جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4287
استعاره مفهومی خدا با تاکید بر اراء امام محمد غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: وحید جعفری نوش آباد استاد راهنما: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ارسطو اولین کسی است که به طور رسمی درباره استعاره بحث کرده است. در قرن 20 لیکاف و جانسون از نخستین افرادی بودند که نظریه جدید در مسئله استعاره مطرح کردند ارسطو در تعریف استعاره چنین می آورد" تشبیه با حذف توضیحات به صورت استعاره ظاهر می گردد"( ارسطو 1398). اما تعاریف دیگری هم مطرح شده است. به تعبیر بلک "قاعده الف به عنوان ب را داریم و در واقع الف را به جای ب می نشانیم و تمامی احکام الف را احکام ب می شناسیم"(black1993). در دیدگاه کلاسیک استعاره ها محدود به زبان وتحت عنوان بلاغت مطرح می شد.اما در نگاه جدید به عنوان یک فرایند شناختی است که با ذهن بشر پیوند خورده است. بحث از چیستی خدا از جمله مباحثی است که تاریخ بشر را به خود مشغول ساخته است. ویژگی هایی برای خدا در ادیان ابراهیمی مطرح می شوند که مهمترین آنها قادر مطلق بودن، عالم مطلق بودن، حی محض بودن است. اما ویژگی دیگری نقش مهم دارد، غیب بودن خداوند است .خدا بازیگر اصلی غیب است . دو متفکر که در دو فضای متفاوت دغدغه شرح عقاید دینی و هدایت دیگران را داشته‌اند، درباره امر پیچیده خدا به ایضاح مفهومی پرداخته اند و استعاره هایی را درباره خدا به کار برده اند.. ازجمله استعاره هایی که امام محمد غزالی استفاده می کند، عبارتند از پادشاه، فرمانده، مقنن، نورو... .هرکدام از این استعاره ها از مبانی و نظریات کلامی یا فلسفی یا اخلاقی متفاوتی بیرون می ایند.. علامه طباطبایی نیز از استعاره هایی مثل معلم، نور، داور، مقنن، نجار و محبوب و محب(معشوق و عاشق) استفاده کرده است. این دو نه تنها در ابتدا و انتهای مسیر وجوه اشتراک و اختلاف هایی دارند بلکه استعاره های به کار رفته توسط ان دو لوازم خاصی را خواهد داشت
حل تعارض شر با اوصاف الهی از نگاه علامه طباطبایی(ره) و شارحان
نویسنده:
پدیدآور: علی کاظمی استاد راهنما: حبیب‌الله دانش شهرکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله شر که از قرون باستان ذهن متفکران زیادی را به خود مشغول کرده است، در این دوران نیز یکی از مسائل بسیار مهم و بحث برانگیز است. ملحدان معاصر وجود شر در جهان را انتقادی قوی بر اعتقادات دینی دانسته و مدعی‌اند که میان وجود شر و اعتقاد به خداوندی که دارای صفات قدرت مطلق و خیرخواه محض است تناقض وجود دارد. قوی‌ترین استدلال در مسأله منطقی شر توسط جی ال مکی مطرح گشته است. او مدعی است مسأله شر ثابت می‌کند که خداباوری سنتی نه تنها پشتوانه عقلانی ندارد، بلکه ایجابا غیر عقلانی است و برخی از تعالیم اصلی آن به عنوان یک مجموعه، با یکدیگر سازگار نیستند. مکی برای اثبات مدعیات خویش بین سه قضیه‌ای که مورد قبول خدا شناسان است ناسازگاری برقرار می‌کند. این سه قضیه عبارتند از(خداوند قادر مطلق است)، (خداوند خیرخواه محض است) و (شر وجود دارد) وی بیان می‌کند هرچند میان این سه گزاره تناقض اشکار وجود ندارد اما با انضمام چند گزاره تناقضی اشکار محقق خواهد شد، که حاصلش عدم تحقق صفات کمالیه برای خداوند است.موحدین برای حل تعارض شر با اوصاف الهی نظریه‌ها و دفاعیه‌های مختلفی را ارائه کرده‌اند، اما مکی برخی از مهم‌ترین راه‌حل‌ها را مورد نقد و بررسی قرار داده و هیچ یک را قابل قبول ندانسته‌ است و بیشترین اشکال را به قوی‌ترین جواب در مسأله شر که دفاع مبتنی بر اختیار است وارد می‌نماید و می‌گوید دفاع مبتنی بر اختیار قابل اثبات نیست.او ادعا کرده است تنها به واسطه نفی یکی از گزاره‌ها می‌توان تعارض موجود را حل کرد. و از آنجایی که استقرار تعارض مساوی با نفی صفات کمالیه الهی است بر آن شدیم که به واسطه روش کتابخانه‌ای به نحو تحلیلی و توصیفی و برهانی به حل این تعارض همانگونه که مکی گفته بود، به صورت نفی گزاره‌های مطرح شده، مبتنی بر مبانی علامه طباطبایی و شارحان ایشان که تفاوت اساسی با هم ندارند مگر در روش بپردازیم. علامه نیز در رفع تعارض مانند سایر علما از عدمی بودن شر همراه با تقریری جدید، و نسبی بودن شر کمک گرفته است. اما به واسطه تعریف متفاوت از خیر و شر و بیان نظام احسن مبتنی بر مسأله عنایت تفاوتی اساسی در اقسام شر و وجود شرور در عالم ایجاد نموده است. چرا که مبتنی بر این تعریف بعضی از اقسام شر تخصصاً از عالم خارج می‌شوند. علامه به واسطه تعریف دقیق اختیار و بیان فروض موجود در آن، انسان را دارای قدرت اختیار می‌داند که باعث شرور اخلاقی گشته و تمام اشکالات مکی را در مسأله اختیار جواب می‌دهد، او علاوه بر این مطالب مبتنی بر قواعد فلسفی و آیات الهی مصرانه در پی اثبات اثرگذاری شر اخلاقی بر شر طبیعی می‌باشد. ایشان شر را لازمه جهان مادی می‌داند و خلقت جهان مادی را بدون لازمه آن محال می‌شمارد و از آنجا که قدرت به محال‌های ذاتی تعلق نمی‌گیرد خلق جهان بدون شر را محال می‌داند.
فلسفه سیاسی علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: حسن امهز استاد راهنما: رضا آذریان استاد مشاور: مهدی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت بالایی که فلسفه سیاسی در سطح نظری و عملی از آن برخوردار است بر کسی پوشیده نیست، و این اهمیت نزد نظریه پردازان اسلام سیاسی که معتقد به لزوم و حتمیت حکومت الهی و حاکمیت اسلام در جامعه بشری می باشند، بیشتر هم می شود. لیکن این مسأله در جهان عرب در طول قرن گذشته با انتقادهای سنگین و وحشتناکی در زمینه ها و ابعاد مختلف مواجه شده است تا اینکه سرانجام بُرد با کسانی بود که منطقاً موضوع امکان حاکمیت خداوند متعال بر انسان ها همچنین امکان حاکمیت دین اشکال گرفته بودند. پژوهش پیشرو، از آن جهت که به این موضوع و به ارائه ی دیدگاه متناسبی که به امکان این حاکمیت می پردازد، اهمیت دارد. این پایان نامه روش تحلیلی در چارچوب اندیشه حکیم و اندیشمند معاصر ـ علامه طباطبایی (قدس سره الشریف) ـ را در پیش گرفته است. در این تحقیق توانستیم به مبدأ حاکمیت از نظر این فیلسوف بزرگ و میزان ضرورت آن و سپس بر ضرورت حکومت الهی به معنای صحیح آن و پیامدهای مترتب بر آن پی ببریم. همچنین توانسته ایم اندیشه ی علامه طباطبایی درباره مبانی اساسی و ضروری حکومت اسلامی را استخراج نمائیم.
بررسی تطبیقی اندیشه‌های تفسیری اجتماعی و تاریخی علامه سید محمدحسین طباطبائی و ابوالکلام آزاد
نویسنده:
پدیدآور: محمد بشیر مقدسی استاد راهنما: عباس الهی استاد مشاور: یعقوب بشوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان بررسی تطبیقی اندیشه‌های اجتماعی تفسیری و تاریخی علامه سید محمدحسین طباطبائی و ابو الکلام آزاد باهدف استخراج اندیشه‌های اجتماعی تفسیری و تاریخی و کشف وجوه تشابه و تمایز در اندیشه آنان سامان‌یافته است. تشکیل حکومت و اجرای نظام قوانین اسلامی از مهم‌ترین اهداف دین و نیاز بشر است جهت نیل به این مطلب ضروری به نظر می‌رسد که اندیشه‌های متفکران فر یقین که در تحولات جامعه نقشی اساسی داشته‌اند موردبررسی و تطبیق قرار گیرد از برجسته‌ترین دانشمندان معاصر که نقشی اساسی در تحول علمی و روحی جامعه داشته‌اند مفسران برجسته قرآنی علامه سید محمدحسین طباطبائی و ابوالکلام آزاد هستند که موفق شدند با برقراری پیوند بین دین و دنیا، مدل نظام اجتماعی اسلامی در مقابل نظام اجتماعی غیر اسلامی را ارائه دهند؛ بنابراین، جهت دستیابی به هدف تحقیق، پس از مباحث مقدماتی، مبانی اندیشه‌های اجتماعی، قوانین اجتماعی، سپس اندیشه‌های تاریخی آنان تبیین و مورد تطبیق قرارگرفته است. روش این پژوهش بر پایه توصیفی و تطبیقی و گردآوری مطالب کتابخانه‌ای بوده است. همسانی وجوه تشابه در اندیشه‌های اجتماعی و تاریخی علامه سید محمدحسین طباطبائی در ارتباط با مبانی اجتماعی، قوانین اجتماعی و همچنین همسانی در گزاره‌های تاریخی ازجمله بحث از یافته‌های تحقیق هست که با توجه به شخصیت ابوالکلام در اهل سنت و علامه سید محمدحسین طباطبائی، زمینه بسیار خوبی را برای تقریب مذاهب اسلامی فراهم می‌سازد. همچنین کشف اختلاف آنان در ارتباط با اندیشه مدل حکومت اسلامی که از مبانی اعتقادی آنان نشاءت گرفته است از دیگر یافته‌های این تحقیق هست.
اثبات وجود خدا در قرآن کریم از دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردانش (آیت‌ا... جوادی‌آملی و آیت‌ا... مصباح‌یزدی)
نویسنده:
پدیدآور: ساعده رضایی نژاد استاد راهنما: سیدعباس موسوی استاد مشاور: حدیث رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردانش در باب اثبات وجود خدا در قرآن است. روش جمع‌آوری اطلاعات به صورت کتابخانه‌ای و در قالب فیش‌برداری بوده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت توصیفی و تحلیلی است. پژوهش حاضر با اشاره به تقریرهای گوناگون، نشان داده است که این‌گونه نیست که تمام مباحثی که در قرآن درباره خداوند طرح گردیده، در باب صفات و اسماء خداوند باشند؛ بلکه برخی آیات قرآن چه به صورت صریح و چه به صورت ضمنی به اثبات وجود خداوند پرداخته‌اند. از دیدگاه علامه طباطبایی قرآن کریم به طور مستقیم به اثبات وجود خدا نپرداخته است؛ اما استدلال ضمنی بر اصل وجود خدا را می‌توان در برخی آیات مشاهده کرد. قرآن درباره اثبات وجود خدا هم از طریق توجه دادن به ندای فطرت وارد شده و هم از استدلال و مطالعه در اسرار آفرینش زمین و آسمان بهره جسته است.
تحلیل استخلاف از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید محمد باقر صدر
نویسنده:
پدیدآور: رغده سکران خلیفه الرکابی؛ استاد راهنما: مهدی جهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین هدایای که خداوند متعال به انسان عطا فرموده، این است که او را جانشین در زمین قرار دهد و با آیات فراوان از جمله «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً» و «وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الْأَرْضِ» و «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» به آن تصریح فرموده است. خداوند تبارک و تعالی استخلاف انسان را اعلام و در آیاتی تصریح فرمود است. که علما و مفسران به تبیین این جانشینی و چگونگی آن پرداخته اند از جمله علامه طباطبایی(ره) که مفسر و دارای آرای اجتماعی است و همچنین شهید صدر (ره) که نظرات اجتماعی جدیدی دارد که برگرفته از قرآن به ویژه در مسئله استخلاف است. خلافت و جانشینی مهمترین نقش انسان روی زمین است و ایجاد روابط اجتماعی بر اساس مفهوم جانشینی الهی است، زیرا خداوند متعال برای انسان فضایی برای خلاقیت، توسعه و تکامل گذاشته است. محقق بر آن است که به برسی و تحلیل استخلاف با توجه به آرای علامه طباطبایی و شهید صدر بپردازد. و هدف این پژوهش برسی آرائ این دو اندیشمند و نمایش آرائ ارزشمند علامه طباطبایی (ره) و شهید محمد باقر صدر(ره) بدست می آید. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی در توصیف و تحلیل متون قرآنی استخلاف، و آرائ دو اندیشمند در باره این آیات است.از مهم ترین نتایج این پژوهش این است که ، علامه طباطبایی معتقد است که خلافت منحصر به حضرت آدم (علیه السلام) نیست، بلکه فرزندانش بدون تخصص از آن بهره می برند. آیات قرآن کریم، دلالت بر این دارد که خلافت به انسان می رسد و منحصر به یک نفر که حضرت آدم (علیه السلام) باشد، نیست.شهید صدر استخلاف را با چهار رکن بیان کرد: المستخلِف که خدای سبحان است والمستخلَف یعنی انسان والمستخلف علیه یعنی زمین و آنچه در آن است ، و رکن چهارم که در آن رابطه معنوی بین انسان و زمین برقرار می شود که انسان و هم نوعش را به خلافت پیوند می دهد که ارزش های جامعه را در بر می گیرد.
بررسی مبانی فلسفی اصالت فرد یا اجتماع از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: محمد رضا متین فر استاد راهنما: محمد بید هندی استاد مشاور: سید مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از مسائل بسیار مهم و تأثیرگذار در علوم انسانی به‌ویژه علوم اجتماعی، روانشناسی و فلسفه تاریخ، بحث از چگونه ترکیب شدن افراد و تشکیل اجتماع است که آیا ترکیب افراد در اجتماع از نوع ترکیب حقیقی است یعنی این افراد در ترکیب و تشکیل اجتماع هویت خود را حفظ نکرده و یک هویت جدید که اجتماع است را به وجود آورده است و آنچه حقیقت دارد اجتماع خواهد بود و فرد در اجتماع وجودی اعتباری و انتزاعی خواهد داشت یا اینکه ترکیب افراد از نوع ترکیب اعتباری خواهد بود به این معنا که تک‌تک افراد در اجتماع هویت مستقل خود را حفظ کرده و آنچه حقیقت دارد و وجود به آن تعلق گرفته است افراد در اجتماع است و اجتماع اعتباری و انتزاعی خواهد بود این بحث یکی از مباحث بسیار مهم و تأثیرگذار بر علوم مختلف خواهد بود. مطلبی که کمتر به ان توجه شده این است که بحث از اصالت فرد یا اجتماع صرفا در صلاحیت فلسفه است و نه علومی همچون جامعه‌شناسی زیرا اولاً هیچ علمی متکفل اثبات موضوع خود نیست و هر علمی وجود موضوع خود را مسلم می‌انگارد و به بحث در باب احوال آن می‌پردازد ثانیاً مفاهیمی که در این بحث به کار می‌آید مانند وجود، وحدت، ترکیب، اتحاد و اصالت همگی مفاهیم فلسفی است و نه جامعه‌شناختی؛ بنابراین هرکس که راجع به اصالت فرد یا اجتماع تحقیق یا اظهار نظر کند در واقع به قلمرو فلسفه پای نهاده است (مصباح یزدی، 1390: 33) بحث اصالت جامعه یا فرد یا هردو از موضوعات بسیار مهم و تأثیرگذاری است که در طول تاریخ ذهن بسیاری از فیلسوفان و جامعه شناسان را به خود مشغول کرده است این بحث آن‌گونه که مورد اعتنای برخی فیلسوفان بوده، مورد نظر جامعه شناسان قرار نگرفته، زیرا بحث اصالت فرد و اجتماع بیش از آنکه صبغه ی اجتماعی و جامعه‌شناختی داشته باشد، در حیطه موضوعات فلسفی است. از همین رو گفته شده است که این موضوع را نخستین بار خواجه‌نصیرالدین طوسی، از فلاسفه بزرگ قرن هفتم (672-597 ق) باز گفته است اما حقیقت این است که قبل از خواجه‌نصیرالدین در اثر شریف اخلاق ناصری، ابو نصر فارابی (339-260 ق) آن را مطرح ساخته است و پس از او، اخوان صفا در قرن چهارم و ابن خلدون، در سده هشتم، موضوع را تعقیب و در زمان معاصر اقبال لاهوری، علامه طباطبایی و دیگران آن را در آثار خویش بیان کرده‌اند (جوادی املی، 1389: 288-287). در خصوص مسئله مذکور سه رویکرد وجود دارد گروهی معتقد به اصالت فرد و گروهی دیگر به اصالت اجتماع و گروه سوم به اصالت هر دو قائل شده اند.گروه سوم معتقدند اصالت فرد در عین اصالت جامعه و اصالت جامعه در عین اصالت فرد می باشد. به نظر می‌رسد ملاصدرا بنیان‌گذار حکمت متعالیه بحثی مجزا و مخصوص به این امر در آثار خود ندارد بلکه می‌توان از مبانی فکری و فلسفی آن و مباحثی که غیرمستقیم مربوط به بحث ما می‌شود این طور فهمید که ایشان اصالت را از آن فرد می‌دانند نه اجتماع ایشان در اسفار به صراحت تاکید میکنند که وجود مساوق با وحدت است و عین ان است و کثیر از ان رو که کثیر است وجودی جز احاد ندارد به این معنا که مثلا مجموعه یک و دو، چیزی جز یک و دو نیست و این طور نیست که چیزی سومی هم به نام مجموعه متشکل از هر دو انها محقق باشد«عندنا لأن الوجود یساوق الوحده بل عینها و قد علمت أن الکثیر بما هو کثیر لیس له وجود إلا وجودات الآحاد فالمجموع من زید و عمرو لیس إلا اثنین و لا یتحقق منهما شیء ثالث فی الوجود إلا بمحض الاعتبار فإذن لأحد أن یقول إن جمیع الممکنات لیست لها عله أخری غیر علل الآحاد فعله مجموعها عباره عن مجموع علل أفرادها فلیست بخارجه عن ذواتها الممکنه»(ملاصدرا،30:1368) درباره علامه طباطبایی نظرات مختلف وجود دارد بعضی ایشان را اصالت فردی می دانند و بعضی اصالت جمعی و بعضی هم معتقدند نظرات ایشان در کتب مختلفشان تناقض امیز است. به عنوان مثال برخی معتقدند که علامه طباطبایی اصالت فرد و اجتماع را توامان قبول دارند«دیدگاه علامه درباره فرد و جامعه،اصالت توامان هر دوی انهاست:یعنی ایشان هم فرد را اصیل می داند و هم جامعه را. (فریدی،بهزاد وکیل ابادی،عبدالهی عابد ،285:1399) برخی معتقدند علامه اصالت فردی است و می گویند«می توان نتیجه گرفت که رای و باور علامه در مساله اصالت فرد و اجتماع بر اصالت فرد است و اجتماع تنها اعتباری است که توسط انسان برای پاسخ به نیاز ها و غرایزش شکل می گیرد هرچند می توان وجودی بالتبع و وابسته برای اجتماع در نظر گرفت که برگرفته از وجود عینی و خارجی افراد شکل دهنده ان اجتماع خواهد بود»(جلالوند، طاهری، سعیدی مهر،221:1398) برخی معتقدند اراء علامه طباطبایی متناقض است انها می گویند علامه در اصول فلسفه معتقد به اصالت فرد است ولی در المیزان معتقد به اصالت جامعه شده است« انچه در چکیده این مقاله در تنافی ارا مرحوم علامه طباطبایی در زمینه نحوه و نوع حیات جامعه ادعا شده بود صحت دارد.نوشته ایشان در اصول فلسفه و روش رئالیسم کاملا صریح و گویاست که اجتماع/جامعه در زمره اعتباریات عملی و ریشه گرفته از عواطف و احساسات و اراده و خواست انسان است»(تقی زاده داوری ،144:1398) انچه مشخص است در وهله اول ان است که نظری واحد در باره علامه وجود ندارد و نظرات به شدت مختلف و متناقض است و محققانی که در این زمینه کار کرده اند به نظری واحد نرسیده علت ان هم این است که عبارت علامه در کتب فلسفی و تفسیر قران خود به شدت انسان را به خطا می اندازد و به نظر با یکدیگر متعارض است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه 200 سوره آل‌عمران و تفسیر آیات اجتماعی قرآن نظری برخلاف کتاب اصول فلسفه می‌دهند و به صراحت تأکید می‌کنند که اصالت با اجتماع است و از وجود انسانی و حتی اراده و اختیار جامعه سخن می‌گویند «به همین جهت قرآن کریم غیر از آنچه برای افراد هست وجودی و عمری و کتابی و حتی شعوری و فهمی و عملی و اطاعتی و معصیتی برای اجتماع قائل استـ»(طباطبایی،1385 :152) ایشان در جایی دیگر این‌گونه تصریح می‌کنند «و خلاصه اینکه لازمه آنچه در این باره اشاره کردیم این
ذات‌گرایی از منظر کریپکی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: هاجر آویش استاد راهنما: علی محمد ساجدی استاد مشاور: محمدباقر عباسی استاد مشاور: سعید رحیمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ذات‌گرایی، نظریه‌ای متافیزیکی است که بر اساس آن؛ اشیاء از نظر هستی‌شناسی، ذاتاً با یکدیگر متمایز بوده و تفاوت‌های اشیاء به تفاوت در ذات آن‌ها مربوط می‌شود. بر اساس این نظریه؛ تمامی اوصاف و ویژگی‌های یک شیء در یک سطح قرار ندارد؛ بلکه برخی از آن‌ها، ذاتی و برخی دیگر، عرضی می‌باشند. رساله حاضر، با روش تحلیلی- تطبیقی و با هدف مقایسه آرای کریپکی و علامه طباطبایی، سعی در تبیین مفهوم ذات‌گرایی در دو سنت فلسفه تحلیلی و فلسفه اسلامی دارد. ذات‌گرایی در آرای کریپکی به طور ضمنی و از مباحثی که وی در خصوص دلالت اسم خاص و نیز مباحث مربوط به ضروری بودن برخی از اوصاف شیء در تمامی جهان-های ممکن دارد، استنباط می‌گردد. اما بحث ذات‌گرایی از منظر علامه طباطبایی از مبانی فلسفه ایشان بوده و ذات در آرای ایشان به معنای ماهیت است. نظرات علامه طباطبایی و کریپکی علی‌رغم شباهتی که در اثبات ذات ثابت برای اشیا دارند، به دلیل تعلق داشتن به سنت‌های فلسفی متفاوت، تفاوت‌های بنیادین و پارادیمیک با یکدیگر دارند.
حیات معقول از نگاه علامه جعفری و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: سیدعلی زارعی استاد راهنما: سید محمد تقی شاکری استاد مشاور: مجید قربانعلی دولابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فهم حیات معقول، مؤلفه‌ها و ویژگی‌های آن به دلیل آنکه نقش اساسی در دستیابی انسان به سعادت دارد، لازم و ضروری است، لذا تحقیق حاضر با روش کتابخانه‌ای و با رویکرد توصیفی - تحلیلی حیات معقول از نگاه علامه جعفری و علامه طباطبایی را مورد بحث قرار داده و نتیجه تحقیق بیانگر آن است که: طبق دیدگاه علامه جعفری، حیات معقول موهبتی است که ارزشی ذاتی داشته و هر موجود جانداری طبق اصل صیانت ذات با تمام نیروها و امکاناتی که دارد در حفظ و بقاء آن می‌کوشد و عقل و شرع نیز آن را تأیید و تأکید می‌نمایند. طبق دیدگاه علامه طباطبایی، تمامی موجودات و از آن جمله انسان در زندگیش به سوی آن هدفی که برای آن آفریده شده، هدایت شده است و در خلقتش به هر جهاز و ابزاری هم که در رسیدن به آن هدف نیازمند است مجهز گشته و زندگی با قوام و سعادتمندانه‌اش، آن قسم زندگی‌ای است که اعمال حیاتی آن منطبق با خلقت و فطرت باشد. قرآن کریم این زندگی سعادتمندانه و ایده‌آل را حیات طیبه نامگذاری کرده است، حیاتی که ایمان و عمل صالح دو رکن اساسی آن به شمار می‌رود. به عبارت دیگر اگر کسی ایمان داشته باشد و دست به اعمال صالح بزند از حیات طیبه برخوردار خواهد شد. در مجموع با استفاده از نظر علامه طباطبایی و علامه جعفری می‌توان گفت که: حیات معقول، حیات هدفمند، آگاهانه، دیگرگرایانه، کمال‌گرایانه، سعادت‌جویانه، عقلایی و مطابق با فطرت است. در حیات معقول، انسان از منِ طبیعی خود به سوی منِ حقیقی‌اش در حرکت است، به ارزش‌های حیات خویش آگاهی دارد، حیات معقول حیاتی است که در آن زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، ‌تربیتی، حقوقی و اخلاقی، همگی بر پایه عقل و فطرت و در مسیر دستیابی به سعادت حقیقی طرح‌ریزی می‌شوند.
نقش حقوقی زن در تعالی خانواده از منظر علامه طباطبایی(ره) و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: آمنه سادات هاشمی نسب گرجی استاد راهنما: محمد ابراهیم نتاج استاد مشاور: رامین فغانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله با رویکرد تحقیق در زمینه آثار علامه طباطبایی و آیت‌الله جوادی آملی به بررسی جایگاه حقوقی زن و تاثیر آن بر رشد و تعالی خانواده در منظر علامه طباطبایی (ره) و آیت‌الله جوادی آملی می‌پردازد که در حقیقت پژوهش در قرآن، روایات و سیره‌ی پیامبر(ص) و معصومین (ع) می‌باشد. آیا علامه طباطبایی(ره) در آثار خود به جایگاهی برای نقش حقوقی زن در تعالی خانواده پرداخته-اند؟ آیا استاد جوادی آملی در آثار خود به جایگاهی برای نقش حقوقی زن در تعالی خانواده پرداخته-اند؟
  • تعداد رکورد ها : 4287