جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 16
بازاندیشی خدا به عنوان هدیه: ماریون، دریدا و محدودیت‌های پدیدارشناسی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Robyn Horner
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Fordham University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : بازاندیشی خداوند به عنوان هدیه در نقطه تلاقی فلسفه، نظریه انتقادی و الهیات قرار دارد. اولین مطالعه پایدار کار ژان لوک ماریون به زبان انگلیسی، دیدگاه منحصر به فردی را در مورد سؤالات معاصر و ارتباط الهیاتی آنها ارائه می دهد. هورنر با توجه به نقطه عزیمت خود از مسئله هدایایی که توسط ژاک دریدا بیان شده است، که استدلال می کند که شرایط امکان هدیه، شرایط غیرممکن بودن آن نیز هستند، هورنر مجموعه ای از سؤالات را در رابطه با ماهیت اندیشه، قابلیت دوام پدیدارشناسی دنبال می کند. و از همه مهمتر، امکان فیض. از نظر ماریون، پدیدارشناسی، به مثابه اندیشه موجود، مسیری را برای فلسفه ارائه می‌کند تا بدون دخالت در متافیزیک پیش برود. بازیابی چندین بینش مهم ادموند هوسرل، همراه با خواندن مارتین هایدگر و امانوئل لویناس، او را قادر می‌سازد تا پدیدارشناسی بسازد که در آن حتی پدیده‌های غیرممکن مانند مکاشفه و موهبت مورد بررسی قرار گیرند. در این تقابل مهم بین ماریون و دریدا موضوعات حیاتی برای مذاکره دغدغه‌های پست مدرن در فلسفه و الهیات با شور و شعور ظاهر می‌شوند. تبیین دقیق آن موضوعات در یک زمینه بین رشته‌ای، و تصویری که از وضعیت بحث معاصر ارائه می‌کند، بازاندیشی درباره خدا به عنوان هدیه را به کمک مهمی در بحث الهیات و فلسفی تبدیل می‌کند.
همکاری های ژان لوک ماریون و جیانی واتیمو برای ایمان پست مدرن [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Michael McGravey
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : الهیات کاتولیک در دوران پست مدرن با تغییرات فرهنگی یا روایی مختلفی - اعم از منفی و مثبت - مواجه شده است که به شکل گیری کلیسای کاتولیک روم و مسیحیت در کل کمک کرده است. به طور منفی، کلیسا تحت تأثیر عوامل خارجی (مانند جهانی شدن، مهاجرت/مهاجرت، افزایش دسترسی به فناوری و غیره) و مبارزات داخلی (مانند کاهش حضور در کلیسا، پیری جمعیت و غیره) قرار گرفته است. به طور مثبت، همانطور که دیگران پیشنهاد کرده‌اند، پست مدرنیته از طریق ایده‌های جدید فلسفی و کلامی (مانند پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم، پسا متافیزیک و غیره) بازگشت به دین را آغاز کرده است. هدف این پایان نامه کمک به دغدغه های مستمر پست مدرن است که در تغییرات فرهنگی و روایی با تمرکز بر کار ژان لوک ماریون و جیانی واتیمو مورد توجه قرار گرفته است. تاکید این پروژه بر استفاده از متافیزیک به عنوان ابزار اساسی الهیات و محدودیت های مربوط به آن متمرکز است. این پروژه همچنین یک اصل اصلی مسیحیت، کاریتاس را روشن می کند. ماریون و واتیمو کاریتاس را به عنوان چیزی که باید نقطه کانونی الهیات پست مدرن باشد خطاب می کنند. با پرداختن به این ویژگی مسیحیت، این پروژه امکان «بازگشت به دین» را مشاهده می‌کند که نشان‌دهنده کاوش پست مدرن از دین توسط چندین فیلسوف مورد اشاره در اینجا است. در حالی که این پایان نامه از ارائه بازسازی الهیات یا به طور خاص کلیسای شناسی اجتناب می کند، هدف آن بازگرداندن اهمیت فلسفه، متافیزیک و کاریتا در بافت پست مدرن است.
پرسش از خدا: پدیدارشناسی، هرمنوتیک، و وحی در ژان لوک ماریون و پل ریکور [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Darren E. Dahl
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی اندیشه ژان لوک ماریون در پرتو برخورد او با وحی الهی و در ارتباط با پدیدارشناسی هرمنوتیک پل ریکور می پردازد. اولاً، این استدلال می‌کند که اندیشه ماریون دارای ابهامات مهمی است که توسط میراث مفاهیم کلیدی که کار او را سازماندهی می‌کنند تعیین می‌کنند: «بخشش» (اهدا) و اشباع. ثانیاً، همچنین استدلال می‌کند که حتی اگر بتوان راهی برای رفع این ابهامات یافت، پیشنهاد حاصل با انتقاد پل ریکور در اشاره به پدیدارشناسی‌های دینی که توسط «ایدئالیسم هوسرلی» تعیین می‌شوند، پاسخ نمی‌دهد. پایان نامه مطالعه ای در مورد هرمنوتیک وحی ریکور در تلاش برای جا انداختن روایت ماریون و ارائه یک پیشنهاد جایگزین ارائه می دهد. به طور خاص، ارتباط دگرگونی پیشنهادی ریکور از پدیدارشناسی را از طریق هرمنوتیک، ایده هرمنوتیک شهادت که در نتیجه آن دگرگونی ایجاد می‌شود، و مفهوم ریکور از وحی را به عنوان بیان شده در ارجاع به «جهان متن» در نظر می‌گیرد. با تمرکز بر مفهوم «تقدیم» در سراسر تحلیل، پایان‌نامه استدلال می‌کند که نه تنها کار ماریون با تعهدات رسمی‌اش به ظاهر محض محدود می‌شود، بلکه از دستیابی به نوعی تقدم رادیکال که به دنبال آن است نیز ناکام می‌ماند. این به این دلیل است که همچنان با فلسفه‌ای از آگاهی گره خورده است که از دسترسی به سطح پیش‌انعکاسی تعلق که توسط پدیدارشناسی هرمنوتیک ریکور قابل دسترسی است، مسدود شده است. با ارائه این استدلال، پایان نامه تحلیلی انتقادی از کار ماریون از منظر وحی الهی ارائه می کند و علاوه بر این، آن اثر را با پل ریکور به گفتگو می آورد. این تعامل مهم بین ریکور و ماریون به اندازه کافی در ادبیات ثانویه فعلی مورد توجه قرار نگرفته است و این پایان نامه این شکاف را پر می کند.
رونمایی از هستی الهیات: هایدگر و ماریون در تلاقی فلسفه و الهیات [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Wayne Brian Rogers
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هایدگر هستی‌شناسی را به‌عنوان شکلی محاسبه‌گر از تفکر تعریف می‌کند که همه چیز را بر اساس یک اصطلاح پایه‌ای مطلق به یک شی یا موجود تقلیل می‌دهد. در هستی‌شناسی از خدا خواسته می‌شود تا این عالی‌ترین واژه باشد که همه موجودات دیگر به‌عنوان یک کل بر آن مبتنی بر «هستی» جهانی خود هستند. از نظر تاریخی، هستی‌شناسی رابطه بین فلسفه و الهیات را بر این نظام هستی‌شناسی جهانی استوار می‌کند که تنها یکسانی را تحت شرایط علیت و دلیل کافی می‌پذیرد. هایدگر خواستار یک «گام به عقب» از هستی‌شناسی به سوی شیوه‌ای از تفکر فلسفی است که به موجودات اجازه می‌دهد بر اساس شرایط خودشان ظاهر شوند و به الهیات درجاتی از خودمختاری نسبی برای درمان رابطه وجودی مؤمن با دیگری می‌دهد. از سوی دیگر، ژان لوک ماریون راه‌حل «فلسفی» هایدگر برای هستی‌شناسی را رد می‌کند و راه‌حلی رادیکال «الهیاتی» است. ماریون مدعی است که مفهوم هستی‌شناختی خود منشأ هستی‌شناسی است و به این ترتیب، باید در رابطه‌ای عرفانی با دیگری کاملاً غلبه کرد که وارونگی بنیادی تفکر فلسفی را انجام می‌دهد. ماریون پروژه الهیات خود را با پدیدارشناسی «دادگی» تقویت می‌کند که پارادوکس رسیدن متعالی را به عنوان بالاترین امکان فلسفه در نظر می‌گیرد.

در این پروژه من خطوط گام‌های مربوط به هایدگر و ماریون را از به خداشناسی دنبال می‌کنم. و استدلال می‌کنند که اولین گزارش‌های هایدگر از «حیات واقعی» منابع پرباری را برای افشای یک هستی‌شناسی باقی‌مانده در اندیشه ماریون ارائه می‌دهد. من عمیق‌ترین منبع هستی‌شناسی را هرگونه تعهد به استقلال مطلق اندیشه نظری در مقابل تعهدات بنیادی یا جهان‌بینی می‌دانم. علاوه بر این، من استدلال می‌کنم که عقب‌نشینی ماریون از هستی‌شناسی نه تنها ناقص است، بلکه این دیدگاه فلسفی را که هستی‌شناسی لزوماً یا از نظر ساختاری خشونت‌بار است، تداوم می‌بخشد. من با ترسیم برنامه ای برای یک فلسفه مسیحی که به استقلال نسبی فلسفه و الهیات به عنوان رشته های نظری که به طور متقابل وجودی در جهان بینی ریشه دارند، به پایان می رسم. این بازیابی به شرایط اساسی هرمنوتیکی فلسفه‌ورزی احترام می‌گذارد، حتی در حالی که فضایی را برای فلسفه مسیحی باز می‌کند تا مفروضات هستی‌شناختی خود را درباره رابطه سوژه با دیگری کاملاً بیان کند.

به سوی یک موضوع عرفانی: طرحی بر اساس فلسفه ماریون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
John Carlo Uy
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
چکیده :
ترجمه ماشینی : چکیده این پژوهش بر آن است تا از فلسفه ژان لوک ماریون تفسیری عرفانی از موضوع را بیان کند. فصل اول تاریخ متافیزیک را دنبال می کند که ماریون به منظور ایجاد شرایط استعلایی برای طرد متقابل خدا و سوژه، به دنبال آن است. فصل دوم به جایگزینی می‌پردازد که ماریون برای وسعت بخشیدن به حوزه عقلانیت فلسفی ارائه می‌کند که متافیزیک آن را باریک‌تر کرده است. ماریون پدیدارشناسی اهدا را برای فراتر رفتن از محدودیت های تفکر متافیزیکی پیشنهاد می کند. فصل آخر سعی دارد بین امر عرفانی، به معنای دقیق تقدم خیر بر هستی، و معتادی که چهره جدید سوبژکتیویته به خود می گیرد، پیوندی برقرار کند. واژگان کلیدی: ژان لوک ماریون، تاریخ متافیزیک، پدیدارشناسی ماهیت، پدیده اشباع، الهیات عرفانی
رمزگشایی هدیه عشق: خواندن دترینیتات آگوستین از طریق ژان لوک ماریون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Andrew Staron
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه ایجاد درک جدیدی از نحوه عبور هدیه عشق از فاصله بین معنای مورد نظر تثلیث و غیرممکن بودن آن دلالت - برای ما - است. به عنوان مثال L. Gioia، M. Hanby، P. Kolbet، L. Ayres) و De Trinitate را نه به عنوان مدلسازی متافیزیکی از تثلیث در خود، بلکه به عنوان مطالعه عقلانی حدود دلالت الهیاتی تفسیر می کند. هنگامی که در پرتو درک آگوستین از رابطه بین هرمنوتیک و تبدیل، و تأکید بر مأموریت‌های پسر و روح خوانده می‌شود، دترینیتیت توضیحی از دگرگونی انسان‌شناختی انسان به سوی یادآوری، درک و عشق به خدا ارائه می‌دهد. بخش دوم در نظر می‌گیرد. هدیه عشق در پدیدارشناسی ژان لوک ماریون ماریون با پشتیبانی از مفهوم پدیده اشباع شده، توصیف دقیقی از موهبت عشق ارائه می دهد که بر اساس دلیل خود پیش می رود و نه به یک انتزاع مفهومی، بلکه به یک معشوق خاص نزدیک می شود. این موهبت، نفس خود را از خودبنیاد بودنش دور می‌کند، و در عوض به درک موضوعی دعوت می‌کند که به بخشندگی و عشق پاسخ می‌دهد، موضوعی که با استعداد و فداکار است: آدونه. این عقلانیت عشق، تنش کلیدی در کار ماریون را به عنوان تنش بین نامعین بودن و حدود پدیدارشناسی و خاص بودن و بیش از حد مورد نیاز پدیده عشق روشن می کند. بخش سوم محل همگرایی پدیدارشناسی ماریون با درک خود آگوستین از اهمیت عشق است. به وحی تثلیثی تقلیل شهوانی ماریون به دی ترینیتیت توصیفی نمادین از عشقی را ارائه می دهد که به واسطه آن مکاشفه خود خدا برای ما واسطه می شود. عشق پاسخگوی آدونه، مفهوم آگوستین را از انسان به شکلی که با تصویر خدا ساخته شده است، تیزتر می کند و نشان دهنده مکاشفه تثلیث در ایجاد چیزی است که در غیر این صورت برای ما غیرممکن بود: پیشرفت ما در عشق. به نوبه خود، De Trinitate نام مکشوفی را برای ماریون فراهم می کند که می توان با آن خدا را در و از طریق خاص بودن عشق فرا خواند: پدر، پسر و روح القدس.
تریلکتیک عهد قدیم:  تفسیری پدیدارشناسانه از عشای ربانی به مثابه تجلی- اعلامیه- تصدیق
نویسنده:
Donald Lee Wallenfang
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز به دنبال ایجاد انقلابی در تفکر مقدس، به ویژه عشای ربانی است. به جای اینکه عشای ربانی را بر حسب ماهیت یا نماد تفسیر کنیم، از نظر پدیدارشناسانه به مظهر- اعلام- تصدیق تعبیر می شود. به این ترتیب، تأکیدات خاص تفکر کاتولیک (تجلی)، یهودی و پروتستان (اعلام، تصدیق) حول مسئله پدیداری پدیده دینی، به‌ویژه پدیده عشای ربانی، جمع می‌شود. به عنوان نماینده هر یک از این سه سنت ایمانی، متفکران برجسته زیر در تقابل دیالکتیکی قرار می‌گیرند: ژان لوک ماریون (کاتولیک، تجلی)، پل ریکور (پروتستان، اعلام/تصدیق) و امانوئل لویناس (یهودی، اعلام/تصدیق). این پایان نامه با تکیه بر اثر اصلی لوئی-ماری شووه، نماد و مقدسات: un relecture sacramentelle de l'existence chrétienne (1987)، به منظور پیشبرد هرمنوتیک انتقادی از آیین مقدس، جنبه پدیدارشناختی متمرکزی را اتخاذ می کند. علاوه بر این، روش الهیات تجدیدنظر طلبانه دیوید تریسی به منظور انجام فرآیندهای توصیف پدیدارشناختی، و به دنبال آن تامل استعلایی، برای ارزیابی وضعیت ادعاهای حقیقتی که توسط پدیده عشای ربانی بیان شده است، به کار می رود.
چرخش‌های هستی‌شناسانه؟: تمرکززدایی از موضوع مدرن در پدیدارشناسی اخیر فرانسه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Joeri Schrijvers (جوری شریورز)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
State University of New York Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این اثر برجسته به بررسی مسائل هستی‌شناسی و ارتباط آن‌ها با به اصطلاح «چرخش الهیاتی» پدیدارشناسی اخیر فرانسه می‌پردازد. Joeri Schrijvers تمرکززدایی از موضوع را که توسط ژان لوک ماریون، ژان ایو لاکوست و امانوئل لویناس، سه فیلسوفی که با الهام از خوانش هایدگر، تلاش می کنند سوژه فعال و مستقل را واژگون کنند، بررسی و نقد می کند. شریورز در بررسی هر متفکری نشان می‌دهد که یک وارونگی ساده از تمایز سوژه-ابژه حاصل شده است، اما هیچ تمرکززدایی واقعی از سوژه وجود ندارد. از نظر لاکوست، موضوع به نیت خدا تبدیل می شود. از نظر ماریون، سوژه به ابژه و هدف داده شدن بدل می شود. و برای لویناس، سوژه بدون راز است، مانند یک شی، در برابر دیگری بزرگتر. شریورز با نقد بدیهیات و مفروضات فلسفه معاصر استدلال می کند که هیچ غلبه ای وجود ندارد. او در نهایت رویکردی پدیدارشناختی و وجودی تر، ارائه امر نامرئی را برای پرداختن به دغدغه های هستی شناسی پیشنهاد می کند.
وجود بدون چارچوب: تخصیص اخلاقی و الهیاتی از نقد هایدگر از مدرنیته [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Zoha Atkins
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز استدلال می کند که اندیشه هایدگر بینش های اساسی را در مورد چالش های ساختاری ارائه می دهد که مدرنیته برای یک فرد اخلاقی و مذهبی ایجاد می کند. من استدلال می‌کنم که این دشواری‌ها به یک برداشت ابزارگرایانه از حقیقت، انکار یا سرکوب تناهی به‌عنوان شرط معنادار بودن، و یک انسان‌شناسی فلسفی که هم بیش از حد ذهن‌گرا و هم بیش از حد عین‌گرا است، منتهی می‌شود. با این حال، در حالی که هایدگر در تشخیص خوب بود، او تمایلی به ارائه نسخه‌های انحرافی و مبهم برای این مشکلات نداشت. تز من در پی پاسخگویی به این خلأ با قرار دادن مشاهدات انتقادی هایدگر در خدمت بیان یک اخلاق دینی مثبت است. برای این منظور، به دنبال یافتن موقعیت‌ها و اعمال انسانی است که حقیقت را در نوری غیرابزاری آشکار می‌کند، و پایان‌پذیری را به‌عنوان شرط مثبت معناداری نشان می‌دهد و جوهره را آشکار می‌کند، و همچنین از منظر هستی‌شناختی دوباره تعریف می‌کند. انسان در اصطلاح غیر سوبژکتیوستی و غیر عینی گرا. من استدلال می‌کنم که اینها شامل گوش دادن و سپاسگزاری می‌شود - تمایلات و اعمالی که من ادعا می‌کنم باید ستون فقرات هر اخلاق دینی را تشکیل دهند، و در عین حال ادعا می‌کنم که نباید محدود به کسانی باشد که به خدای شخصی و خداباور اعتقاد دارند. پایان نامه من به چهار طریق به حوزه های الهیات مدرن و مطالعات هایدگر کمک می کند. نخست، نشان می دهد که منتقدان هایدگر (مانند لویناس و آدورنو) در مخالفت هستی شناسی با اخلاق اشتباه می کنند. دوم، نشان می دهد که منتقدان هایدگر (مانند ماریون و یوناس) اشتباه می کنند که هستی شناسی را در مقابل الهیات قرار می دهند. ثالثاً، نشان می دهد که دوگانگی خود هایدگر در مورد ربط اخلاقی و الهیاتی اندیشه او امکان ایجاد یک موضع عمیقاً اخلاقی و الهیاتی را فراهم می کند. و چهارم، تفسیری منحصر به فرد و پس از هایدگری از قدردانی ارائه می دهد، تفسیری که در آن به عنوان ساختاری از دازاین درک می شود که هم «همیشه» و هم «هنوز» عمل نمی کند.
الهیات و فلسفه قاره ای معاصر: مرکزیت یک دیالکتیک منفی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Colby Dickinson (کلبی دیکنسون)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Rowman & Littlefield International,
چکیده :
ترجمه ماشینی: هدف این کتاب این است که فلسفه مدرن قاره‌ای، به‌ویژه حوزه‌های فرعی پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک، ساختارشکنی، نظریه انتقادی و تبارشناسی را با حوزه الهیات معاصر وارد گفتگو کند. کولبی دیکنسون روشی را نشان می دهد که در آن دیالکتیک منفی یا نفی نفی ممکن است به ما کمک کند تا مرزهای نازک (یا وجود ندارد) بین فلسفه و الهیات قاره ای را درک کنیم، زیرا متفکران برجسته هر دو حوزه با ورود خود به عصر جدید دست و پنجه نرم می کنند. با رو به زوال جایگاه «مقدس» در حوزه عمومی، ما باید بیش از هر زمان دیگری به چگونگی بازگشت فلسفه قاره‌ای به ریشه‌های کلامی مشخص توجه کنیم. دیکنسون از طریق نقشه‌برداری تبارشناسی فیلسوفان قاره‌ای قرن بیستم، ریشه‌های همیشه حاضر یهودی-مسیحی تفکر فلسفی مدرن غرب را برجسته می‌کند. مقوله های متضاد مانند ماندگاری/استعلایی، تناهی/بی نهایت، جهانی/جزئی، موضوع/ابژه در مرکز آثار متفکرانی چون آگامبن، ماریون، واتیمو، لویناس، لاتور، کاپوتو و آدورنو قرار دارند. این کتاب استدلال می‌کند که استفاده از یک دیالکتیک منفی به ما امکان می‌دهد از تثبیت ظاهری با دوگانگی‌های موجود در آن حوزه‌ها فراتر برویم و شروع به اجرای مجدد فلسفه و الهیات کنیم.
  • تعداد رکورد ها : 16