آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1526
ماهیت صفات از دیدگاه فلسفه اسلامی و فلاسفه تحلیل زبانی
نویسنده:
مرتضی قرایی گرگانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه بحثی است در باره اینکه : اولا" تفکیک صفات هر شیء به صفات ذاتی و صفات عرضی امری است مستقل از نیازمندیها و واژگان و زبان ما انسانها (objedtive) یا متکی به این امور (subjective) . ثانیا": آیا همه صفات هر شیء صفات نفسی‌اند یا همه نسبی‌اند یا بعضی نفسی و بعضی نسبی‌اند ثالثا": آیا همه صفات هر شیء صفات ذاتی‌اند یا همه عرضی‌اند یا پاره‌ای ذاتی و پاره‌ای عرضی . برای اینکه این سوالها روشن شوند و صحت و سقم جوابهای ارائه شده آنها آشکارتر گردد به سیر تاریخی این مسائل عطف توجه شده است ; و در این سیر به آراء و نظرات ارسطو، لاک ، طرفداران نظریه نسب درونی (ایده‌آلیستهای مطلق)، طرفداران نظریه نسب بیرونی (فیلسوفان تحلیلی)، و متفکران مسلمان پرداخته‌ایم . رویکرد این رساله رویکردی تاریخی، تحلیلی، و نقدی است ، یعنی قبل از هر چیر، گزارش تاریخی دقیق و مستند از اقوال عرضه کرده‌ایم . سپس به تحلیل خاستگاههای نظری موافقتها و مخالفتهای اندیشمندان و مقایسه آراء و نظرات پرداخته‌ایم، و آنگاه آراء و نظرات عرضه شده را کمابیش نقد کرده‌ایم لکن از اتخاذ موضع صریح و قاطع اجتناب ورزیده‌ایم بدین سبب که : اولا": به نظر می‌رسد، در پاره‌ای از موارد، هنوز ابهامات و اشکالاتی برجا مانده است . و ثانیا": هدف ما بیشتر طرح اصل این نزاعهای منطقی، فلسفی، و معرفت شناختی برای اندیشمندان معاصر جامعه‌مان است . این کار، البته و ناگزیر، مقدمه لازمی است برای نقدی که این اندیشمندان به لطف و عون الهی درآینده خواهند داشت .
نیچه یا ارسطو؟ (1) در گفتگو با السدر مک اینتایر
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
زمان در فلسفه افلاطون و ارسطو همراه با بررسی تطبیقی آن در فلسفه اسلامی
نویسنده:
مهدی بنایی جهرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فلاسـفه یونـان، از طـالس تـا ارسـطو اثـر دبلیـر.کـی.سی.گاتری
نویسنده:
فروغ چرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
بررسی تطبیقی نظریه معرفت ارسطو
نویسنده:
کلباسی اشتری حسین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
امر تراژیک، شاخصۀ فلسفی تراژدی
نویسنده:
علیرضا محمدی بارچانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
از نظر ارسطو اجزای کیفی تراژدی شامل میتوس (پیرنگ)، سیرت، گفتار (بیان)، اندیشه، منظر نمایش و آواز است. او سه جزء میتوسِ هر تراژدی را دگرگونی (peripeteia)، بازشناخت (Angenorsis) و واقعه دردانگیز/ فاجعه (catastrophe) برمی شمارد که سبب هلاک یا رنج قهرمان تراژدی می شود. ارسطو در نگرش منتقدانه خود به تراژدی در پی یافتن شاخصه های فلسفی آن است. مطالعه تراژدی های یونان بوستان به ما نشان خواهد داد «امر تراژیک»، «حس تراژیک زندگی» یا «عنصر تراژیک» حاکم بر جهان تراژدی، قهرمانان تراژیک را در سیطره خود قرار داده است. در این راستا با ارایه نظرات میشل ویینی، کلیفورد لیچ، ماکس شلر، جفری برتون، آرتور شوپنهاور، گئورگ لوکاچ، لوسین گلدمن، والتر کاوفمن، هاینتس کیندرمن، و ورنر یگر درصدد تبیین امر تراژیک به عنوان مهم ترین شاخصه فلسفی تراژدی برخواهیم آمد و آنگاه با توجه به نظرات جورج اشتاینر، گیلبرت موری، ورنر یگر، جرالد الس، و کلیفورد لیچ وجوه تراژیک در تراژدی های آیسخولوس را نشان خواهیم داد و درخواهیم یافت امر تراژیک به عنوان هسته و جوهره اصلی تراژدی از سوی آیسخولوس راهی است برای رسیدن قهرمان تراژیک به شناخت تراژیک، یعنی «رنج بردن برای آموختن». و با «تحلیل فلسفی امر تراژیک» نشان خواهیم داد که تراژدی نویسان به تراژدی به عنوان فرمی نمایشی در زمینه ای دراماتیک می نگریسته اند، یعنی زمینه ای که ارکسترا (صحنه نمایش) را همچون جهان تلقی می کند، جهان نمایش. همچنین تلاش خواهیم کرد تا آشکار سازیم تراژدی نویس، افزون بر جنبه دراماتیک، از منظر فلسفی هم به تراژدی نگریسته است و «امر تراژیک» در نگرش فلسفی، به محدودیت، فرجام ناگوار، زجر و رنج قهرمان تراژیک و دستیابی اش به فقدان و شناختی رنج آور معنا می شود، لذا دو انگاره تراژیک بودن جزئی جهان و تراژیک بودن کل جهان را در پایان بررسی و تحلیل خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 103
چیستی فضایل عقلانی و نسبت سنجی آنها با فضایل اخلاقی
نویسنده:
غلامحسین جوادپور، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
فضیلت از مهم ترین مفاهیم اخلاقی و معدود واژه هایی است که محمول گزاره های اخلاقی قرار می گیرند. ارسطو فضایل را با توجه به هدف آنها به دو دسته اخلاقی و عقلانی تقسیم کرد و فضایل عقلانی را ویژگی های پایدار نفس که با هدف شناخت حقیقت (درستی) به کار گرفته شوند، دانست. در رویکرد معرفت شناسی فضیلت محور که در چند دهه اخیر رواج یافته، بر ارزش معرفتی فضایل عقلانی و نقش آنها در صدق باورها تأکید شده است. البته در گونه های مختلف این رویکرد، تلقی یکسانی از این فضایل وجود ندارد. سوسا آنها را از سنخ قوا و استعدادهای معرفتی می داند؛ اما زگزبسکی آنها را از سنخ ویژگی های رفتاری و خصائص شخصیتی و همچنین جزء فضایل اخلاقی و زیرشاخه ای از آنها می داند و هرچند نگاه ارسطویی به فضایل عقلانی را برمی گزیند، تفکیک بین فضایل عقلانی و اخلاقی را برنمی تابد. در این نوشتار برآنیم تا ضمن بررسی رویکردهای گوناگون به فضایل عقلانی با تأکید بر دیدگاه رابطه آنها را با فضایل اخلاقی بررسی کنیم.
صفحات :
از صفحه 97 تا 118
تحلیل خوانش پروکلوس از علم‌النفس ارسطو بر پایۀ رسالۀ دربارۀ نفس و اثولوجیا
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری ، هاجر نیلی احمدآبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آگاهی از نفس و چیستی آن، در مباحث فلسفی جایگاهی ویژه داشته و دارد. این موقعیت بنوعی در علوم تجربی نیز منعکس شده است. ارسطو و پروکلوس، دو نماینده از بزرگترین و تأثیرگذارترین مکاتب فلسفی باستان، یعنی فلسفۀ مشاء و مکتب نوافلاطونی، به این حوزه توجهی خاص داشته و بخشی از نوشته‌های اصلی خود را به آن اختصاص داده‌اند. نوشتار حاضر با تمرکز بر دو منبع اصلی علم‌النفس نزد این‌دو فیلسوف، بر آنست تا ضمن شناسایی نقاط اشتراک و افتراق دیدگاه آنها، سیر تحول و تطور تعریف و چیستی نفس‌ را مطالعه کند. ارسطو ضمن بیان دو تعریف طبیعی و مابعدالطبیعی، در تعریف طبیعی، نفس را مرتبط با بدن دانسته و معتقد است نفس ضرورتاً جوهر و صورت جسم طبیعی است که حیات بالقوه دارد. او همچنین نفس را کمال اول برای جسم طبیعی میداند که دارای حیات بالقوه است. اما در تعریف مابعدالطبیعی، آن را مستقل از بدن قلمداد میکند و نفس را اصل حیات موجود زنده مینامد. پروکلوس با بیان تعاریف طبیعی، مابعدالطبیعی و توصیفی از نفس، در تعریف طبیعی و مابعدالطبیعی خود، راهی نزدیک به ارسطو پی گرفته است. وی در تعریف طبیعی خود، نفس را کمال بدن و درواقع، صورت و کمال طبیعی جسم آلی ذیحیات بالقوه معرفی میکند. اما در تعریف توصیفی، مسیری متفاوت از ارسطو را برگزیده است. وی حقیقت نفس را امری خودساخته‌شده، خودجاندارشده، خودمتشکل و خودمتحقق میداند و معتقد است نفس، اصل حیات، علت ابدان، علت وجود اجسام و حفظ آنها و بعبارتی، پدیدآورندۀ یکتایی و پیوستگی آنهاست.
صفحات :
از صفحه 89 تا 110
درسگفتار فلسفه ی ارسطو
مدرس:
سعید بینای مطلق
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
دیگردوستی مبتنی بر محبت به خود در نظریه «فیلیا» نیکوماخس ارسطو
نویسنده:
فرشته ابوالحسنی نیارکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو در تحلیل «فیلیا» در نیکوماخس، دیگرخواهی را به «روابط محبت‌آمیز فرد با خودش» مبتنی ساخته است و از شکوه خودخواهی در نیل به اودایمونیا سخن می‌گوید. مؤیدات دیگری نیز بر خوددوستی و شواهدی دال بر دگردوستی در نیکوماخس قابل رصد است. براین اساس کتاب هشتم و نهم، از حیث مسأله خوددوستی یا نوع‌دوستی [؟] و فراتر از آن خودگروی یا دیگرگروی [؟] مورد توجه مفسران قرار گرفته است. خوددوستی در کلام ارسطویی صراحت آشکاری دارد؛ تنها این‌که انتساب خودگروی اخلاقی بر ارسطو به عنوان نظریه‌ای غایت‌انگارانه رد شده است. آنچه که در نظریه ارسطویی، اهمیت دارد مؤیدات دیگردوستی است که (1) از رابطه نوع‌دوستی با خوددوستی پرسش کنیم، سپس (2) درباب نوع‌دوستانه بودن دیدگاه وی داوری کنیم. دیگردوستی ارسطویی غایت فعل اخلاقی نیست، بلکه صفت رفتار است و می‌تواند جزء رفتارهای نوع‌دوستانه طبقه‌بندی شود. عنصر نوع دوستی با عبارت «خواستن خیر دیگری به خاطر دیگری» بیان می‌شود. دوستی امری ذومراتب است که تصویرسازی از کامل‌ترین وجه آن که دوستی بر اساس فضیلت است، نمایانگر جهان ایده‌آل محبت‌محور است و دوستی‌های منفعت‌نگر و لذت‌نگر، بالعرض دوستی نامیده شده‌اند. می‌توان الگوی نظریه فیلیا را چنین ترسیم کرد که شامل بر محبت به فضیلت است که فرد ابتدا در خود می‌یابد و دوستی، تسری این رابطه به دیگری است. اصطلاح خوددیگر، نمایانگر نیروی انگیزشی در برقراری دوستی است که به سبب اشتراک در جزء عقلانی، اهداف و پیامدهای نوع‌دوستانه را نتیجه می‌دهد؛ یعنی توجه به دیگری به خاطر دیگری که البته این توجه، برآمده و برآورنده فضایل در رابطه‌ای متقابل است.
  • تعداد رکورد ها : 1526