جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 11
شگردهای فکرورزی در داستان‌های فرهاد حسن‌زاده بر پایة نظریة لیپمن (مطالعة موردی: داستان‌های گروه سنی الف، ب و ج)
نویسنده:
فرحناز حیدری‌نسب ، میرجلال‌الدین کزازی ، خلیل بیگ‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فکرورزی در نگاه صاحب­نظران برنامه «فلسفه برای کودکان» مهارتی آموزشی است که فکرورزی کودکان و نوجوانان را با شرایط تحت کنترل فراهم می‌آورد و داستان ابزاری چند وجهی است که می­تواند توانایی شناختی، عاطفی و اجتماعی کودک را غیر مستقیم پرورش دهد. پژوهش پیش­روی چگونگی بسندگی و بسامد گونه‌های فکرورزی فلسفی خلّاق، مراقبتی و انتقادی را در داستان‌های کودکانة گروه «الف، ب و ج» فرهاد حسن‌زاده و توانش و قابلیت پرورش فکرورزی فلسفی آن‌ها را در کودکان بر پایة برنامة فبک در انگارة لیپمن با رویکردی توصیفی- تحلیلی بررسی کرده‌است. دستاورد پژوهش نشان می‌دهد، بسندگی و بسامد فکرورزی فلسفی خلّاق در داستان­های مورد مطالعه با مولفه­های استدلال و آزمون­نگری، نوآوری در رفتار بیشترین بسامد را در این مهارت دارد. تفکرورزی انتقادی با مؤلفۀ دیگر اصلاحی و حساسیت به متن و تفکر مراقبتی با مؤلفۀ رشد مهارت تفکر مسئولانه در رده­های بعدی هستند. وجود این مؤلفه­ها و نیز تکنیک زبانی و ادبی داستان‌ها سبب توانش و قابلیت ایده­های عمل­گرایانۀ «اجتماع پژوهشی» برنامة فبک در قصه­های مورد پژوهش است.
مطالعه مبانی هستی شناسی رویکرد مرلوپونتی و لیپمن به منظور تدوین الگوی تلفیقی در برنامه فلسفه برای کودکان
نویسنده:
سیدعلی حسینی ، اکبر رهنما ، رقیه موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از این مقاله مطالعه مبانی هستی شناسی رویکرد مرلوپونتی و لیپمن به منظور تدوین الگوی تلفیقی در برنامه فلسفه برای کودکان است. سؤال اساسی تحقیق عبارت است از اینکه مبانی هستی‌شناسی رویکردهای مرلوپونتی و لیپمن چه بوده و بر اساس آن الگوی تلفیقی دو رویکرد در برنامه فلسفه برای کودکان چیست؟ در این مقاله، در بحث شناخت مبانی هستی‌شناسی از روش پژوهش تحلیلی-استنتاجی و در ارائه الگوی تلفیقی از روش پژوهش ترکیب سازوار استفاده‌شده است. نتایج بیانگر وجود وجوه اشتراک و افتراق میان رویکرد مرلوپونتی و رویکرد لیپمن است. با توجه به اشتراکات پایه‌ای در مبانی هستی‌شناسی و تأکید بر اهمیت دوران کودکی و تأثیر آن بر بزرگسالی در دو رویکرد، می‌توان با حذف عناصر ناهمسان و همپوشانی نقاط اشتراک با انجام اصلاحات لازم، از تلفیق دو رویکرد برای بهبود برنامه فلسفه برای کودکان استفاده نمود.
بررسی مقایسه‌يی مبانی انسان‌شناسی ابن‌سینا و متیو لیپمن
نویسنده:
ميثم فلاحي
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف نوشتار حاضر، مقایسه مبانی انسان‌شناسی ابن‌سینا و متیو لیپمن میباشد. این پژوهش با روش توصیفی ـ‌تحلیلی و استنباطی و روش جمع‌آوری اطلاعات، کتابخانه‌يی و فیش‌برداری صورت گرفته است. در ابتدا مؤلفه‌های مربوط به انسان از دیدگاه ابن‌سینا و لیپمن بیان میشود و سپس با مقایسه انسان‌شناسی ابن‌سینا و متیولیپمن، نقاط اختلاف و شباهت آنها روشن میگردد. نتایج نشان میدهد که انسان‌شناسی ابن‌سینا و متیو لیپمن دارای شباهت و تفاوتهایی است: در وجه مشابهتها انسان موجودی عقلانی، دارای اراده و اختیار، دارنده ویژگیهای حسی، زیستی و طبیعی است که با هویت فردی و اجتماعی شناخته میشود و همچنین موجودی در حال تغییر و تحول دائمی است. در وجه تفاوتها، هر کدام تفسیری متفاوت از مبدأ و مقصد انسان ارائه میدهند و سن مناسب برای شروع تفکرات فلسفی یکی از برجسته‌ترين اختلافات انسان‌شناسی میان آن دو میباشد.
بررسی تطبیقی دیدگاه شهید مطهری با دیدگاه متیو لیپمن درباره اهداف تعلیم و تربیت
نویسنده:
فاطمه صدر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی دیدگاه شهید مطهری با دیدگاه لیپمن درباره اهداف تعلیم و تربیت با نظر به نظریه تعلیم و تربیت اسلامی و نظریه تعلیم و تربیت تأملی و برنامه «فلسفه برای کودکان» است. با توجه به این هدف، با مطالعه کتابخانه‌ای، نخست، دیدگاه‌های هر دو اندیشمند درباره موضوع پژوهش استخراج شد و سپس میان دیدگاه‌های آنها براساس روش توصیفی استنتاجی، مطالعه تطبیقی انجام شد. مطهری و لیپمن بر تأمل، تفکر، اندیشه‌ورزی و تربیت عقلانی، به‌عنوان اهداف تعلیم و تربیت تأکید دارند؛ ولی این اهداف را غایی نمی‌شمرند؛ بلکه اهداف واسطی برای رسیدن به هدفی عالی‌تر در نظر می‌گیرند. مطهری بر آن است که هدف غایی تعلیم و تربیت، رسیدن به درجه بندگی خداوند و کسب مدارج معنوی است که در ذیل نظام ارزشی اسلام مطرح می‌شود؛ درحالی‌که هدف غایی «فلسفه برای کودکان»، آموزش کودکان و نوجوانان به‌منظور دستیابی به زندگی بهتر، با کیفیت‌تر، با تمدن، و شهروند دموکرات‌شدن است. نتایج نشان می‌دهد با وجود برخی اشتراکات تعلیم و تربیتی میان مطهری و لیپمن، ازآنجاکه این دو از نظام‌های ارزشی و انسان‌شناختیِ متفاوت متأثر هستند، دیدگاه‌های آنها درباره هدف غایی تعلیم و تربیت با یکدیگر تفاوت دارد.
صفحات :
از صفحه 75 تا 94
فلسفه برای کودکان: رویکردهای تربیت دینی به آموزش تفکر
نویسنده:
احمد اکبری، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش تبیین دیدگاه‌های مختلف فیلسوفان مسلمان نسبت به آموزش عقلانی و فلسفی به کودکان، در راستای تربیت دینی بایسته می‌باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و نیز روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. بنابر یافته‌های به‌دست‌آمده، رویکرد تربیت دینی مبتنی بر عقلانیت به دو شکل همگانی و نخبه پرور از یکدیگر متمایز هستند. پاره ای از آثار و اندیشه‌های ابن طفیل، سهروردی، اخوان‌الصفا، ابوریحان، مولانا، ابو علی سینا و شهید مطهری به زبانی ساده، قابل فهم و گاهی حکایت‌گو نه است که فهم آن برای همه امکان پذیر می‌باشد. این رویکرد را می توان تربیت دینی عقلانی از نوع همگانی یا توجه فیلسوفان مسلمان به فلسفه برای همگان دانست که همپوشانی زیادی با «فلسفه برای کودکان» دارد. در مقابل، رویکرد تربیت عقلانی نخبه پرور را می توان در آثار و اندیشه‌های ابن-مسکویه، غزالی، خواجه نصیر و ابن خلدون یافت که به‌طورکلی در گفتگوها و شیوه‌های آموزش فلسفی خود از مضمون‌های عقلانی و انتزاعی پیچیده برای کسانی که به درجه‌های بالاتری از فلسفه رسیده اند، بهره برده اند. این گروه چون ورود کودکان را در وادی فلسفه جایز نمی دانند، برای عوام نیز چنین اجازه‌ای را روا نمی‌دارند. بر این اساس، با پذیرش تربیت عقلانی همگانی و نیز با تقویت این رویکرد با استناد به میراث حکیمان مسلمان در طول تاریخ اندیشه اسلامی می‌توان از موضعی استوارتر به موضوع فلسفه برای کودکان در جامعه اسلامی نگاه کرد و زمینه فلسفیدن برای همه (حتی کودکان) را از طریق آموزش فرایند فلسفیدن، طرح مسائل فلسفی به شکل داستانی و ساده‌سازی مضمون های فلسفی دنبال نمود.
صفحات :
از صفحه 117 تا 137
تبیین تطبیقی اهداف آموزش فلسفه به کودکان در کشورهای مختلف
نویسنده:
محسن فرمهینی فراهانی، محمدحسن میرزامحمدی، اسماعیل خارستانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
با توجه به اهمیت آموزش فلسفه به کودکان در دوران معاصر، این مقاله با استفاده از روش تطبیقی به تبیین اهداف آموزش فلسفه به کودکان پرداخته است. نتایج به دست آمده در این بررسی نشان می‌دهد که از مهم‌ترین اهداف آموزش فلسفه به کودکان، برای مثال در ایالات متحده، پرورش تفکر و استدلال و بهبود یادگیری و به طور کلی پرورش مهارت‌هایی است که هر فرد در بزرگسالی به آن نیازمند است؛ در آرژانتین، پرورش تفکر و روحیۀ انتقادپذیری؛ در انگلستان، پرورش تفکر و چگونگی شهروندی و پرورش روحیۀ گفت‌وگو و کاوشگری؛ در استرالیا، پرورش تفکر، پرورش روحیۀ پرسشگری و انتقادی و نیز قضاوت؛ در فرانسه، پرورش و تقویت تفکر، مفهوم‌سازی و مسئله‌پردازی؛ و در دانمارک، پرورش تفکر و توسعۀ توانایی‌های فردی و اجتماعی است. همۀ این کشورها پرورش تفکر را از اهداف مهم آموزش فلسفه به کودکان می دانند و از این نظر به یکدیگر شباهت دارند؛ همچنین در اهدافِ پرورشِ روحیۀ قضاوت و پرورش روحیۀ استدلال بین اکثر کشورها شباهت وجود دارد. تفاوت اهداف، به ویژه اهداف ایالات متحدۀ امریکا با دیگر کشورها، در پرورش تمایلات دمکراتیک و نیز درگیر کردن کودکان با کندوکاو فلسفی است.
صفحات :
از صفحه 45 تا 70
مطالعه تطبیقی مبانی معرفت‌شناسی آراء تربیتی ژان پیاژه و متیو لیپمن با تأکید بر برنامه آموزش فلسفه به کودکان
نویسنده:
اکرم شوشتری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اصلاح و تقویت نیروی فکر همواره جزو اهداف اولیه آموزش و پرورش رسمی و به عنوان هدف بنیادی تدریس و یادگیری در همه رشته های علمی بوده است. در دنیا در چند دهه اخیر فلسفه و آموزش فلسفه به عنوان روشی برای پرورش قوه تفکر مورد توجه قرار گرفته است. اما آنچه مهم است این است که انتخاب سنینی که آموزش فلسفه و تفکر فلسفی می تواند در آنها صورت گیرد، بر دیدگاه های معرفت شناسی متفاوتی مبتنی است، لذا در این پژوهش، دیدگاه دو نظریه پرداز بزرگ یعنی ژان پیاژه و متیو لیپمن که آراء تربیتی آنها تأثیر بسیاری بر نحوه آموزش دارد و دارای دیدگاههای متفاوتی در باب معرفت شناسی می باشند، به شکل تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است. پیش فرض اساسی دیدگاه پیاژه آن است که استدلال و تعقل کودکان به صورت طبیعی و همانطور که آنها بزرگتر می شوند، پرورش خواهد یافت و تلاش جهت تسریع این فرایند اتلاف وقت خواهد بود. رشد کودکان از طریق مراحل مرتبط با سن، در هر صورت رخ خواهد داد. بر اساس این نظریه هر دوره دارای ویژگی هایی است که بر اساس آن ویژگی ها برنامه درسی باید تنظیم شود. پیاژه مدعی بود که افراد پس از رسیدن به دوره عملیات صوری- تقریباً 12 سالگی- است که می توانند به مسائل انتزاعی بیاندیشند. اما لیپمن این نظریه را مطرح کرد که بهترین زمان برای شکل گیری مهارت های تفکر، در کودکی و از طریق روش های تأمل محور است. به اعتقاد او چنانچه ذهن کودک را درگیر مباحث فلسفی کنیم می توانیم نحوه تفکر او را رشد دهیم. وی معتقد بود که اگر کنجکاوی طبیعی کودکان و میل آنان به دانستن درباره ی جهان را با فلسفه مرتبط کنیم می توانیم کودکان را به متفکرینی تبدیل کنیم که بیش از پیش نقاد، انعطاف پذیر و موثر باشند.در این پژوهش، پس از بررسی این دو نظریه، مشابهات و تفاوت هایی میان پیش فرض ها و مبانی معرفت شناختی دیدگاه های این دو نظریه پرداز بزرگ تشخیص داده شددر نهایت به زمینه های ضرورت استفاده از این دو دیدگاه در نظام تعلیم و تربیت ایران پرداخته شد.
فلسفه برای کودکان، رشد تفکر سنجشگرانه
نویسنده:
مهران فرج الهی ,سیده مریم مصطفوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
این نوشتار بر آن است تا رویکردی نوین در امر تعلیم و تربیت و مسائل مرتبط با آن را مورد بررسی قرار دهد. علی الخصوص آموزش تفکر سنجشگرانه به کودکان و نوجوانان که در گستره تعلیمات فلسفه برای کودکان قرار می گیرد. یکی از مباحث مهم در دنیای اندیشه، ارتقاء سطح فکری آدمی است بنحوی که بتواند امور را به درستی تمیز دهد و درباره پدیده های پیرامونش به تفکر و اندیشه بنشیند و قادر باشد مسائل را تجزیه و تحلیل و در نهایت سنجش و بنحو احسن حل نماید. مقاله حاضر با ارائه توضیحی از مفاهیم تفکر منطقی و استدلالی در ابتدا به توضیح چرایی انتخاب «تفکر سنجشگرانه» در کنار واژه «تفکر انتقادی» پرداخته و به مولفه های آموزش تفکر سنجشگرانه اشاره می کند. بهره گیری از این اصول می تواند به برقراری کلاسی برای پرورش تفکر سنجشگرانه دانش آموزان کمک شایانی نماید و در نهایت منجر به رشد قدرت فکری کودکان و نوجوانان شود.
صفحات :
از صفحه 89 تا 107
رویکرد انتگرال به برنامه فلسفه برای کودکان (p4c)
نویسنده:
احمد اکبری,طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی,بختیار شعبانی ورکی ,محمد تقوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
هدف اصلی این مقاله بازاندیشی در رویکردهای متداول برنامه فلسفه برای کودکان و ارائه رویکردی نو برای این برنامه براساس نظریه انتگرال ویلبر است. این دیدگاه متضمن چهار کوادرنت است و می تواند به عنوان یک هولون در نظر گرفته شود. به اعتقاد ویلبر، همه ابعاد واقعیت باید به عنوان یک کل مورد نظر قرار گیرد. براساس نظریه انتگرال در این مقاله فلسفه برای کودکان به عنوان یک هولون با چهار ساحت مرتبط به هم مورد بررسی قرار گرفته است. در نتیجه این برنامه به منزله یک فرایند شبیه روش سقراطی و اجتماع پژوهشی مورد نظر لیپمن است، همچنین، رویکردی تاریخی است آنگونه که گردر در «دنیای سوفی» دنبال می کند و داستان فلسفی جهان شمولی است آنگونه که فیشر در کتاب «داستان هایی برای فکر کردن» و پیکمال در اثر «حکایت های فلسفی» جهان به آن پرداخته اند و در نهایت برنامه ای است فرهنگ وابسته نظیر آنچه متفکر دانمارکی یسپرسن خاطر نشان می کند.
صفحات :
از صفحه 75 تا 98
مفهوم شناسی و نقش فلسفه و علم در فلسفه برای کودکان
نویسنده:
زهرا امی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
واژه فلسفه که زمانی مترادف با دانش بود، اينك قلمرو محدودتری يافته است؛ اما به همان اندازه بنيادی تر و اساسی تر گرديده است. فلسفه به جهان هم چون يك کل می نگرد و ماهيت آن بر حسب شش مفهوم بيان می شود: مستقل از محتوا، عقلانيت، خردمندی، کاربردی بودن، کليت داشتن و ساختار انتقادی؛ و در مقابل، علم آن دسته از دانش هايی را در بر می گيرد که از روش تعميم تجربی استفاده کرده و بر مشاهده، آزمايش، گزارش و اندازه گيری برای کشف واقعيات استوار است. در نظام آموزش و پرورش فعلی، دروس مختلف به گونه ای تدوين شده اند که حجم وسيعی از اطلاعات عمومی را به کودکان انتقال می دهند و با الگو قرار دادن جوامع صنعتی و متأثر از نظريه ژان پياژه، کودکان را در شناخت امور عينی منحصر کرده اند؛ در حالی که علوم تجربی در دادن مهارت تفكر اثر بخش به کودکان ناتوان است. تفكر فلسفی در آموزش تفكر و در کسب مهارتهای لازم در حل مسائل روزمره کودکان کارآمد تر است؛ اما در فلسفه برای کودکان اين تفاوت باعث نمی شود که فلسفه و علم طريقی آشتی ناپذير يابند بلكه در دادن مهارت استدلالی به کودکان يكديگر را ياری می کنند.
صفحات :
از صفحه 131 تا 145
  • تعداد رکورد ها : 11