آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 234
پایه بودن اعتقاد به خدا از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلانتینگا
نویسنده:
سمیرا فرزین، رضا اکبریان، محمدعلی حجتی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به وجود خدا، همواره در معرض حملات نظری بوده و یکی از این موارد، چالش در توجیه این باور است. در مقالۀ حاضر، نظرهای علامه سید محمدحسین طباطبایی و آلوین پلانتینگا در مواجهۀ با چالش فوق بررسی و با تحلیل دیدگاه آنها، مقایسه‌ای انجام خواهد گرفت. اگرچه هر دوی ایشان اعتقاد به خدا را از دلیل بی‌نیاز می‌دانند و برهان را تنها مؤید ایمان می‌پندارند، پلانتینگا که به سنت معرفت‌شناسی اصلاح‌شده تعلق دارد، با نقد بنیادی نظریۀ مبناگروی سنتی در توجیه، گزارۀ «خدا وجود دارد» را برای فرد دیندار از جرگۀ گزاره‌های واقعاً پایه معرفی می‌کند و البته آن را بدیهی نمی‌داند. این در حالی است که او نمی‌تواند معیار جامع و مانعی را برای گزاره‌های پایه ارائه دهد. اما علامه طباطبایی که به مکتب مبناگروی سنتی در توجیه وفادار است، برای اثبات وجود خدا از اصلی بهره می‌برد که مناقشه‌ای در پایه بودن آن وجود ندارد؛ یعنی اصل عدم اجتماع نقیضین. به این‌ترتیب علامه طباطبایی با تحلیل موضوع گزارۀ فوق، آن را به‌عنوان گزاره‌ای بدیهی اولی معرفی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 329 تا 348
حل پارادوکس علم به جوهر در کتاب تعلیقات ابن‌سینا
نویسنده:
رضا اکبریان، احمد حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در کتاب تعلیقات ـ که به احتمال زیاد حاصل درس‌نوشته‌های شاگردان شیخ‌الرئیس است ـ تلاش می‌شود تا به پارادوکسی در خصوص علم به جوهر پاسخ داده شود. این پارادوکس را می‌توان بدین صورت بازسازی کرد که اگر با علم به شیء، عین ماهیت آن به ذهن می‌آید، آن‌گاه وقتی به جوهری علم پیدا می‌کنیم باید عین ماهیت آن، که جوهر است، به ذهن بیاید. از طرف دیگر، در فلسفه مشاء، علم از کیفیات نفسانی و از اعراض است. بدین ترتیب، با تناقضی مواجه می‌شویم که علم ما به جوهر هم باید جوهر باشد و هم باید عرض باشد و جوهر نباشد. پاسخ تعلیقات به این پارادوکس آن است که آن‌چه جوهر است، مفهوم جوهر است که همان «در موضوع نبودن» است و آن‌چه عرض است، علم ما به جوهر است که از کیفیات نفسانی است. بنابراین موضوع در دو گزاره به‌ظاهر متناقض عینا یکی نیست، بلکه در یکی مفهوم جوهر است و در دیگری مصداق ذهنی جوهر. از این‌جا معلوم می‌شود که پاسخی که صدرالمتألهین با به‌کارگیری مفاهیم حمل اولی ذاتی و حمل شایع صناعی به این پارادوکس (و پارادوکس‌های مشابه، مانند پارادوکس معدوم مطلق و یا کلی و جزئی) مطرح می‌کند، در آثار شیخ‌الرئیس سابقه دارد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 38
تبیین وجودشناختی «حمل» از نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
سیاوش اسدی، رضا اکبریان، محمد سعیدی مهر، لطف الله نبوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
ملاصدرا چگونگی «حمل» در عالم واقع را بر اساس نظریه شمول و انبساط وجودی توضیح می‌دهد. مطابق با این نظریه، وجود منبسط واحدْ جهت اتحاد، و مراتب این وجودْ جهت تغایر موضوع و محمول را فراهم می‌کنند و میان موضوع و محمول نوعی رابطه علیت برقرار است. اما از آن‌جا که این نظریه در ساختار فلسفی علامه طباطبایی پذیرفته نیست، چگونگی «حمل» نزد ایشان بر مبنای نظریه حدود و قیود وجودی تبیین می‌شود. بر این اساس، این مقاله از یک سو در تلاش است تا به این مسئله پاسخ گوید که دیدگاه علامه طباطبایی درباره واقعیت «حمل» چه تفاوتی با دیدگاه ملاصدرا دارد؛ و از سوی دیگر سعی دارد که با بررسی مبانی وجود‌شناسی ملاصدرا و علامه طباطبایی منشأ اختلاف این دو دیدگاه را واکاوی کند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 17
حل معضل نسبیت گرایی اخلاقی در فلسفه کانت و ملاصدرا
نویسنده:
رضا اکبریان، حسین قاسمی، محمد محمدرضایی، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مطالعه جوامع گوناگون نشان می دهد که کردارهای اخلاقی انسان بسته به تفاوت های فردی و اجتماعی، و بسته به تغییر و تحولات انسان متفاوت بوده است. وجود تفاوت های فردی، اجتماعی، و تنوع نیازهای انسان در گذر زمان، این مساله را مطرح ساخته است که آیا اخلاق امری نسبی است یا مطلق؟ با این که کانت و ملاصدرا به دو منظومه فکری متفاوت وابسته اند، هر دو در حل این مساله دغدغه مشترکی دارند. این دو فیلسوف با ابتنای اخلاق بر «عقل عملی»تلاش می کنند تا جهان شمولی و جاودانگی انسان را اثبات کرده و اخلاق را از خطر نسبیت برهانند. نزد کانت «قانون اخلاق» و «عقلانیت عملی محض» انسان از ویژگی کلیت و همگانی بودن برخوردار است. و انسان با عضویت در «جهان معقول» و «مطلق خواهی فطری» خود، جاودانه می شود. از نظر ملاصدرا انسان «کون جامعی» است که در مرتبه نظر، حقائق کلی و در مرتبه عمل، جزئیات فعل را ادراک می کند. همچنین بر اساس اصل «تجرد خیال» و «وحدت شخصی نفس»، انسان و ملکات نفسانی از بقا و جاودانگی برخوردار می گردند. در این مقاله قصد داریم با روش تطبیقی همراه با تحلیل مبانی این دو فیلسوف، راهکاری برای نسبیت گرایی اخلاقی جستجو کنیم.
صفحات :
از صفحه 145 تا 170
گزاره «خدا وجود دارد» از دیدگاه علامه طباطبایی و پلانتینگا
نویسنده:
سمیرا فرزین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به وجود خدا به عنوان اساس هر نوع باور دینی، همواره در معرض حملات نظری از سوی مخالفین بوده که به نوبه خود پاسخ‌های دین‌داران را نیز به همراه داشته است. یکی از این موارد، چالش قرینه‌گرایی است که طبق آن فقط گزاره‌هایی پذیرفتنی، مجاز یا موجه است که شاهد، دلیل، یا قرینه عقلانی داشته باشد. اما مدعای خداناباور این است که باور به وجود خدا شاهد یا دلیل عقلانی ندارد. نتیجه این دو گزاره در کنار هم، عدم جواز یا توجیه باور دینی است. در پایان نامه حاضر، نظرات دو متأله شاخص شرق و غرب در قرن گذشته یعنی علامه سید محمد حسین طباطبایی و آلوین پلانتینگا در مواجهه با چالش فوق بررسی و مقایسه شده است. بر این اساس، پلانتینگا پس از ارزیابی براهین مشهور تاریخ فلسفه غرب بر اثبات وجود خدا، یعنی برهان‌های جهان شناختی، وجود شناختی (آنسلم) و غایت شناختی (نظم)، هیچ کدام را منتج به مقصود و تمام نمی‌داند. البته به طریق اولی، استدلال‌های مخالفین را بر اثبات عدم وجود خدا نیز نمی‌پذیرد. در مقابل، او که به سنت معرفت‌شناسی اصلاح‌شده تعلق دارد، با نقد بنیادی نظریه مبناگروی سنتی در توجیه، گزاره کبرای قیاس قرینه گرا را به چالش می‌کشد: این که « فقط گزاره‌هایی موجه است که قرینه عقلانی داشته باشد» خود به کدام دلیل متکی است؟ وی و هم‌فکرانش با رد انحصار باور‌های پایه در بدیهیات اولی و گزاره‌های بطلان‌ناپذیر، گزاره «خدا وجود دارد» را نیز برای یک دین‌دار یک گزاره واقعا پایه معرفی می‌کنند.از سوی دیگر با بررسی نظریات علامه طباطبایی در این گزارش نشان داده شده است که وی آوردن برهان بر اثبات وجود واجب یا هستی مطلق را نه تنها ممکن می‌داند بلکه در آثار خود نیز به آن اقدام کرده است که مشهورترین آن، تقریر ایشان از برهان صدیقین است. این، به معنی رد ادعای صغرای قیاس قرینه‌گراست. با این حال، نظرات علامه طباطبایی از جنبه معرفت‌شناسی قضیه نیز جالب توجه است. با این که وی هم‌چون سایر فلاسفه مسلمان، به مکتب مبناگروی سنتی در توجیه وفادار است، اما همه مقدمات برهان (باورهای پایه) را در اصل عدم اجتماع نقیضین خلاصه می‌کند. بر این اساس، خود این اصل اولی به نحوی به پذیرش واقعیت به معنای مطلق آن که در این دیدگاه با وجود مطلق یا واجب یکی است، محتاج است. چرا که ابتدا باید واقعیت را درک کرد تا پس از آن عدم واقعیت را فهمید و در مرحله بعد نتیجه گرفت که واقعیت با لاواقعیت جمع نخواهد شد.
تحلیل منطقی برهان صدیقین علامه طباطبایی و بررسی انتقادی تقریرهای مختلف آن
نویسنده:
پیمان صفری، رضا اکبریان، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در این مقاله، برهان صدیقین علامه طباطبایی از منظری جدید بررسی شده است. در ابتدا مبانی فلسفی خاص ایشان در تقریر این برهان به وضوح بیان شده و پس از آن، چهار تقریر مختلف از برهان صدیقین ارائه شده است. در یک تقریر، با ابتنا بر مبنای واقعیت فی الجمله به تبیین برهان صدیقین علامه پرداخته ­ایم و در تقریر دیگر، مبتنی بر نفی تمایز متافیزیکی ماهیت و وجود در خارج و نیز واقعیت مطلق و مقید نزد علامه، برهان وی را به مثابه برهانی منطقاً محکم عرضه کرده ­ایم. همچنین برخی تقریرهای دیگر این برهان را بررسی و ارزیابی کرده ­ایم. نتیجه این تحقیق آن است که تقریر مبتنی بر واقعیت فی الجمله و علی الخصوص نفی تمایز متافیزیکی ماهیت و وجود در خارج، به دلیل توجه به مبانی فلسفی خاصّ علامه طباطبایی، موفّق و کارآمد بوده و سایر تقریرها، هم در بیان مقصود علامه طباطبایی و هم در طرح برهانی برای اثبات وجود خدا، نارسا هستند
صفحات :
از صفحه 49 تا 70
نسبت میان نظر و عمل در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
ملاصدرا، که در ابعاد نظری و عملی، نگاهی جامع به هستی و انسان دارد، نه مانند فارابی و ابن سینا است که علم به فعل را برای تحقق آن کافی بداند و نه مانند سهروردی است تا معتقد شود علم فعلی برای تحقق فعل کافی است. از نظر او نه اراده و فعل، اولی و ذاتی، و عقل و نظر، ثانوی و تبعی است ـ آن طور که اشاعره بر آن بودند ـ و نه عقل و نظر، اولی و ذاتی، و اراده و فعل، ثانوی و تبعی است ـ آنطور که معتزله می گفتند . براساس چنین نگرشی است که ملاصدرا به بحث از رابطه میان نظر و عمل می پردازد و نظریاتی متفاوت با فیلسوفان قبل از خود در تبیین «عقل عملی» و مباحث فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست و همچنین صفات رئیس اول مدینه ارائه می دهد. تبیین نظریه ملاصدرا در این باب، یعنی در باب نسبت میان نظر و عمل و نشان دادن نتایج فلسفی آن در حوزه حکمت عملی به عنوان نظریه ای که در آن عقلانیت، معنویت و نظام ارزشی و قانونی مبتنی بر شریعت، تفسیر واحد و هماهنگی پیدا می کند، هدف این مقاله است. این مقاله همچنین به تحلیل ابعاد مختلف نظر ملاصدرا در مقایسه با نظر پیشینیان و نقد آن در مواجهه با مسائل و مشکلات جدید در حوزه عمل می پردازد. در اینکه ملاصدرا به این بخش، کمتر اعتنا کرده است یا بطور مستوفا در همه زمینه های آن بحث نکرده است، یا بیشتر به جانب اخلاق فردی با صبغه عرفانی و باطنی رفته است و برای آن در برابر امور نظری، حقیقتی مشابه قائل نشده است، جای سؤال و تأمل دارد. چنانچه به خوداجازه دهیم در تقسیم بندی ارسطویی حکمت به حکمت نظری و عملی تجدید نظر کنیم و در باب نسبت میان فکر و اراده و در نتیجه نسبت میان نظر و عمل دیدگاهی متفاوت با دیدگاه فارابی و ابن سینا و حتی ملاصدرا ارائه کنیم، چنانکه علامه طباطبایی چنین کرده است، می توانیم حکمت عملی را جایگاه رفیعی بخشیم.
صفحات :
از صفحه 5 تا 28
نظریه کمال انسان از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی رحمه الله علیهما
نویسنده:
نفیسه شمیرانی مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی نظریه خود را در باب کمال انسان اینگونه تبیین می کنند که انسان برای دستیابی به کمال، باید نظر و عمل خود را توأمان، قوت دهد. زیرا انسان بر اساس"عمل به شریعت"و"تخلق به اخلاق فاضله"است که به مرتبه کمال نائل می آید و همچنین علامه ایمان را از سنخ عمل می‌دانند نه از سنخ علم و امام خمینی نیز، همانند علامه قائل به سنخیت ایمان و عمل است زیرا از منظر دو فیلسوف بزرگوار، ممکن است انسان برهان داشته باشد ولی در مرتبه کفر و شرک باقی بماند. لکن ایشان مانند علامه دارای مبانی فلسفی مدوّنی نیستند و مبانی ایشان مانند: اصالت وجود، ماهیت ثانیا و بالعرض، یکی بودن علم و اراده و غیره، متأثر از مبانی فلسفی ملاصدرا بوده، اما امام کمال انسان را در عقل عملی می دانند نه عقل نظری. و عمل صالح انسان را مقدمه ای برای نظر می دانند
«شیء فی نفسه» و «پدیدار» در نظر کانت و علامه طباطبایی
نویسنده:
سیاوش اسدی، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
این مقاله در تلاش است تا به این مساله پاسخ گوید که شیء فی نفسه، پدیدار، و ارتباط میان این دو در فلسفه کانت و علامه طباطبایی چگونه تبیین می شوند و دیدگاه علامه طباطبایی چگونه می تواند چالش های موجود در فلسفه کانت را پاسخ دهد؟ در این تحقیق مشخص می شود که کانت با اقرار به نوعی ارتباط ضروری میان ذات معقول و پدیدار، پذیرش وجود ذوات معقول را امری اجتناب ناپذیر می داند اما بیان می کند که ذات معقول یا نومن به دلیل این که هرگز به تجربه در نمی آید همواره ناشناخته خواهد ماند. از سوی دیگر علامه بر این مطلب تاکید می کند که آن چه در ذهن ظهور می یابد (ماهیت)، انکشاف و نمودی از واقعیت (وجود) است. به این ترتیب، بر خلاف دیدگاه کانت، میان پدیدار و شیء فی نفسه پیوند معناداری برقرار می شود و چالش های موجود در فلسفه کانت به صورتی پذیرفتنی پاسخ داده می شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 19
بخت و اتفاق از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
مریم سالم، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان اقوال کسانی که وجود تمام عالم را ناشی از اتفاق می دانند و قانون علیت را نادیده می گیرند، برخی فقط پیدایش موجودات جزئی را به اتفاق نسبت می دهند و معتقدند در پیدایش طبایع جزئی مادی، نمی توان اتفاق را نادیده گرفت و ضرورت علی را جاری ساخت. ارسطو ضمن اعتقاد به قانون علیت در عالم، بخت و اتفاق را از جمله علل می داند، ولی به همسویی و سازگاری بخت و اتفاق با ضرورت معتقد نیست و اتفاق را در مقابل ضرورت قرار می دهد. ابن سینا نیز به تبع رئیس مشائیان، به بحث پیرامون بخت و اتفاق می پردازد و آن را ناقض قانون علیت نمی داند. اما در چار چوب جهان شناسی خاص خود و برداشت متفاوتی که از علیت وجودی دارد، به تبیین آنها می پردازد و آنها را علل حقیقی و موجبه امور نمی داند و تا حدودی موفق تر از ارسطو بحث را پیش می گیرد، به طوری که ضرورت علی و معلولی دچار خدشه نمی شود. اما در نهایت امر این مطلب جای بحث دارد که کدام مشکل فلسفی، ارسطو و ابن سینا را وادار به اتخاذ چنین موضعی در باب بخت و اتفاق می کند. این مطلب در ابن سینا نیاز بیشتری به تفحص دارد. چرا که با قبول نظام احسن، وجود و حاکمیت ضرورت علی در عالم و علم عنایی حق تعالی به موجودات، برای نظریاتی چون بخت و اتفاق که ناشی از جهل انسان به علل حقیقی است و بیشتر جنبه عامیانه دارد تا علمی و فلسفی، جایی باقی نمی ماند.
صفحات :
از صفحه 150 تا 168
  • تعداد رکورد ها : 234