جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 37
بررسی فلسفه دین کارل رانر در اثر او، شنونده کلمه [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Gerald James Robinson
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه بررسی دقیق و نظام مند فلسفه دین کارل رهنر آن گونه که در کتاب وی تدوین و ارائه شده است. Hörer des Wortes. توجه ویژه ای به برداشت رهنر از رابطه مناسب بین فلسفه دین و الهیات و تأکید رهنر بر اهمیت تاریخ بشر در تلاش برای کارکردن فلسفه دین او معطوف شده است.
جامعه دوستان خدا: الهیات تطبیقی و ساخت الهیات جامع اولیاء[پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Hans Abdiel Harmakaputra
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : لارنس کانینگهام، متکلم کاتولیک، مطالعه قدیسان را به عنوان عنصری نادیده گرفته در سنت مسیحی ارزیابی می کند، حتی در سنت کاتولیک رومی که احترام به مقدسین یکی از ویژگی های متمایز آن است، و سیستم مفصلی برای قدیس کردن قدیسان وجود دارد. . کانینگهام نقد خود را در سال 1980 نوشت، اما اعتبار آن حتی امروز نیز صادق است. اگرچه مطالعه قدیسان هنوز در الهیات مسیحی حاشیه‌ای است، اما تلاش‌های قابل توجهی برای بازاندیشی در الهیات قدیسان وجود دارد. این پایان نامه، که با این تلاش ها مطابقت دارد، به یک سؤال می پردازد که از بافت چند دینی امروزی بیرون می آید: «آیا برای مسیحیان ممکن است افراد سنت های دینی غیر مسیحی را به عنوان قدیس بشناسند؟» برای دادن پاسخ مثبت به این سوال، این پروژه پایان نامه الهیات جامع قدیسان را پیشنهاد می کند که شامل شخصیت های مقدس غیر مسیحی است. با فرض موضعی اعترافی در روش الهیات تطبیقی، هدف اولیه این پروژه، غنی‌سازی گفتمان الهیات نظام‌مند مسیحی قدیسان و قداست از طریق آموختن از سنت‌های دیگر در این مورد اسلام است. مقدسین در اسلام «دوستان خدا» نامیده می شوند (اولیاء الله؛ بخوان ولی الله). این اصطلاح بر اساس آیه ای از قرآن است که می فرماید: «إِنَّ اللَّهُ لَیْتَهُ وَ لَهُ أَحْمَةً» (10:62). یکی دیگر از زمینه های متنی اولیا در اسلام، سخنان حضرت محمد (ص) است. در حديث معروف اولياي خدا آمده است: «هنگام ديده شدن، خداوند ياد مي‌شود». در این پایان نامه، مفهوم قداست و اولیاء را از دیدگاه مسیحیت با اسلام، به ویژه با مفهوم ولایت ابن عربی مقایسه می کنم. به عنوان یک کار الهیات تطبیقی، من قبل از انجام مقایسه واقعی، ابتدا گفتمان قدیس و قدیس را در هر سنت دینی، یعنی مسیحیت و اسلام، شرح خواهم داد. فصل 1 تا 4 در خدمت این تلاش است. فصل 1 و 2 گفتمان را از دیدگاه کاتولیک و پروتستان بررسی می کند. من روی چندین الهی‌دان کاتولیک تمرکز خواهم کرد که الهیات قدیسان خود را در طول و بعد از دومین شورای واتیکان توسعه دادند، یعنی کارل رهنر، ژان لوک ماریون و الیزابت جانسون. علاوه بر این، من همچنین بینش هایی را از دو الهیدان برجسته پروتستان، دیتریش بونهوفر و پل تیلیش، به دست خواهم آورد. فصل سوم به معرفی مبحث اولیاء و قداست در اسلام از منظر پدیدارشناسی، متنی و کلامی می پردازد. مفهوم ولایت ابن عربی کل فصل 4 را اشغال می کند. توجه به این نکته مهم است که این فصل به طور کامل اندیشه ابن عربی را توصیف نمی کند زیرا من قبلاً مطالب خاصی را برای مقایسه انتخاب کرده ام. این مقایسه سه ساختار الهیاتی را به‌عنوان ویژگی‌های الهیات جامع اولیای الهی به دست می‌دهد: قدیسان به‌عنوان مظاهر و آشکارکننده‌های ارتباط با خود خداوند، پنهان‌بودن قدیسان، و قدیسان به‌عنوان اصحاب. هر یک از این سازه‌های الهیاتی در فصل‌های 5 تا 7 مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
تجربه کاریزماتیک به عنوان تجربه ای از عمل خدا در جهان: مطالعه الهیات کارل رهنر به عنوان یک الهیات کاریزماتیک [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Nicholas James Calver
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : فصل اول این پایان نامه به بررسی برخی از مطالب پولین در مورد تجربه کاریزماتیک می پردازد و استدلال می کند که چنین تجربه ای با تجربه فیض پیوند خورده است. این فیض فیض مسیح است و در نتیجه شامل عشق ایثارگرانه و مشارکت در مصائب مسیح است. فصل دوم نگاهی گسترده به اندیشه رهنر دارد و توجه او را به تجربه روح و ماهیت کاریزماتیک الهیات او نشان می دهد. فصل سوم به بررسی تأثیرات فلسفی در پس اندیشه رهنر می پردازد. این یک وظیفه اساسی است زیرا متافیزیک دانش رهنر چارچوبی را برای درک او از تجربه خدا در فیض فراهم می کند و فلسفه مارتین هایدگر بر نحوه تفکر رهنر در مورد فیض تأثیر می گذارد. فصل چهارم اهمیت عشق را برای درک رهنر از تجربه خدا نشان می دهد و همتای فلسفی مطالب تفسیری فصل اول است. فصل پنجم ماهیت درک رهنر از فیض و ویژگی مسیحیتی آن را بررسی می کند و موضوعی را انتخاب می کند که در فصل دوم آغاز شده است. فصل ششم کفایت درک رهنر از دخالت خدا با جهان را مورد پرسش قرار می دهد. فصل هفتم مفهوم دگرگونی کاریزماتیک را توسعه می‌دهد و به کمبودی در اندیشه رهنر در این زمینه اشاره می‌کند، به دلیل پنوماتولوژی ناکافی و همچنین، نکته‌ای که در فصل قبل مطرح شد، ناتوانی در ایجاد تغییر در خدا که درک رهنر از خداوند را به خطر می‌اندازد. درگیری با جهان فصل آخر ماهیت شرکتی تجربه کاریزماتیک را بررسی می کند و سوگیری فردگرایانه در اندیشه رهنر را تصحیح می کند.
سرمایه گذاری در الهیات وجودی: چهارضلعی وسلی و عدسی هایدگری جان مک کواری، رودولف بولتمان، پل تیلیش و کارل رهنر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Hubert Woodson
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : سرمایه گذاری ها؟ که مک کواری، بولتمن، تیلیش و رهنر در الاهیات اگزیستانسیال اتخاذ می کنند، از رهگذرهای هایدگری به سمت ازلی بودن در راه پنهان ماندن پیروی می کند، یا ???????. از طریق هر سرمایه گذاری،؟ هر متکلم وجودی موضع الهیاتی خاصی را اتخاذ می کند؟ که از یک لنز وجودی استفاده می کند؟ در حالی که اولی مطمئناً آنها را اساساً پایه گذاری می کند، دومی از طریق تأثیرات هایدگری به آنها اجازه می دهد که سرمایه گذاری کنند؟ فراتر از چارچوب کلامی سنتی با استفاده از گزاره های فلسفی. در تلاش برای تبیین رابطه انسانیت و خدا، هر یک از متکلمان وجودی به بررسی معنای انسان بودن می پردازد، نه به لحاظ الهیات، بلکه به گونه ای که به طور جدایی ناپذیری با درکی از فلسفه هستی گره خورده است: مفهوم چیستی وجود. است
مقایسه تطبیقی تعدد ادیان نزد کارل رانر و شهید مطهری
نویسنده:
نویسنده:محمد علی بیضون؛ استاد راهنما:وحید سهرابی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله کثرت ادیان یکی از موضوعات اساسی است که فیلسوفان و متکلمان در زمان معاصر به آن پرداخته اند و ستون اساسی مطالعات موجود در زمینه فلسفه دین را تشکیل می دهد. بنابراین می بینیم که هر دین ادعای حقیقت خود را دارد و معتقد است که نجات و رستگاری انسانها با پیروی از آموزه های آن و پیروی از آن است. در این تحقیق ، من برای بررسی نظریه کارل رانر ، سخنران مسیحی و شهید مرتضی مطهری ، شهید اسلامی ، بر رویکرد توصیفی-تحلیلی تکیه کرده ام ، زیرا هر یک از این دو علم نظریه و رویکرد جدیدی در برخورد با این مشکل ارائه کرده اند. در مورد کارل رانر ، می بینیم که او حقیقت دین مسیحی را به رسمیت شناخته و خود را متعهد به انجام آن کرده است ، اما با ریشه یابی او به مبانی فلسفی جدید هماهنگ با آموزه ها و باورهای مسیحی ، او سعی کرد راهی را برای پیروان دیگر افراد غیر مسلمان باز کند. ادیان مسیحی تحت مراقبت مسیح قرار گیرند و در نتیجه سهم خود را از نجات و رستگاری بدست آورند. به همین ترتیب ، شهید مطهری به درستی دین اسلام اعتراف کرد و به آن پایبند بود و معتقد بود که همه ادیان الهی به یک روح و حقیقت اشاره دارند و اسلام کاملترین و بهترین دین در بین آنهاست. با این حال ، با رویکردی که با استناد به آیات قرآنی و تعدادی از روایات شریف به پایان رساند ، او به پذیرش کار غیرمسلمان تحت شرایطی پرداخت که به دلیل پذیرش توحید ، معاد و کار صالح است. . خدا و سهم نجات خود را نیز دریافت کنید. در این تحقیق ، من با ارائه پاسخ کافی به تکثرگرایی دینی از دو محقق که از دیدگاه جامع دفاع می کنند ، نتیجه گرفتم و انتقاداتی که بر نظریه هر یک از آنها وارد شد و دلایل متداول و متفاوت بین آنها ذکر شد. کثرت گرایی ، و نشان داد که دین اسلام در آموزه های خود مبانی و اصولی را دارا است که در تعامل مثبت با سایر ادیان از دین مسیحی است.
وابستگی-برادری: امید وجود انسان در پرتو نابرابری جهانی. کاوش در انسان شناسی الهیات کارل رهنر و خوزه ایگناسیو گونزالس فاوس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Scott M. Myslinski
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان‌نامه استدلال می‌کند که الاهیات مسیحی نیاز به بررسی انتقادی وجود انسان از طریق مقوله‌های اجتماعی و ساختاری در پاسخ به جهت کنونی جهانی شدن دارد که انسان‌سازی وجود انسان را تهدید می‌کند. به طور خاص، نیاز به یک انسان‌شناسی الهیات مسیحی معاصر وجود دارد که با علوم اجتماعی گفت‌وگو کند و تلاش کند درکی از گناه، فیض و رستگاری انسان را در مقوله‌های ساختاری و اجتماعی توسعه دهد تا دیدگاهی جایگزین از آنچه که دارد ارائه دهد. به معنای انسان بودن در پرتو انسان شناسی غالب است که در قلب خط سیر کنونی جهان در حال جهانی شدن قرار دارد. این بینش جایگزین از وجود انسان باید با چالش جهانی جهانی شدنی که وابستگی و پیوند متقابل بیشتری را بین مردم و ملت ها ایجاد می کند و جهانی جهانی شدنی که انسان شناسی خود محوری و فردگرایی رادیکال را پرورش می دهد و تشویق می کند، مقابله کند. به منظور کمک به انسان شناسی الهیات معاصر که با چالش بحران انسان بودن در چارچوب پیچیده جهانی شدن جهانی روبرو می شود، این پایان نامه از انسان شناسی الهیات دو الهیات یسوعی استفاده می کند: کارل رهنر و خوزه ایگناسیو گونزالس فاوس. این پایان نامه تلاش می کند تا این دو متکلم را وارد گفتگوی پویا کند و در نهایت تحلیلی انتقادی از ماهیت گناه، فیض و رستگاری در درک مربوط به آنها از وجود انسان ارائه دهد تا انسان شناسی الهیاتی مناسب تری برای الهیات مسیحی معاصر ارائه دهد. به منظور انجام این وظیفه، این پایان نامه به شرح زیر ارائه خواهد شد. فصل اول ابتدا وضعیت خط سیر کنونی جهانی شدن را با نگرانی خاص در مورد انسان شناسی زیربنایی شکل کنونی جهانی شدن و مشکل نابرابری جهانی ترسیم می کند و چارچوب های توضیحی مختلفی را ارائه می کند که سعی در پرداختن به این مشکل دارند. سپس پاسخ های مختلفی را از الهیات کاتولیک به این مشکل ارائه خواهد کرد. در نهایت با این ادعا به پایان می رسد که الهیات کاتولیک، و به طور خاص انسان شناسی الهیات کاتولیک، می تواند با ارائه دیدگاهی جایگزین از وجود انسان، پاسخی مناسب به وضعیت و مشکل ارائه دهد. پس از طرح مسئله در فصل اول، فصل دوم نشان خواهد داد که چگونه انسان شناسی الهیات کارل رهنر و خوزه ایگناسیو گونزالس فاوس از بافت تاریخی خود توسعه یافته است. این کار را ابتدا با ارائه چگونگی پاسخ کلیسای کاتولیک به چالش های مدرنیته اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم انجام می دهد. سپس به تشریح چگونگی شکل گیری الهیات و انسان شناسی های رهنر و گونزالس فاوس توسط چالش های مدرنیته می پردازد. پس از تعیین مسئله و قرار دادن اندیشه رهنر و گونزالس فاوس به عنوان منابعی که این پایان نامه از آنها استفاده می کند، فصل های سوم تا پنجم قلب این پایان نامه را تشکیل می دهند. ابتدا، فصل سوم به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه رهنر و گونزالس فاوس به آنچه انسان‌شناسی الهیات مسیحی به‌عنوان مخمصه انسانی می‌بیند و چگونه مقوله الهیاتی گناه را درک می‌کنند تا شروع به ارزیابی انسان‌شناسی الهیات هر دو متکلم با توجه به خط سیر کنونی جهانی‌شدن و جهانی‌شدن کند، می‌پردازد. نابرابری جهانی سپس، فصل چهارم بر روانشناسی هر دو متکلم تمرکز خواهد کرد. پرسش اساسی راهنمای این فصل این است که انسان‌شناسی الهیاتی چه کسی می‌تواند به بهترین نحو به مشکل رستگاری تاریخی و اجتماعی بپردازد. سرانجام، فصل پنجم استعاره‌های ریشه‌ای کلیسا را ​​که از این دو انسان‌شناسی متمایز، اما مکمل، الهیات ناشی می‌شوند، بررسی خواهد کرد. در نهایت، من ادعا می‌کنم که انسان‌شناسی الهیاتی گونزالس فاوس به بهترین وجه انسان‌شناسی جایگزینی را برای انسان‌شناسی رایج در قلب مسیر کنونی جهانی‌سازی ارائه می‌کند، و بنابراین می‌تواند به اندازه کافی به واقعیت نگران‌کننده نابرابری جهانی بپردازد.
«تجربه فیض» در الهیات کارل رهنر و برنارد لونرگان [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
L. Matthew Petillo
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : فصل اول با ترسیم فلسفه توسعه لونرگان آغاز می شود. سپس این فلسفه را برای طیف وسیعی از ادبیات در مورد لطف به کار می‌گیرد و در داده‌های تاریخی، خط اساسی پیشرفت فکری را تشخیص می‌دهد. به همین دلیل، این فصل یک روش ژنتیکی را پیاده سازی می کند. به طور خاص، این فصل یک چارچوب توضیحی برای درک جابجایی معاصر متافیزیک مکتبی پیشنهاد می کند. توجه ویژه ای به مفهوم فیض به عنوان تجربه در رابطه با تحول الهیات به عنوان یک علم می شود. فصل اول یک روش ژنتیکی را برای ترسیم تحولات تاریخ الهیات فیض اجرا می کند. بخش آخر آن فصل خطوط اساسی تحولی را ترسیم می‌کند که انتقال از مرحله دوم به مرحله سوم معنا را امکان‌پذیر می‌سازد - تحولی که توصیف فیض را بر حسب آگاهی ممکن می‌سازد. فصل دوم به مسئله فیض و آگاهی در چارچوب اندیشه لونرگان می پردازد. در این فصل، من پیچیدگی‌ها و چالش‌های شناسایی و توصیف فیض را به‌عنوان داده‌ای از تجربه بشری آشکار می‌کنم. من همچنین سعی می‌کنم با ایجاد مجموعه‌ای از معیارهای هنجاری که به او در پیمایش این پیچیدگی‌ها و غلبه بر این چالش‌ها کمک می‌کند، راهنمایی‌هایی به محقق لونرگان ارائه کنم. این فصل تمرین الهیات بنیادی نیست، بلکه از منظر دیالکتیکی و روش شناختی نوشته شده است. کار دیالکتیکی و روش شناختی فصل دوم، کار فصل سوم را آماده می کند. فصل سوم الهیات فیض رهنر و لونرگان را با هم مقایسه می کند. این مقاله بر مقایسه مفهوم لونرگان از «عاشق بودن نامحدود» و مفهوم رهنر از «اگزیستانسیال ماوراء طبیعی» تمرکز می‌کند تا موقعیت مربوطه آنها را روشن کند و در نوشته‌هایشان به فیض وابستگی نشان دهد. فصل چهارم از روایت رهنر و لونرگان از فیض بر حسب تجربه استفاده می‌کند که در فصل سوم توسعه یافته است تا الهیات دینی را بسازد که به چالش‌های ناشی از پست مدرنیسم پاسخ می‌دهد. تز من در فصل چهارم این است که الهیات فیض رهنر و لونرگان می تواند مفهوم آگاهی مشترک از فیض را پایه گذاری کند و ادعای تنوع واقعی تجربیات دینی را جدی بگیرد.
عناصر فلسفه هگل در روش استعلایی کارل رهنر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Winfried Corduan
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
عارفان تنها: تحلیل الهیات عملی معنویت های نوظهور پساسکولار [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Paula J. Lee
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در سال 1981، کارل رهنر، الهی‌دان کاتولیک، درباره تجربه‌ی فزاینده‌ی تنهایی فردی که به دنبال تجربه‌ای از خداست، نوشت، واکنشی به کاهش مداوم حضور در کلیسا و پیروی از دین. این پیش‌بینی امروزه با ظهور انبوهی از پیشکش‌های معنوی در دسترس افراد خارج از مؤسسات مذهبی منعکس می‌شود. این نشان می دهد که بسیاری به دنبال منابعی برای رفاه معنوی هستند که قبلاً پیدا شده بود یا حداقل از طریق وابستگی مذهبی پیش بینی می شد. دو نقطه اختلاف بین معنویت‌های مسیحی نوظهور و سنتی بر جایگاه اقتدار و نقش جامعه متمرکز است، حوزه‌هایی که این پایان‌نامه بررسی می‌کند. «معنویت» در راه‌ها و مکان‌های غیرمنتظره‌ای در حال ظهور است و پیش‌بینی‌های گسترده درباره سکولاریزاسیون را به چالش می‌کشد و برخی نظریه‌پردازان را وادار می‌کند که از این پدیده به عنوان معنویت «پساسکولار» یاد کنند. این پایان نامه تحلیلی موضوعی از معنویت پساسکولار است که در مطالعات کیفی اخیر در مورد معنویت، اما نه مذهبی، بیان شده است، که توسط داستان یک شخصیت ترکیبی تجسم یافته است. توصیف این واقعیت، مبنایی برای تحلیل دو درک نماینده از اقتدار و جامعه فراهم می‌کند: یک رویکرد مسیحی سنتی و یک رویکرد چندرسانه‌ای پساسکولار به معنویت. من به‌عنوان یک الهی‌دان عملی کاتولیک، این عبارات دین زیسته را مطالعه می‌کنم، علاقه‌مندم که روح خدا چگونه کار می‌کند تا مردم را به اشکال جدیدی از بیان معنوی الهام بخشد، و چگونه حوزه الهیات عملی می‌تواند گفتگوی فرهنگی را غنی و تسهیل کند.
عدم قطعیت قبل و بعد از ایمان: پویایی اعتقاد در الهیات و ادبیات [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Brent Little
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : گرچه مطالعات میان رشته ای زیادی پیرامون تأثیر عقاید کاتولیک رمان نویسان مختلف بر آثار آنها وجود داشته است، بحث نسبتاً کمی در مورد ماهیت ایمان که در رمان های آنها ظاهر می شود، وجود داشته است. به عنوان مثال، آیا ایمان اساساً به عنوان تأیید گزاره های مفهومی اعتقاد به تصویر کشیده می شود؟ این پایان نامه استدلال خواهد کرد که ایمان، همانطور که توسط رمان نویسان کاتولیک مختلف به تصویر کشیده شده است، اساساً جهت گیری تخیلی فرد برای اعتماد و امید به حضور فیض خداوند در خلقت و زندگی انسان است. من به این موضوع از طریق مقوله عدم قطعیت، به‌ویژه رابطه عدم قطعیت با ایمان، برخورد خواهم کرد، زیرا این رابطه در رمان‌های فرانسوا موریاک، گراهام گرین، فلانری اوکانر، موریل اسپارک، مری گوردون و شوساکو اندو ظاهر می‌شود. من رمان های آنها را از دریچه دو پارادایم بررسی خواهم کرد: تجربه عدم قطعیت به عنوان یک کاتالیزور برای ایمان مسیحی و تجربه عدم قطعیت به عنوان چالش و نقد احتمالی یک ایمان مسیحی قبلی. بحث من بر اساس افکار مارتا نوسبام، دیوید تریسی، کارل رهنر و چارلز تیلور است تا نوع «تفکر» و تصور درباره ایمان را که از طریق ژانر رمان ارائه می‌شود، در نظر بگیرم. آنچه در این تحقیق آشکار خواهد شد، لزوم عدم قطعیت به عنوان وسیله ای برای ایجاد تغییر جهت، هم قبل و هم بعد از پذیرش آگاهانه باور دینی است. بعلاوه، این تجربه عدم قطعیت از طریق جذابیت عاطفی ادبیات که هم ابهام عواطف و هم ابهام خود ایمان را آشکار می کند، در رمان ها متجلی می شود. به این معنا که ایمان در رابطه ای پویا و وجودی با عدم قطعیت تلقی می شود، به گونه ای که ایمان را نه به عنوان موافقت اولیه گزاره ای و فکری، بلکه باید به عنوان تسلیم میل بیش از حد انسانی به یقین در مواجهه با کشمکش های زندگی درک کرد. ، تراژدی ها و بی ثباتی ها، تسلیم شدنی که مؤمن را به سوی دیدی تخیلی از واقعیت غایی سوق می دهد که با امید و اعتماد به راز الهی زندگی می کند.
  • تعداد رکورد ها : 37