آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 41
نقد و بررسی ادله تجرد نفس در فلسفه اسلامی
نویسنده:
محسن دلیر نقی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله تجرد نفس در طول تاریخ تفکر فلسفی همواره یکی از بزرگترین دغدغه‌های فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. در جهان اسلام سه مکتب فلسفی ظهور کردند که هر کدام به شیوه خاص خویش به مسئله تجرد پرداخته است. ابن‌سینا اولین فیلسوفی بود که به صورت مبسوط برای اثبات تجرد نفس اقامه دلیل و برهان نمود. نظرات وی توسط متفکرانی چون غزالی، فخر رازی و سهروردی مورد انتقاد قرار گرفت اما برخی دیگر همچون ابن رشد، خواجه طوسی و صدرالمتألهین در عین پذیرش برخی انتقادات برخی از ادله را نیز مفید یقین دانستند. شیخ اشراق بر اساس مبانی فلسفه اشراقی – شهودی خویش به دلیل ناکارآمد دانستن فلسفه مشّاء به ویژه ابن‌سینا در اقامه براهین یقینی، شیوه‌ای نو در اثبات تجرد ارائه نمود و آن علم حضوری نفس به خویشتن است. اما صدرالمتألهین بر اساس مبانی حکمت متعالیه خویش همچون اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و جسمانیه‌الحدوث و روحانیهالبقاء بودن نفس؛ با پذیرش مبنای شیخ اشراق از براهین ابن-سینا نیز در اثبات تجرد نفس بهره برد؛ او با قائل شدن به سه مرتبه تجرد مثالی، عقلانی و فوق عقلانی نفس، رأی نهائی خویش را در ذومراتب بودن نفس در طی مسیر تجرد، بیان کرد. در نظر صدرا برخی از ادله ابن‌سینا ناتمام است و برخی علاوه بر اثبات تجرد عقلانی تجرد مثالی را نیز اثبات می‌کنند و بر او ایراد می‌گیرد که صرفاً برای مرتبه‌ای از مراتب تجرد که همان مرتبه تجرد عقلانی است اقامه برهان کرده است و از مراتب دیگر همچون تجرد مثالی غافل شده است. در این پژوهش سعی شده است با رویکرد توصیفی – تحلیلی ادله تجرد نفس و انتقادات وارده بر آن‌ها بررسی شود تا زوایای مختلف این مهم در طول تاریخ فلسفه اسلامی روشن گردد و از براهین تجرد نفس در برابر این شبهات و انتقادات در حد امکان دفاع شود.
ارزیابی انتقادی دیدگاه شحرور درباره گستره دین
نویسنده:
محمد علی محیطی اردکان ، حمیدرضا سروریان
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
یکی از مسائل مهم در حوزه کلام و فلسفه دین، مسئله گستره دین است. پژوهش حاضر با تحلیل و تبیین زبان و منطق ویژه محمد شحرور در بحث گستره دین، دیدگاه او را در این باره به شیوه توصیفی – تحلیلی و با رویکردی انتقادی بررسی کرده است. بر اساس دیدگاه شحرور، دین گستره‌ای وسیع به پهنه تاریخ بشر دارد که می‌توان آن را اسلام نام نهاد. حضرت محمد صلی الله علیه و آله خاتم رسولان است و دین او جامع و جاودان است. به صورت کلی از منظر شحرور می‌توان دین را دارای دو بخش «هست و نیست‌ها» و «باید و نبایدها» دانست. این گستره وسیع، محتوای نبوت و رسالتِ حضرت محمد صلی الله علیه و آله را تشکیل می‌دهد. از دیدگاه شحرور آیات مربوط به بخش اول در طول تاریخ و بر اساس قاعده «ثبات نص و حرکت محتوا» با پیشرفت علوم تأویل و فهم می‌شود و به اصطلاح، نبوت به گستردگی تاریخ بشر امتداد دارد. آیات بخش دوم نیز بر اساس اقتضائات زمانه اجتهادپذیرند. از منظری دیگر، شحرور، حوزه سنت را به معنایی ویژه و بسیار محدود در نظر گرفته است. مبانی تصوری و تصدیقیِ دیدگاه شحرور درباره گستره دین با اشکال‌های جدی روبروست و این دیدگاه پذیرفتنی نیست.
صفحات :
از صفحه 263 تا 287
نقد و بررسی رابطه دین و معنویت از دیدگاه ملکیان با تکیه بر دیدگاه شهید مطهری و جوادی آملی
نویسنده:
وحیده فرشباف زیرک کار ، حمید رضا سروریان
نوع منبع :
نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در منظر ملکیان جمع عقلانیت و معنویت راه رهایی است و گزاره­های دینی به جهت تعبدی بودنشان غیرعقلانی‌اند و انسان مدرن نیازمند معنویت توأم با عقلانیت است که به کاهش درد و آلام انسانی بینجامد. در مقابل، به عقیده شهید مطهری معنویت همان دین و حقیقت اسلام است و از لوازم فطرت بشر است که دین به تعالی‌رساننده این نیاز فطری است و تعبد محض و غیر عقلانی را از ساحت اسلام دور می‌داند. جوادی آملی شالوده طرح معنویت را بر اصل هماهنگی نظام تکوین و تشریع پی‌ریزی می‌کند که هر امر معنوی از پشتوانه تکوینی برخوردار است و تعالیم دینی از سنخ حقایق‌اند که به صورت اعتبار ظاهر شده و به شکل دین تجلی یافته‌اند. ما در این مقاله با مقایسه اندیشه‌های آنان به تحلیل و نقد نظریات ملکیان پرداخته‌ایم. ما حصل بحث آن است که ادله نظریه‌پرداز ناتمام بوده و از تحلیل منطقی متقن برخوردار نیست و به دیدگاه پراگماتیستی می‌انجامد.
صفحات :
از صفحه 127 تا 150
بررسی تطبیقی رابطه علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
زینب شفوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه علم و دین از مسائل کلامی جدید است و همواره از سوی دانشمندان و علماء مورد بحث بوده است اینکه آیا بین علم ودین رابطه ای هست یا خیر و اگر باشد چه نوع رابطه ایست؟آیا این دو مقوله باهم متعارضند یا نسبت بین آنها تباین یا تعاضد است؟و یا با یکدیگر در تعامل هستند؟نزدشهیدمطهری علم و دین نه تنها با یکدیگر تضادی ندارند بلکه مکمل و متمم یکدیگرند بدیهی است که هیچکدام نمی توانندجانشین یکدیگرشوند تجربه های تاریخی نشان داده جدائی علم از دین خسارت های جبران ناپذیری به بار آورده است دین را باید در پرتو علم شناخت و دین در روشنائی علم از خرافات دور می ماند با دور افتادن علم از دین,دین به جمود,تعصب کور و راه به جائی نبردن تبدیل میشود.و علم بدون دین نیز مانند چراغی است در نیمه شب در دست دزد برای گزیده تر بردن کالا.نزدآیت الله جوادی آملی:نزاع علم و دین محصول تصوری ناصواب از نسبت علم و دین است و بر این اندیشه استوار است که علم نقطه مقابل دین است و می تواند آنچه را که دین می گوید نفی نماید,یا اموری وجود دارد که علم آن را اثبات و دین آن را انکار می کند اما باید دانست علم یا عقل در برابر نقل است و نه در برابر دین و خارج از قلمرو معرفت دینی بنابراین سخن از علم و دین و ترجیح یکی بر دیگری به میان نخواهد آمد.. استاد جوادی آملی با رد ادعای سکولار بودن دانش، تمام علوم را از حیث اینکه یا نقل خداوند و یا فعل خداوند را بررسی می کنند دینی می‏دانند واین شبهه‌ که اگر علم، دینی باشد وقتی خطایی پیدا شد این خطا به دین برمی‌گردد، پاسخ می‎دهند که علم خطا نمی‌کند بلکه این عالم است که خطا می‌کند.
عوامل تشویش و تسکین روان از دیدگاه قرآن و روایات
نویسنده:
حمیدرضا سروریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حو زه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این تحقیق در هفت فصل با این موضوعات تدوین یافته است: حزن و اندوه و تشویق روانی: مراد از اندوه و حزن و تشویش، معنای لغوی حزن، معنای حزن در آیات و روایات، انواع حزن، حزن مذموم، عوامل بوجود آورنده حزن مذموم، عوامل نابودکننده حزن مذموم،حزن ممدوح و گونه هایی از آن؛ عوامل شناختی و تشویش روانی: سوءظن و گونه هایی از آن، ترس مذموم و گونه های آن؛ عوامل شناختی و تسکین روان: ایمان واقعی، حسن ظن و گونه های آن، ترس ممدوح و گونه های آن؛ فقدان امکانات مادی و تشویش روانی؛ امکانات مادی و تسکین روانی؛ عوامل رفتاری و تشویش روانی: اعراض از یاد خدا، افسوس های دنیایی به جهت بی ایمانی و نفاق، چشم داشتن به ثروت کافران؛ عوامل رفتاری و تسکین روانی: یاد خدا،تقوا، ارتباط با قرآن، صبر، قیام و هجرت برای خدا، جهاد در راه خدا، همنشینی با مؤمن.
رابطه نفس شناسی با معرفت شناسی در فلسفه سهروردی
نویسنده:
فاطمه کوه زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:از جمله دغدغه های فلاسفه مسلمان، مساله معرفت نفس است. سهروردی با انتقال نفس از طبیعیات به مابعدالطبیعه، توانست با تحلیل فلسفی حقیقت نفس، فلسفه ی اشراقی بنیان گذاری کند که در آن فلسفه، از خود آگاهی مستمر نفس به ظهور نفس برای خودش و از عینیت ظهور با نور، به نور بودن نفس می رسد و از این طریق علم بی واسطه نفس به ذات خود را اثبات کرده و بر تقدم خود آگاهی بر دیگر آگاهی و ابتنای دیگر آگاهی بر خود آگاهی تاکید می کند. لذا در فلسفه سهروردی، برخلاف نظام فلسفی مشاء، نفس نه یک جوهر مجرد بلکه نور جوهری می باشد. وی کل نظام معرفتی خود را بر معرفت این هویت نوریه مبتنی می سازد، به نحوی که با معرفت نفس، سایر حقایق از جمله نور الانوار و انوار قاهره نیز شناخته می شود. حال که نفس از هویت نوری بر خوردار بوده و واجد اضافه اشراقی است، ارتباطش با سایر از جمله ذات، قوا، بدن و جهان خارج در پرتو این اضافه اشراقی، به یک ارتباط اشراقی تحول پیدا می کند. یعنی نظر به تحول در هویت نفس، ارتباط با ذات و غیر ذات نیز متحول شده و در اثر پرتو افکنی و اشراق نفس، ذات، قوا، بدن و همچنین اشیا خارجی معلوم بالذات نفس واقع می شوند. لذا برخلاف فلاسفه مشاء که نفس فقط به ذات خود، علم حضوری داشته و به بدن و جهان خارج علم حصولی دارد، در نزد سهروردی از آنجا که نفس نور است و ذاتی نور ظهور و پرتو افشانی است، در اثر این ظهور و پرتو افشانی علاوه بر ذات نفس، قوای نفس، بدن و حتی جهان خارج متعلق علم بی واسطه ی حضوری اشراقیِ نفس قرار می گیرند. نتیجه چنین ارتباطی، حصول معرفت شناسی اشراقی است. معرفتی که علاوه بر حکمت بحثی و استدلال، از تهذیب نفس و حکمت کشفی نیز بهره گرفته تا بدین وسیله منجر به ایجاد فلسفه ی اشراقی گردد.
رفتارشناسی تحلیلی از رهبری اخلاق مدارانه امام علی (ع) مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه؛ مطالعه موردی فتنه خوارج
نویسنده:
محسن رفعت ، حمیدرضا سروریان
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
شناخت رفتار اخلاق­‌مدارانه زمامدار پیش از به دست گرفتن حکومت و مدیریت و تطبیق آن با پس از رهبری­‌اش می­‌تواند سیاست­‌های اخلاقی و میزان صداقت وی در عملکردهای بعدی­‌اش را تبیین و برجسته­‌تر بنمایاند. امام­ علی علیه السلام در قامت یک زمامدار می­‌کوشد با تأکید بر تقدّم اخلاق بر هر مقوله­‌ای نشان دهد آموزه­‌های اسلامی مورد تأکید در خلافتش، همانی است که در دوره پیش­ از حکومتش قابل رفتارشناسی است. جنگ با خوارج، گرچه پیامدهای ناگواری ایجاد کرد، اما رهبری اخلاق­‌مدار می­‌کوشد ابتدا با اصول اخلاقی مناسب، از بروز جنگ پیش ­گیرد و پس از جنگ نیز با رفتار اخلاق­مدار با دشمنان خویش، نشان دهد که انسانیت برمحور اخلاق­ بر دیندار بی­ اخلاق ترجیح و برتری دارد. مقاله پیش­‌رو به تبیین تئوری نوین در حوزه تئوری­‌های رهبری پرداخته است. یافته­‌های این پژوهش که با رویکردی توصیفی و تحلیلی و بیشتر بنابر منابع اهل­ سنت صورت پذیرفته است، چنین تبیین می­‌کند که گزاره­ه‌ای این اخلاق­‌مداری و نیز کارکرد سلبی و ایجابی این رفتار می­‌تواند جامعه تحت امر زمامدار را اخلاق­‌محور سامان دهد، گفت­ و گو بر پایه گزاره­‌های خاصِ اخلاق­‌مدار، تن دادن به خواسته­‌های اصلاح­ گرایانه بنابر بر اقتضائات موجود، استفاده از راهکارهای مناسب برای اسکات خصم جهت ممانعت از تشنّج بیشتر جامعه، حفظ حرمت کرامت انسانی و پاسداشت حقوق افراد مخالف و شبه مخالف نه بر پایه خویشاوندی و سابقه حضور در عرصه­‌های مختلف سیاسی، می­‌تواند کشمکش به وجود آمده در جامعه را با رفتار اخلاق­­‌مدار زمامدار دفع کند.
صفحات :
از صفحه 133 تا 160
بررسی مبانی ولایت از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
زحل زادحیدر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نام خانوادگی: زاد حیدرنام: زحلعنوان پایان نامه: بررسی مبانی ولایت از دیدگاه ابن‌عربی و ملاصدرااستاد راهنما: دکتر ناصر فروهیاستاد مشاور:دکترحمیدرضا سروریان مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: الهیات و معارف اسلامیگرایش: فلسفه و کلام اسلامیدانشگاه: تبریز دانشکده: الهیات و علوم اسلامی تاریخ فارغ‌التحصیلی:1395 تعداد صفحات:109کلید واژه: ولایت، نبوت، امامت، انسان کامل، مبانی ولایت، ابن عربی، ملاصدراچکیده:مساله ولایت از جمله مسائلی است که در جنبه های مختلف زندگی بشر بروز و نمود یافته و مطرح میشود. در یک جامعه، علی الخصوص جامعه اسلامی، ولایت از ابعاد گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته و کاربردهای مفهومی و عملی آن در سراسر سیستم جوامع اسلامی مشاهده میشود. یکی از مباحث مربوط به ولایت مبانی آن است که ابن عربی و ملاصدرا هر کدام با تعریفی که از ولایت دارند به بیان مبانی آن میپردازند. این دو متفکربه وجود و ضرورت ولایت معتقدند اما نحوۀ طرح این دیدگاه از جانب هر یک به طور جداگانه ای مطرح است، با این حال اختلاف بنیادینی با هم ندارند. مبنای مساله ولایت از دیدگاه هر دو، ریشه در بحث نبوت دارد و اینکه خداوند ولایت را به انسان کامل عطا میفرماید. همچنین ولایت اعم از نبوت و رسالت است و هر یک به شرح فرق بین نبی و رسول میپردازند و در نهایت هر دو قائل به این هستند که نبوت تشریعی خاتمه میابد اما احکام الهی از طریق وارثان نبی که هر یک اولیاءالله هستند باقیست. ملاصدرا بحث از مبنای ولایت را از نبوت و ابن عربی از ولایت الهی آغاز میکند.
انتظام هستی براساس حبّ و قهر در نزد سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
حمیدرضا سروریان ، علی فرضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سهروردی و ملاصدرا بر این باورند بدون عناصر قهر و محبّت، انتظام یافتن هستی امکان­ ناپذیر است؛ از نظر سهروردی، عشق و محبّت در مجموع هستی سریان داشته و هر موجودی، چه نوری و چه غیر نوری، از آن بهره­ مند است و لازمۀ این عشق و محبّت، حصول و وجود نظام أتم و أحسن می ­باشد. طبق اصول سهروردی، جهات قهر و محبّت در نزد حق­ تعالی ضروری است: قهر ازسوی موجودِ مافوق بر مادون مطرح است و محبّت از ناحیه قاهر سافل بر عالی. ازاین­ رو، انتظام نظام جهان بر پایۀ قهر و محبّت است. از دیدگاه ملاصدرا نیز، محبت یا عشق مانند وجود، حقیقتی است که در تمام اشیا و موجودات به سبب وجود آن‌ها ساری است. به نظر وی، اساس جهان آفرینش به محبت و قهر است و همین عشق و محبت است که سببِ ایجاد موجودات و نیز محفوظ ماندن آن‌ها می­شود. و بنابر وحدت شخصی وجود که مختارِ نهایی ملاصدرا است، تمامی کائنات؛ هم آنچه خوب محسوب شده و هم آنچه بد تلقی می­شود؛ جلوه ­های مختلف حق تعالی هستند: بعضی جلوه محبتِ او و برخی جلوه قهر او.
صفحات :
از صفحه 107 تا 129
مبانی فلسفی سیاست از دیدگاه ملاصدرا و امام خمینی (ره)
نویسنده:
الناز قربانیان قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم سیاست در نگرش حکمت متعالیه ی ملاصدرا و امام خمینی(ره) پیوندی ناگسستنی و ارتباطی معنادار با مبانی هستی شناسی- از قبیل اصالت وجود، فقر وجودی ممکنات، وحدت شخصیه ی وجود، حرکت جوهری – و مبانی معرفت شناسی، انسان شناسی و ولی و امام شناسی آنان دارد. ملاصدرا و امام خمینی با اتفاق در مبانی فلسفی سیاست سعادت انسان در دنیا و آخرت را در گروِ تنظیم تمام ابعاد زندگی و از جمله زندگی اجتماعی بر اساس قانون الهی و به رهبری نبی و ولی یا فقهای جامع شرایط در دوران غیبت دانسته اند و هر نوع برنامه و سیاستی که خالی از شریعت خداوندی باشد را طاغوتی خوانده و به‌مانند جسد و کالبدی بی روح دانسته اند که جز خسران دنیوی و اخروی و خروج از درجه ی انسانیت به درجه ی بهیمیت سودی برای انسان ندارد،و تنها وجه افتراق میان ملاصدرا و امام خمینی در باب ملازمه‌ی سیاست و شریعت در اینست که ملاصدرا سیاست را امری می‌داند که در خدمت شریعت است ولیکن امام خمینی سیاست را برآمده از متن شریعت می‌داند.
  • تعداد رکورد ها : 41