آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 234
بررسی تقسیم بندی ملاصدرا پیرامون مرگ به اخترامی و طبیعی و ریشه های قرآنی آن
نویسنده:
رضا حسینی لواسانی، محمد سعیدی مهر، رضا اکبریان، کاووس روحی برندق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان بدلیل داشتن میل به جاودانگی همواره مسئله مرگ برایش اهمیت داشته است. ملاصدرا پایه گذار حکمت متعالیه، با ذکر تعریف فیلسوفان قبلی از مرگ، مرگ را جداشدن روح از بدن مادی می داند و آن را به مرگ طبیعی و اخترامی تقسیم می کند. این مقاله بر آن است تا چیستی مرگ، انواع مرگ و علت هر کدام را از نظر این حکیم مسلمان مورد بررسی قرار دهد و با توجه به اهمیت جایگاه آموزه های اسلامی و قرآنی در فلسفه اسلامی، ریشه های قرآنی برخی از این موضوعات را مورد بررسی قرار دهد. هم چنین نقدهایی درباره تقسیم ملاصدرا از مرگ به اخترامی و طبیعی ارائه شده است که از آنها می توان به عدم ارائه ملاکی فلسفی برای وجود مرگ اخترامی و عدم وجود مرزی مشخص میان مرگ طبیعی و مرگ اخترامی، اشاره کرد. انسان بدلیل داشتن میل به جاودانگی همواره مسئله مرگ برایش اهمیت داشته است. ملاصدرا پایه گذار حکمت متعالیه، با ذکر تعریف فیلسوفان قبلی از مرگ، مرگ را جداشدن روح از بدن مادی می داند و آن را به مرگ طبیعی و اخترامی تقسیم می کند. این مقاله بر آن است تا چیستی مرگ، انواع مرگ و علت هر کدام را از نظر این حکیم مسلمان مورد بررسی قرار دهد و با توجه به اهمیت جایگاه آموزه های اسلامی و قرآنی در فلسفه اسلامی، ریشه های قرآنی برخی از این موضوعات را مورد بررسی قرار دهد. هم چنین نقدهایی درباره تقسیم ملاصدرا از مرگ به اخترامی و طبیعی ارائه شده است که از آنها می توان به عدم ارائه ملاکی فلسفی برای وجود مرگ اخترامی و عدم وجود مرزی مشخص میان مرگ طبیعی و مرگ اخترامی، اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 55
نقد برهان‌های تسلسل در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
وحید خادم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تسلسل موضوعی فلسفی در باب توالی علت ها و معلول ها در زنجیره بی نهایت است. هر چند در عرف عام فلسفه، مفهوم تسلسل به علل اختصاص ندارد بلکه مواردی را نیز شامل می شود که از دایره علیت و معلولیت خارج است. مسأله تسلسل قدمتی به اندازه تاریخ اندیشه دارد. در یونان باستان این مسئله در قالب مبحث نامتناهی ظهور یافت. تناهی و نامتناهی را باید موضوعی ریاضیاتی دانست که نتایج فلسفی مهمی را به بار می آورد به همین سبب همواره مورد توجه فیلسوفان قرار گرفته است. ارسطو با تمایز میان نامتناهی بالفعل و بالقوه گامی بزرگ در حل مسائل نامتناهی برداشت. در فلسفه اسلامی تسلسل به عنوان شاخه ای مستقل از بحث نامتناهی طرح گردید. فلاسفه اسلامیکوشیدند که تسلسل را به عنوان مصداقی از نامتناهی بالفعل انکار کنند و در این راه براهین زیادی را اقامه کردند. بنظر می رسد که آنان، تحقق فعلیت یک مجموع نامتناهی را منوط به شرایط سه گانه ی فعلیت، معیت و ترتب می دانند. ما نیز می‌کوشیم با نگاهی تازه این شرایط سه گانه را مورد بررسی قرار دهیماز سویی دیگر در این پایان نامه برآنیمکه با تکیه بر آثار ملاصدرا به نقد و بررسی برهان های ابطال تسلسل بپردازیم.هر چند که قصد آن را نداریم از دیدگاه خاص حکمت متعالیه به این موضوع نگاه کنیم. به همین جهتبا تکیه بر نظرات فلاسفه اسلامی به نقد از این برهان ها می پردازیمو نقد خویش بر بخشی از این برهان ها را بر پایه ی تفکیک دو معنا از "تساوی" بنا می کنیم. در این راه ناگزیر به مباحثی که در باب نامتناهی در ریاضیات مطرح شده اند، می پردازیم و دریچه ای جدید به مبحث تسلسل در فلسفه اسلامی می گشاییم. در ریاضیات، کانتور راه جدیدی پیش روی مسئله نامتناهی گشود و با طرح نظریه مجموعه ها به حل پارادوکس های مطرح شده در باب نامتناهی در ریاضیات نائل آمد. ما نیز می کوشیم با طرح این نظریه، دستاورد های آن را در مبحث تسلسل مورد ارزیابی قرار دهیم. بخشی دیگر از این برهان ها را نیز می توان برهان ها فلسفی صرف دانست که ما نیزفارغ از مباحث ریاضیاتی، آنها را مورد نقد قرار می دهیم
رابطه علم‌الهی و اختیار انسان در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
منصوره اشرف گنجوئی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائلی که فلاسفه در مورد آن اختلاف نظر داشته‌اند، علم خداوند به ذات خود و به ممکنات است. علم الهی به ماسوا در مرتبه‌ی ذات از سوی برخی مستلزم جبر در افعال انسان و منافی با اختیار او دانسته شده است. ملاصدرا با تکیه بر اصالت و تشکیک وجود و نیز قاعده‌ی «بسیط الحقیقه» اثبات می‌کند که خداوند به عنوان وجود کامل، دربردارنده‌ی جمیع حقایق هستی بوده و فاقد هیچ کمالی نیست، از طرفی چون به ذات خود عالم است، تعقل کننده‌ی جمیع ماسوا نیز می‌باشد. برخی با تکیه بر «تابعیت علم از معلوم» چنین پنداشته‌اند که علم به ماسوا در مرتبه‌ی ذات ممکن نیست. اما ملاصدرا بر این عقیده است که به علم الهی از دو بعد می‌توان نگریست؛ از یک منظر، علم الهی تابع معلومات و در نگاه دیگر متبوع آن‌هاست. او علم الهی به ماسوا در مرتبه‌ی ذات را از نوع دوم تلقی نموده و بدین ترتیب عدم سازگاری علم الهی و اختیار را رفع می‌کند. عده ای با بیان پرسش «تسلسل اراده های نامتناهی» اختیار را از انسان سلب کرده‌اند. ملاصدرا در پاسخ به آنان، ملاک فعل اختیاری را مسبوقیت به اراده ندانسته و صرف علم به فعل در نفس فاعل را برای اختیار کافی می‌داند. ملاصدرا برخلاف پندار برخی، ضرورت علّی و معلولی را ملازم با جبر در افعال انسان نمی‌داند. ویدر اثبات این مطلب برهانی متکی بر قاعده‌ی" الإضطرار بالإختیار لاینافی الإختیار" اقامه می‌کند. بنا بر این استدلال خداوند ایجاد کننده‌ی اختیار برای انسان است و در این صورت جبر لازم نمی‌آید.
ازلیت خدا؛ نقد نظریه ویلیام کریگ بر اساس فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه ملاحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان فلاسفه غربی، متفکرین قرون وسطی عمدتاً ازلیت خدا را به معنای بی‌زمانی دانسته‌اند، اما اندیشمندان معاصر، غالباً بر آن شده‌اند که ازلیت خدا به معنای زمانمندی و جاودانگی در زمان است. اخیراً «ویلیام کریگ» نظریه‌ی جدیدی درباره‌ی ازلیت خدا مطرح نموده که بر اساس آن خدا در وضعیت بدون خلقت، به نحو بی‌زمان ازلی است؛ اما پس از خلقت، به دلیل برقراری نسبت واقعی با جهان زمانمند و لزوم علم به حوادث زمانی، به نحو زمانمند وجود دارد. از طرفی در فلسفه اسلامی می‌بینیم ملاصدرا معتقد است خدا مطلقاً بی‌زمان است و این معنای ازلیت او تحت هیچ شرایطی نقض نمی‌شود. در پایان نامه‌ی حاضر ابتدا نظریه‌ی کریگ با تفکیک مبانی آن، تبیین می‌شود. در ادامه نشان داده می‌شود که ملاصدرا بر اساس مبانی فلسفه‌ی خود نظریه‌ای درباره‌ معنای ازلیت خدا ارائه داده است که اشکالات مطرح شده به بی‌زمانی خدا را پاسخ می‌گوید. از این رو از نظر ملاصدرا، نظریه کریگ قابل قبول نیست. نخست از این جهت که برخی مبانی فکری او محل اشکالند. دوم، از آن‌جا که زمان، منتزع از نحوه‌ی وجود حوادث مادی است، زمانمندی به هیچ وجه قابل اطلاق به خدا نیست. در نهایت دیدگاه کریگ مبنی بر تغییر در نحوه‌ی ازلیت خدا پس از خلقت، مستلزم نوعی تغییر در خداست که پذیرفتنی نیست.
معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا و آقا علی مدرس زنوزی
نویسنده:
محسن مهدی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد جسمانی که طبق نصوص دینی، از اصول مسلّم اسلام است، همواره مورد اهتمام متکلمان و فلاسفه بوده است؛ اما صدرالمتألهین اولین کسی بود که با پایه‌گذاری حکمت متعالیه توانست بر معاد جسمانی، برهان عقلی اقامه کند. وی معتقد است، نفس به‌واسطه مرتبه خیالی خود که مجرد و باقی است، در قیامت بدون مشارکت ماده و فقط از جهات فاعلی، بدنی عینی متناسب با ملکات خود خلق می‌کند که جنس آن از ماده اخروی غیرقابل‌فساد است و هر کس آن را ببیند، می‌گوید همان است که در دنیا بود.یکی از مخالفان معاد ملاصدرا، آقاعلی‌ مدرس است که خود حکیمی صدرایی می‌باشد. او عقیده دارد که نفس در بدن و اجزایش، ودایعی به‌جای می‌گذارد؛ بنابراین پس از مرگ، اجزا به سمت تشکیل بدن کاملی حرکت می‌کنند و این بدن، در آخرت دوباره به نفس ملحق می‌شود؛ بنابراین وی معاد جسمانی را به معنای تعلق دوباره بدن دنیوی به نفس می‌داند.از مقایسه این دو دیدگاه می‌توان نتیجه گرفت که نظریه ملاصدرا به لحاظ مبانی فلسفی از انسجام و سازگاری درونی بیشتری برخوردار است.
مبانی عقلی ولایت در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
ندا درخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ولایت، حقیقتی است که هم بر خدا و هم بر انسان اطلاق می شود . ملاصدرا ولایت انسان را به ولایت عام و خاص تقسیم می کند که ولایت عام قرب اهل ایمان به خداوند است. قرب خاص، فنای ذاتی و صفاتی و افعالی انسان در حضرت حق است. از نظر ملاصدرا، مقام ولایت، مقام انسان کامل است که در قوس نزول با تنزل ولی یا انسان کامل، مراتب هستی ایجاد می شود. ملاصدرا این مقام را بر اساس مبانی وجود شناختی خود تبیین می کند که بر طبق مبانی چون اصالت وجود و تشکیک وجود و قاعده الواحد و وجود رابط و مستقل ، "ولی" به عنوان فیض منبسط، صادر اول بلاثانی است که مراتب هستی تنزلات وجودی او هستند .در قوس صعود نیز مبانی انسان شناختی ملاصدرا، ترسیم کننده حقیقت و جایگاه " ولایت" است . ولایت امری اکتسابی است و هر انسانی به میزان شناخت حقیقت وجودی اش و تلاش در جهت کمال عقل نظری و عملیخود در مرتبه ای از "ولایت" قرار می گیرد و متناسب با مرتبه وجودی اش، قرب به حضرت حق می یابد و انسان کامل که علت وجودی در قوس صعود و علت غایی در قوس نزول است در بالاترین مرتبه ولایت قرار گرفته است." ولی" به طور کلی،به عنوان خلیفه خداوند، واسطه فیض وجودی و کمالی موجودات است.
بررسی تحلیلی صادر اول و لوازم فلسفی آن در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
محسن اصلانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از اوّلین مخلوق(صادر اوّل) دغدغه ذهن فیلسوفان اسلامی بوده است. حکمای مشاء صادر اوّل را عقل اوّل می‌دانستند که این موجود واجد کمالات همه مراتب مادون و دارای وحدت عددی بود. در حکمت متعالیه بحث شیوه‌ای دیگرگون به خود می‌گیرد؛ زیرا ملاصدرا با اتخاذ مبانی و اصولی متفاوت از حکمت مشاء، چیستی و تبیین صادر اوّل غیر از مکاتب دیگر است. از طرف دیگر با نظر به آثار ملاصدرا یک تنافر و تعارض ظاهری میان عبارات وی در باب صادر اوّل به چشم می‌خورد که در این پِژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق با تبیین چیستی صادر اوّل،‌ نحوه وحدت آن نیز مورد بررسی قرار گرفته وبه برخی از احکام و عوارض آن اشاره شده است و اثبات شده که وحدت آن وحدت حقّه حقیقیّه ظلیّه است. در ادامه تحقیق، مبانی و اصولی کهنظرملاصدرا بر آن مبتنی است مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و تبیین و تقریر جدید ملاصدرا از قاعده الواحد بررسی شده است. ملاصدرابعد از گذر از وحدت تشکیکی به وحدت شخصی وجود، بحث از وحدت تشکیکی را برای وجود منبسط مطرح می‌کند. در پایان با برشمردن لوازم فلسفی اثبات وجود منبسط از جمله: امکان تبیین عقلی انسان کامل، توحید افعالی، رد نظریه حلول و همه خدایی، تبیین درست وحدت و کثرت و مصون بودن وحی الهی از خطا در مراحل سه گانه نزول،دریافت و ابلاغ و حل تعارض متکلمان و حکما در باب حدوث وقدم عالم؛ این نتیجه به دست آمد که وحدت تشکیکی از وجود به ظهور وجود منتقل می‌شود و اگر به وجود منبسط نگاه استقلالی شود دارای وحدت تشکیکی است که کثرات را در خود جای می‌دهد واگر نظر ربطی شود چیزی جز شأن حق‌تعالی نیست.
تحلیل و نقد قاعده الواحد در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
زینب آقامحمدی رنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از نحوه ارتباط کثرات به وحدت و تبیین نظام خلقت را می‌توان در آثار فلاسفه یونان تا فلاسفه مسلمان مشاهده کرد. در این میانفیلسوفان مسلمان با اثبات واجب‌تعالی به عنوانمنشأ ایجادی عالم که از تمام انحاء کثرت مبرّی است، به قاعده الواحد تمسک کرده و اوّلین امر صادر شده از علّت واحد را عقل اوّل دانستند. این عقل بر مبنای سنخیت بیشترین مسانخت را با علّت خود داشته و از جهت معلولیّتدارای حیثیّت امکان بالذات و از جهت انتساب به علّت خود دارای وجوب بالغیر است که از آن فلک وعقل دیگر صادر می‌شود. نظر به اهمّیت بحث این تفسیر از تبیین خلقت همواره مخالفانی داشته، چرا که تببین این جهات در اولین امر صادر شده از واجب را منافی قاعده الواحد و وحدت عقل اوّل می‌دانستند. در این میان ملّاصدرا در مواجهه با این مهم، با رویکردی نوین خود، مبنی بر اوّل بلاثانی چهره‌ای جدید به این قاعده بخشیده و صادر اوّل بلاثانی را وجود منبسط امکانی معرفی می‌کند. وجود منبسطی که تمام کثرات را به نحو تشکیک در بردارد. ملّاصدرا در اثبات وجود منبسط امکانی، آن را فاد ماهیت دانسته و به این وسیله بین واجب‌تعالی و صادر اوّل سنخیت برقرار می‌کند. وی در ادامه نحوه ارتباط وجود منبسط و وجودات مقیّدی را که دارای ماهیتند مورد مداقّه قرار داده، ایشان ماهیت را ظهور وجود در خارج دانسته و همین امر انتقادات فلاسفه بعد از وی را در پی داشته است چرا که بنا بر وحدت شخصی وجود، وجود منبسط امکانی به عنوان صادر بلا ثانی ظهور وجود است نه خود وجود، گویی ملّاصدرا گام‌های محکم خود را نتوانسته تا آخر مسیر ادامه دهد و دچار مجاز در مجاز شده‌است.
تحلیل دیدگاه ملاصدرا در مساله وحدت‌انگاری و دوگانه‌انگاری نفس و بدن
نویسنده:
احمد شه‌گلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله رابطه نفس و بدن از مباحث مهم و تاثير گذار و غامض فلسفه است. با وجود نگارش هاي فراوان، بحث از آن همچنان ضرورت دارد. مباحث طرح شده در این پژوهش دارای رویکرد جدید، مسئله جدید و در مواردی همراه با طرح دیدگاه است. از آن جا كه بحث از رابطه نفس و بدن ارتباط تنگاتنگی باشناخت احكام موجودات مادي و مجرد دارد، لذا بررسی این احكام و ملاك تمايز آنها، برخی از مباحث این پژوهش را تشکیل می دهد، در بحث ملاک تمایز مادی و مجرد، دیدگاه های مختلف بررسی شده و اثبات شده که قابلیت اشاره حسی در بین معیارهای موجود از قوت بیشتری برخوردار است.بحث رابطه نفس و بدن مباحث مختلفی را در بر می‌گیرد. در این پژوهش اختصاصا بر روی چند مسئله تمرکز شده که عبارتند از: 1. تبیین چگونگی رابطه نفس و بدن: در این بحث، پنج تقریر از محل نزاع وجود دارد، برخي از اين تقریرها خارج از محل نزاع هستند. در بحث مذکور، رویکرد ابن سینا و ملاصدرا به این مسئله تحلیل شده، در بین رویکرد های موجود دیدگاه ملاصدرا، با وجود برخي مناقشات، موفق ترین راه حل، است و خدشه در روح بخاري، از استحكام این نظریه نمي كاهد. نگارنده در اين بخش دیدگاهی در حل معضل مادي و مجرد ارائه داده است. 2. مسئله دیگر بحث از تاثیر و تاثر نفس و بدن و تبیین نحوه مکانیسم آن و ارائه یک نظریه و ذکر ادله و ثمرات آن است. بر اساس این نظریه هر حالت، مفهوم، گزاره و کشف و شهودي و بطور کلی هر آنچه در نفس حادث می شود، در بدن تأثير مي‌گذارد؛ همچنين هرگونه فعل بدني مسبوق به اراده، در نفس تأثيرگذار است. 3. بیان کیفیت تعلق نفس به بدن و علت تعلق 4. دوگانه انگاري و وحدت انگاری. در این بحث ابتدا رویکرد ابن سینا و سپس سه رویکرد ملاصدرا به این مسئله بیان شده و ادله هر یک از این رویکردها، مورد ارزیابی قرار گرفته و اثبات شده دیدگاه ملاصدرا، وحدت تشکیکی است. اگر چه نوعی ثنویت حداقلي در نگاه وی وجود دارد ولی این نوع ثنویت با وحدت تشکیکی نفس و بدن که همان رویکرد اصلی صدرا است قابل جمع است.
بررسی سازگاری فرجام شناسی ملاصدرا با قرآن با تأکید بر تفسیر المیزان
نویسنده:
رضا حسینی لواسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به دلیل علاقه انسان به سرنوشت خود، مرگ و حوادث پس از آن، از مسائل مهمی است که ذهن او را به خود مشغول می کند. ملاصدرا موسس حکمت متعالیه، ضمن مطرح کردن مباحثی درباره فرجام انسان(مرگ، عالم برزخ و آخرت)، برای اولین بار به اثبات فلسفی معاد جسمانی پرداخته است و ادعای سازگاری آن را با قرآن کریم دارد. در این تحقیق که در مقام گردآوری، به روش کتابخانه ای و در مقام مقایسه و داوری به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، ضمن شرح دیدگاه ملاصدرا درباره روش تفسیری وی، مرگ، برزخ و معاد، به بررسی سازگاری مباحث مرگ، برزخ و معاد ملاصدرا با آموزه های قرآنی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان پرداخته ایم.از یافته های رساله حاضر، سازگاری دیدگاه ملاصدرا درباره چیستی و ضرورت مرگ، علت مرگ طبیعی، وجود عالم برزخ و ادراک برزخی، وجود بدن اخروی مثالی با آموزه های قرآنی است. هرچند که دیدگاه مدرس زنوزی و هم چنین دیدگاه "تشکیک در تجرد و مادیت"، به عنوان راه حل هایی که سازگاری بیشتری در بحث معاد جسمانی با ظواهر قرآنی دارند، مطرح شده است. البته در بحث خلود در جهنم، دیدگاه علامه طباطبائی که موافق خلود در عذاب است، نسبت به دیدگاه صدرالمتألهین، سازگار تر با قرآن کریم دانسته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 234