جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 17
عرفان خراسان و ابن‌عربی، تفاوت‌های نظری
نویسنده:
محمد رودگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرچند نمی‌توان بررسی تاریخی دقیقی درباره خاستگاه تصوف خراسانی و تشخص آن در قرون اولیه دربرابر طریقت‌ها و مکاتب عرفانی عراق و شام صورت داد ولی می‌توان استقلال این مکتب را چه قبل و چه بعد از ابن‌عربی به رسمیت شناخت، تأثیر و تأثرات آن را در مواجهه با مکتب ابن‌عربی و شارحانش بررسی نمود، عرفان نظری آن را بیشتر شناخت و با عرفان نظری محیی‌ الدینی مقایسه کرد. اوج مخالفت‌های صوفیه را با وحدت وجود، می‌توان در عرفای خراسانی یافت؛ تا آنجا که دربرابر آن، نظریه «وحدت شهود» را مطرح کردند. به‌رغم این مخالفت‌ها، گرایش تدریجی عرفای خراسانی به ابن‌عربی نیز موضوع بسیار مهمی است. با در کنار هم گذاشتن حقایقی از این دست، می‌توان نظام فکری کاملاً متفاوتی برای صوفیانِ رسمیِ دارای سلسله در نظام‌های سنتیِ خانقاهی ترسیم کرد، دربرابر عرفان نظری ابن‌عربی و شارحانش. پیدایش نظریه «وحدت شهود» دربرابر وحدت وجود، تنها با بررسی این‌گونه از تفاوت‌ها قابل توجیه خواهد بود. انگیزه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مواردی از این دست، در برابر تفاوت‌های چشمگیر نظری رنگ می‌بازند و درنتیجه، بر عمق مخالفت‌های ابتدایی عرفای مکتب خراسان در این باب افزوده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 51 تا 71
دردمندی عارفانه در نگرش فخرالدین عراقی
نویسنده:
محمدجواد شمس ، مجید فرحانی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم عارفانۀ درد‌ در دیوان اشعار فخرالدین عراقی‌ می‌پردازد. این درد که همان درد دورافتادگی از خداوند است، جان بنده را از خواب غفلت بیدار و دلش را به دیدار دلدار مشتاق می‌کند و به جست‌وجو و طلب کوی یار می‌کشاند. گفتنی است دردمندی عارفانه در اشعار عراقی، به دو گونۀ متفاوت مطرح است: نخست به شکل دردی ناخوشایند و سهمناک که ذاتاً مطلوب طبع محب نیست و تحمّل این درد برای او بسیار دشوار و گاه ناممکن است، اما محب برای تکامل روحی و تعالی معنوی ناچار است نسبت به درد صبور و شکیبا باشد، تا روزی که به مقام وصال نائل و دردش درمان ‌شود. دردِ دوم به شکلی لذّت‌بخش و شیرین نمود یافته ‌است، به‌گونه‌ای‌ که عاشق بدان تمایل دارد و آن را درمان تلقّی می‌کند. بنیان این پژوهش بر اساس بررسی مفهوم درد، در دو نگرش معرفتی است: نخست نگرش بُعد و دوری، دوم نگرش قُرب. این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی هندسۀ فکری عراقی را در بارۀ معرفت درد قابل تفسیر می‌کند و تناقض موجود در شناخت درد در دیوان او را با تکیه بر نگرش‌های یادشده تا حدودی مرتفع می‌سازد.
صفحات :
از صفحه 223 تا 248
تحلیل و بررسی بازنمایی عناصر منادمه در خمریه عرفانی (مورد‌کاوی: ترجیع‌بند فخر‌الدین عراقی)
نویسنده:
فاضل عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
منادمه در لغت به معنی باهم شراب خوردن و با یکدیگر میگساری نمودن و هم‌نشینی و همراهی در امر باده‌نوشی و باده‌خواری است. شاعر معمولاً در خمریه‌سرایی که شکل داستانی بر آن غلبه دارند، با کاربست عناصر حسی و ارکان داستانی از قبیل اشخاص و ابزارهایی چون ساقی و ندیم و مطرب و خمار و می و معشوق و جام و میکده و غیره فرایند منادمه را به تصویر می کشد؛ حال مسأله اصلی چگونگی ظهور و تعامل شاعر در خمریه عرفانی با چنین عناصری است. آیا در خمریه عرفانی منادمه‌گری وجود دارد و شاعر یا عارف، عناصر آن را به کار می‌گیرد و یا اینکه کدام یک از عناصر منادمه در آن جلوه خاصی پیدا کرده و کدام یک در متن محو می‌شود؛ این مسأله همواره ذهن مخاطب پرسش‌گر ادبیات عرفانی را به چالش می‌کشاند. بنابراین این مقاله در صدد است با بررسی و نقد چیستی و چگونگی منادمه و عناصر آن در ترجیع‌بند خمری ـ عرفانی عراقی به این مسائل پاسخ دهد و ماهیت و نحوه بازنمایی و کمیت به کارگیری این عناصر را در خمریه عرفانی بسنجد. نتیجه پژوهش نشان می‌دهد که عراقی به مانند دیگر خمریه‌سرایان عرفانی، تمامی عناصر منادمه و قالب اصلی منادمه مادی را به کار گرفته است، اما نحوه پرداختن به این عناصر و جلوه‌ها و مظاهر آن در خمریه عرفانی صبغه خاص خود را دارد. روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی تحلیلی است.
صفحات :
از صفحه 263 تا 278
نگاهی به غزل روایی در دیوان فخرالدین عراقی از منظر کارکرد آن در شرح تجارب عرفانی او
نویسنده:
مهدی محبتی ، حامد شکوفگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش دربارۀ توانش قالب‌های غیرمثنوی در قصه‌گویی عرفانی، معمولاً به‌دلیل انبوه روایت‌های مثنوی مورد غفلت قرار گرفته ‌است. غزل، یکی از قالب‌های شعری، که در بیان عواطف و احساسات درونی به کار گرفته می‌شود، به‌دلیل برخورداری از زبانی غیرارجاعی، شرح رخدادهای رمزی و روایت دیدار با معشوق در فضایی نمادین را به‌خوبی بازنمایی می‌کند. شعرای عرفانی از این ظرفیت غزل برای بازنمایی تجارب عرفانی خود بهره گرفته‌اند و فرم غزل روایی در نتیجۀ توجه به این ظرفیت غزل در ادبیات فارسی شکل گرفته است. این مقاله با رویکرد توصیفی‌تحلیلی، به جایگاه عراقی و کمیت و کیفیت غزل روایی او در بین سایر شعرای عارف زبان فارسی می‌پردازد و نشان می‌دهد عراقی (متوفی 688ق) از این لحاظ (سرایش غزل روایی؛ ۸۸/۶ درصد نسبت به کل غزلیاتش) پس از عطار (۱۱/۷ درصد) در جایگاه دوم و پیش از مولانا (۸۴/۲ درصد) و سنایی (۱۸/۳ درصد) قرار دارد. و در 21 غزل از 305 غزل دیوانش، شرح تجارب شهودی خود را به شکلی نمادین ارائه کرده ‌است که در آن‌ها عناصر غزل و روایت در نگاهی ساختارمند به بیان کلیت تجربۀ عرفانی او می‌پردازند. شخصیت‌های اصلی این غزل‌ها عاشق (عارف)، معشوق (معبود)، پیر و راهنما و در مواردی اهل خرابات هستند. با توجه به بیان مشاهدات از زبان عارف، بیشتر روایت این غزل‌ها به شیوۀ اول‌شخص، دو غزل با شیوۀ دوم‌شخص و سه غزل دیگر به طریق سوم‌شخص بیان شده است. این غزلیات روایی در بیشتر موارد مبتنی بر کنش هستند و تنها در نُه غزل، گفت‌وگو بین شخصیت‌ها رخ داده ‌است.
صفحات :
از صفحه 353 تا 382
تحلیل جامعه‌شناسی تفسیری از مفهوم عشق در اندیشه‌های فخرالدین عراقی
نویسنده:
مهرداد ناظری ، حسین ابولحسن تنهایی ، عبدالرضا ادهمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از نکات مهم برای کشورهای در حال توسعه، این است که چگونه می‌توانند در دنیای جدید در برابر غرب ایستادگی کنند. ایران سرزمینی که دارای سابقۀ تمدنی گسترده‌ای است به لحاظ فرهنگ معنوی رشد چشمگیری را داشته به طوری که همواره مورد توجه جهانیان بوده است. یکی از دستاوردهای مهم ایران برای جهان گسترش فرهنگ عشق و عشق‌ورزی است. با نگاهی به آثار مولانا، سعدی، حافظ و عطار می‌توان این موضوع را به خوبی اثبات کرد. اما یکی از کسانی که در زمینه عشق معنای گسترده، عمیق و خلاقانه ارائه داده است، فخرالدین عراقی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. عراقی عارف و شاعر قرن هفتم هجری است که مؤلف اثری ماندگار به نام لمعات است. لمعات در ادبیات عرفانی ایران جایگاه ویژه‌ای دارد. اما با توجه به ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های این اثر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مقاله این است که نشان دهد که با استفاده از نگاه جامعه‌شناسی تفسیری می‌توان فهمی متفاوت و امروزی مورد استفاده از او ارائه داد. از این حیث این تحقیق با بهره‌گیری از روش طبیعت‌گرایانه و فرود به زمین هربرت بلومر در پی آن است که معنای عشق عراقی در لمعات را از منظر کنشی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و نشان دهد که چگونه می‌شود از این معنا در پارادایم معرفتی جامعه آرمانی ایرانی- اسلامی استفاده کرد. از نتایج این تحقیق چنان برمی‌آید که تیپ‌شناسی مستخرج از لمعات بر مبنای انواع کنش عاشقانه قابلیتی اثرگذار و قابل استفاده در جهان مدرن امروزی را دارد.
صفحات :
از صفحه 145 تا 175
جمال از منظر محی‌الدین ابن عربی و فخرالدین عراقی (جمال عشق آفرین) / سیروس علی زرگر
نویسنده:
سیروس علی زرگر، علیرضا رضایت
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بیان الفرقان
نویسنده:
مجتبی قزوینی خراسانی،تعلیقات: سید جعفر سیدان
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دلیل ما,
چکیده :
این کتاب، اولین مجلد از دوره 4 جلدی بیان الفرقان است. موضوع کتاب شامل اعتقادات از دیدگاه فلسفه، عرفان و قرآن مجید در موضوع توحید الهی بوده و تمایزات و تشابهات مطرح در هر سه دیدگاه را بیان داشته و به رد دودیدگاه اول و دفاع از دیدگاه سوم می پردازد. نویسنده محترم، در قسمتی از مقدمه چنین می‌نگارند: بر ارباب اطلاع و واردین در علوم، واضح است در قدیم الأیام طریق فقهای آل محمد(ع) که پیروان قرآن مجید و سنّت سیدالمرسلین(ص) می‌باشند، از طریق فلاسفة یونان و عُرَفای صوفیه ممتاز بوده و پیروان فلسفه و عرفان هم از یک دیگر ممتاز بوده‌اند و هر یک، طریق خود را حق و دیگری را باطل می‌دانسته‌اند و باکی از مخالفت با یک دیگر نیز نداشتند. از این جهت، هر یک از دیگری تَبَرِّی و بیزاری می‌جستند. همچنین از مُسَلَّمات بوده که طریقِ قرآن و سنت مخالفِ طریق فلسفه [و عرفان] است. فلسفة یونان در عصر خلفا ترجمه شده و متکلمین که پیرو قرآن بودند از ائمه متابعت نکردند خواستند که مطالب فلسفه را مطابق با قرآن کنند و به دو فرقة «اَشاعره» و «مُعْتَزِلَه» متفرق شدند. (ص27 ـ 28 کتاب)... آیت الله شیخ مجتبى قزوینى (1318ق ـ 1386ق) از شاگردان برجستۀ میرزا مهدى اصفهانى، پایه‏گذار مدرسه معارفى خراسان است. کتاب «بیان الفرقان» از مهم‏ترین منابع اصحاب مکتب تفکیک به شمار مى‏رود. مروجان مکتب تفکیک در زمان ما، اغلب از شاگردان شیخ مجتبى قزوینى هستند. استاد محمدرضا حکیمى نیز که از شاگردان وى است، انتخاب نام «مکتب تفکیک» را الهام گرفته از نام کتاب «بیان الفرقان» استاد خود مى‏داند. وى انگیزۀ خود را از این نامگذارى، چنین بیان مى‏دارد: تصور این بنده این است که واژه «تفکیک» رسانندۀ همه ابعاد این منظور هست؛ زیرا هنگامى که قرار باشد سه مکتب شناختى و معارفى معروف (قرآن، فلسفه، عرفان)، از یکدیگر جدا شود، باید هر یک نیز به خوبى شناخته و تبیین گردد. پس بیان معارف قرآنى در «مکتب تفکیک»، جزو عناصر اصلى است، بلکه اصلى‏ترین عنصر است؛ و استاد ما ـ رضوان الله علیه ـ دوره کتابى را که در این مقصود (از نوع «تألیف عام» اهل این مکتب) نوشت، «بیان الفرقان» نامید؛ به معناى تشریح تفاوت و تبیین فرق و فاصله میان سه مشرب و مکتب معروف؛ و او در «بیان الفرقان» نمى‏خواست کتابى فلسفى و عرفانى (حتى فلسفى و عرفانى انتقادى) بنویسد و مطالب «شفا» و «فتوحات» و «اسفار» را دوباره در کتاب بیاورد، بلکه در صدد بود تا به قدر ضرورت به مطالب اشاره کند و سپس مبانى معارف قرآنى را تشریح نماید؛ و بدینگونه نام «مکتب تفکیک» از تدبّر تداعى‏گر «بیان الفرقان» نیز الهام گرفته است. به هر حال غرض از این نامگذارى، یکى این است که تعبیرى روشن و واژه‏اى ساده و کوتاه در دسترس باشد؛ واژه‏اى که نیروى تذکر و تداعى آن نیز قوى باشد تا نیاز به تعبیرهاى طولانى نیفتد.[1] مجموعۀ بیان الفرقان تألیف شیخ‏مجتبى قزوینى (م 1386ق) در پنج جلد به فارسى نگاشته شده است: جلد اوّل، «توحید در قرآن» است و به بررسى این موضوعات مى‏پردازد: تبیین روش‏هاى فکرى گوناگون، نقل احادیث در ردّ تصوف، نفى تأویل غیر ضرور، تبیین توحید فطرى، انواع تذکر به آیات، آیات آفاقى و انفسى، انسان‏شناسى، ماهیت نفس از نظر مادیّون و فلاسفه منابع دینى، علم و عقل، خداشناسى در فلسفه و عرفان، علم خداوند، حدوث عالم، جبر و تفویض، قضا و قدر، سعادت و شقاوت، هدایت و ضلالت و دعا. جلد دوم به «نبوت در قرآن» اختصاص دارد و از این موضوعات بحث مى‏کند: نبوّت عامه و خاصّه، اقسام خوارق عادات، وظایف انبیا، اعجاز قرآن و وجه اعجاز. جلد سوم به «معاد در قرآن» مى‏پردازد. موضوعات طرح‏شده در این جلد، عبارت‏اند از: حدوث عالم و کیفیّت آن، خلقت انسان و عوالم آن، خلقت حضرت آدم، خلقت عالم آخر، عالم برزخ، نقد اصولى فلسفى ملاصدرا در معاد، پاسخ به شبهات مطرح پیرامون معاد. جلد چهارم در موضوع امامت، با عنوان «میزان القرآن» است و در آن از این موضوعات بحث شده است: اثبات امامت، نقد دیدگاه‏هاى اهل سنّت در راه‏هاى تعیین خلیفه، اجماع، شورا، بیعت، استخلاف، قهر و غلبه، و خاتمه‏اى در نقد روش عرفا و فلاسفه. جلد پنجم، دربارۀ رجعت و غیبت است. موضوعات این جلد در سه بخش غیبت، رجعت و شفاعات سامان یافته است. بخش نخست به اثبات امامت امام عصر؟عج؟ و مسائل مرتبط با غیبت و ظهور حضرت مهدى؟عج؟ اختصاص دارد و بخش دوم و سوم بررسى موضوع رجعت و شفاعت را برعهده دارد. موضوع این مجموعۀ پنج جلدى، بر دو محور استوار است: 1. ارائه معارف اسلامى و اصول دین و مذهب شیعه بر مبناى قرآن، حدیث و عقل (استدلالى)؛ 2. نقد اندیشه عرفانى و فلسفى متأثر از یونان در قلمرو فرهنگ اسلامى، به ویژه نقد و انتقاد شدید از آراى صدرالدین شیرازى. همچنین در بخش امامت، نقد آراى اهل سنّت دربارۀ امامت و به خصوص نقد آراى غزالى در این زمینه و همچنین دفاع از آرمان‏هاى رهبرى و امامت شیعى مطرح شده است.[2] چاپ نخست کتاب در مجموعه پنج جلدى، با این مشخصات منتشر شده است: 1. بیان الفرقان فى توحید القرآن؛ ج 1، مشهد: شرکت چاپخانه خراسان، 1370ق، وزیرى، 216ص. 2. بیان الفرقان فى نبوّت القرآن؛ ج 2، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1371ق، رقعى، 218 ص. 3. بیان الفرقان فى معاد القرآن؛ ج 3، تهران: مرکز جامعه تعلیمات اسلامى، 1373ق، وزیرى، 122ص. 4. بیان القرآن فى میزان القرآن؛ ج 4، [تهران]: چاپخانه زوّار، [1375ق]، وزیرى، 167ص. 5. بیان الفرقان: غیبت و رجعت؛ ج 5، مشهد: چاپخانه طوس، 1339ش/1380ق، وزیرى، 320ص. چاپ دیگرى از این اثر پنج جلدی در یک مجلد، بدون تحقیق و حروف‏نگارى جدید دو سال قبل با این مشخصات منتشر شده است: بیان الفرقان؛ با مقدمه‏اى از استاد محمدرضا حکیمى، به اهتمام نقى افشارى؛ چ 1، قزوین: حدیث امروز، 387، وزیرى، 1044 ص. چاپ جدید کتاب با تحقیق مدرسه علوم دینى حضرت ولى عصر؟عج؟ در مشهد و تعلیقات آیت‏الله سیّدجعفر سیّدان منتشر شده است. در این چاپ، آیت‏الله سیدان مطالبى که مؤلف به اشاره از آن گذشته است و نیازمند واشکافى بیشتر بوده، در پاورقى تشریح کرده است. همچنین در تحقیق کتاب، این کارها انجام شده است : 1. آیات و روایات مستند شده است؛ 2. آیات و روایاتى که در متن ترجمه نشده است، داخل «[]» ترجمه شده است؛ 3. هرکجا عبارت از نظر لفظ و معنى مشکل و نارسا به نظر مى‏رسیده، با استفاده از علامت «[]» این نارسایى برطرف شده و در موارد ضرورى در پى‏نوشت یادآورى گشته است؛ 4. از آنجا که متن بیان الفرقان با زبان فارسى روان نگارش نیافته است و گاه فهم آن براى خواننده دشوار مى‏نمود، ویرایش متن با حفظ اصل آن با استفاده از علایم ویرایشى و پاراگراف‏بندى انجام شده است و مشکلاتِ فراوانى که ممکن بوده خواننده را دچار اشتباه در فهم و برداشت سازد، برطرف گشته و بر گویایى متن افزوده است. شیخ مجتبى قزوینى در مقدمۀ جلد نخست بیان الفرقان، عناوین برخى از اختلافات اساسى فلسفه و عرفان با مکتب وحى را چنین برمى‏شمارد: 1. شناختن خداوند متعال و اثبات وجود او امرى است نظرى و محتاج به اقامه برهان؛ و برهان متوقف است بر تحقیق و بحث در علت و معلول و ابطال تسلسل؛ 2. توحید واجب الوجود متوقف است بر اثبات اصالة الوجود و تشکیک در حقیقت وجود یا اقامۀ برهان تعیّن یا اثبات وحدت اطلاق؛ 3. قول به ثبوت قدیم با ذات خداوند نه در مرتبۀ ذات مانند مثل افلاطونیه یا قول به صورت زایده بر ذات و قائمه به ذات و انحصار علم خداوند به کلیات یا قول به اینکه علم خداوند عبارت است از نفس حضور موجودات نزد او بدون علم سابق بر اشیا یا قول به اینکه «بسیط الحقیقة کل الاشیاء» یا علم اجمالى در عین کشف تفصیلى و امثال اینها که عرفا قائل شده‏اند؛ 4. توحید در افعال، یعنى اسناد تمام افعال به خداوند به سلسله علت و معلول، بدون امکان تخلّف حتى افعال بشریه بالتبع و استناد شرور به خداوند یا انکار شرور در عالم؛ 5. اثبات لذایذ و آلام روحى که سبب آنها اخلاق حسنه و رذیله است و سبب آنها امور تکوینیه و اسبابى که منجر شوند به اسباب غیر اختیاریه که منتهى است به علم خداوند به ذات و نظام عالم؛ 6. اثبات قدم اصول عالم حتى عناصر؛ 7. انحصار حوادث به حوادث یومیه ازلاً و ابداً که مستند مى‏باشند به اسباب تکوینى؛ 8. اثبات عدم امکان تغییر و تغیّر در عالم و انکار بداء؛ 9. انکار نسبت حسن و قبح در عالم به اراده و اختیار بشر؛ 10. انکار معاد جسمانى؛ 11. انکار نبوت به معنایى که در ادیان وارد شده است و انکار ملائکه و جبرئیل به معنایى که از مجارى وحى رسیده است؛ 12. محدودشمردن علم و قدرت خداوند به امور و موجودات کائنه؛ 13. اثبات سنخیّت بین واجب و ممکن؛ 14. انکار خلود در عذاب. بر ارباب فضل آشکار است که طریق انبیا و آثار آن، مخالف و مباین نتیجه‏هاى فوق است. از آنچه گذشت اجمالاً آشکار شد که ورود در طریق دوم و سوم [فلسفه و عرفان] مأمون از خطا نبوده، خطاى آن مسلم است و باید طریقى را طى نمود که مأمون از خطا باشد و آن، طریق انبیا عهم؟ است؛ چون سعادت بشر در پیروى از عاقل‏ترین مردم است و پیمبران عاقل‏ترین تمام مردم‏اند.[3] [1] . محمدرضا حکیمی؛ مکتب تفکیک؛ قم: دلیل ما، ص 160 ـ 161. [2] . برخى به‏اشتباه این اثر را «تفسیر فارسى بیان الفرقان» معرفى کرده‏اند. برای مثال، ر. ک به: بهاءالدین خرّمشاهى؛ قرآن شناخت: مباحثى در فرهنگ‏آفرینى قرآن؛ چ 1، تهران: طرح نو، 1374، ص 160. عبدالحسین شهیدى صالحى؛ بیان الفرقان، دایرة المعارف تشیّع؛ زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادى، کامران فانى، بهاءالدین خرّمشاهى و حسن یوسفى اشکورى؛ ج 4، چ 3، تهران: نشر شهید محبّى، 1381، ص 572. عبدالحسین شهیدى صالحى؛ «[تفسیر] بیان القرآن»، دانشنامه قرآن‏پژوهى؛ به کوشش بهاءالدین خرّمشاهى، ج 1، چ 1، تهران: دوستان ـ ناهید، 1377، ص 670 ـ 678. همچنین این اثر جزو منابع معرفى‏شده در «کتابنامه تفسیر و تفاسیر جدید» در چهار جلد شناسانده شده است. ن. ک به: بهاءالدین خرّمشاهى؛ تفسیر و تفاسیر جدید؛ چ 1، تهران: کیهان، 1364، ص 205. روشن است که این اثر تفسیر نیست، بلکه همانند کتب اعتقادى و کلام عقلى و نقلى، در ارائه عقاید، از قرآن به عنوان یکى از منابع اصلى استفاده شده است؛ همانگونه که در کتاب نهج المسترشدین علامه حلّى، در همه موارد لازم از آیات قرآن بهره مى‏جوید؛ در حالى که نهج المسترشدین کتاب تفسیرى به شمار نمى‏آید؛ بنابراین نامگذارى «بیان الفرقان فى توحید قرآن»، «نبوت القرآن»، «معاد القرآن» و «میزان القرآن»، به معناى تفسیربودن این اثر نیست، بلکه تأکید بر اهمیت و نقش محورى قرآن در عرصه عقاید در زمینه توحید، نبوّت، معاد، رجعت و غیبت از نگاه مؤلف است. حتى این مجموعه را «تفسیر موضوعى» نیز نمى‏توان نام نهاد (ر.ک به: هادی ربّانى؛ «شناخت قرآن شناخت» و کاستى‏هاى آن»، صحیفه مبین، شماره 5، بهار 1375، ص 51). [3] . بیان الفرقان فى توحید القرآن؛ چ 1، ج 1، قم: دلیل ما، 1389، ص 49 ـ 60 (نقل با تصرف).
شرح لمعات شیخ فخرالدین عراقی
نویسنده:
شارح:عبدالله برزش‌آبادی به‌اهتمام:احمد قدسی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - تهران: مولی,
چکیده :
این کتاب، شرح و تفسیری است بر کتاب "لمعات/ تالیف شیخ ابراهیم بن بزرگمهر عراقی ( 610ـ 688ق) ."تصحیح و بازنویسی کتاب حاضر با مقابله نسخه کتابخانه گنج بخش کشور پاکستان فراهم آمده است .گفتنی است کتاب "لمعات "با موضوعات عشق، عرفان، مراحل سیر و سلوک و محبت، در قالب شعر فارسی تدوین شده است . مصحح ذیل هر یک از اشعار، شرح و تفسیری از آن به دست داده است .
درس‌واژه‌های لمعات فخرالدین عراقی: نظریاتی مجمل در فروغ لمعات
نویسنده:
نويسنده:محمد خواجوی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - تهران: مولی,
چکیده :
اثر حاضر، شرح و تعلیقی است بر کتاب لمعات «فخرالدین عراقی»، این دانشمند بزرگ مطالب لمعات را در مجلس درس صدرالدین قونوی به نگارش در آورده و موضوع آن سخن در عشق و عاشق و معشوق است. زبان نگارش این شرح، ادیبانه و مصنوع است. مطالب اثر براساس متن اصلی، در بیست و هفت لمعه تنظیم شده است و نگارنده در مقدمه، بخشی از مباحث موجود را که در «رسالة وجودیه» عراقی ذکر شده نقل کرده است. سپس وارد مباحث کتاب شده است. جملات متن اصلی، در ابتدای هر سخن ذکر شده و سپس مفاهیم نهفته در آن تشریح شده است. عراقی در لمعات، سخن عشق را در خالق و مخلوق برده و از سخنان «محیی‌الدین عربی» بسیار نقل کرده است.
مؤلفه‌های فکری فخرالدین ابراهیم عراقی در غزلیات وی
نویسنده:
محمد یوسف نیری، مژگان اسکندری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شیخ فخرالدین عراقی یکی از شاعران عارف و خوش ذوق قرن هفتم هجری است. او با روی آوردن به عرفان به ویژه اعتقاد وحدت وجودی محی‌الدین بن عربی که از طریق زکریای مولتانی به او رسیده و از سوی دیگر توجه ویژه به اندیشه‌های احمد غزالی و مغانه‌های سنایی و با پشت پا زدن به ظواهر اجتماعی و اعتقادی عامه، غزلیاتی پرشور و زیبا با شیوه‌ای متفاوت از شاعران دیگر سرود. مفاهیم عرفانی بن‌مایة اصلی سخن او را تشکیل می‌دهد موضوعاتی همچون وحدت وجود، جمال‌پرستی، قلندریات، ملامتی، عشق درد آمیخته، زهدگریزی و معشوق مذکری محورهای اصلی مکتب‌آفرین او هستند او در زمرة آخرین کسانی است که دستی چیره در غزل داشته. در غزلیات او افزایش بسامد اصطلاحات تصوف دیده می‌شود اما این بدین معنی یعنی برابر دانستن کلام او با سخنان نظم گونه وابستگان مکتب تعلیمی و مدرسی تصوف نیست در این مقاله، این مولفه‌ها به عنوان شناسنامة شعری عراقی مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
صفحات :
از صفحه 13 تا 33
  • تعداد رکورد ها : 17