آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 82
دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی (رساله تحصیلی)
نویسنده:
محمدرضا بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این رساله که به تحلیل و بررسی دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی پرداخته است، در سه فصل و یک نتیجه گیری سامان داده شده است. در فصل نخست که در واقع، مقدمات ورود به بحث بحساب می آید، به ایضاح، تحلیل و بررسی چهار مسأله زیر پرداخته ایم: ‎1. تحلیل و بررسی علل و دلایل پیدایش مسأله معنای زندگی در مغرب زمین. ‎2. تحلیل و بررسی علل و دلایل رشد اندک نظریه های معنای زندگی در قرن بیستم. ‎3. ایضاح مفاهیم و تفکیک تقریرهای گوناگون از معنای زندگی. ‎4. نگاهی به فلسفة تحلیلی در قرن بیستم. در دو فصل بعد نظریه های فیلسوفان تحلیلی درباره معنای زندگی را توضیح و نقد و بررسی کرده ایم. نظریه های معنای زندگی را می توان به سه دسته نظریه های طبیعت گرا، ناطبیعت گرا و فراطبیعت گرا تقسیم کرد. نظریه های طبیعت گرا بر این نظرند که امکانات و قابلیتهای موجود در همین جهان مادی برای معنادار ساختن زندگی آدمی کافی است ولی نظریه های فراطبیعت گرا بر این عقیده اند که وجود خداوند و یا جاودانگی آدمی برای معناداری زندگی لازم است. اما، نظریه های ناطبیعت گرا ضمن انکار دو دیدگاه رقیب، بر این باورند که به مدد اصول و پیش فرضهای عقلی می توان از معناداری زندگی آدمی دفاع کرد. نظریه های طبیعت گرا به نظریه های انفسی و آفاقی و نظریه های فراطبیعت گرا به نظریه های مبتنی بر وجود خداوند و نظریه های مبتنی بر جاودانگی آدمی تقسیم می شوند. در واقع، فیلسوفان تحلیلی عمدتا از نظریه های طبیعت گرایانه یا ناطبیعت گرایانه در معنای زندگی دفاع می کنند و بیشتر به نقد و بررسی نظریه های فراطبیعت گرایانه می پردازند که در واقع، از لزوم اساسی ترین آموزه های دینی یعنی وجود خداوند و زندگی پس از مرگ برای معنای زندگی دفاع می شود. البته، پیش از بحث از نظریه های معنای زندگی به معنی شناسی فیلسوفان از معنای زندگی پرداخته ایم تا روشن سازیم که هر یک از نظریه های آنها درباره معنای زندگی بر چه معنایی از معانی چندگانه ای که فیلسوفان تحلیلی برای معنای زندگی برشمرده اند، استوار است. در آثار فیلسوفان تحلیلی معنای زندگی به یکی از معانی هدف، تعالی و احترام و افتخار عظیم و کارکرد گرفته شده است. در این بخش توضیح داده ایم که ارزش، یکی از معانی اساسی معنای زندگی است و دو معنای تعالی و احترام و افتخار عظیم دو تفسیر از ارزشمند که فیلسوفان تحلیلی برای معنای زندگی ارائه کرده اند زیرا بر این باورند که هر ارزشی نمی تواند به زندگی آدمی معنا دهد بلکه ارزشهایی می توانند به زندگی معنا دهند که باعث تعالی یا احترام و افتخار عظیم در زندگی گردند. در این رساله تلاش شده است تا از این دیدگاه فیلسوفان تحلیلی دفاع شود که معنای زندگی مقوله ای متمایز از دیگر مقوله های هنجاری اخلاق و خوشبختی است و در واقع، هر یک از سه مقوله فوق اضلاع یک زندگی برتر یا بهترین زندگی یا یک زندگی شایسته زیستن را تشکیل می دهند و لذا، نباید آن را به دیگر مقولات. هنجاری تقلیل داد. از سوی دیگر، از این دیدگاه دفاع کرده ایم که می توان میان اصرار نظریه های طبیعت گرایانه بر کفایت ارزشهای موجود در این جهان با تأکید نظریه های فراطبیعت گرا بر لزوم وجود خداوند یا جاودانگی برای معنای زندگی و عدم کفایت ارزشهای موجود در این جهان برای معنای زندگی آشتی داد زیرا معنای زندگی به معنای ارزش زندگی امری بسیط نیست و دارای مراتب گوناگونی است ودر حقیقت، نظریه های فراطبیعت گرا وجود خداوند یا جاودانگی را برای سطح عالی ای از معنای زندگی لازم می دانند ولی نظریه های طبیعت گرا ناظر به سطح و مرتبه پایین تری از ارزشها هستند که ارزشهای موجود در این جهان را برای معنای زندگی کافی می دانند. بنابراین، می توان گفت که هر یک از نظریه های طبیعت گرا و فرا طبیعت گرا درصددند تا شرائط دستیابی به مرحله خاصی از معناداری را بیان کنند. در این رساله که صبغه ای فلسفی دارد، علاوه بر اینکه از آموزه های دینی در تبیین و نقد و بررسی دیدگاههای فیلسوفان تحلیلی بهره گرفته شده است، از دیدگاههای الاهی دانان و فیلسوفان مسلمان نیز در نقد و بررسی نظریه های فیلسوفان تحلیلی نیز استفاده شده است./
تقریر و بررسی نظریه کمال‌گرایی در اخلاق به روایت هرکا
نویسنده:
معصومه موحدنیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کمال‌گرایی دیدگاهی است که در قلمرو های متفاوت اخلاق ،سیاست ،روان شناسی مورد توجه قرار گرفته است. کمال گراها در حوزه اخلاق می‌کوشند، با توجه به خصوصیات و ذات انسانی، ادعائی در اخلاق مطرح سازند ، تا بر اساس آن درستی و نا درستی، افعال ،اشخاص، شرایط و ... را ارزیابی نمایند . «کمال‌گراهای وسیع» به برخی صفات و « کمال‌گراهای محدود» به رشد تمام صفات محوری و ذاتی انسان توجه دارند.ابن رساله به بررسی دیدگاه "هرکا" به عنوان یک کمال‌گرائی محدود می‌پردازد. هرکا مدعی است که نظریه وی نظریه‌ای در باب زندگیِ خوب است. ادعای مذکور، دیدگاه او را با دو پرسش مواجه می‌کند؛ 1.آیا دیدگاه هرکا نظریه‌ای اخلاقی است؟ 2.آیا دیدگاه هرکا نظریه‌ای متمایز از سایر نظریه های اخلاقی است. پاسخ این دو پرسش در دو بخش این تحقیق ارائه شده است، برای پاسخ به پرسش نخست در بخش اول اقسام نظریه های اخلاقی، ساختار، نظریه های اخلاقی و چگونگی توجیه را فراهم آوردیم، تا جایگاه دیدگاه هرکا در میان نظریات اخلاقی مشخص شود. بخش دوم رساله به تقریر نظریه هرکا با روشی تحلیلی، اختصاص یافته است. هرکا با اصل قرار دادنِ کمال ذات انسان، دیدگاه خاص خود را در نظریه اخلاقی مطرح می‌کند، از نظر وی یک تعریف مناسب از ذات انسانی در رسیدن به دیدگاه اخلاقی منسجم و جذاب کمک می‌کند. ذات انسان مجموعه صفات ذاتی است که انسان به عنوان موجود زنده دارد، این صفات ذاتی بنابر تقریر ارسطو صفات بدنی، عقل نظری و عقل عملی اند. هرکا با این مبنا نظریه خود را در ساختاری حداکثری، نتیجه‌گرا و بی طرف ارائه می‌کند. از نظر وی یک زندگی خوب، زندگی‌ای است که آدمی همواره در اندیشه‌ کمال خود و دیگران باشد. توجه به دیگران زندگی اخلاقی را با خیر اندیشی همراه می‌کند . در زندگی خوب همه صفات به نحو متعادلانه‌‌‌‌ و در کل زندگی رشد یافته است. در واپسین بخش این تحقیق بار دیگر با توجه به مباحث بخش اول، نظریه هرکا از جهت ساختار و توجیه بررسی و نقد می‌شود.شاید مهم‌ترین نقدی که می‌توان بر نظریه هرکا وارد کرد، تبیین و مقصود وی از جذابیت شهود کمال ذات انسان است. وی تبیین نمی‌کند که چرا کمال برای همگان جذاب است و اساساً جذابیت و شهود به چه معناست و هم چنین شیوه و نوع استدلال بر دعاوی وی مبهم است، گرچه بر اساس برخی از تصریحاتوی، شیوه استدلال وی را به انسجام رالزی تحلیل بردیم؛ اما مشخص نیست که وی بر کدام تقریر و تفسیر از انسجام رالزی تأکید دارد و در آخر به نظر می‌رسد که در تبیین وی از ماهیت انسان نوعی کاستی از جهت عدم توجه به رابطه صفات با هم و عدم لحاظ قوه تخیل است که از سوی شارحین مسلمان ارسطو بر آن تأکید شده است. شاید بتوان با ترکیب و تطبیق دیدگاه وی با آراء با فیلسوفان مسلمان به دیدگاه منسجم‌تری دست یافت.
ملاصدرا و عبدالجبار معتزلی در کاربرد اخلاقی عقل
نویسنده:
امیر دیوانی، رحیم دهقان سیمکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آراء ملاصدرا و قاضی عبدالجبار معتزلی نسبت به کارکردهای عقل در اخلاق از جهاتی با هم قابل مقایسه است. به طور کلی می توان سه جهت اشتراک و سه جهت افتراق در اندیشه های ایشان در این زمینه به دست آورد. جهات اشتراک این است که اولا هر دو قائل به تلازم معرفت و فضیلت هستند، ثانیا مسوولیت اخلاقی را مبتنی بر عقل دانسته اند، ثالثا قائل به وجوه و اعتبارات در باب ارزش های اخلاقی هستند. جهات افتراق هم از این قرار است که اولا معنای عقل از دیدگاه آنان متفاوت است، به این بیان که عقل از نظر ملاصدرا قوه ای از نفس است ولی در اندیشه عبدالجبار، علوم یا بدیهیاتی است که آدمی از پیش آنها را واجد است. ثانیا به لحاظ وجودشناختی، کاربرد عقل در اخلاق در اندیشه ملاصدرا به جهت برخورداری از مبانی فلسفه ملاصدرا نظیر اصالت وجود و حرکت جوهری، به اخلاق متعالیه منجر می شود اما در اندیشه قاضی عبدالجبار به جهت فقدان این مبانی، گرایش به انسان گرایی دارد. ثالثا شهود عقلانی در دیدگاه این دو اندیشمند متفاوت است.
اطاعت از خداوند در ترازوی حق و تکلیف
نویسنده:
محمدتقی سبحانی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این رساله شامل ‎۶ فصل می باشد که در مقدمه و فصل اول ضمن مطح کردن پرسش های از تحقیق، فرضیه، ضرورت، پیشینه و روش تحقیق را بیان می کند از فصل دوم تا ششم مباحث زیر را مطرح و شرح می دهد ‎۲. رابطه اطاعت خدا با حقوق ‎۳. رابطه میان حق و تکلیف ‎۴. تکلیف و تکلیفمداری ‎۵. اومانیسم و اطلاعت خدا ‎۶. اطلاعت از دیدگاه اسلام
رهیافتی به ساحات وجودی آدمی به رویکرد عرفانی در قرآن
نویسنده:
رضا الهی منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آدمی در بین آفریده‌های مُلکی دارای نوعیطینتو ترکیب جسمانیاست که می‌تواند تمام اشراقات و تجلیات «روح اعظم»، که شریف‌ترین آفریده خداوندی است، را در خود منعکس نماید. تمام ساحات‌ و مراتب «خلقی» شامل جبروت، ملکوت و مُلک، اثر شعاع و انبساط وجودی این روح است. بلکه، روح اعظم فراتر از همه مراتب خلقی، تجلی‌بخش تمام اسماء جلال و جمال الهی و مراتب «حقانی» نیز است. آدمی با قابلیت انحصاری خویش نه تنها توانسته و می‌تواند در تمام این ساحات‌ حضور یافته و با آنها متحد شود، بلکه زمینه دارد همه را یکجا عین وجود خود یابد. و اگر مراتب هستی بی‌نهایت است، به همین‌سان «ساحات وجودی آدمی» نیز نهایتی ندارد. طبیعت جسم و روح آدمی دارای چنان قابلیتی است که تمام مراتب نظام آفرینش،شامل مراتب جهان مُلکی( از «عناصر»، «جسم مطلق» و تمام مراتب انواع «جمادات»، «نباتات» و «حیوانات») و نیز مراتب موجودات «ملکوتی» و مثالی از فرشتگان ملکوتی، وغیره هم‎چنین تماممراتب موجودات «جبروتی» )از فرشتگان و«ارواح مهیّمین»)، می‌توانند در وجود او ظهور و بروز پیدا کنند. و از این والاتر، آدمی نیز دارای ساحات‌فراخلقی وحتی «فراتجردی» نیز است. زیرا از بین همه آفریده‌ها تنها آدمی است که روح اعظم با تمام حقیقتش، در او قابلیت ظهور دارد و در این مرتبه فراتجردی است که آدمی مظهر اسمی از اسامی الهی بلکه مظهر جمعی از اسماء و حتی مظهر مقام «واحدیت» و اسم جامع «الله» می‌شود. طائر سیر روحی آدمی حتی به سوی عالی‌ترین ساحت قابل دسترسی آفریده‌ها، یعنی ساحت «احدیت» اوج می‌گیرد و مظهر مرتبه «احدیت» می‌گردد.اما تمام ساحات وجودی فوقرا، که از جهتی بی حد است ، با نگاهی بهقرآنمجید می‎توان در پنج ساحت کلی «بدن»، «نفس»، «قلب»، «عقل» و «روح» خلاصه نمود. در واقع، حقیقت مجرد ،بلکه فوق تجردی آدمی این قابلییت را داردکه در تمام این پنج ساحت ظهور ‌یابد و آثار متناسب با هر ساحت را به منصّه ظهور ‌گذارد. این حقیقت بسیط و فوق مادیدر پایین‌ترین سطح تجلی ، موجب «اجتماع»،« امتزاج»، « ائتلاف» و « تعامل» عناصر مادی وجود آدمی با یکدیگرمی شودو در این صورت «بدن» آدمی شکل می‌گیرد.نیز این حقیقت مجرد در مرتبه بالاتر، در نقش ادراکات وهمی و خیالی و انفعالات حبّی و بغضی به صورت «نفس» حیوانی ظهور پیدا می‌کند. همین حقیقت در سیر بین جهات روحی الهی و جهات نفسی حیوانی در تقلب و دگرگونی است و به «قلب» در مرتبه انسانی (نفس ناطقه یاقلب کامل) موسوم می‌گردد. این سرّ وجودی در پایان مرتبه قلب کامل و ابتدای مرتبه‌ روحی در قالب مُدرک حقایق کلی و عقلی ظاهر می‌شود و سِمَت «عقل» می‌یابد و در مراتب عالی روحی، این حقیقت از تمام ماسوی روی برمی‌تابد و خود را عین فقر و نیاز به حضرت حق می‌یابد و به مقام انس و قرب عنداللهی ارتقا پیدا می‌کند و در این صورت است که شایسته نام «روح» به معنای حقیقی کلمه می‌شود.
تفکیک مفاهیم حقیقی و اعتباری در استنباط احکام
نویسنده:
عباس فریدونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این رساله در دو بخش تنظیم شده است. محقق در بخش اول به این مباحث اشاره داشته است: مفاهیم حقیقی ( انتزاعیات یا معقولات ثانیه، علم حضوری و حصولی، اقسام معقولات، معقولات اولی، معقولات ثانیه منطقی، نحوه انتزاع مفاهیم منطقی،معقولات ثانیه فلسفی، ادراکات اعتباری یا اندیشه های پنداری (اعتباریات و منطق، اهمیت بحث ادراکات اعتباری، تصور حقیقی، تصدیقات اعتباری، استعاره و اعتبار، تنزیل و اعتبار، رابطه حقیقت و مجاز،احکام اعتباریات و استدلالات اصولیین ( بیان شیخ محمد حسن نجفی ( صاحب جواهر)، بیان شیخ مرتضی انصاری، ابولقاسم موسوی خویی، امام خمینی،مکارم شیرازی،جعفر سبحانی، جوادی آملی و ..)، خلط حقیقت و اعتبار در اصول فقه
کاربرد عقل در اخلاق از منظر ملّاصدرا و قاضی عبدالجبار معتزلی
نویسنده:
رحیم دهقان سیمکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل نقش قابل توجّهی در تنظیم و جهت دهی رفتارهای انسان به سمت ارزشها و فضائل اخلاقی دارد. ملّاصدرا و قاضی عبدالجبّار به این مسأله توجّه داشته و نظام اخلاقی خود را بر عقلانیت بنیان نهاده‌اند. آراء این دو ‌اندیشمند نسبت به کارکردهای عقل در اخلاق در سه رویکرد عمده وجودشناختی، معرفت‌شناختی و انگیزشی قابل بررسی است. از حیث وجودشناختی بر اساس مبانی فلسفی صدرالمتالّهین نظیر اصالت وجود و تشکیکی بودن و...، عقل، نحوه وجود انسان را مرتبه به مرتبه رقم خواهد زد. از حیث معرفت‌شناختی عقل قادر خواهد بود تا هم گزاره‌های بنیادین نظام اخلاقی را کشف کند ، هم صغریات و جزئیات اخلاقی را بر آنها منطبق کند و هم وجوه حُسن و قبح افعال را تشخیص دهد. در رویکرد انگیزشی نیز عقل، با تشخیص فعل صحیح و روشن ساختن نتایج و عواقب آن، قادر خواهد بود تا نقش قابل توجّهی را در ایجاد شوق و انگیزه و بکارگرفتن قوای محرّکه در جهت تحقّق بخشیدن به فعل، ایفا کند. رویکرد اوّل در آراء قاضی عبدالجبار به جهت برخوردار نبودن از مبانی ‌اندیشه صدرایی کمرنگتر است امّا در دو رویکرد دیگر، هر دو‌اندیشمند به کاربردهای عقل توجّه داشته‌اند. تفاوتهایی در نگرش این دو‌اندیشمند دیده می‌شود؛ از جمله اینکه به لحاظ معرفت‌شناختی، عقل از نظر ملّاصدرا قوّه‌ای از نفس است ولی در اندیشه عبدالجبّار، علوم یا بدیهیاتی است که آدمی از پیش آنها را واجد است. از نظر صدرالمتالّهین ملاک بی‌اخلاقی‌ها، فقر وجودی است و مهمترین عامل بی‌اخلاقی‌ها جهالت و غفلت است امّا این ملاک در آراء عبدالجبّار دیده نمی‌شود.
بررسی و مقایسه قصص انبیاء در قرآن و عهدین
نویسنده:
محمدمهدی فیروزمهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این پایان نامه مولف در ابتدا در فصل اول در قسمت کلیات ضمن تعریف قصه، اهداف قصه را بیان می کند و ویرگی های قصص قرآن را بیان می کند و سپس ضمن آوردن قصه های حضرات آدم، نوح، ابراهیم، لوط، اسماعیل، اسحاق، یعقوب، یوسف، موسی و هارون، داود، سلیمان، ایوب، یونس، زکریا، یحی و عیسی از دیدگاه قرآن و تورات موارد اختلاف را ب ان و می کند و شخصیت هر کدام از پیامبران را از دیدگاه قرآن و تورات شرح می دهد. در پایان ضمن نتیجه گیری پیشنهادهای را مطرح می کند
نقش مفاهیم کلی در معرفت
نویسنده:
غلامرضا ابراهیمی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
توصیف، تحلیل و تبیین معرفتی وحی در اندیشه فارابی
نویسنده:
مهدی رضازاده جودی ، امیر دیوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در تفکر فارابی، قوای ناطقه و متخیله بیشترین کارکرد را در ادراکات وحیانی ایفا می‌کنند. فارابی وحی را حاصل اتصال قوه ناطقه نبی به عقل فعال و دریافت معقولات از آن دانسته، معتقد است نبی با طی مراتب عقلانی، می‏تواند صور معقوله از عقل فعال را دریافت نماید. اما در بیانی دیگر، به نقش ابزاری قوه خیال در محاکاتگری از معقولات و حقایق کلی وحی و دریافت عینی و بدون واسطه حقایق جزئی وحی تأکید دارد. هدف این جستار، توصیف، تحلیل و تبیین معرفت‌شناختی وحی از دیدگاه فارابی است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی چگونگی ارتباط قوه متخیله با عقل فعال، نحوه تبدیل معقولات کلی و جزئی به یکدیگر در نبی و حکیم و نحوه دریافت معارف وحیانی در نظام معرفتی فارابی پرداخته و در این تحلیل به این مسئله رهنمون شده است که تفاوتی که در اندیشه فارابی پیرامون نحوه افاضات عقل فعال به انسان و نقش قوه متخیله وجود دارد، حاکی از آن است که فارابی وحی را به قوه متخیله نبی تنزل نمی‌دهد؛ بلکه به علت وجود ضعف در نفس انسان‌ها، ارتباط نبی و انسان را از راه قوه متخیله امکان‌پذیر می‌داند. بنابراین از دیدگاه فارابی، وحی اصالتاً با توجه به قوه ناطقه مفهوم‌سازی می‌شود و رکن این ارتباط یعنی تخیل در تعریف وحی نقشی اساسی دارد.
صفحات :
از صفحه 179 تا 200
  • تعداد رکورد ها : 82