آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1526
خدای ارسطو، واحد یا کثیر؟
نویسنده:
رضا برنجکار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
 پرسش از نسبت اخلاق و دین در اندیشه هایدگر
نویسنده:
عباس یزدانی , مهدی پاک نهاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن فلسفه دین ایران,
چکیده :
مسئله پژوهش حاضر، پی گیری موضع هایدگر در قبال نسبت دین و اخلاق است. هایدگر در مواضع گوناگون، و البته نه چندان منسجم و نظام مند، در باب اخلاق و دین، به معنای مرسوم و شناخته شده آن سخن گفته است و در اغلب موارد نیز آن ها را مورد نقد قرار داده است. در این تحقیق تلاش شده است مسئله هایدگر با دین و اخلاق و مواضع او در مورد نسبت میان آن ها مورد بررسی قرار گیرد. همچنین تلاش شده است ضمن طرح انتقادات هایدگر به الهیات مرسوم و سنتی، موضع متأخر وی که در آن بر رویداد حاصل از سکوت منتظرانه و شاعرانه برای ظهور مجدد امر قدسی تأکید می شود، و نیز ارتباط این بحث با شکلی از اخلاق فرد محور، که بر فردیت محوری و اصالت عمل و انتخاب مسئولانه و آرمان خواهانه بر اساس ندای وجدان، تأکید دارد، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که هایدگر دین و اخلاق را در یک بستر بزرگ تر (سنت متافیزیکی) قرار می دهد و آن دو را به منزله پیامدهای موجوداندیشی متافیزیک غربی رد می کند. تلقی هایدگر از دین، در بستر نقد او از الهیات ارسطویی - مسیحی (انتو-تئولوژی؛ onto-theologie) قابل بررسی است و نقد او بر مبانی دینی - الاهیاتی نیز، اغلب معطوف به فهم و دریافت ادیان (مشخصاً مسیحیت) از خدا به مثابه «موجود برتر» است، که این نیز ریشه در تسلط مفهوم «علت العلل» ارسطو بر تاریخ مسیحی دارد.همچنین در بحث اخلاق نیز این نتایج حاصل شد که اگر منظور از اخلاق، طرح یک «فلسفه نظام مند و ارزش مدار اخلاقی» و ارائه معیاری برای تعیین خیر و شر باشد، هایدگر را به هیچ معنا نمی توان فیلسوف اخلاق دانست، اما چنان چه تعبیر از اخلاق، اتخاذ نوعی موضع عملی در قبال انتخاب های بشری و شیوه ای از رفتار و کنش انسانی مبتنی بر حقیقت و صدق و اصالت باشد، آن گاه هایدگر بی شک، دارای مواضع اخلاقی است که در چهارچوب حیات اصیل دازاین و هستی- به سوی- مرگ او نمود پیدا می کند.
صفحات :
از صفحه 39 تا 56
بررسی تطبیقی آراء فارابی در کتاب «تعلیقات» با آراء ارسطو
نویسنده:
مصطفی ملک زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق بر آن است تا با تدقیق در یکی از آثار کمتر مورد توجه قرار گرفته فارابی، که خود به عنوان یکی از اکابر فلسفه اسلامی شناخته می‌شود، به واکاوی نسبت تفکر این فیلسوف با آراء ارسطو که سنگ بنای تفکر مشائی را نهاده است، بپردازد و اشتراکات و افتراقات را نمایان سازد.فارابی طرح واره کلی نظام فکری خود را وام دار افلاطون است و در آثار خود هر جا به دنبال تشریح نقشه کلی اندیشه خویش است، افلاطون نقش محوری ایفا می کند، زیرا چنانکه بعد از این شرحش خواهد رفت، فارابی به تبعیت از او وصول به «سعادت» حقیقی را سرلوحه جهد فلسفی خویش قرار داده است و مثلاً در اثری چون «تحصیل السعاده» که به نوعی «کلیات فلسفه» را منظور نظر دارد، رویکرد افلاطونی یکه تازی می کند. اما هر چه از چارچوب های فلسفه ورزی فاصله می گیریم و به مباحث محتوایی فلسفه او نزدیک تر می شویم، ارسطو حضور پررنگ تری پیدا می کند. و این امر در اثری چون «تعلیقات» که به طور خاص به مباحث محتوایی می پردازد، مشهود است. بنابراین فارابی در بستری افلاطونی، ارسطویی می اندیشید.بی شک هر گونه حکمی در باب اینکه «تعلیقات» تعلیقه ای بر کتاب خاصی است یا خیر و یا اینکه مشتمل بر مجموعه ای از گفتارهای شفاهی وی به شاگردانش می باشد و... ظنّی خواهد بود؛ امّا آنچه مسلّم است اینکه تعلیقات آنچنان که به دست ما رسیده، تعلیقه بر بخش نظری حکمت و عمدتاً ناظر به محتوی (و نه ساختار) می باشد. مباحث مطروحه در این کتاب را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد که عبارتند از: خدا ، افلاک ، نفس ،و کلیاتی در باب حکمت نظری و شقوق سه گانه ی آن. بر همین مبنا برای هر یک از این موضوعات به استثنای بحث افلاک –که بسیاری مبانی فلسفی و کیهان شناختی آن مورد خدشه است- بخش جداگانه ای در رساله اختصاص داده شده است. و از آنجا که هدف ایجاد تناظر میان آراء این دو حکیم بود، هر بخش مشتمل بر دو فصل و فصل مربوط به ارسطو به دلایلی که روشن است، مقدم داشته شد.
منطقیات للفارابی المجلد3: الشروح علی النصوص المنطقیه
نویسنده:
ابو نصر محمد بن محمد الفارابی؛ تحقیق محمدتقی دانش پژوه؛ اشراف سید محمود المرعشی النجفی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مکتبه سماحه آیة الله العظمی المرعشی النجفی الکبری ـ الخزانة العالمیه للمخطوطات الاسلامیة,
چکیده :
المنطقیات، تألیف ابونصر فارابى (259-339)، بنیادگذار فلسفه در سرزمین اسلام که او را استاد دوم (معلم ثانی) خوانده‏‌اند، است. کتاب به زبان عربی با مقدمه فارسی و تحقیق محمدتقی دانش‌پژوه در سه جلد با عناوین النصوص المنطقية، الشروح المنطقية و الشروح علی النصوص المنطقية منتشر شده است. جلد سوم حاوی گزارش‌هاى ابن باجه و دیگران بر نگارش‌هاى منطقى فارابى است. محتوای جلدحاضر: گزارش‌هاى ابن باجه و جرجانى و ابن رشد بر نگارش‌هاى منطقى فارابى است؛ الف)- از ابن باجه: صدر إيساغوجي، تعليق المدخل و الفصول من إيساغوجي؛ تعليق المقولات یا لواحق المقولات، الارتياض على المقولات؛ كلام على العبارة و تعاليق بارارميناس؛ كلام في القياس، تعليق القياس؛ ارتياض في التحليل؛ كلام في البرهان، كتاب البرهان؛ كلام لأبي‌بكر بن الصائغ في فنون شتى منطقية». ب)- از جرجانى: شرح القياس؛ شرح التحليل و اکتساب المقدمات. ج)- از ابن رشد: تعلیقه بر البرهان
نوآوريهای منطقی فارابی و نقش او در اشاعه و تحول منطق ارسطويی در جهان اسلام
نویسنده:
اکبر فایدئی, احمد حسيني
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابونصر فارابي با ايضاح مفاهيم غامض منطق ارسطويي در شرح و تفسير استادانة خود بر تمام ابواب كتاب ارغنون‌ ‌ارسطو، و همچنين با نوآوريهاي بيبديل خود در علم منطق بويژه تقسيم معارف به دو دستة «تصور و تصديق»، سبب اشاعه و گسترش ميراث منطقي يونان و سپس تحوّل آن در جهان اسلام شد. نوشتار حاضر به ذكر و بررسي برخي از افكار منطقي فارابي ميپردازد؛ از جمله، تقسيم معارف به تصور و تصديق، نظر فارابي درباره» كلي و جزئي و منشأ معرفت انسان، تقسيم مفاهيم كلي به معقول اول و معقول ثاني، تلفيق نظريه» حملپذيري ارسطو با كليات خمس فرفوريوس، ذاتگرايي در تعريف، مغايرت سلب جهت با سالبه» موجهه، نظرية خاص فارابي در امكان استقبالي، استقرا و تمثيل، و نوآوري وي در باب مغالطه و بسط و تبيين مواضع مغالطه.
صفحات :
از صفحه 25 تا 38
بررسی تفسیر گالستون درباره فلسفه سیاسی فارابی
نویسنده:
محسن رضوانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس‌سره,
چکیده :
مقاله حاضر به بررسی تفسیر میریام گالستون درباره فلسفه سیاسی فارابی می پردازد. گالستون با مقایسه مباحث چهار اثر اصلی فارابی (مدینه فاضله، سیاست مدنیه، تحصیل السعاده و فصول منتزعه) تلاش می کند به فهم تازه ای درباره فلسفه سیاسی فارابی دست یابد. نکته بدیع و متمایز تفسیر گالستون، توجه به مبانی ارسطویی فلسفه سیاسی فارابی است. اما غفلت از تمایز فلسفه افلاطونی و ارسطویی و همچنین تأثیرپذیری فلسفه سیاسی فارابی از آموزه های اسلامی، موجب شده نه تنها گالستون در اثبات مدعای خویش توفیق نداشته باشد، بلکه در نهایت رهیافت مشهور مفسران فلسفه سیاسی اسلامی را تصدیق کند که فلسفه سیاسی فارابی، متأثر از فلسفه افلاطونی است. این مقاله با رویکرد تحلیلی و اسنادی به این موضوع می پردازد.
صفحات :
از صفحه 95 تا 102
خدا در اندیشه ارسطو و ملاصدرا
نویسنده:
مریم نصرتی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده مسأله‌ی اصلی پژوهش حاضر، مقایسه‌ی خداشناسی در اندیشه‌ی ارسطو و ملاصدرا است. این مقایسه در روش، مبانی و مسأله صورت گرفته است. وجوه شباهت دو فیلسوف در روش عبارت‌اند از: به کارگیری روش عقلانی در ادله ی اثبات خدا، و تفاوتشان در به کارگیری روش شهودی و مدد گرفتن از آیات و روایات توسط ملاصدرا است. مهم‌ترین مبانی ارسطو عبارت است از: تفکیک ماده و صورت، ازلی بودن ماده، هر متحرکی محرکی دارد، تفکیک علت به علت فاعلی و غایی. ارسطو با استفاده از این مبانی خدا را جوهر ازلی دارای فعلیت و صورت محض و عاری از هر ماده‌ای می‌داند. براهین ارسطو برای اثبات وجود خدا از سنخ براهین جهان‌شناختی و انّی هستند، که درآن‌ها از معالیل و آثار به وجود موثر پی برده می‌شود، در حالی که ملاصدرا با نگرش وجودی خود با برهان صدیقین که در آن با تأمل در حقیقت وجود به خود وجود استدلال می‌کند، که برهان شبه لمّی است. ملاصدرا با استفاده از مبانی و اصولی چون اصالت وجود، وحدت تشکیکی آن و فقر ذاتی و وجودی ممکنات، خدا را تنها وجودی اصیل، واحد، قائم بالذات و بسیط‌الحقیقه می‌داند. ارسطو و ملاصدرا، هر دو خدا را صاحب صفاتی چون علم به ذات، فعلیت، حیات و جمال می دانند، اما خدای ارسطو بر خلاف ملاصدرا علت فاعلی نیست بلکه علت غایی است، و فاقد صفاتی چون عنایت و علم به غیر، پاداش و جزا دهندگی است.کلیدواژه‌ها:‌ مبانی خداشناسی، صفات‌‌ خدا، براهین‌اثبات خدا،ارسطو، ملاصدرا،برهان انّی، برهان لمّی.
مقایسه آرای ارسطو و غزالی در باب رابطه میان فضیلت و سعادت
نویسنده:
لیلا شیرخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسش مهم فیلسوفان باستان علاوه بر پرسش از ماهیت فضیلت وچگونگی حصول آن ، این بود که آیا فضایل برای انسان سودمندند؟یعنی آیا فضایل سعادت انسان را به دنبال دارند یا خیر؟پرسش آنها در واقع پرسش از ارتباط میان سعادت وفضیلت بود ، بدین معنی که آیا برای سعادت کسب فضایل امری واجب و گریز ناپذیراست یا خیر؟ ارسطو برای حصول سعادت کسب فضایل را تنها شرط لازم می دانست. وی به دو نوع فضیلت قائل بود : فضایل عقلانی و فضایل اخلاقی . فضایل عقلانی شامل حکمت نظری وحکمت عملی است وفضایل اخلاقی مشتمل بر فضایل اصلی چهارگانه حکمت ، شجاعت ، عفت وعدالت است که نیاز به هدایت عقل عملی دارد. ارسطو خیرنهایی و سعادت برای آدمی را به نوعی فعالیت نفس در انطباق با فضیلت می‌داند ، البته درانطباق با بهترین وکامل‌ترین فضیلت . به دیگر سخن ارسطو خیرکامل و اعلی را نوعی فعالیت نظری می‌داندکه درآن نفس در باب حقیقت به تامل می‌پردازد و این فعالیت بازنمودی از فعل الهی است . سعادت از دیدگاه ارسطو جز از راه کسب فضایل میسر نمی‌گردد . در واقع فضایل ارسطویی ریشه در عقل صرف‌دارند ، و ابزاری جهت دستیابی به یک زندگی خوش و شکوفندگی انسانی در این عالم هستند . غزالی علی رغم تاثیر پذیری اش از ارسطو ، در بحث از ماهیت فضیلت وسعادت و نیز ارتباط میان این دو از ارسطو فاصله گرفته است . تبیین غزالی در این خصوص برخلاف ارسطو مبتنی برعقل صرف نبوده و اساس آن را وحی و شریعت شکل می‌دهد . از این رو فضایل اخلاقی نزد غزالی منحصر به فضایل فلسفی نبوده و شامل فضایل دینی و صوفیانه نیز می‌شود . غزالی به نحوی متفاوت از ارسطو از فضایلی به نام فضایل توفیقی نام می برد . فضایل توفیقی متناظر با فضایل فلسفی به چهار فضیلت هدایت ، رشد ، تسدید وتایید الهی تقسیم می شوند . فضایل فلسفی و فضایل توفیقی ابزاری جهت دستیابی به سعادت هستند ، البته فضایل فلسفی مشروط به فضایل توفیقی می‌باشند . مفهوم سعادت در نظر غزالی مشتمل بر دو وجه سلبی و ایجابی است . وجه ایجابی به ماهیت واقعی سعادت مربوط می شود . مشخصه اصلی و اختلاف دیدگاه غزالی با ارسطودر ماهیت سعادت "خیراعلی" می باشد . سعادت از نظر ارسطو صرفاً دنیوی است حال آنکه از نظر غزالی سعادت اخروی عالیترین سطح سعادت می‌باشد ، حتی اگر غزالی برخی فضایل دنیوی را هم سعادت نام می‌نهد تنها از حیث نقشی است که در تحصیل سعادت اخروی ایفا می‌کنند . نوشتار حاضر به بررسی تشابهات وتمایزات موجود در تبیین ارسطو و غزالی از ماهیتفضیلت و سعادت و ارتباط این دو با یکدیگر می پردازد.
منطقیات للفارابی المجلد2: الشروح المنطقية
نویسنده:
ابو نصر محمد بن محمد الفارابی؛ تحقیق محمدتقی دانش پژوه؛ اشراف سید محمود المرعشی النجفی
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مکتبه سماحه آیة الله العظمی المرعشی النجفی الکبری ـ الخزانة العالمیه للمخطوطات الاسلامیة,
چکیده :
المنطقیات، تألیف ابونصر فارابى (259-339)، بنیادگذار فلسفه در سرزمین اسلام که او را استاد دوم (معلم ثانی) خوانده‏‌اند، است. کتاب به زبان عربی با مقدمه فارسی و تحقیق محمدتقی دانش‌پژوه در سه جلد با عناوین النصوص المنطقية، الشروح المنطقية و الشروح علی النصوص المنطقية منتشر شده است. جلد دوم مشتمل بر گزارش فارابى بر «العبارة و القياس ارسطوست».مصحح در مقدمه در توضیح گزارش‌های فارابی بر منطق ارسطو متذکر می‌شود که: «فارابى به‌جز شرح العبارة و القياس، شرح الإيساغوجي هم دارد که بندى از آن را ابن المطران در «بستان الأطباء» آورده و من آن را در دیباچه منطق ابن مقفع گذارده‏‌ام‏»
  • تعداد رکورد ها : 1526