آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 211
علم خدا به جهان هستی از نگاه فیلسوف طوس
نویسنده:
مهدی دهباشی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
تحلیل و ارزیابی رهیافت های گوناگون در رابطه ذهن و بدن و نظر غالب ارسطو
نویسنده:
مهدی دهباشی، نسرین شجاعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسأله رابطه ذهن و بدن یکی از مسائلی است که فلاسفه و دانشمندان همواره به آن توجه داشته اند. هرچند برای پیشینیان نیز روشن بود که در انسان، دو نوع متفاوت از حالات و رویدادها وجود دارند که تأثیر علی و معلولی بر یکدیگر دارند، اما نحوه تکون و ارتباط این دو نوع از حالات مسأله پیچیده ای بوده که همواره ذهن متفکران انسان شناس را به خود مشغول کرده است. بعضی از فلاسفه در تبیین حالات و رویدادهای جسمانی و ذهنی، معتقد به فیزیکالیسم هستند. فلاسفه دیگر ضمن ابطال فیزیکالیسم، اثبات کرده اند که انسان مرکب است از جوهری جسمانی و جوهری غیرجسمانی. از زمان دکارت تاکنون مشکل ذهن و بدن به این شکل در آمده است که چگونه می توان ارتباط های میان دو نوع شیء را تفسیر کرد. دو نوع شیئی که ظاهرا به کلی با هم متفاوتند؟ در یک طرف امور ذهنی مانند افکار و احساسات قرار دارند که آنها را اموری شخصی، آگاهانه و غیر مادی می دانیم و در سوی دیگر، امور فیزیکی قرار دارند که آنها را موجوداتی تصور می کنیم که جرم و امتداد مکانی دارند و به نحو علی و معلولی با دیگر اشیای فیزیکی تأثیر متقابل دارند. بسیاری از راه حل ها برای حل مشکل ذهن و بدن، به انکار وجود یا به نوعی کوچک و بی اهمیت شمردن موقعیت یکی از این دو نوع شیء خاتمه می یابد. به نظر می رسد ارسطو با استفاده از اموری نظر سرخه و وحدت انجام ماده و شکل در حل مسأله ذهن و بدن موفق بوده است.
ترجمه و شرح الهیات (خداشناسی): تجرید العتقاد جلد 1
نویسنده:
منصور رستمی؛ مقدمه نویس: مهدی دهباشی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
قم: رسالت یعقوبی,
بررسی مقایسه‌ای ایمان دراندیشه مولوی و کی‌یرکگور
نویسنده:
مرضیه رضاییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هنگامی‌که در تعریف منطقی انسان گفته می‌شود حیوان ناطق، منظور آنست که روح بشر گستره‌ی وسیعی دارد که اگر جهت پست و نازل آن را در نظر بگیریم، به طوری‌که مدام مشغول پرداختن به هواهای جسمانی و لذائذ نفسانی خود باشد، مقام و منزلتی جز مرتبه‌ی حیوانی نصیب او نخواهد شد. اما اگر دیگر قوا و توانایی‌های انسان شناخته نمی‌شد، اگر انسان‌هایی با شخصیت‌های برجسته و با کمالات در طول تاریخ ظهور نمی‌کردند، شاید به دنبال دیگر ابعاد وجودی‌اش که او را خلیفة‌الله می‌کند، نمی‌گشتیم و اگر طبع آدمی همیشه به‌دنبال بهترین چیزها در نوع خود میل نمی‌کرد از او انتظار نمی‌رفت که خود را با ممارست و ریاضت به مرتبه‌ی اعلی علیین برساند.ایمان، یکی از مراتب معرفتی بشر است که برای رسیدن به آن علاوه بر نیاز به تقویت پاره‌ای عوامل جهت تحقق‌ بخشیبه آن، مستلزم شناخت و جلوگیری از برخی موانع بر راه حصول آن است. برای این کار آدمی باید ابتدا به شناختی از خود دست یابد تا بداند چه قوا و استعدادهای پسندیده و یا مذمومی دارد. هر گامی که آدمی در جهت خودشناسی‌اش بردارد بی‌تأثیر در دیگر معارف او نمی‌باشد. مثلاً گفته می‌شود هر کس خود را بشناسد خدای خویش را خواهد شناخت. برای شناخت، انسان باید احساس نزدیکی با متعلق خویش داشته باشد. شناختی که غیر مستقیم و از طریق وسایط باشد آنطور که باید متعلق را به انسان نمی‌شناساند. ایمان از جمله معارفی است که فرد برای اظهار آن باید باوری قلبی به آن داشته باشد که این از طریق استدلال و براهین عقلی حاصل نمی‌شود. آن‌که دلش در برابرزرق و برق دنیوی سست شود، گامی فراتر از جایی که در آن قرار دارد بر نخواهد داشت. برای رهایی از آنچه در آن است تنها عشق و شور و سرسپردگی است که او را راه‌ گشاست. عشق رمز نجات آدمی است، هرچند او را اسیر می‌کند ولی این اسارت به مذاق او خوش می‌آید و آن عشقی است که در بطن ایمان نهفته است. عشق، او را تسلیم خواست و اراده‌ی الهی می‌کند که با این عشق زبانش بسته می‌شود و تن به هر قضای الهی می‌دهد و از آن چه برای او مقدر می‌شود راضی و خشنود است.
فلسفه‌ی عرفان (معرفت‌شناسی تجربه عرفانی)
نویسنده:
مهدی میرابیان تبار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
ذات و صفات الهی از نگاه ابن‌سینا و غزالی
نویسنده:
فریده حکیمی؛ مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از نظر ابن‌سینا،ادراک کنه ذات باری‌تعالی محال است زیرا عقل آدمی از پی بردن به کنه ذات خداوند ناتوان است.امّا شناخت ذات از طریق شناخت وجهی از وجوه ذات که در قالب شناخت اسماء و صفات خداوند خواهد بود،ممکن است.ابن‌سینا صفات خداوند را عین ذات او می‌داند.وجود صفات واجب تعالی و ارتباطی که میان این صفات با ذات وجود دارد از مباحث قابل توجه در بحث خداشناسی است که هم در قالب صفات فعل و هم در قالب صفات ذات مطرح شده است.غزالی در این مساله تردید ندارد که بین خداوند و سایر موجودات،هر گونه مشابهت و همانندی، به حسب عقل و شرع نفی شده است ولی آنچه به حسب عقل و شرع نفی شده،مشابهت و همانندی ذاتی است که به حسب اصطلاح،بین دو فرد از یک نوع تحقق می‌پذیرد.غزالی صفاتی را که خداوند،خود را به آن‌ها وصف کرده برایش اثبات می‌کند،ولی معتقد است که این صفات مغایر با ذات او،قدیم به قدم ذات اوست و در مفهوم با هم اختلاف دارند و زائد بر ذاتند.همچنین در باب صفاتی همچون علم نیز تمایزاتی میان هر دو متفکر دیده می‌شود که در این پژوهش سعی بر آن شده تا از طریق بساطت حق،وجود این صفات را برای ذات حق تعالی حقیقی تلقی نمود.
صفحات :
از صفحه 95 تا 120
نقد و بررسی آرای میرزا ابوالحسن جلوه در مسئلة ربط حادث به قدیم
نویسنده:
بهزاد محمدی، مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین موضوعات و مسائل فلسفی چگونگی ارتباط موجودات حادث عالم طبیعت با خداوند متعال است که هیچ‌گونه حدوثی در ذات او راه نداشته و قدیم است. نظریة حرکت جوهری ملاصدرا یکی از ابتکارات بزرگ در حکمت متعالیه بر اساس اصالت وجود است که توانسته پاسخ‌گوی این مسئله باشد. از آن‌جا که بازخوانی آرای فلاسفه پس از ملاصدرا و نقادی آن اندیشه‌ها ضرورت دارد، در این مقاله اشکالات میرزا ابوالحسن جلوه (م 1314 ق) را در مسئلة ربط حادث به قدیم نقد و بررسی می‌کنیم. حکیم جلوه در رسالة «فی بیان ربط الحادث بالقدیم»، با بیان عدم امکان صدور متجدد از ثابت، در جهت حل معضل ربط حادث به قدیم، حرکت وضعی دوری فلک را واسطة بین حادث و قدیم قرار داده و با راه‌حل صدرالمتألهین مخالفت داشته است. آرای این حکیم متأله بحث و بررسی شد و یافته‌ها نشان داد که ایشان با نگاه مشائی و غفلت از اصول اساسی فلسفة صدرا، این انتقادات را مطرح کرده است و از سویی مثل شیخ‌الرئیس در راه‌حل خویش بر مسئلة ربط حادث به قدیم، بین احکام وجود و احکام ماهیت خلط کرده است.
صفحات :
از صفحه 129 تا 143
تحلیلی از اندیشه های فلسفی و کلامی جلال الدین محقق دوانی ‏
نویسنده:
مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نقش جوهری و جوهرة نفس همراه با دلائل تجرد آن، در فلسفه اسلامی
نویسنده:
حسین دهقان ضاد شهرضا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
شناخت نفس مقدمة ایصال به کمال و سعادت انسانی ، اساس شناخت حقیقتی به نام زندگی و هدف متعالی آن ، اصل موضوعه در فلسفه اسلامی اخلاق و پایة تحقیق در اصول عقائد اسلامی و از جمله ، اصل توحید می باشد ، چرا که در پرتو این شناخت است که شناخت رب حاصل می شود.دستیابی به این معرفت هم از طریق علم حضوری میسر است و هم به سبک حصولی و اکتسابی . اما همة آنچه در کتابها در مورد نفس آمده است ، از همین مسیر دوم گذشته است و الا شناخت حضوری نفس ، تجربة تکرار ناپذیری است که قابل بازگوئی ، نگارش و تعمیم نمی باشد.اگر چه در بحث پیرامون نفس فلاسفة یونان ، از جمله سقراط ، افلاطون ، ارسطو و افلوطین ، گوی سبقت ربوده اند اما فلاسفة اسلامی نیز در شناخت نفس کوشیده اند . چنانکه کندی ، فارابی و ابن سینا در این مقوله صاحب رای هستند.بحث از نفس در فلسفة تمام این فلاسفه در مبحث طبیعیات آمده است چه ، از نظر اینها نفس به صرف اضافه و تعلقی که به ماده دارد نفس نامیده می شود و لاجرم از آن همراه با ماده بحث می شود ، بدین طریق که : « نفس جوهری است که حدوثاً نیاز به ماده دارد ، و اصولاً کمال اول جسم طبیعی آلی است ، گرچه روحانی البقاء می باشد.»بعدها ، توسط شیخ اشراق و خصوصاً توسط ملاصدرا ، بحث از نفس وارد مباحث الهی (الهیات) می‎شود ، زیرا از نظر این بزرگان ، جوهرة نفس ، جوهره ای وجودی و مستقل است که صرفاً یکنوع تعلق تدبیری به بدن (ماده) دارد ، اما از نفس بماهی هی صحبت می شود و نام نفس به خودی خود بر آن گذارده شده نه اینکه به صرف اضافه و تعلق آن به ماده نفس نامیده شده باشد.از این دیدگاه ، وجود نفس امری بدیهی است و اثبات وجود آن نیاز به براهین چهارگانه ای که ابن سینا آورده (یعنی براهین طبیعی ، ادراک و افعال وجدانی ، وحدت نفس و برهان استمرار) ندارد و لذا ملاصدرا تنها به برهان طبیعی اکتفا می کند . مساله دیگری بنام تجرد نفس هم مساله ای قابل بررسی است که همة حکما به آن پرداخته اند اما ملاصدرا تجرد نفس را هم در مرتبه برزخی خیال اثبات می کند ، هم تجرد نفس حیوانی را مدلل می سازد و هم تجرد نفس عقلانی یعنی تجرد نفس را در مرتبه عقل با براهین بسیاری اثبات می کند و آنگاه به مقام نفس در مرتبة فوق تجرد اشاره می کند ، که نفس حتی در مقام تجردی خویش ثابت نمی ماند و خواهان سعة وجودی و کمال بیشتر است و لذا در مرحلة تجرد هم متوقف نمی ماند که این مقام فوق تجردی وی است.اما حرف آخر ملاصدرا این است که چنین نیست که نفس در مسیر تکاملی خویش یکسری از صفات و لواحق و قوای نفسانی را از خویش ساقط کند و بعضی از در مرتبة عالیتری هستند برایش باقی بماند ، بلکه نفس همراه با صفات و لواحق و عوارض و قوایش سعه و تکامل وجودی می یابد و هر چه متکاملتر می شود ، کثرت و پراکندگی نفس کمتر می شود و وحدت نفس قوی تر می گردد.
  • تعداد رکورد ها : 211