آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 37
بازخوانی انتقادی یک مناظره: نزاع آنسکوم و لوئیس در رد طبیعت‌گرایی خداناباورانه
نویسنده:
احمد عبادی ، محمد امدادی ماسوله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سال 1948، مناظره‌ای مشهور میان سی. اس. لوئیس و الیزابت آنسکوم در انجمن سقراطی آکسفورد صورت می‌پذیرد. لوئیس در این جلسه استدلال می‌کند که مادی‌انگاریِ صرفِ طبیعت‌گراییِ خداناباورانه باطل است. در مقابل، آنسکوم سه نقد اساسی بر استدلال لوئیس می‌آورد: 1. نبود تمایز میان علل ناعقلانی و غیرعقلانی باور؛ 2. تهدید شک‌گرایی؛ 3. نبود تفکیک میان انواع تبیین‌های «کامل». اندیشه‌های لوئیس و آنسکوم از چند جهت درخور تأمل و بررسی است: 1. به‌رغم انتقاد درست آنسکوم، نبود تمایز میان علل ناعقلانی و غیرعقلانی، مشکل طبیعت‌گرایی را که همان استنباط باوری از دیگر باورهاست، حل نمی‌کند؛ 2. آنسکوم این گزاره را که «اگر طبیعت‌گرایی درست باشد، هیچ استدلال انسانی‌ای معتبر نیست»، تهدیدی شکاکانه برای معرفت می‌داند، حال‌آنکه این اشکال، به اصل استدلال لوئیس خللی وارد نمی‌سازد؛ 3. برخلاف ادعای آنسکوم، رویکرد حذفی به دیگر تبیین‌ها، نه پیامد اندیشه‌ی لوئیس، بلکه انگاره‌ی اصلی خود طبیعت‌گرایی است؛ 4. اینکه لوئیس اتفاقی‌بودن حالات ذهنی را به‌درستی تحلیل نمی‌کند، به ‌دلیل آن است که او ریشه و خاستگاه این حالات را غیرمادی می‌داند؛ 5. لوئیس منظورش از «امکان ندارد فرایندهای تکاملی، از مخلوقات بدون درک و فهم، مخلوقاتی ایجاد کنند که درک و فهم داشته باشند» را به‌خوبی تبیین نکرده است. به‌رغم نقاط قوت اندیشه‌های لوئیس و آنسکوم، ما معتقدیم هر دو دیدگاه نقاط ضعفی دارند و نیازمند اصلاح و تکمیل‌اند. با نگاهی تحلیلی، تطبیقی و انتقادی می‌توان به حذف، اصلاح و بازسازی نقاط ضعف دیدگاه‌های آنسکوم و لوئیس پرداخت.
صفحات :
از صفحه 53 تا 76
کوهن و گذار از تمایز گردآوری/داوری
نویسنده:
احمد عبادی ، محمد امدادی ماسوله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار با مرور مؤلفه‌های اصلی فلسفۀ تامس کوهن خواهیم دید که او منتقد تمایز میان مقام گردآوری/داوری در روش‌شناسیِ علم است. دلایل کوهن عبارتند از: 1. موافقان صرفاً به تبیین جایگاه تمایز گردآوری/داوری در بستر آموزشی آن پرداخته‌اند که بر اساس آن تنها شواهد در جهت داوری یک فرضیۀ مؤثر تلقی می‌شوند. و در دیگر زمینه‌های مهمِ داوری مورد غفلت قرار می‌گیرد. 2. تمایز دو مقام مبتنی بر نگاه ساده‌انگارانه به روند تولید علم است که صرفاً به بیان نقاط قوت و نه ضعف نظریه‌ها می‌پردازد. 3. هیچ‌گونه تعیین‌کنندگیِ تجربی در مقام داوری وجود ندارد. 4. در فرآیند تولید علم، جنبه‌های توصیفی و تجویزی فرضیه‌ها انفکاک‌ناپذیر و درهم‌تنیده‌اند. 5. برخلاف موافقان این تمایز، واژگان ساختاریافته در مقام داوری، دارای پیامدهای ثابت و قطعی نیست بلکه، تحت تأثیر اصول پیشینِ نسبیت‌شدۀ کانتی، همواره دچار تغییر، تعدیل و اصلاح قرار می‌گیرند. کوهن پس از بیان این اِشکالات، از سوی موافقان تمایز گردآوری/داوری از چند جهت مورد نقد قرار گرفت: 1. اخذ تعمدی سبک مبهم‌نویسی در آثارش. 2. کاربست رویکرد دُورگونه در ارائۀ فهرستی از معیارهای معرفتی-واقع‌گرایانه و بازگشت دوباره به معیارهای غیرمعرفتی. 3. خلط میان «مقام تصمیم» و «مقام داوری» و توجه به «علت» به‌جای «دلیل». او برای فرار از این نقدها به دو نکته اشاره می‌کند: نخست، فهم نادرست دیدگاه‌هایش توسط این موافقان. دوم، ارائۀ معیارهایی در جهت حفظ عینیت علم متفاوت با موافقان این تمایز. هدف این نوشتار، تحلیل، تکمیل و نقد اندیشه‌های کوهن درباره‌ی تمایز گردآوری/داوری است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 118
«واقع گرایی خلاق» و نقش آن در علم
نویسنده:
احمد عبادی ، بهزاد بخشی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بیشتر نظریه‌های علمیِ موفق با واقع‌گرایی خلّاق آمیخته‎اند و دارای مؤلفه‌های اصلی این رهیافت‎اند؛ یعنی آنها به ‎لحاظ ساختاری با مسائل و مفاهیم واقع‎گرایانه‌ مرتبط هستند و در‌عین‎حال الهام‎بخشِ تخیل‎اند، بدون اینکه برآمده از توهم یا مستقل از اصول تثبیت‌شدۀ پیشین باشند. این مقاله در صدد است که بر مبنای الگوهای نظری و با روش تحلیلی و کتابخانه‌ای، تحلیلی بر رویکرد واقع‌گرایی خلّاق به عنوان بخشی از فرایند کشفِ نظریه‌ها و انگاره‎های جدید در علم ارائه دهد. دستاورد تحقیق این است که دستیابی به انگاره‌های واقع‎گرایانۀ خلّاق بدون اتصال ساختاری و برانگیختگی تخیلی امکان‎پذیر نیست؛ زیرا اتصال ساختاری حیاتی‏ترین شباهت‎ها و عمیق‎ترین ویژگی‎های انگارۀ پیشین را در انگارۀ فعلی حفظ می‎کند و برانگیختگی تخیلی نیز عواقب یک انگارۀ جدید و احتمالات علمیِ اثربخش و کارامد در آن حوزه از شناخت را پدید می‌آورد. معیارهای ارزیابیِ واقع‎گرایی خلاق ابزارهای معرفتیِ قدرتمندی هستند که دانشمندان و مخترعان با آگاهی از آنها می‎توانند به آن دسته از ویژگی‌های یک انگاره‎ که موجب افزایش واقع‎گرایی خلّاق می‌شود دست یابند.
صفحات :
از صفحه 27 تا 54
بوم‌شناسی ژرف‌نگر: جنبشی علیه دوگانۀ انسان/طبیعت و نقد آن (روی‌آوردی الهیاتی)
نویسنده:
احمد عبادی ، محمد امدادی ماسوله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دوگانه‌انگاری انسان/طبیعت دیدگاهی است که با تبیین خاصی از ارتباط میان انسان و طبیعت نقشی تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز در اخلاق زیست‌محیطی یافته است. در این دیدگاه، انسان به عنوان وجه برتر این تقسیم‌بندی حق هر گونه استفاده و رفتار با طبیعت را دارد. در نظر جنبش بوم‌شناسی ژرف‌نگر، به دلیل درهم‌تنیدگیِ انسان و طبیعت نمی‌توان این دو را مجزا از یکدیگر دانست. این نگرش به دلیل نقد تفکر دوگانۀ انسان/طبیعت دارای نکات مفید و سودمندی در باب اخلاق زیست‌محیطی است، که از آن جمله است: خیزش علیه روحیۀ سلطه‌گر و انسان‌محورِ فرهنگی و تمدنی در مغرب‌زمین؛ خودشکوفاییِ اصیلِ انسانی از طریق فرارفتن از خود؛ توجه به احیای حقوق ازدست‌رفتۀ موجودات غیرانسانی. این جنبش، به رغم داشتنِ این نقاط قوت، ضعف‌هایی نیز دارد و ما معتقدیم با نگاهی دینی-الهیاتی و از طریق اصلاح و بازاندیشی آرای این جنبش می‌توان به رهیافتی درست در مورد ارتباط انسان/طبیعت دست یافت. این موارد از این قرارند: نداشتن یک فلسفۀ منسجم که نتیجۀ آن مبهم‌اندیشی و کلی‌گویی در خصوص مسائل محیط‌زیستی است؛ نبود برنامه‌ای جامع به منظور ایجاد بستری برای یک سلسله‌مراتب معین حیاتی؛ غفلت از مقام والای انسانی؛ عدم کارآمدی در کشورهای توسعه‌نیافته. هدف از این نوشتار نقد نظریۀ دوگانگی انسان/طبیعت در اخلاق زیست‌محیطی طبقِ هنجارهای بوم‌شناسی ژرف‌نگر و نیز اصلاح و تکمیل نقاط ضعف این جنبش با تکیه بر آموزه‌های الهیاتی در مسئلۀ حاضر است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 154
رایشنباخ و گذار از تألیفیِ پیشین به پیشینِ نسبی‌شده
نویسنده:
احمد عبادی ، محمد امدادی ماسوله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هانس رایشنباخ در نظریۀ نسبیت و معرفت پیشین (1920) و پیدایش فلسفۀ علمی (1951) از احکام تألیفی پیشینِ کانت دو برداشت یا خوانش متضاد دارد. کتاب نخست، خواستار بازاندیشی تألیفی پیشین از طریق نظریۀ نسبیت، اما اثر دوم، به ‌دنبال ردّ این احکام است. رایشنباخ در 1920، با تفکیک میان اصول موضوعۀ ارتباط و اصول موضوعۀ هماهنگی، دو برداشت متفاوت از امر پیشین کانت ارائه نمود: 1. ضروری و غیرقابل تجدیدنظر، 2. سازندۀ متعلق شناخت. رایشنباخ با نپذیرفتنِ معنای نخست، معنای دوم را نگه می‌دارد و آن را آموزه‌ای اینشتینی می‌داند. او اثبات‌گرایی متقدم را به‌ دلیل عدم توجه به نقش اصول موضوعۀ هماهنگی در فلسفۀ علم سرزنش می‌کند. اندیشه‌های رایشنباخ در‌بارۀ پیشینِ نسبی‌شده از چند جهت قابل تأمل و بررسی است: 1. اتخاذ رویکرد مابین کانت و تجربه‌باوری متقدم در بازنگری تألیفی پیشین به پیشین نسبی‌شده، 2. دستیابی به یک ایده‌آل فلسفۀ علمیِ قطعی، علی‌رغم نقد به مطلق‌انگاری کانت، 3. بی‌توجهی به اختلاف در کارکرد مفهوم قرارداد نزد پوانکاره و اثبات‌گرایان منطقی، 4. غفلت از پیوند نظریۀ نسبیت اینشتین با احکام تألیفی پیشینِ کانت، 5. نداشتنِ الگویی مشخص جهت تفکیک اصول پیشین از اصول تجربی. هدف این نوشتار، بازسازی، تکمیل و توسعۀ نظریۀ پیشینِ نسبی‌شدۀ رایشنباخی در روش‌شناسی علم است.
صفحات :
از صفحه 147 تا 167
نقش تمایز گردآوری/داوری در تبیین وظایف چهارگانه‌ی فلسفه از نظر رایشنباخ
نویسنده:
احمد عبادی , محمد امدادی ماسوله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هانس رایشنباخ نخستین فلسفه‌دانی است که در فلسفه‌ی علم دوره‌ی معاصر به‌طور مدوّن به ارائه‌ی تمایز میان مقام گردآوری و مقام داوری پرداخته است. تفکیک فلسفه‌ی علم از دیگر حوزه‌های مطالعاتی و انکار هرگونه منطق برای مقام کشف دو هدف اصلی وی از بیان این تمایز بوده است. پاسخ به ادعاهای اتو نوراث و چپ‌گرایان حلقه وین، ساختار سیاسی آلمان در دهه‌ی 1930 و تأسیس فلسفه‌ی علمیِ مستقل؛ انگیزه‌هایی برای طرح تمایز از سوی رایشنباخ شد. پس از رایشنباخ، خوانش‌های متفاوتی نسبت به این تمایز مطرح گشت. برخی قرائت‌ها از این تمایز، با دیدگاه نخستین و اولیه‌ی رایشنباخ هم‌سویی ندارد. او برای توضیح تمایز دو مقام، به چهار وظیفه و تکلیف اشاره می‌کند که یک وظیفه، خاصِ حوزه‌ی «روان‌شناسی» و وظایف «توصیفی»، «انتقادی» و «مشاوره‌ای» متعلق به قلمرو معرفت‌شناسی است. از دیدگاه رایشنباخ، مقام گردآوری ذیلِ وظیفه‌ی روان‌شناسی و مقام داوری در وظایف انتقادی و بخش دوم مشاوره‌ای نقش ایفا می‌کند و وظایف توصیفی و بخش نخست مشاوره‌ای بیرون از گستره‌ی مقام داوری هستند. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل تمایز مقام گردآوری/داوری است که از سوی رایشنباخ مطرح شده تا تحلیلی درست از جایگاه نخستین این تمایز داشته و نیز از طریق این تمایز به تبیین و توصیف وظایف چهارگانه‌ی فلسفه بپردازیم.
صفحات :
از صفحه 141 تا 164
نوخاستگی زبان و جوهریت ذهن/ نفس
نویسنده:
محمدمهدی عموسلطانی؛ احمد عبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در دهه‌های اخیر موج فکری جدیدی در نظریه‌پردازی‌های فلسفی-علمی با غلبه بر ماده‌انگاری فروکاهش‌گرا و حتی فیزیکالیسم غیرفروکاهش‌گرا به نام نوخاسته‌گرایی ایجاد شده است. نوخاسته‌گرایی، دیدگاهی تکامل‌گرایانه، سیستمی و سلسله مراتبی است و بر اساس آن، کل واجد ویژگی‌ها و خصوصیاتی می‌گردد که اجزا فاقد آن هستند. نوخاسته‌گرایی طیف‌های متعددی دارد که رایج‌ترین آن در مسائل ذهن و بدن، نوخاسته‌گرایی ویژگی‌هاست. در این نگاه پدیده‌هایی- همچون ادراک، آگاهی، اراده، زبان- گرچه غیرقابل فروکاهش به اجزای بدن و سیستم شبکه‌ای اعصاب محسوب می‌شوند، ولی چیزی جز ویژگی‌هایی نوخاسته از کل سیستم فیزیکی و عصبی بدن نیستند و وجود جوهر ذهن/ نفس نفی می‌شود. در این مقاله با طرح این نگاه به زبان، با روشی تطبیقی تحلیلی، انتقادی و میان‌رشته‌ای (علمی-فلسفی) به نوخاستگی جوهر ذهن/ نفس از راه زبان (نوخاسته‌گرایی جوهری) پرداخته شد. از راه مطالعه زبان ثابت شد، گر چه نظریة نوخاسته‌گرایی از نظریه‌های رقیب –یعنی فطری‌گرایی و تعامل‌گرایی اجتماعی- مقبولیت بیشتری دارد، ولی نوخاسته‌گرایی ویژگی‌ها نیز خلأ تبیینی دارد؛ چراکه در سیر تکاملی و سیستمی، در سطحی فراتر از فیزیک و تعاملات سیستمی عصبی موجودی خودآیین نوخاسته می‌شود که فعالانه، آگاهانه و از روی قصد و اراده از زبان بهره می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 67 تا 95
تحلیل و نقد تمایز گردآوری/ داوری در روش‌شناسی علم دینی
نویسنده:
احمد عبادی؛ محمد امدادی ماسوله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از دیدگاه‌ها در باب علم دینی، کاربست تمایز میان مقام گردآوری و مقام داوری در این مسئله است. در این دیدگاه، مقام گردآوری فرایندی است که محقق از طریق آن به فرضیه‌های جدید می‌رسد و در مقام داوری، درستی آن فرضیه مورد ارزیابی و سنجش قرار می‏گیرد. این تمایز در جهت ارائه‌ راه‌حلی درخصوص استفاده از پیش‌زمینه‌ها‌ی نظری در فرایندهای علمی از سوی برخی فیلسوفان علم تجربی مطرح شد. تحت تأثیر آرای فیلسوفان موافق این تمایز در فلسفه‌ علم، این تمایز در روش‌شناسی دین‌پژوهی نیز اخذ گردید. بر مبنای چنین مرزبندی دوگانه‌، دخالت مؤلفه‌های دینی در مقام داوری منتفی بوده و دینی‏بودن علم مربوط به مقام گردآوری است. این نظریه، از آن جهت که از متقن‏بودن علم دفاع می‌کند، دیدگاه سودمندی است؛ اما از جهتی که مؤلفه‌های غیرمعرفتی را در مقام داوری و توجیه نقش‌آفرین نمی‌داند، دارای اشکالاتی است. به این دیدگاه، سه نقد عمده وارد است: 1. نقد وجود این تمایز در علم، به‌ویژه مطالعات دینی؛ 2. درهم‌تنیدگی مقام گردآوری و داوری در جریان تولید علم دینی؛ 3. دخالت مؤلفه‌های غیرمعرفتی در هر دو مقام گردآوری/ داوری علم دینی و نه صرفاً در مقام گردآوری. هدف این پژوهش، تبیین و ارزیابی قوت‏ها و ضعف‏ها کاربست این تمایز در علم دینی است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 164
کاربردشناسی زبانی؛ زمینه‌ها و لوازم آن نزد اندیشمندان مسلمان
نویسنده:
احمد عبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پراگماتیک یا کاربردشناسی مطالعه معنا با توجه به مؤلّف یا گوینده است که به نقش عوامل برون‌زبانی و موقعیت و شرایط حاکم بر گوینده و مخاطب می‌پردازد و تحلیل رابطه دوسویه میان معنای درون‌زبانی و عوامل برون‌زبانی را به عهده دارد. هدف دانش کاربردشناسی تعیین معنای مراد گوینده یا مؤلّف است. پراگماتیک، کاربرد زبان از جانب انسان‌ها را یکی از اَشکال رفتار و کُنش اجتماعی می‌داند و آن را از این حیث مورد مطالعه قرار می‌دهد. هدف مقاله حاضر، احیای بخشی از میراث علمیِ منطق دوره اسلامی با جُستاری تطبیقی است و فرضیه آن، این است که اندیشمندان مسلمان نه به‌طور مستقل بلکه در ضمن برخی دیدگاه‌های منطقی خویش، به زمینه‌ها و لوازم پراگماتیک توجه نشان داده‌اند. از این رهگذر، می‌توان به خوانش دیگری از مباحث اندیشمندان مسلمان بر مبنای پراگماتیک دست یافت. آراء اندیشمندان مسلمان در این باب، در پنج مسأله قابل بحث و تحلیل است: تحلیل پراگماتیکیِ خبر، مشهورات صِرف، دلالت تصدیقی، پارادوکس دروغگو و اِنشاء اِخبارنُما (فعل گفتاری). اندیشمندان مسلمان در هر یک از این مسائل به رهیافت پراگماتیکی نزدیک شده‌اند. تأکید و تأمّل بیشتر بر این رهیافت، شاید می‌توانست پراگماتیک را به قامت بحثی مستقل و مبسوط نزد اندیشمندان دوره اسلامی درآوَرد. امروزه اهمیت بحث‌های زبانی، سودمندیِ اخذ رهیافت تطبیقی در فهم و کاوش مسائل و لزوم بازخوانیِ آراء پیشینیان، ضرورت چنین پژوهش‌هایی را دوچندان می‌کند.
صفحات :
از صفحه 119 تا 136
نقش هستی‌شناسی شهودی، ساخت‌مندی و تمثیل در تخیل خلاق علمی
نویسنده:
احمد عبادی، عمار اسحاق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله تحلیلی بر تخیل خلاق علمی به‌عنوان مهم‌ترین عامل پیشرفت علم بر مبنای الگوهای نظری و نتایج تجربی علوم شناختی ارا‌‌ئه می‌دهد. بیشتر استنتاج‌های استقرایی انسان ‌با مناسبات هستی‌شناسی شهودی عجین است؛ یعنی از راه استدلال به‌دست نیامده‌اند. هستی‌شناسی شهودی یک مجموعۀ محدودِ مقوله‌بنیاد است که چارچوب‌های نظری را شکل می‌دهد. خلاقیت علمی با انتظارات هستی‌شناختیِ پیشین ساخت‌مند شده است و بنابراین پیشرفت علم در گرو جدایی مسیر از هستی‌شناسی شهودی است. تمثیل‌ها ابزار معرفتیِ قدرتمندی جهت غلبۀ دانشمندان بر محدودیت‌های یادشده است، اما تمثیل‌ها نیز تحت تأثیر هستی‌شناسی شهودی‌اند؛ زیرا دانشمندان در محدودۀ ذهن خود از تمثیل استفاده می‌کنند. استفاده از دانش موجود در خلاقیت، تخیل ساخت‌مند است، پس پیشرفت علم براساس معرفت‌های موجود است و عملِ تولید انگاره‌های خلاقانه به یک شیوه است: ایجاد خلاقانۀ اکتشاف یا اختراع جدید از بعضی مفاهیم آشنا. رابطۀ مشاهده و نظریه‌ در علم برمبنای ساختار فوق از طریق تخیل خلاق برقرار می‌شود، نه تعمیم الگوهای موجود.
صفحات :
از صفحه 101 تا 126
  • تعداد رکورد ها : 37