جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 43
ویتگنشتاینِ کریپکی و قابلیت‌گراییِ تقلیل‌گرایانة هانا گینزبرگ
نویسنده:
علی حسینخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کریپکی در تفسیر مشهور خود از ویتگنشتاین، استدلال می‌کند که هیچ فکت یا امر واقع‌ای دربارۀ یک گوینده وجود ندارد که بتواند دو شرط مهم را برآورده سازد: شرط برساخت متافیزیکی معنا و شرط هنجارین‌بودن آن. وی به‌خصوص دیدگاه قابلیت‌گرایی را مورد حمله قرار می‌دهد و استدلال می‌کند که فکت‌ها درمورد قابلیت‌های گوینده نمی‌توانند هیچ‌یک از این دو شرط را برآورده سازند. یکی از واکنش‌ها به استدلال‌های کریپکی ازسوی گینزبِرگ، فیلسوف زبان معاصر بوده است که تلاش می‌کند دیدگاه قابلیت‌گرایانة تقلیل‌گرایانه‌ای را ارائه کند که شرط هنجارین‌بودن معنا را هم‌زمان با شرط برساخت برآورده سازد. در این مقاله نشان داده می‌شود که تلاش وی موفق نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 99 تا 118
تحلیل کاربردهای دلالتی و وصفی براساس افعال غیرمستقیم گفتاری
نویسنده:
غلامرضا حسین‌پور
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
یکی از پرسش‌های مهم در باب توصیفات معین، تفاوت میان کاربردهای دلالتی و وصفی از این توصیفات است. دانلان به نظریه‌های راسل و استراوسون درباره توصیفات معین به این دلیل که هر دوی آن‌ها موفق نمی‌شوند کاربرد دلالتی را توضیح دهند، ایراد می‌گیرد اما هیچ‌جا به ما مجموعه‌ای از شرایط لازم و کافی را برای تشخیص هیچ کاربردی نمی‌دهد. کریپکی نیز معتقد است تفاوت کاربردهای دلالتی و وصفی، در واقع تفاوت میان دلالت گفتار گوینده و دلالت معناشناختی است. دلالت گفتار گوینده و دلالت معناشناختی در کاربرد وصفی با هم منطبق‌اند، اما در کاربرد دلالتی، ممکن است با هم متفاوت باشند. براساس نظریه افعال گفتاری، روایت کریپکی نمی‌تواند کاملاً درست باشد، با این حال، تفاوت میان دلالت گفتار گوینده و دلالت معناشناختی شبیه تفاوتی است که میان مراد گوینده و معنای جمله وجود دارد، هرچند کریپکی روش عجیبی را برای بیان آن اتخاذ می‌کند، زیرا دلالت، برخلاف معنا، یک فعل گفتاری است. اما راه‌حل سرل برمبنای نظریه افعال غیرمستقیم گفتاری اوست؛ یعنی گوینده چیزی می‌گوید، منظورش آن چیزی است که می‌گوید اما چیز دیگری را هم منظور دارد. در روایت سرل، فعل مضمون در سخنِ اولیه گوینده که به معنای حقیقی در اظهار او بیان نمی‌شود، به صورت غیرمستقیم از طریق انجام فعل مضمون در سخنِ ثانویه او که به معنای واقعی بیان می‌شود، انجام می‌گیرد. از نظر سرل، همه کاربردهای دلالتیِ دانلان فقط کاربردهایی‌اند که در آنجا گوینده توصیف معینی را به کار می‌برد که رویه ثانویه‌ای را که دلالت ذیل آن انجام می‌شود، بیان می‌کند.
نقد نقدهای بدن‌محورانۀ فرد فلدمن در برابر استدلال‌های دوگانه‌انگارانۀ سول کریپکی
نویسنده:
علیرضا مازاریان
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیلسوفان ذهن فیزیکالیست در قرن بیستم سیاهه‌ای دراز دامن از نظریاتی رنگارنگ در دفاع از تبیینی مادی از ذهن و رویدادها و حالات ذهنی پیش کشیدند. نظریات این‌همانی تنها پاره‌ای از این فهرست طویل بود. سول کریپکی، با طرح چند استدلال، نظریات این‌همانی و تبعاً فیلسوفان ذهن فیزیکالیست را به چالش کشید. در این مقاله به بررسی مجزای نقدهای کریپکی بر دو نظریۀ «این‌همانی شخص و بدن» و «این‌همانی مصداقی» می‌پردازم. کریپکی علیه چند تقریر از نظریات مادی‌انگارانۀ این‌همانی در فلسفۀ ذهن استدلال آورده است: در نظریۀ نخست اعا می‌شود هر شخصی با بدنش این‌همان است؛ در دومی، هر رویداد یا حالت ذهنی جزئی (یا مصداق حالت ذهنی) با یک رویداد یا حالت فیزیکی جزئی (یا مصداق حالت فیزیکی) این‌همان دانسته می‌شود. دیدگاه‌های متمایز و متفاوت کریپکی دربارۀ جهان‌های ممکن، دال‌های صلب و ویژگی‌های ذاتی در شکل‌گیری و پیش‌بُرد دوگانه‌انگاریِ ویژۀ او نقشی تعیین‌کننده دارد. من نخست به این پیش‌زمینه‌های مفهومی و بعد به استدلال‌های او می‌پردازم. سپس نقد مفصل و موشکافانۀ فلدمن را بر این دو تقریر، نقل، واکاوی و نقد می‌کنم. به نظر می‌رسد دفاع فلدمن از این‌همانی شخص- بدن در برابر نقد کریپکی، دست‌کم دو اشکال دارد و می‌کوشم با طرح یک استدلال شهودی و نیز یک مثال نقض آن دو اشکال را توضیح دهم. سپس به طرح جایگزین لویس و نظریۀ همتای او در برابر استدلال کریپکی و باز به نقدهای فلدمن می‌پردازم. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا استدلال‌های دوگانه‌انگارانۀ کریپکی در برابر حملات مادی‌انگارانۀ فلدمن تاب و توانی دارند یا نه. خواهم کوشید نشان دهم از چه رو ادعاهای مادی‌انگارانۀ فلدمن در نقد استدلال‌های کریپکی صائب نیست و همچنان ضدمادی‌انگاری یا دوگانه‌انگاری از قوت تبیینی و جاذبۀ نظری برخوردار خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 79 تا 108
ویتگنشتاینِ جان مک‌داول در برابر ویتگنشتاینِ سول کریپکی
نویسنده:
علی حسینخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله ابتدا به واکنش مک‌داول به تفسیر کریپکی از ویتگنشتاین در باب پیروی از قاعده می‌پردازیم. پس از معرفی نقدهای مک‌داول به کریپکی، به شرح خوانش بدیل وی از ویتگنشتاین خواهیم پرداخت. در نگاه مک‌داول، کریپکی نتوانسته است اصل مدعای ویتگنشتاین درباب مفهوم معنا و پیروی از قاعده را منعکس کند و بنابراین، عملاً به بیراهه رفته است: بنظر مک‌داول، ویتگنشتاین هیچ استدلال شک‌گرایانه‌ای را علیه واقع‌گرایی و نیز هیچ دیدگاه ضد-واقع‌گرایانه‌ای را، به عنوان دیدگاهی بدیل از معنا، طرح نکرده است. مک‌داول پس از نقدِ تفسیرِ کریپکی، خوانش خود را از ویتگنشتاین ارائه می‌دهد که در کلیت خود، خوانشی است واقع‌گرایانه. این تفسیر همواره مورد مناقشه و بدفهمی در مجادلاتِ پیرامون ویتگنشتاین و ویتگنشتاینِ کریپکی بوده است. در این مقاله قصد نگارنده ابتدائاً توضیح روشن دیدگاه مک‌داول، شرحِ وی از ویتگنشتاین و نیز نقد وی بر تفسیر کریپکی است. در ادامه، استدلال خواهد شد که تفسیرِ مک‌داول، بر خلاف مدعای وی، اتفاقاً اختلاف چشم‌گیری با تفسیر کریپکی ندارد و خوانشِ کریپکی بخوبی می‌تواند انتقادات و نکات تفسیری مک‌داول را پاسخ دهد. به این معنا، تفسیر و انتقادات مک‌داول از خوانش کریپکی دارای مبانی محکمی نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 103 تا 135
ذات‌گرایی از منظر کریپکی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: هاجر آویش استاد راهنما: علی محمد ساجدی استاد مشاور: محمدباقر عباسی استاد مشاور: سعید رحیمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ذات‌گرایی، نظریه‌ای متافیزیکی است که بر اساس آن؛ اشیاء از نظر هستی‌شناسی، ذاتاً با یکدیگر متمایز بوده و تفاوت‌های اشیاء به تفاوت در ذات آن‌ها مربوط می‌شود. بر اساس این نظریه؛ تمامی اوصاف و ویژگی‌های یک شیء در یک سطح قرار ندارد؛ بلکه برخی از آن‌ها، ذاتی و برخی دیگر، عرضی می‌باشند. رساله حاضر، با روش تحلیلی- تطبیقی و با هدف مقایسه آرای کریپکی و علامه طباطبایی، سعی در تبیین مفهوم ذات‌گرایی در دو سنت فلسفه تحلیلی و فلسفه اسلامی دارد. ذات‌گرایی در آرای کریپکی به طور ضمنی و از مباحثی که وی در خصوص دلالت اسم خاص و نیز مباحث مربوط به ضروری بودن برخی از اوصاف شیء در تمامی جهان-های ممکن دارد، استنباط می‌گردد. اما بحث ذات‌گرایی از منظر علامه طباطبایی از مبانی فلسفه ایشان بوده و ذات در آرای ایشان به معنای ماهیت است. نظرات علامه طباطبایی و کریپکی علی‌رغم شباهتی که در اثبات ذات ثابت برای اشیا دارند، به دلیل تعلق داشتن به سنت‌های فلسفی متفاوت، تفاوت‌های بنیادین و پارادیمیک با یکدیگر دارند.
معنا شناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی و مکتب کریپکی
نویسنده:
پدیدآور: محمد تقی دستجردی استاد راهنما: حسن فتح زاده استاد مشاور: سحر کاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه اسلامی یکی از مهمترین موضوعات مطرح و مورد بررسی محققان مسلمان، معرفت شناسی و معنا شناسی صفات الهی است و توجیه اطلاق مفاهیم و اوصاف بشری بر خدای نامحدود ذهن آنان را به خود مشغول کرده است. مسئله کیفیت اتصاف حق تعالی به صفات ذاتی از مهمترین مباحث خداشناسی است که همواره میان اندیشمندان مسلمان مطرح بوده است. نظریه ادراکات اعتباری و روح معنا از نظریات ابتکاری علّامه طباطبایی است که به موازات نظریه استعلایی معنا مورد توجه قرار گرفته است. این نظریه ابعاد گوناگونی دارد. معناشناسی ادراکات اعتباری یکی از ابعاد این نظریه است که مقدمه لازم برای ورود به هر بعد دیگر این نظریه به شمار می رود. برای فهم دقیق معنای این اصطلاح باید ابهامات سه گانه زبانی، معنایی و مصداقی آن برطرف شود. این مهم می تواند با کمک رویکرد های مطرح اخیر در فلسفه زبان و زبان دین بررسی شود. لذا در این رساله، ابتدا نظریه های ارائه شده مربوط به معناداری اسامی و صفات و گزاره های دینی از دیدگاه های فلاسفه معاصر مانند فرگه، ویتگنشتاین و کریپکی مطرح می شود و نقد های وارد بر آنها بررسی می شوند. در ادامه دیدگاه های کارکرد گرایانه ملاصدرا و علامه طباطبایی در توضیح چگونگی وضع واژه ها و کارکرد آنها در بیان صفات الهی و نحوه ی ارجاع آنها به ذات الهی مورد مداقه قرار می گیرند. در نهایت مقایسه ی دیدگاه ها بر اساس نقاط مشترک و تفاوت ها صورت می گیرد و تا حد امکان ریشه یابی تفاوتها ی مذکور بررسی خواهند شد.
کریپکی، سومز و مسألة متر استاندار
نویسنده:
فراز قلبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطابق نظر کریپکی، کسی که مرجع «یک متر» را با توصیف معین «طول میلۀ S، در پاریس، در زمان t» تثبیت می‌کند می‌تواند به‌صورتِ پیشینی بداند که یک متر طول میلۀ S، در پاریس، در زمان t است. اسکات سومز ادعای کریپکی را به‌صورتِ استدلال بازسازی کرده و نشان داده است که این استدلال مبتنی بر سه اصل است. او سپس ادعا کرده است که اصل سوم معنایی را از مفهوم پیشینی مفروض می‌گیرد که با معنای سنتی این مفهوم هم‌خوانی ندارد. بنابراین، اگر استدلال کریپکی مبتنی بر همان معنای سنتی از مفهوم پیشینی باشد، این استدلال کار نمی‌کند. من در این مقاله ابتدا صورت‌بندی دقیقی از تفسیرهای متفاوت از مثال متر، و مثال‌های شبیهِ آن، ارائه می‌کنم. این صورت‌بندی به ما کمک می‌کند تا بفهمیم که بازسازی سومز را از استدلال کریپکی ذیل کدام تفسیر باید فهمید. سپس سعی می‌کنم نشان دهم که منازعۀ اصلی میان سومز و کریپکی دربارۀ معنای سنتی از مفهوم پیشینی نیست، بلکه دربارۀ چیستی شاهد تجربی است. اگر ادعای من درست باشد آنگاه نتیجه می‌گیرم که نقد سومز علیه استدلال کریپکی، در بهترین حالت، مصادره به مطلوب است.
صفحات :
از صفحه 169 تا 184
بررسی تطبیقی تئوری دلالت و اثبات ذات فردی در آراء کریپکی و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر آویش ، علی محمد ساجدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اثبات ذات فردی برای اشیا، مسأله‌ای هستی­شناختی است که ریشه در آرای فلاسفۀ یونان دارد. ذات‌گرایی ارسطویی؛ اوصافی ضروری را برای اشیا ثابت می‌کند که ذات شیء وابستۀ به آن‌ها بوده و با تغییر آن­ها ذات شیء از بین می­رود. کریپکی با ارائۀ نظریۀ علّی دلالت، اسم خاص را دالّ ثابت می­داند. دالّ ثابت بودن اسم خاص بدین معناست که مدلول اسامی خاص در تمامی جهان­های ممکن ثابت است؛ یعنی در هر مدلول، امری وجود دارد که در تمامی حالات و فروض ثابت می­ماند و این به معنای اثبات ذات فردی برای اشیاست. مقالۀ حاضر، با روش تحلیلی - تطبیقی و با هدف مقایسۀ آرای کریپکی و علامه طباطبایی، سعی در تبیین مفهوم ذات­گرایی در دو سنت فلسفۀ تحلیلی و فلسفۀ اسلامی دارد. ذات فردی از منظر علامه طباطبایی در سنت فلسفۀ اسلامی و با گذر از ماهیت­گرایی به اصالت وجود معنا می­یابد. نظرات علامۀ طباطبایی و کریپکی علی‌رغم شباهتی که در اثبات ذات فردی برای اشیا دارند، به دلیل تعلق داشتن به سنت‌های فلسفی متفاوت، تفاوت‌های بنیادین و پارادیمیک با یکدیگر دارند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
مفهوم شناسی ضرورت از منظر کریپکی و علامة طباطبایی
نویسنده:
هاجر آویش ، علی محمد ساجدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسألة ضرورت از مهم‌ترین مباحث منطق و فلسفه است که تبیین صحیح مفهوم آن نقش بسزایی در حل بسیاری از مسائل فلسفی دارد. در فلسفة تحلیلی و پس از انقلاب کپرنیکی کانت، ضرورت عمدتاً به مفهومی زبان شناختی مرتبط با گزاره ها تحویل می شد که ورای زبان، جایگاهی برای آن وجود نداشت. کریپکی با نقد نظریات سنتی در باب مفهوم ضرورت، و ارائة نظریات جدید در این خصوص معتقد شد که برخی از انحاء ضرورت (مانند ضرورت متافیزیکی) اموری فرازبانی و فراذهنی هستند. در این مقاله مفهوم ضرورت از دیدگاه کریپکی با آرای علامة طباطبایی در این خصوص مقایسه و تطبیق داده خواهد شد. کریپکی و علامة طباطبایی هر دو، مفهوم ضرورت را مفهومی متافیزیکی و فلسفی می دانند و معتقد به بدیهی بودن مفهوم ضرورت می‌باشند، اما در تعیین مصادیق و انواع ضرورت متافیزیکی آرای متفاوتی دارند. کریپکی ضرورت متافیزیکی را تنها در موارد محدودی مانند ضرورت موجود در گزاره های این همان و گزاره های مشتمل بر اوصاف ذاتی صادق می داند، اما دایرة شمول ضرورت متافیزیکی در آرای جناب علامة طباطبایی تمام موجودات عالم را در بر می گیرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 26
بایدها و اندیشه‌ها: شکاکیت و هنجارگرایی معنا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Anandi Hattiangadi (آناندی هاتیانگادی)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
USA: Oxford University Press,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: آناندی هاتیانگادی در کتاب «بایدها و اندیشه‌ها» پاسخی بدیع به استدلال شکاکیت معنا ارائه می‌کند که توسط سائول کریپکی در کتاب ویتگنشتاین درباره قوانین و زبان خصوصی ارائه شده است. کریپکه می‌پرسد چه چیزی باعث می‌شود که هر کسی با هر کلمه‌ای چیزی را معنا کند، و استدلال می‌کند که هیچ واقعیتی در مورد اینکه هیچ‌کس به چه معناست وجود ندارد. استدلال کریپکی الهام‌بخش بحث‌های پر جنب و جوش و گسترده‌ای در فلسفه زبان است، زیرا برخی از اساسی‌ترین مسائل را در این زمینه مطرح می‌کند: یعنی واقعیت، حریم خصوصی و هنجاری بودن معنا. هاتیانگادی استدلال می‌کند که برای رسیدن به این نتیجه ریشه‌ای که هیچ واقعیتی در مورد معنای شخص از یک کلمه وجود ندارد، شکاک باید بر این تز تکیه کند که معنا هنجاری است و این تز شکست می‌خورد. از آنجایی که هر «راه‌حل شک‌آمیز» برای مشکل شک‌گرایانه به‌طور غیرقابل اصلاحی ناسازگار است، هتیانگادی نتیجه می‌گیرد که باید یک واقعیت در مورد منظور ما وجود داشته باشد. هاتیانگادی علاوه بر ارائه یک مرور کلی از بحث در مورد شک معنا و محتوا، بحث مفصلی از مشارکت‌های سایمون بلکبرن، پل بوگوسیان، رابرت براندوم، فرد درتسکه، جان مک‌داول و کریسپین رایت و دیگران در این مناقشه ارائه می‌کند. پیرامون استدلال کریپکه موضوعات مورد بررسی شامل هنجاری بودن معنا و ارتباط آن با هنجاری بودن احکام اخلاقی، نظریات تقلیل و غیر تقلیل معنا، هنجار زدایی در مورد حقیقت و معنا و حریم معنا است.
  • تعداد رکورد ها : 43