جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1571
نسبت سعادت اخلاقی و جاودانگی در اندیشه ابن عربی و کیرکگور
نویسنده:
علیرضا آرام ، سید احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امسئله اصلی این مقاله مقایسه نسبت میان دو مفهوم سعادت و جاودانگی از منظر ابن‌عربی و کرکگور، به عنوان دو اندیشمند اسلامی و مسیحی است. مقصود از این مقایسه که با روش توصیفی - تحلیلی به پیش می‌رود، یافتن مبانی و پیامد آرای آنان در کنارِ کشفِ وجوه مشترک و متمایزِ دو دیدگاه در تقریر کارکرد دنیوی و اخروی اخلاق است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که در اندیشۀ ابن‌عربی، سعادت به معنای تخلّق به اخلاق الله و تحقّق در اسماء ‌الله است؛ یعنی به‌لحاظ مفهومی معادل و به‌لحاظ مصداقی مساوق با جاودانگی است؛ بدین ترتیب انسان در قوس صعود با حرکت حبّی خویش به سمت سعادت اخلاقی و در‌نتیجه به مقصد جاودانگی حرکت می‌کند؛ اما از نگاه کرکگور اخلاق به معنای کسب فضایل دنیوی است که از نظر مفهومی و مصداقی از عمل به تکلیف الهی و جاودانه‌شدن با تفرّد مؤمنانه افتراق می‌یابد. کرکگور با تکیه بر ایمان، اخلاق را مرتبه افراد قاصر از امتحان الهی می‌داند و در‌نتیجه قهرمان فانیِ اخلاق را نازل‌تر از شهسوار جاودانِ ایمان می‌شناسد. در مقام داوری و با نظر به مبانی و مفروضات دو متفکر، به نظر می‌رسد خوانش ابن‌عربی که حیات دینی و اخلاقی را همسان می‌داند، بر نگرش کرکگور که اخلاق را مرتبه نازلی از حیات مؤمنانه می‌شمارد، ترجیح دارد
صفحات :
از صفحه 28 تا 54
تحلیل مقوله بلا و درد و رنج در عرفان ابن‌عربی
نویسنده:
مسعود اسماعیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله بلایا و دردها و رنج‏های انسان در دنیا مورد توجه عارفان بوده و دیدگاه های مهم و بدیعی از آنها در این زمینه ارائه شده که کمتر مورد بررسی قرار گرفته اند. ابن‎عربی به عنوان یکی از برجسته ترین و مؤثرترین عارفان مسلمان در این زمینه بیانات و آرای گسترده ای دارد که شایسته گزارش و بررسی است. وی هم در جهات نظری این موضوع سخن گفته و هم در جهات عملی آن که در این نوشتار به جهات نظری و معرفتی آن می پردازیم. مسئله مورد بحث در این نوشتار این است که بلا و درد و رنج در دنیا، از منظر هستی شناختی، چگونه قابل تحلیل است. در این زمینه به سه محور در آثار ابن‎عربی بر می خوریم: مفهوم شناسی، حقیقت بلا و درد و رنج، حکمت‏ها و اهداف حصول بلا و درد و رنج. در مفهوم شناسی، وی به دو مفهومِ «خیر و شرّ» و «بلا» می پردازد. در بحث حقیقت بلا وی دو نگاه وجودشناشناختی و خداشناختی (جهان شناختی) را مطرح کرده است که درمجموع حقیقت بلا و شرّ، یا به جهتی عدمی در اعیان ثابته است، ارجاع می‏شود یا به وجهی وجودی در اسماء الهی قهری و جلالی. در مورد نحوه سازگاری این دو رأی می‎توان هر دو دیدگاه را به نحو معقولی به دیگری برگرداند. حکمت‏ها و اهداف نهفته در حصول بلایا و دردها و رنج‎ها نیز از دیگرمحورهایی است که ابن‎عربی در این موضوع به آن پرداخته و در این زمینه به دو مفهوم امتحان و گناهان اشاره کرده است.
صفحات :
از صفحه 123 تا 152
نگرش عارفانه ابن عربی به ایمان فرعون با نگاهی به شعر شاعران عارف فارسی
نویسنده:
حبیب صفرزاده ، منصور نیک‌پناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابن­عربی عارف اندیشمند و صاحب­نظر در عرفان نظری با اثر بی­بدیل فصوص­الحکم عقیده به ایمان فرعون قبل از مرگ و در نتیجه تبرئه او را دارد. این عقیده از منظر شاعران و نویسندگان عارف فارسی زبان مورد تایید قرار نگرفته و به اتفاق همگان به جهنمی بودن او و خلود در دوزخ اشاره کرده­اند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به نقد دیدگاه ابن­عربی در مسأله مذکور می­پردازد و اثبات می­کند که اولا لازمه سخن محی­الدین، اتحاد ارواح مقتولین جهت ظهور موسی(ع)، اجتماع ارواح کثیر در یک بدن است(تناسخ). ثانیا، توجه به آیات قبل و بعد آیه(یونس: 90) نیز عدم ایمان فرعون پیش از مرگ را تأیید می­نماید. آیه قبل تحقق دعای موسی(ع) و هارون(ع) در جهت عذاب و عدم ایمان فرعون و آیه بعد نیز استفهام انکاری از ایمان اوست. دیگر اینکه فرعون، به دلیل مدعی الوهیت بودن(نازعات: ۲۴)، خدائی به جزء خود نمی‌شناخت. و به این نتیجه می‌رسد که سئوال او از حقیقت خداوند (شعرا: 23) از جهت انکار و استبعاد بود نه شناخت حقیقی و علم به مظاهر اسمائی او.
صفحات :
از صفحه 176 تا 194
 بررسي ديدگاه مدرس زنوزي دربارة نظرية انقطاع عذاب الهي (با تكيه بر آراء ابن‌عربي و ملاصدرا)
نویسنده:
حمیدرضا خادمی ، رضا حصاری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئلة خلود عذاب الهي از جمله مسائل و مباحث مهم معادشناسي در فلسفه و عرفان است. توجه و تحليل ابن‌‌عربي و ملاصدرا باعث شده توجه بسياري از انديشمندان و متفكران مسلمان پس از آنها، به اين موضوع معطوف گردد. در اين ميان، آقاعلي مدرس زنوزي از جمله موافقان نظرية عذاب ابدي گناهكاران در دوزخ است. او در حاشيه اسفار‌ ‌سه برهان بر اين نظريه اقامه كرده كه عبارتند از: تصريح برخي از آيات قرآن كريم بر خلود عذاب، فقدان دافع براي عذاب الهي و ملازمة اختيار انسان با عذاب دائمي. زنوزي حديث مورد استناد ملاصدرا بر اثبات انقطاع عذاب را نپذيرفته است اما در اين مقاله نشان داده ميشود كه انتقادات وي بر ديدگاه ملاصدرا ناتمام است. بنابرين، ميتوان گفت دلايل اقامه شده توسط برخي از حكما و عرفا بر انقطاع عذاب، تمام و كامل است و ميتوان اين مسئله را بلحاظ عقلي توجيه كرد.
صفحات :
از صفحه 111 تا 124
بررسی تأثیرات ابن عربی بر فرهنگ و تمدن اسلامی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا قهرمانی ؛ استاد راهنما: محسن ایزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در روند شکل گیری فرهنگ و تمدن اسلامی و سیر تکاملی آن، عوامل و جریانهای متعدد و شخصیتهای برجسته ای تأثیرگذار بوده اند که عرفان نظری ابن عربی، یکی از این عوامل عدیده است. وی، پایه گذار و مؤسّس عرفان نظری است. شهرت او به دلیل تأسیس یک نظام عرفانی در قالب و ساختار فلسفی است.محیی الدین ابن عربی در سال 560 هجری در شهر مُرسیه اندلس متولد شد. در طول حیاتش، آثار بسیاری را تألیف کرد که از آن جمله، فتوحات مکیه و فصوص الحکم در میان اندیشمندان و عارفان، از اهمیت خاصی برخوردار است. با وجود مخالفت ها و مناقشات فراوانی که در عالم اسلام علیه وی صورت گرفته است، امّا شمار موافقان او نیز قابل توجه است و میتوان گفت، وی دارای جایگاه و مقام رفیعی در جهان اسلام است. عرفان نظری او، چه در زمان حیاتش و چه پس از آن بر بسیاری از حوزه های فکری و علمی تأثیرگذار بود. شاگردان مکتب او و شارحان آثارش و نیز متصوّفه از نخستین طبقه متأثرین آراء و اندیشه های او می باشند. تأثیر او تنها بر این طبقه محدود نشد و به ساحت های فلسفی و کلامی نیز سرایت کرد. این تأثیرپذیری را میتوان در دیدگاه های اندشمندانی چون صدرالدین قونوی، قیصری، عبدالرّزاق کاشانی، ابن ترکه، سید حیدر آملی و ملاصدرا مشاهده کرد. مکتب ابن عربی از طریق صدرالدین قونوی به شرق جهان اسلام به ویژه ایران نیز رسید و در طریقتهای تصوّف و حکمت و ادب صوفیه ایران مؤثر واقع شد. بسیاری از سلاسل صوفیه مانند کبرویه، نوربخشیه، نعمت اللّهیه، نقشبندیه، چشتیه و سهروردیه از آراء نظری و نیز عرفان عملی و سلوک معرفتی او تأثیر پذیرفته اند. نقش ابن عربی در ادبیات عرفانی نیز قابل ستایش است. تأثیری که عرفان او بر شعرای عارف و صوفیه گذارده است غیر قابل انکار است. ابن عربی در زمینه های انسان شناسی، اخلاق، وحدت ادیان و هنر نیز به نحوی تأثیرگذار بوده است. آراء و دیدگاه های او در این مسائل، هنوز هم مورد توجه و عنایت بسیاری از محققان و عرفان پژوهان معاصر واقع می شود.
بررسی تطبیقی وحدت شخصی وجود از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: محمد تعمیرکاری ؛ استاد راهنما: علیرضا قائمی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق به مبانی عرفانی و فلسفی "ابن عربی و ملاصدرا" در باب وحدت وجود می پردازد. ابن عربی بزرگترین انقلاب را در تاریخ عرفان اسلامی بوجود آورد. برای اولین بار، او آموزه های عرفانی را در قالب عرفان نظری با محوریت "وحدت وجود" نظم بخشید. او برخلاف فلاسفه پیشین، اعتقاد داشت که تنها راه کشف وجود بوسیله شهود و تجربه انجام می شود. لذا او نتوانست یک سیستم عقلی و منطقی از آموزه های عرفانی ارائه دهد. و عرفان اسلامی به کمال خود نرسید. ملاصدرا کسی بود که انقلاب دوم را ایجاد کرد که فلسفه متعالیه شناخته می شود. او با مبانی در این سیستم ( اصالت وجود، وجود تشکیکی، حرکت جوهری و...)، دو تفسیر از وحدت وجود ارائه داد؛ 1. وجود تشکیکی 2. وحدت شخصی وجود. او همچنین با تحلیل دقیق از حیثیات گوناگون همانند " حیثیات تعلیلیه و تقییدیه و اطلاقیه" و تقسیم حیثیت تقییدی به " نفادی و اندماجی و شأنی" از نظریه وجود تشکیکی به وحدت شخصی وجود انتقال پیدا می کند و تبیینی علی ارائه می دهد و کشف می کند که معلول ذاتی مجزا از علت نیست بلکه ظهور و شأن آن هست. نهایتا او با این تحلیل دو برهان بر وحدت شخصی وجود ارائه می دهد که یکی بر اساس اصل علیت و یکی بر اساس صفت بساطت و عدم تناهی اوست. بنابراین ملاصدرا توانست با حکمت متعالیه خود و مبانی عقلی در آن، عرفان اسلامی را نظم ببخشد.
تحلیل اصطلاحات عرفانی «غیبت و حضور» در آثار خواجه قشیری و ابن عربی
نویسنده:
پدیدآور: نسرین الطافی ؛ استاد راهنما: عبدالرضا مظاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در اول این پژوهش به شرح زندگانی دو عارف بزرگ جهان اسلام در قرن پنجم و هفتم هـ . ق پرداخته شده است و به این نتیجه حاصل شده که عرفان خواجه قشیری نمونه‌ای از یک عرفان محتاط و معتدل و منطبق با شریعت به‌شمار می‌رود. ولی عرفان ابن عربی، بسیار جنبه‌ی نظری داشته و دیدگاه عرفای قبل از خود را در چهارچوب فلسفی تنظیم نموده است. ابن عربی بنیانگذار عرفان نظری در عالم اسلام بوده و وحدت وجود، اساس تعلیمات عرفانی او را تشکیل ‌داده است. پس از آن نگاه کلی به دیدگاه برخی از عرفا در مورد غیبت و حضور پرداخته‌ایم که از نظر آن‌ها غیبت یعنی حالت بی‌خبری از خلق که احیاناً به عارف دست می‌دهد. در آن حال عارف از خود و اطراف خود بی‌خبر است. عارف از آن جهت از خود بی‌خبر می‌شود که حضورش در نزد پروردگار است و حضور مقابل غیبت است و در اصطلاح عرفا و متصوفه، غیبت از خلق و حضور عندالحق است، مقام وحدت را نیز حضور گویند. از دیدگاه قشیری، غیبت عبارت است از غیبت قلب به علم بر آنچه بر احوال خلق می‌گذرد. به‌خاطر مشغول بودن بر آنچه که بر او می‌گذرد و سپس از احساس به خود و غیر خود نیز غایب می‌شود. بواردی که چه یادآوری ثواب باشد و یا تفکر در جزا و عقاب باشد. و حضور، حضور حاضری بود به حق زیرا که او چون از خلق غایب بود به حق ظاهر بود؛ بدان معنی که پندارد حاضر است و آن غلبه ذکر حق بود بر دل او تا به دل با خدای حاضر باشد. او با حق حاضر باشد و برحسب غیبتش از خلق حضورش بود به حق. از دیدگاه ابن عربی غیبت یعنی ناپدیدشدن، دورشدن و در اصطلاح غایب گردیدن بنده از حظوظ نفس خود و قطع توجه وی از آن‌ها، چنانکه یاد آن بر دلش نگذرد و در آن حالت حظوظ نفس باقی است ولی، سالک را شهود حق از دید آن منقطع ساخته است و او به شغل حق چنان مشغول گشته که از حظوظ نفس خبر ندارد. و حضور به‌معنای حاضرشدگان و حاضر شدن است که در اصطلاح متصوفه، حضور همان مقام وحدت را گویند.
تبیین و تحلیل رابطه تقوا و معرفت از دیدگاه عرفان ابن عربی و ارزیابی آن با قرآن
نویسنده:
پدیدآور: محمود خونمری ؛ استاد راهنما: عبدالحسین خسروپناه ؛ استاد مشاور: محمدتقی فعالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائل درخور توجه در عرصه معرفت‌شناسی، بررسی تأثیر عوامل اخلاقی یا غیر معرفتی در معرفت است. در این تحقیق مسأله اصلی، بررسی رابطه تقوا با معرفت و تأثیر متقابل آن دو در یکدیگر و تبیین چرایی و چگونگی فرایند این تأثیرگذاری و حدود آن از منظر محی الدین ابن عربی و قرآن کریم است. برای بررسی این مسأله ابتدائاً مفاهیم کلیدی مندرج در آن به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت. در بحث مفهوم تقوا معلوم گردید که تقوای قرآنی و عرفانی تقریباً یکسانند با این فرق که در عرفان ابن عربی علاوه بر توجه به معنای متعارف از تقوا در فرهنگ قرآن، به معانی عرفانی و خاص از تقوا هم که در لایه های پنهانی آیات قرآن موجود است توجه شده است. در مورد معرفت، معلوم گردید که در قرآن هم به طرق متعارف کسب علم توجه شده و هم به طرق غیر متعارف مانند طریق تقوا و تزکیه. اما در مسأْله اعتبار معرفتی علوم حصولی و شهودی، قرآن نظر جامع داشته و تمام علوم و ابزارهای معرفت را به اندازه خود معتبر می‌داند، لیکن قرآن در مسائل اعتقادی به کمتر از ایمان و یقین قانع نیست و البته یقین مطلوب را به نوع شهودی آن منحصر نمی‌کند. اما در عرفان ابن عربی، معرفت‌های حسی و عقلی ظاهراً مورد کم توجهی قرار گرفته، بلکه معرفت‌های عقلی در مسائل مربوط به خداشناسی به دلیل احتمال خطا به دیده منفی نگریسته می‌شود، از این رو معرفت مطلوب در نزد ابن عربی همان معرفت ذوقی و شهودی است. اما در بحث از مسآله اصلی تحقیق و تبیین رابطه متقابل میان تقوا و معرفت از دیدگاه قرآن و عرفان ابن عربی ناچار هر یک از دو سوی رابطه مستقلاً مورد بررسی قرار گرفت. از یک سو تأثیر تقوا در معرفت در دو مقام ثبوت و اثبات مورد بررسی و تبیین واقع شد و با توجه به شواهد قرآنی و روایی و نیز بیانات ابن عربی معلوم گردید که این تأثیر اولاً از نوع علّی و حقیقی وجودی است نه اعتباری و قراردادی، و ثانیاً تقوا می‌تواند با سطوح مختلفی که دارد، در مقدمات و مراتب متعدد معرفت، اعم از حصولی و شهودی،‌ و حکمت نظری و عملی تأثیرگذار باشد. ثالثاً در خصوص تأثیر تقوا در معرفت و توجیه و تبیین علّیِ معرفت بخشی تقوا، از طرح الگوهای هفتگانه، که مبتنی بر اصول و قواعد حکمت متعالیه و عرفان اسلامی و نیز مؤید به آیات و روایات می‌باشد بهره گرفته شد. در این الگوها، با تمسک به مفاهیمی چون تجرد و سنخیت، جوشش و اشتداد وجودی، فنا و قرب نوافل، ولایت و خلافت و مظهریت اسماء الهی، وحدت جمعی قوای نفس، حصول یا ظهور معرفت در پرتو تقوا، توجیه گردید. نتایج این بررسی در مجموع نشان داد، هر قدر تقوا از عمق و قوّت و خلوص بیشتری برخوردار باشد، نتایج معرفتی آن هم عمیق‌تر و گسترده‌تر خواهد بود. اما در خصوص تأثیر معرفت بر تقوا باید ابتدائاً به تفکیک معرفت به دو نوع حصولی و شهودی پرداخت و نتایج متفاوت حاصله را معلول قوت و ضعف اثر بخشی این دو نوع از معرفت دانست. نتیجه آن که اگر معرفت از نوع حصولی باشد، رعایت تقوای بیشتر ضرورت نخواهد یافت. اما اگر معرفت از نوع شهودی باشد، رعایت تقوا و عمل به مقتضای معرفت از دیدگاه ابن عربی ضروری است. در پایان معلوم گردید که معرفت با فرض تأثیرگذاری و تلازمش با عمل، هم در مقدمات عمل نقش دارد هم در نفس عمل در ابعاد کمّی و کیفی آن. اما در فرض عدم تلازم، گاهی دلایل انفعالی و حاکی از نقص و قصور مانند غلبه نفس برعقل، باعث این امر بوده و گاهی دلایل فاعلی و حاکی از کمال معرفت، مقتضی ترک عمل می‌باشد و این ترک در واقع همان عمل مطلوب و موافق معرفت است.
بررسی انتقادی حقیقت عقل و دلالت های معرفتی آن از منظر ابن عربی
نویسنده:
پدیدآور: مهدی بابائی المشیری ؛ استاد راهنما: محمدمهدی گرجیان ؛ استاد مشاور: حسن معلمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
عقل (قوه‌ی عاقله) فصل ممیز انسان از سایر موجودات و به عنوان یکی از مهم‌ترین منابع و ابزار معرفت بشری است و ادراکات آن از اساسی‌ترین ادراکات و معارف انسان محسوب می‌شود. حقیقت و جایگاه عقل و قلمرو آن در شناخت حقایق و معارف از موضوعات مشترک در فلسفه، کلام، معرفت‌شناسی و عرفان محسوب می‌گردد. بررسی دیدگاه ابن‌عربی به عنوان موسس عرفان نظری که آن را به عنوان یک نظام ویژه با مبادی و مقدمات و مسائل خاص خود تأسیس کرده است، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. عقل به لحاظ قابلیت فهم و ادراک و دریافت، محدودیتی ندارد، عقل از این جهت ابزار فهم و ادراک معانی در مقابل صور حسی و خیالی است. کسی در اعتبار و کاربرد عقل از این جهت تردیدی ندارد. همچنین عقل یکی از مهم‌ترین منابع معرفتی انسان است اما دارای محدودیت است و عرصه‌هایی وجود دارد که از دسترس عقل به نحو استقلالی خارج است و بایستی به کمک وحی و شهود در آن عرصه‌ها وارد شود. نقدهای ابن‌عربی متوجه خود عقل انسانی نیست بلکه متوجه نحوه تعامل انسان با عقل و ادراکات آن است که بخواهد عقل را فراتر از حیطه خود بکار گیرد و با آن در همه زمینه‌ها ورود کند. به عقیده ابن عربی قواعد منطق مورد پذیرش عارفان است هرچند آنها الفاظ و اصطلاحاتی که صاحبان آن وضع کرده‌اند بکار نگیرند و مورد استفاده قرار ندهند. علوم شهودی از تجلیات حق تعالی بر قلب عارف ناشی می‌شود و بر علوم فکری برتری دارد. معرفت انسانی هر چند در ظاهر از طریق قوای حسی و عقل و توسط استدلال و نظر و تعقل بدست می‌آید اما در حقیقت به تجلی الهی است و خداوند نحوه حصول معرفت از ناحیه تجلی را بر انسان‌ها پوشیده و مخفی نگه داشته است و تنها عده‌ای از انسان‌ها با قدم نهادن در مسیر کمال به درجه‌ای می‌رسند که قادر به ادراک این تجلیات هستند. بیان نهایی و مطلوب نهایی در عرفان برای دستیابی به معرفت و احراز واقع‌نمایی ادراکات عقل و سایر قوای ادراکی این است که انسان به مقام قرب حق تعالی (قرب فرائض و نوافل) نائل و فانی در حق و باقی به بقاء حق گردد تا حق جمیع قوای او شود و بالحق معرفت به اشیاء پیدا کند و از منظر حق به اشیاء بنگرد در این صورت به حاق واقع دست می‌یابد و احساس و تخیل و تعقل و تفکر او همه حقانی و بالحق می‌گردد. به اعتقاد ابن‌عربی عقل برهانی به نحو استقلالی قادر است وجود حق تعالی و مرتبه الوهیت و یگانگی و توحید او را اثبات کند و شبهات مربوط به وجود حق و اله بودن و توحید او را پاسخ دهد و همچنین قادر است اسماء الهی و احکام و آثار آنها را در عالم اثبات کند و شبهات کسانی که احکام و آثار اسماء الهی را در عالم نفی می‌کنند پاسخ دهد. خداوند قوه فکر را منحصراً در انسان قرار داده و در سایر حیوانات و نفس کلی قرار نداده است، عقل به جهت خاصیت قبولی که در او هست، علوم نظری را از قوه فکر اخذ می‌کند و اخذ و پذیرش از مفکره به معنای تقلید از آن است. ابن‌عربی تبعیت و تقلید دائمی عقل انسانی از فکر و نظر در کسب معرفت به خصوص نسبت به خداوند را مورد نکوهش قرار می‌دهد.
جمع نقیضین در اندیشه خرّاز و ابن‌عربی و تبیین آن بر اساس هرمنوتیک کُربن
نویسنده:
پدیدآور: علیرضا سمنانی ؛ استاد راهنما: عبدالرضا مظاهری ؛ استاد مشاور: انشاءالله رحمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هانری کربن در گسست یا انتقال از هرمنوتیکِ هایدگر به تاویل در جهانِ معنویِ ایرانی، هم زمان، امکانِ برون‌شدن از تفکّرِ فلسفیِ غربی و بازگشت به معنویت، از طریقِ سنّت ایرانی - اسلامی، که از آن به اسلامِ ایرانی تعبیر می‌کند، در بسترِ یک مطالعه‌یِ تطبیقی، که به مقارنه میانِ هرمنوتیکِ وجودی و تاویلِ باطنی می‌انجامد را، نشان می‌دهد. بدین‌سان کربن در پی روزآمد‌سازی اندیشه‌یِ باطنیِ ایران و به فعلیّت درآوردن است. او که قویّا پاسدارِ وجهِ معنویِ اندیشه‌یِ اسلامِ ایرانی است و آن را پادزهری در برابر عرفی‌شدنِ معنویّت در کلیسایِ کاتولیک و اسطوره‌زدایی از معرفت در فلسفه غربی می‌بیند، منابع و امکاناتِ این سنّتِ فکری را از فرشته‌شناسی سینوی و تمثیل عرفانیِ ابن‌سینا در زمینه‌یِ فلسفه‌یِ اسلامی، عقلِ سرخ در حکمتِ اشراقیِ سهروردی تا تاویل و کشف‌المحجوب در جریانهای معنوی و باطنی در اسلام ایرانی، هم‌زمان در شیعه، اعمّ از دوازده امامی، اسماعیلیه تا شیخیه و همچنین در تصوّف، خصوصا در عرفانِ نظریِ ابن‌عربی می‌جوید. تاویل برای کربن روش و عملی است برایِ کشفِ حقیقت امور و جهان، و هم‌زمان نگاهبانی است از حقیقت و باطنِ آن. از این رو کربن درصدد است تا با روزآمد کردن، به فعلیّت درآوردن و معرفیِ آن به فلسفه‌یِ غربی، راه، روش و رویکردی برایِ فراتر رفتن از تفکّرِ فلسفیِ محض، بر چیرگیِ تفکّرِ مدرن، فائق آید. در این رساله رویکردِ تاویلیِ کربن و نتایج آن برای تبیین محوری‌ترین وجِه تفکّر و الهیاتِ صوفیانه ابوسعید خرّاز و ابن‌عربی یعنی جمعِ ضدّین و نقیضین، یا همان هولاهو نزد ابن عربی بکار بسته شده است، تا با تبیینِ آن امکانِ طرحِ فلسفی و روزآمد ساختن و فعلیّت آن مهیا شود. نظریه خاص خرّاز مبنی بر جمع اضداد در شناخت خداوند، و جمعِ نقیضین در اندیشه ابن‌عربی در حیطه‌های گوناگون فکری اعم از وجودشناسی ابن‌عربی؛ وحدت وجود، جهان‌شناسیِ وی در اعتبارات، مراتب و ویژگیهایِ خیال و تمثیلهایِ عرفانی او با ساختِ دوگانه در توصیفِ عالم ، و در خداشناسی، جمعِ میانِ تنزیه و تشبیه و فرآگردِ خیال در شناختِ تشبیهی خداوند، بسط یافته و بیان گشته است. عارف، مظهر و صورتِ متحقّقِ متناقض از اسماءِ متناقض حق تعالی است، چنان که ابن‌عربی به تحقّقِ خرّاز در این مقام تصریح کرده است. همچنین شناخت، دیدار و یافت خداوند بر مبنای جمع نقیضین؛ هولاهو است و کربن از طریقِ تاویل، امکانِ تبیین آن را فراهم می‌سازد. رویکردِ تاویلیِ کربن پرتوی است، برایِ فهمِ جمع نقیضین در اندیشه ابن‌عربی، و روشی است که بدونِ تحمیلِ هرگونه مفهومی بر اندیشه‌‌یِ وی، و برقراریِ بیشترین تناسبِ اندیشگیِ میانِ این دو، همان‌گونه که تبارِ این اندیشه در تفسیرِ عرفانی خرّاز ریشه دارد، آن را تبیین می‌کند، و فهمِ آن را در مرتبه‌ای نهایی در تحقّقِ این اجتماع نقیضان در وجودِ آدمی یعنی وجود فردِ تاویل‌کننده از طریقِ تاویلِ نفس، می‌جوید، نشان می‌دهد و آشکار می‌سازد.
  • تعداد رکورد ها : 1571