونشیبهای طولانی در طول زندگی خود بالاخره باتابیدن نور حق به نفسش، راه خود را پیدا میکند وبه سمت خداوند می رود او فلسفه خودرا فلسفه ای اشراقی می داند زیرا تنها عامل سعادت و خوشبختی موجودات عالم را همان اتصال به منشاء هستی که سهروردی نیز در فلسفه خود از آن به نورالانوار یاد میکند می داند. آگوستین ایمان اشراقی خودرا مدیون خداوند است و معتقد است تا ایمان نباشد عقل نمی تواند تصمیمی بگیرد . و نیز حصول ایمان را هم در گرو رسیدن به حق تعالی می داند.در این پایان نامه به بررسی نظرات این دو فیلسوف بزرگ در باب اشراق می پردازیم وبعد از بررسی نظریات، بر آنیم ، دریابیم که این دو فیلسوف گرانقدر از آراء یکدیگر تاثیر پذیر بوده اند یا نه ؟
بررسی تطبیقی مسئله شر در اندیشه ی ابن سینا و آلوین پلان‌تینگا
نویسنده:
عابد نبی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهمسئله شر یکی از چالش بر انگیز ترین مسائل فلسفی و کلامی است که در طول تاریخ نه تنها نظر اندیشمندان بلکه مورد توجه عامه مردم نیز بوده است، مشاهده کاستی‌ها و نقایص جهان موجود و درد و رنج ناشی از آنها این سوال در ذهن پدید می‌آوردکه، چرا خداوند قادر مطلق و عالم مطلق و خیرخواه محض اجازه داده است که این همه شرور و کاستی‌ها در ساختار عالم رسوخ کند؟ابن‌سینا و پلان‌تینگا به عنوان دو فیلسوف الهی، نقطه نظراتی را در بار? حل معضل شرور در عالم هستی مطرح نموده اند. ابن‌سینا با طرح مسئله شر به دنبال این بوده است که اشکالات وارد شده بر آموزه‌های دینی مانند توحید، نظام احسن، عدل الهی و ... رد کند. وی با شش پاسخی که برای مسئله شر داده است، کوشیده که تفسیر صحیحی از شر ارائه نماید. در حالی که هدف اصلی پلان‌تینگا از طرح مسئله شر رد ادعایی فیلسوفانی مانند دیوید هیوم و جی. ال. مکی که به ناسازگاری شر با وجود خداوند قائلند‌ می پردازد و با طرح نظری? «دفاع مبتنی بر اختیار» نه تنها ادعاهای آنها را بی‌پایه و اساس می خواند، بلکه با بیان این نظریه به سازگاری منطقی وجود شر با وجود خداوند در عالم هستی می پردازد.هر دو فیلسوف معتقدند که وجود خداوند با تحقق شر در عالم سازگاری کامل دارد و هیچ ناسازگاری درآن مشاهده نمی‌شود و نیز هر دو فیلسوف تاکید دارند با وجود اینکه خداوند قادر مطلق است، حذف شرور از این عالم غیر ممکن است، یا به عبارت صحیح‌تر آفرینش عالم مادی بدون شر ممکن نیست، دلیل ابن‌سینا بر این مدعا این است که شر لازمه عالم مادی است در صورتی پلان‌تینگا شر را ناشی از اختیار می‌داند.
  • تعداد رکورد ها : 20