آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 50
تأثیر عوامل غیرمعرفتی بر معرفت در فلسفة اشراق
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
یقین در فلسفه اشراق
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
تصویری نظام مند از معرفت شناسی سهروردی
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
اشراق و کارکرد معرفتی آن در تفکر سهروردی
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
درک غیرمفهومیِ «وجود» نزد هایدگر و ملاصدرا
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هایدگر متفکر مهم آلمانی و ملاصدرا فیلسوف بزرگ ایرانی، هر دو، "وجود" و نحوه ادراک آن را محور تفکر و فلسفه خویش قرار داده اند. هایدگر برآن است که دوره متافیزیک غربی از افلاطون تا عصر جدید (مدرن)، یک سره دوره غفلت از وجود است؛ زیرا وجود در آن، قالب مفهومی و مقولی یافته، حقیقت آن پنهان شده است. نیز ملاصدرا معتقد است که عمده فلاسفه پیشین، درگیر بحث از ماهیت بوده اند و وجود را به نحوی به حاشیه رانده اند. بدین لحاظ، نوع نگاه هر دوی آنان به مساله وجود، از جهات مهمی همانند و همگون است؛ به ویژه، هر دو اندیشمند، بر لزوم نگرش غیرمفهومی و حضوری به وجود تأکید دارند و شناخت مفهومی و مقولی نسبت به آن را نفی می کنند، یا دست کم چنین نگاهی را یک نگاه دقیق و کامل به وجود نمی دانند. البته، به جهت اختلاف فرهنگ و فضای فکری خاص هر یک از این دو اندیشمند، ناهمانندی هایی نیز میان تفکر آن دو در بحث از وجود و ادراک آن ملاحظه می شود، چنان که تفاوت میان این دو در مسئله عدم نیز قابل ملاحظه است.
علم انسان به خدا در تفکر فارابی
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله «علم انسان به خدا» با وجود اینکه در طول تاریخ دیرپای فلسفه و الهیات، سابقه‌ای کهن دارد، اما همچنان ذهن متفکران دینی به‌ویژه فلاسفه دین و حتی برخی از معرفت‌شناسان معاصر را به خود مشغول داشته است. در این میان، فارابی معتقد است که قوای ادارکی بشر در شناخت اشیا و به‌ویژه خدا با محدودیت‌ها و موانع مهمی مواجه است و ایجاد صورت معقول (مفهوم) خدا در ذهن یا عقل انسان مشکلاتی جدی به همراه دارد. همچنین نام‌ها و اوصافی که خدا با آنها نامیده می‌شود، به‌نحوی معنادار هستند و سخن‌گفتن از خدا به‌‌گونه‌ای که هم معتبر (صادق و موجّه) باشد و هم به مشکلات کلامی نینجامد (تنزیه خدا از مخلوقات حفظ شود و تشبیه او به مخلوقات منتفی گردد)، نهایتاً با زبان اشتراک معنوی امکان‌پذیر است. فارابی در کنار بیان فلسفی علم انسان به خدا، می‌کوشد تبیین عرفانی از آن نیز ارائه دهد و اگر فصوص الحکم را از آنِ وی بدانیم، او بحث مشبعی را به روش عرفا در باب موانع و محدودیت‌های شناخت عقلیِ انسان از خدا و لزوم شناخت شهودیِ انسان از او مطرح کرده است. نوشتار حاضر، ضمن تبیین مباحث فوق، به بررسی و نقد دیدگاه‌های فارابی در این باره و نظرات برخی محققان می‌پردازد که تا حدی متعرض این مسئله شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
«ذهن و عین» در فلسفه فارابی
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بحث از ذهن و عین و نسبت میان این‌دو، گذشته از رواج آن در فلسفة متقدم به‌ویژه فلسفة اسلامی، از مباحث جدید در فلسفه و معرفت‌شناسی نیز می‌باشد. در نوشتار حاضر، در ذیل این مبحث، به مسائل مهم و کلیدی همچون قصدمندی ذهن، نسبت ذهن و عین، و نهایتاً معقولات یا مفاهیم ثانیه از منظر فارابی پرداخته خواهد شد. فارابی در آثار و متون مختلف خویش، کمابیش به بحث از مسائل فوق توجه داشته است. می‌توان از آثار و متون وی چنین استنباط کرد که او در بحث از قصدمندی ذهن، معرفت (ذهن) را ناظر به متعلَّق آن (عین) دانسته؛ همچنین تبیین قابل توجهی از نسبت ذهن و عین یا به تعبیری عالِم و معلوم به دست داده؛ و برای نخستین بار در فلسفة اسلامی به معقولات ثانیه توجه کرده و آشکارا آنها را از معقولات اولیه تفکیک نموده است؛ هرچند متعرض معقولات ثانیة فلسفی که نزد فلاسفة اسلامیِ بعدی خلاء ذهن و عین را پُرمی‌کنند، نشده است. فارابی در عمدة این مباحث، نقش اِعداد و زمینه‌سازی داشته، از این جهت بر فلاسفة اسلامیِ بعدی ازجمله ابن‌سینا، نصیرالدین طوسی و صدرالمتألهین تأثیر گذاشته است.
معرفت‌شناسی معاصر و فلسفة فارابی
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
معرفت پیشینی اجمالاً معرفت حقایقی است که از ابتدا فارغ از تجربه و صرفاً به نحو عقلی قابل ادراک هستند. کانت معرفت پیشینی یا ماتقدم را در مقابل معرفت پسینی یا ماتأخر قرار داد و آن را به معرفت مستقل از تجربه تعریف کرد. معرفت‌شناسان معاصر غربی بر مبنای تعریف کانت، چهار تعریف تکمیلی از معرفت پیشینی به دست داده‌اند. در کنار این بحث، مسئلة آگاهی فطری به معنای مورد نظر افلاطون، دکارت و برخی دیگر از عقل‌گرایان در سنّت فلسفی غرب نیز مطرح است. آگاهی فطری بدین معنا، اجمالاً آگاهی‌ای است که منشأ هستی و وجود آن تجربه نباشد. به باور غالب معرفت‌شناسان معاصر غربی، آگاهی فطری به این معنا غیر از معرفت پیشینی است. در نوشتار حاضر نشان داده خواهد شد که فارابی اگرچه در آثار خویش از معرفت پیشینی صراحتاً سخن نگفته، از معرفت بدیهی و مفاهیم مرتبط با آن از قبیل معرفت اوّلی، ضروری، یقینی و... فراوان بحث کرده است. مدعای نوشتار حاضر، استنباط این مطلب است که فارابی به گونه‌ای از معرفت پیشینی به معنای نخستِ مورد نظر معرفت‌شناسان معاصر غربی معتقد است؛ او همچنین آگاهی فطری به معنای فوق را آشکارا رد می‏کند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 91
شاخصه‌های معرفت شناسی فارابی در گفت و گو با مهدی عباس زاده
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
ارزش و ساختار معرفت در فلسفه فارابی
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«ارزش و ساختار معرفت»، از مباحث جدید در معرفت‌شناسی است. این مبحث همچنین از چالش‌انگیزترین مباحث معرفت‌شناختی بوده، ذهن همة معرفت‌شناسان معاصر را به خود مشغول داشته و آرا و نظرات مختلفی در باب آن عرضه شده‌اند. در ذیل این این، معمولاً به مسائلی همچون نظریة صدق، معیار حقیقت و خطا، نظریة توجیه، و بداهت پرداخته می‌شود. با اینکه این مبحث در معرفت‌شناسی معاصر در کانون توجه قرار گرفته و اهمیت بسیار یافته است، لیکن این بدان معنا نیست که فلاسفة اسلامی متقدم به آن نپرداخته یا متعرض آن نشده‌اند. بر این اساس، فارابی «مؤسس فلسفة اسلامی» در آثار مختلف خویش، برای نخستین بار در فلسفة اسلامی، به بحث پیرامون موضوعات یا مسائل فوق پرداخته است. در نوشتار حاضر نشان داده خواهد شد که او به عنوان یک متفکر واقع‌گرا، در مبحث نظریة صدق، قائل به مطابقت است و معیار تمییز حقیقت و خطا در شناخت بشری را تبیین نموده است؛ در نظریة توجیه، مبناگرایی در تصدیقات را برگزیده است؛ به مسئلة بدیهیات توجه داشته و ملاک و اقسام آن را دقیقاً برشمرده است. در انتهای نوشتار حاضر، دیدگاه‌های برخی از محققان در خصوص فارابی، ملاحظه، بررسی و احیاناً نقد خواهند شد.
صفحات :
از صفحه 83 تا 100
  • تعداد رکورد ها : 50